..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

تخریب سرزمین

تخریب سرزمین یکی از مسائل عمده محیط زیستی است و به عنوان "توسعه ناپایداری" تشریح شده است. این پدیده هم از نظر شدت و هم اندازه در بسیاری از نقاط دنیا رشد فزاینده ای دارد، به طوری که بیش از 30درصد از ارایی زراعی، 30درصد از جنگل ها و 10درصرد از مراتع را شامل می شود (بای و همکاران، 2011). تخریب سرزمین را باید فرآیندی دانست که در هر سرزمینی که متحمل فشار بیشتر از توان خود است، امکان وقوع می یابد و استعداد بارآوری و تولید را کاهش می دهد . حال چنانچه این جریان فرساینده در سرزمین های خشک به صورتی پیوسته و مهار ناپذیر استمرار یافته و سیمای بیابانی ظاهر شود، آنگاه می توان گفت: بیابانزایی به معنای واقعی کلمه (بیابانی شدن) اتفاق افتاده است. لیکن عموماً همین بیابان های دست ساز را که در نتیجه اعمال نادرست آدمی بوجود آمده اند، می توان با حذف عامل انسانی مجددا به شرایط پیشین خود باز گرداند، در حالی که بیابان های طبیعی بدون اعمال مدیریتی کامل و بکارگیری سازه های مهندسی و حیاتی (بیولوژیک)، توأم با پرداخت هزینم کلان آن، شاید قابل تغییر نباشند. این نکته نیز حایز اهمیت است که هر چند تغییرات اقلیمی ، بیابانزایی را متأثر می کند ، لیکن خود بیابانزایی نیز می تواند در دراز مدت بر اقلیم اثر بگذارد . چرا که با تخریب پوشش گیاهی ، سایر بخش ها دستخوش تغییر می شوند. این تغییرات به نوبه خود بر اثر بروز نوساناتی در خواص جذبی ، بازتابشی و تابشی پرتوها (آلبیدو) به وجود می آید. همچنین استعداد (پتانسیل) تبخیر و تعرق پتانسیل و ظرفیت نگهداشت باران نیز در این مناطق تغییر کرده، که خود بر تراز آبی اثر گذاشته و ظرفیت گرمایی ویژه منطقه را دستخوش تغییر می کند . بالاخره افزایش فزآینده گردوغبار ناشی از عدم وجود پوشش گیاهی بر روی زمین، الگوی پخشیدگی و جذب پرتوهای خورشید در جو، زمین را متأثر خواهد ساخت. تعداد محدودی از افراد بر روی میزان یا شدت تخریب زمین های خشک اتفاق نظر دارند که این می تواند به علت وجود تفاوت در روش های ارزیابی باشد. به علت استفاده از روش های نامناسب تعیین روند. تخریب زمین در طول زمان مشکل است. به علاوه، بیشتر تمایل بر این است کره ارزیابی های مورد استفاده سیاست گزارها و جوامع دانشگاهی توسط پژوهشگران انجام شوند. جوام محلی در این روند به ندرت شرکت داشته و نتایجی که بتواند پایداری مدیریت زمین آنها را ثابت کند کمتر به دست می آید؛ به همین دلیل ارزیابی ها نمی توانند به طور مؤثر به پایداری محلی کمک کنند. به طور کلی تخریب زمین تحت تأثیر روابط متقابل بین اقلیم، نوع خاک، زمین شناسی، نوع پوشش گیاهی و دخالت هایی که به وسیله ان آنها و حیوانات ایجاد میشوند، قرار می گیرد. از نگاهی دیگر تخریب زمین شامل تأثیر عوامل اقلیمی به خصوص خشک خوراکی و فاکتورهای انسانی است که منجر به استفاده بی رویه از منابع طبیعی می شود. ترکیب هر دو دسته فاکتور ممکن است بطور روز افزون از علل برجسته تخریب زمین در جهان محسوب شوند.

اخیراً فائو تخریب سرزمین را کاهش ظرفیت سرزمین برای تأمین کالاها و خدمات اکوسیستم و تضمین کارکردهای آن در طی زمان برای بهره برداران تعریف کرده است. تخریب سرزمین یک فرایند تدریجی است که می تواند در اثر فعالیت های انسانی تشدید شود. به خاطر ماهیت تدریجی این پدیده، مدت زمانی طول می کشد تا علائم مشهود آن در سطح زمین ظاهر شود. بنابراین تا زمانی که پیشرفت نکرده و شرایط حاد نشده باشد چندان جلب توجه نمی کند. تخریب سرزمین می تواند موجب پیامدهای منفی بسیاریگردد. نمونه ای از این پیامدهای مخرب عبارتند از: کاهش آب و مواد مغذی در ناحیه ریشه گیاه و در نتیجه کاهش تولیدات کشاورزی، کاهش پوشش گیاهی مراتع و چراگاه ها و به تبع آن کاهش تولیدات دامی، تغییر در چرخه هیدرولوژیک و افزایش فرسایش سطحی و رسوبگذاری در مجاری آب سطحی و مخازن آب، تخریب جاده ها و سایر تأسیسات زیربنایی در اثر فرسایش خندقی، حرکات توده ای و .... این موارد و نظایر آن ها، اثرات منفی متعددی بر امنیت غذایی، رفاه اقتصادی،
و شرایط محیط زیستی می گذارند، به همین دلیل در سراسر جهان توجه زیادی به تخریب سرزمین، عوامل، اثرات و راه های پیشگیری و کنترل آن جلب شده است . فرآیندهای تخریب سرزمین را می توان به سه گروه اصلی تقسیم بندی نمود: تخریب خاک، تخریب پوشش گیاهی و تخریب منابع آب (فائو، 2011).

تخریب خاک زمانی اتفاق می افتد که ظرفیت تولیدی خاک در اثر تغییرات نامطلوب در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و هیدرولوژیکی آن کاهش یابد و یا خاک در اثر فرسایش آبی، بادی یا حرکات تودهای از بین برود. فرسایش های سطحی، شیاری و خندقی توسط آب و برداشت و رسوبگذاری مجدد خاک توسط باد و زمین لغزشها، برخی از مهمترین علائم ظاهری تخریب خاک هستند. با این حال، برخی اَشکال نامشهود تخریب خاک مانند تخلیه مواد مغذی و کاهش ماده آلی، گسترش بیشتری دارند و گاهی جدّی تر هستند. شور شدن نوعی از تخریب خاک است که در مناطق خشک اتفاق می افتد و لازم است توجه خاصی به آن معطوف گردد. شوری خاک موجب عدم استقرار و رشد بسیاری از گیاهان می شود و اثرات منفی بر منابع آب سطحی و زیرزمینی دارد.

تخریب پوشش گیاهی ممکن است در اثر فرآیندهایی طبیعی یا انسانی اتفاق بیفتد. تغییر اقلیم یکی از عواملی است که ممکن است موجب از بین رفتن برخی گونه ها یا زیستگاه ها گردد و اغلب از طریق کاهش رطوبت باعث کاهش زیست توده گیاهی یا غلبه گونه های مهاجم می شود. با این حال، تخریب پوشش گیاهی معمولاً در اثر فعالیت های انسانی نظیر بهره برداری بیش از حد و بی رویه از جنگل ها و مراتع ، مدیریت نادرست زمین های کشاورزی و چراگاه ها و گسترش آفات و بیماری ها ایجاد می شود. اَشکال اصلی تخریب پوشش گیاهی عبارتند از: کاهش کمیّت پوشش، کاهش تاج پوشش و کاهش زیست توده (کاهش کیفیت پوشش)، جایگزین شدن گونه های با ارزش گیاهی از نظر تولید و کیفیت علوفه، سوخت، الوار، دارو و ... با گونه های کم ارزش تر و کاهش غنا و تنوع گونه های گیاهی. در ارزیابی پوشش گیاهی در مناطق خشک، زمان انجام ارزیابی بسیار مهم است، زیرا ممکن است پوشش گیاهی در فصل خشک بسیار تخریب شده به نظر برسد در حالی که در فصل بارانی با سرعت حیرت آوری احیا گردد.

فرایندهای مختلفی باعث تخریب منابع آب می شوند که به طورکلّی عبارتند از: تغییر در کمیّت آب، تغییر در کیفیت آب و تغییر در رژیم هیدرولوژیک. تخریب منابع آب باعث به خطر افتادن حیات ماهی ها و سایر گونه های آبزی می شود و همچنین موجب محدودیت آب قابل دسترس برای شرب انسان ها و جانوران و کاهش بهره وری کشاورزی می گردد. تغییر کمیّت منابع آب سطحی و تغییر رژیم هیدرولوژیک اغلب به صورت نوسانات شدید جریان (وقوع سیلاب در هنگام بارش و دوره های خشک طولانی پس از آن) بروز می کند که این خود موجب کاهش نفوذ آب به داخل خاک و کاهش تغذیه سفره های آب زیرزمینی می گردد و افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن رودخانه ها، چشمه ها و چاه ها را در پی دارد. افزایش رسوب معلق در آب رودخانه ها، شور شدن آبهای زیرزمینی و آلودگی آب، مهمترین تغییرات کیفی منابع آب محسوب می شوند.


برای دیدن مطالب بیشتر وبلاگ بیابان زدایی را مشاهده فرمائید

بیابان زایی-بیابان زدایی-تخریب سرزمین-خشکسالی

اواخر دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ بحران خشکسالی سطح وسیعی از قاره افریقا را در برگرفت به سبب کاهش پوشش گیاهی، فرسایش بادی، عدم دسترسی به منابع آب مورد نیاز حتی برای خوراک و بهداشت و نقصان شدید تولیدات گیاهی بسیاری از دام ها نابود شدند، منابع آب به شدت تقلیل یافت، قحطی و خشکسالی و نبود تشکیلاتی کارآمد و منسجم جهت مدیریت بحران فاجعه ای انسانی را به دنبال داشت.

مرگ، آوارگی، بی خانمانی، فقر، تهیدستی، فروپاشی نظام های معیشتی و ساختارهای فرهنگی به بارزترین وجهی، چهره کریه بیابان زایی را نمایان ساخت و از این پس تعاریف و مفاهیم جدیدی برای بیابان زایی در جهان مطرح گردید. اینک دیگر مقوله بیابان زایی ، پدیده ای موقت و محدود نبود که آن گونه که قبلاً تصور می شد تنها مختص حواشی بیابان های واقعی و اراضی کویری باشد بلکه در هر کجا می توانست ظهور کند و آثار و عوارض خود را بروز دهد .

علاوه بر این مشخص شد که بیابان زایی پدیده ای است که خزنده و موذیانه عمل می کند و می تواند شرایطی را ایجاد کند که از ابتدا چندان مورد توجه قرار نگیرد اما به هنگام بحران قادر است نتایج فاجعه باری را به بارآورد.شواهد نشان می دهد که مناطق خشک از این پدیده بیشترین آسیب را متحمل می شوند.

علاوه بر این مشخص گردید که نتایج بیابان زایی همیشه به صورت ثابت و یکنواخت بروز نمی کند بلکه پیامدهای آن ممکن است بسیار متنوع و حتی در دو منطقه مشابه به اشکال مختلفی ظهور کند . نابودی جوامع گیاهی، فرسایش آبی، شور شدن، قلیایی شدن و حتی باتلاقی شدن خاک ها، کاسته شدن از نفوذ پذیری خاک و تقلیل امکان ذخیره سازی آب در خاک، افت آبهای زیرزمینی بروز ناهنجاری در بیابان آبی و جریانات سطحی، افزایش احتمال وقوع سیلاب ها، تشدید آثار و عوارض خشکسالی ها‏‏؛ همگی می تواند نمونه هایی ازآثار این پدیده باشد به علاوه وقتی پیامدهای ناگریز و فاجعه آمیز بیابان زایی در قلمرو زمینه های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جوامع را مورد توجه قرار دهیم. آنگاه می توان به ابعاد کلان تری از ابعاد فاجعه دست یافت.

نکته مهم دیگری را که نباید از نظر دور داشت نقش و اثر بروز خشکسالی ها در روند پدیده بیابان زایی به ویژه تشدید عوارض اجتماعی و اقتصادی آن است.
ادامه مطلب ...

بیابانزایی یا تخریب سرزمین متاثر از دو علت

ت

پدیده بیابانزایی یا تخریب سرزمین مقوله ای است متاثر از دو عامل : 

1.عوامل طبیعی 2عوامل انسانی

عوامل طبیعی عوامل بطئی و گریز ناپذیر و لیکن عوامل انسانی قابل مدیریت و کنترل است . از آنجائیکه دولت جمهوری اسلامی ایران از پیشگامان در امر نهضت بیابان زدایی در میان سایر کشورهای عضو کنوانسیون بین المللی بیابانزدایی است و همیشه و اینک نیز همگام و همسو با سایر نهادهای بین المللی (برنامه عمران ملل متحد) با رویکرد احیاء اراضی در 10 سال گذشته و در قالب پروژه مشترک (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و دفتر برنامه عمران ملل متحد) تحت عنوان پروژه ترسیب کربن (تبدیل کربن معدنی جو «احیاء اراضی در قالب جنگلکاری و مرتعداری » به کربن آلی ) در منطقه حسین آباد سر بیشه استان خراسان جنوبی بمنظور مدیریت عوامل انسانی تخریبگر ، این بار در این پروژه با رویگرد مشارکت جوامع محلی و بادستان پرتوان آنها در احیاء بازسازی اراضی قدم برداشته و اینک پس از ده سال تلاش و همت دولتنمردان ایرانی و دفتر برنامه عمران ملل متحد و اهالی منطقه، فاز اول پیشرفت خود را در قالب ظرفیت سازی در سطح محلی ، توانمند سازی مردان و زنان ، ایجاد مشاغل خرد و جلب مشارکت روستائیان و عشایر در احیاء اراضی تخریب شده ،خود در نمایان ساخت و در آراء و 15 پانزدهم اردیبهشت ماه سال جاری به پاس تقدیر از تلاشگران عرصه منابع طبیعی جشنواره دهمین سال اجرای پروژه ترسیب کربن در تهران با حضور ریاست سازمان جنگلهاو مراتع و آبخیزداری کشور ومدیران ستادی مرتبط ، نمایندگان دفتر عمران ملل متحد ، استانداران محترم استانهای اجرای پروژه و مدیرکل منابع طبیعی استانهای مرتبط (سالن همایش سازمانی ایرانی مجامع بین المللی وزارت امور خارجه) برگزار گردید و در این جشنواره با تائید اقدامات انجام شده از طرف نمایند دفتر عمران ملل متحد و تاکید مدیران ارشد پروژه بر ادامه اجرای فاز یک پروژه و اجرای فاز 2 در استان خراسان جنوبی و تعمیم پروژه به استانهای بیابانی (تهران کرمان- مرکزی بوشهر البرز- سمنان) گردید و در ادامه سند اجرای پروژه به امضاء استانداران محترم استانها مذکور (سند پروژه مربوط به استان بوشهر توسط فرماندار محترم شهرستان دشتستان به نیابت از استاندار محترم استان صورت پذیرفت ) و نماینده دفتر عمران ملل متحد در ایران رسید .

باشد که با همت و تلاش اهالی منطقه اجرای پروژه در استان (منطقه شبانکاره ، شهرستان دشتستان ) و دستورات و تاکیدات استاندار محترم و حمایت های فرماندار محترم بتوانیم گامی موثر در اجرای بموقع پروژه و دستیابی به اهداف اصلی پروژه برداریم .