..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

نقش بیوتکنولوژی در سلامت محیط زیست

از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

افزایش جمعیت کره زمین و افزایش گرمای کره زمین از یک طرف و کم شدن تنوع و گوناگونی موجودات از طرفی دیگر، باعث شده است فشارهای زیادی به محیط زیست وارد آید. تا سال ۲۰۲۰ جمعیت کره زمین به ۸ میلیارد نفر می رسد و این بدان معناست که در ۲۰ سال آینده انتظار می رود ۲ میلیارد نفر به جمعیت کره زمین اضافه شود، لذا تغذیه این جمعیت از دیدگاه تولید، توزیع و سالم رساندن به مصرف کننده مساله یی بسیار مهم و اساسی است و در صورتی که جهت برخورد با چنین وقایعی آینده نگری در کار نباشد حتماً مشکلات و مسائلی در پیش خواهند بود که فردا برای مقابله با آنها دیر است.


متاسفانه زمین های زراعی و جمعیت به طور یکسانی توزیع نشده اند. به عنوان مثال، چین فقط ۷ درصد از زمین های حاصلخیز کره زمین را داراست در صورتی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت کره زمین در چین ساکنند. بنابراین حتی اگر از تمام این اراضی به بهترین روش و در بهترین شرایط استفاده شود، باز هم پاسخگوی نیاز غذایی این جمعیت نخواهد بود.

از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.


از سوی دیگر منابع و معادن موجود در محیط زیست ثابت و دست نخورده نخواهند ماند و در طول زمان دچار دگرگونی ها و تغییراتی می شوند که می توان گفت بیشترشان به ضرر انسان و حتی خود محیط زیست است. ویران شدن صحراها و جنگل ها و مصرف مداوم زغال سنگ و نفت، همگی منجر به افزایش دی اکسیدکربن و در نتیجه بالا رفتن گرمای کره زمین می شوند. دانشمندان ثابت کرده اند که تا سال ۲۱۰۰ میانگین دمای کره زمین ۲ تا ۳ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در کنار آن نوسانات آب و هوایی نیز بیشتر خواهد شد.


تغییرات آب و هوایی می تواند زمان بندی بارش ها را به طور اساسی تغییر دهد و همین امر باعث مهاجرت مردم و تغییر شغل و پیشه کشاورزان می شود. به علاوه، افزایش آلودگی های بشر، خود از جمله عواملی است که به مرور باعث فرسایش بیابان ها، زمین ها و صحراها می شود و از همه مهم تر مشکلاتی را در کمیت و کیفیت آب و دسترسی به آن ایجاد می کند که این امر حیات موجودات زنده را به خطر خواهد انداخت.


بقیه در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

بیوتکنولوژی و محیط زیست


مفهوم بیوتکنولوژی (زیست فناوری) :


واژه زیست‌فناوری (بیوتکنولوژی) نخستین بار در سال ۱۹۱۹ از سوی کارل ارکی (Karl Ereky) به مفهوم کاربرد علوم زیستی و اثر مقابل آن در فناوری‌های ساخت بشر به کار برده شد. به طور کلی هر گونه کنش هوشمندانه بشر در آفرینش، بهبود و عرضه فرآورده‌های گوناگون با استفاده از جانداران، به ویژه از طریق دستکاری آن‌ها در سطح مولکولی در حیطه این مهم‌ترین، پاک‌ترین و اقتصادی‌ترین فناوری سده حاضر، زیست‌فناوری، قرار می‌گیرد.


زیست‌فناوری از جمله واژه‌های پر سرو صدای سال‌های اخیر است.این واژه را درست یا نادرست به مفهوم همه چیز برای مردم به کار می‌برند. زیست‌فناوری را در یک تعریف کلی به کارگیری اندامگان یا ارگانیسم یا فرایندهای زیستی در صنایع تولیدی یا خدماتی دانسته‌اند. تعریف ساده این پدیده نوین عبارت است از دانشی که کاربرد یکپارچه زیست‌شیمی، میکروب‌شناسی و فناوری‌های تولید را در سامانه‌های زیستی به دلیل استفاده‌ای که در سرشت بین رشته‌ای علوم دارند مطالعه می‌کنند. در تعریف دیگر زیست‌فناوری را چنین تشریح کرده‌اند:

فنونی که از موجودات زنده برای ساخت یا تغییر محصولات، ارتقا کیفی گیاهان یا حیوانات و تغییر صفات میکروارگانیسم‎ها برای کاربردهای ویژه استفاده می‌کند. زیست‌فناوری به لحاظ ویژگی‌های ذاتی خود دانشی بین رشته‌ای است. کاربرد این گونه دانش‌ها در مواردی است که ترکیب ایده‌های حاصل در طی همکاری چند رشته به تبلور قلمرویی با نظام جدید می‌انجامد و زمینه‌ها و روش‌شناسی خاص خود را دارد و در نهایت حاصل برهم‌کنش بخش‌های گوناگون زیست‌شناسی و مهندسی است. زیست‌فناوری در اصل هسته‌ای مرکزی و دارای دو جزء است: یک جزء آن در پی دستیابی به بهترین کاتالیزور برای یک فرایند یا عملکرد ویژه‌است و جزء دیگر سامانه یا واکنشگری است که کاتالیزورها در آن عمل می‌کنند.



بیوتکنولوژی و نقش آن در حفظ محیط زیست

رشد سریع زیست فناوری در دهه های اخیر و قابلیت های عظیم آن در زمینه علوم مختلف از جمله پزشکی، کشاورزی، دامپروری، محیط زیست، صنعت و معدن و غیره و ایجاد فرآورده های نسبتاً زیاد حاصل از آن توجه دانشمندان و دولتمردان کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. صاحبنظران معتقدند این علم بیش از سایر علوم شناخته شده بشری می تواند چهره جهان و محیط زیست انسان را متحول و دگرگون سازد. اکنون محققان این دانش در کشورهای پیشرفته جهان با در اختیار داشتن امکانات صنعتی و به خدمت گرفتن توانمندی های سایر علوم، مواد و عناصر ژنتیکی را مورد بررسی و شناسایی قرار داده و آنها را تفکیک می کنند یا با استفاده از روش های مختلف ترکیبات جدید و تازه یی به وجود می آورند. آنها می توانند با ایجاد نظم و ترتیب دوباره در این مواد برنامه و آرایش مجددی برای آنها مطرح کنند. این فناوری علاوه بر فواید بسیار از توانمندی هایی برخوردار است که در صورت بهره برداری نابجا می تواند به بروز آسیب های خطرناکی در موجودات زنده و محیط زیست منجر شود.


تاکنون آثار زیان آور و ابعاد مخاطره آمیز محصولات مهندسی ژنتیک و زیست فناوری به طور قطعی از نظر علمی به اثبات نرسیده است. اما دانشمندان و متخصصان این رشته نمی توانند آثار منفی احتمالی این محصولات را بر محیط زیست و سلامت انسان ها نادیده بگیرند. در طول تاریخ همواره برخی از افراد یا گروه ها برای رسیدن به اهداف تجاری، اقتصادی، سلطه طلبی و نیات غیرانسانی خود، منافع عمومی و مسائل اخلاقی را زیر پا گذاشته و قربانی امیال شخصی کرده اند. اولین مورد شبیه سازی (کلونینگ) حیوانات با استفاده از مهندسی ژنتیک در 1997 در اسکاتلند انجام شد. در این سال «یات ویلموت» و همکارانش از آمیزش سلول پستانی میشی 6 ساله و سلول تخمک فاقد هسته از میش دوم و قرار دادن آن درون رحم میش دیگری، موفق به اولین شبیه سازی شدند و حیوان حاصل را نیز «دالی» نامیدند. در حقیقت دالی اولین محصول جانوری مهندسی ژنتیک بوده که قدرت حیات داشت. بعدها دالی های دیگری توسط دانشمندان ژاپنی، امریکایی، انگلیسی، استرالیایی و“ با همان روش مشابه به وجود آمدند. در اواخر سال 2002 اولین مورد شبیه سازی انسان نیز گزارش شد.

در عرصه کشاورزی و محیط زیست نیز به منظور تولید گیاهان مقاوم به آفات و بیماری ها و تولید محصول با کیفیت برتر، مهندسی ژنتیک قدم های بسیار مهمی برداشته است به طوری که کشورهای امریکا، کانادا، آرژانتین و چین در این زمینه موفق به تولید ذرت، گندم، برنج، پنبه، سیب زمینی، سویا و کدوی مقاوم به علف کش ها، قارچ ها و ویروس ها و همچنین محصولات با بازدهی غذایی بالاتر شده اند. هم اکنون سطح زیر کشت گیاهان تغییر یافته ژنتیکی (GMO) به حدود 60 میلیون هکتار می رسد. امروزه 6 میلیون نفر از کشاورزان در 16 کشور مختلف به کشت و کار گیاهان تغییر یافته ژنتیکی مشغول هستند. مهندسی ژنتیک و تغییرات در گیاهان زراعی، تولید گیاهان با مقاومت مطلق در مقابل آفات و امراض نباتی و بی نیاز از کاربرد سموم خطرناک تحولی را در کشاورزی ایجاد کرده است که سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و بعضاً سیاسی بسیاری از کشورها را تحت تاثیر خود قرار داده است. اصولاً دو دسته محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد:

1- (Gentically Modified Organisms) GMO یا فرآورده های غذایی تغییر یافته ژنتیکی که از فرآورده های اصلاح شده با روش های مهندسی ژنتیک متفاوت است.

2- (Living Modified Organisms)

LMO یا موجودات زنده تغییر یافته ژنتیکی نظیر حیوانات و گیاهان اصلاح ژنتیکی شده.

طرفداران محیط زیست نگرانی هایی را در مورد استفاده از گیاهان اصلاح ژنتیکی شده و رهاسازی GMOها در محیط زیست دارند که برخی از این نگرانی ها عبارتند از:


- امکان انتقال افقی ژن هایی که به گیاهان زراعی منتقل شده اند. ممکن است گونه مجاور یک علف هرز باشد و با این انتقال ژنی، شرایط لازم برای برخورداری بهتر از محیط برای رشد و افزایش قدرت و تهاجم در اختیارش قرار گیرد.
- افزایش مقاومت در موجودات هدف یا حساسیت در موجوداتی که هدف برنامه های اصلاحی و انتقال ژن نیستند.

- افزایش استفاده از مواد شیمیایی (مانند سموم علف کش) در کشاورزی.

- تظاهر غیرقابل پیش بینی یا پیش بینی نشده ژن های منتقل شده و یا ناپایداری تظاهر ژن های منتقل شده.

علاوه بر این در کشاورزی پایدار به منظور حفظ محیط زیست به جای کودهای شیمیایی از کودهای بیولوژیک استفاده می شود که با روش بیوتکنولوژی تولید می شوند. این کودها از میکروارگانیسم های مختلف هستند، عده یی قادر به تثبیت ازت بوده و عده یی دیگر نیز قادر به حل کردن املاح فسفات و پتاسیم و آمونیم خاک هستند. امروزه استفاده از منابع طبیعی زنده یکی از موضوعات مهم محیط زیست است. خطرات احتمالی حاصل از آزادسازی ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی برای محیط زیست عبارتند از:

اثرات آنتاگونیستی روی میکروارگانیسم های مفید خاک.

تاثیر افزایش بیش از حد ارگانیسم های آزاد شده به محیط و تاثیر بقای آنها بر اکوسیستم.

اثرات مستقیم و غیرقابل انتظار در گونه ها به جز گونه های هدف.

بیماری زایی میکروارگانیسم نسبت به گیاهان، حیوانات و تغییرات در میزبان.

انتقال ویژگی نامطلوب به ارگانیسم های دیگر از جمله وارد کردن ژن به یک ارگانیسم، آزادسازی تصادفی و عمدی به محیط زیست، بقا و تکثیر ارگانیسم در محیط تماس با گونه های دیگر و اکوسیستم. همه ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی به محیط آزاد نمی شوند و اگر در محیط رها شوند، قادر به تکثیر نیستند، اما ممکن است برخی از ارگانیسم های تغییریافته دارای ژن های جدید مضری باشند. بنابراین باید تمام خطرات حاصل از ارگانیسم های تغییریافته مورد ارزیابی قرار گیرند زیرا این خطرات در ارگانیسم های مختلف متفاوت است. میکروب های تغییریافته ژنتیکی شامل باکتری های تثبیت کننده نیتروژن، باکتری های مقاوم به سرما و یخبندان و میکروب های تصفیه کننده خاک می شوند. اگر باکتری های مقاوم به سرما پس از تولید (برای کاهش آسیب یخبندان) در محیط آزاد شوند، می توانند بر بارش برف و باران اثر بگذارند و گرچه آزادسازی این محصولات، به موجود امکان زندگی در آب های سردتر را می دهد، ولی گاه زیستگاه طبیعی ماهی ها را تغییر می دهند و در نتیجه امکان فراهم کردن غذا برای آنها کاهش می یابد.

از جمله باکتری های تغییریافته ژنتیکی که به طبیعت آسیب می رساند می توان برخی از گونه های باکتری سودوموناس، کلبسیلا، باسیلوس و ریزوبیوم با قابلیت تجزیه لیگنین، سلولز و همی سلولز و تولید اتانول را نام برد که پس از رها شدن در طبیعت مواد مغذی خاک از جمله نیتروژن را از بین می برند. به هر حال ممکن است آزادسازی گونه یی از ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی که به طور معمول در طبیعت زندگی نمی کنند، برای محیط خطرناک باشند. پس در استفاده از فناوری زیستی همه نکات مثبت و منفی آن را باید در نظر گرفت تا مبادا دستاوردهای بیوتکنولوژی روزی به سرنوشت استفاده از رادیوایزوتوپ ها و مواد شیمیایی گرفتار نشوند. نامحسوس بودن خطرات یا وجود نکات مبهم در زمینه استفاده از روش های مهندسی ژنتیک دلیلی بر فقدان خطرات احتمالی نیست. به همین دلیل تعداد بی شماری از کشورهای صنعتی و افراد متعهد در سطح بین المللی تصمیم گرفتند ضوابطی برای جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از کاربری روش های مهندسی ژنتیک تدوین کنند تا تمام دانشمندان، محققان و کاربران را به رعایت آنها تشویق کنند. حتی برای اجرای این ضوابط به صورت قوانین و مقررات ملی و بین المللی لازم الاجرا، تلاش های زیادی صورت گرفته است. به طور کلی باید بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نیز مانند هر نوع فناوری دیگر با نظارت و کنترل به کار گرفته شود، زیرا اثرات آن در کوتاه مدت نامشهود است. به علاوه ممکن است روش های مورد استفاده در مهندسی ژنتیک پس از قرار گرفتن در دسترس متخصصان غیرمتعهد، جامعه را به مخاطره بیندازد.

اگر چه سابقهٔ فعالیت در عرصهٔ بیوتکنولوژی نوین در کشور به بیش از دو دهه می‌رسد و در این مدت اقداماتی نیز برای بهره‌گیری از این فناوری انجام شده است، اما باید بررسی شود که این اقدامات تا چه میزان بر مبنای نیازها و مزیت‌های نسبی کشور بوده‌اند.


چنین می‌نماید که روند حرکت بیوتکنولوژی در کشور مطابق با سیاست‌های تعدادی از کشورهای پیشرفته بوده و سیاست بومی و ملی در این خصوص وجود نداشته است. ایجاد یک سری از موج‌های مقطعی در کشور همچون تهیهٔ نهال خرما، تولید واکسن هپاتیت، تولید اینترفرون، تولید هورمون رشد و غیره نشانهٔ این تأثیرپذیری و دنباله‌روی مطلق از جریانات بین‌المللی است. متأسفانه در این روند، برخی از حوزه‌های کاربردی بیوتکنولوژی که متناسب با شرایط کشور بوده و از بازار بزرگی نیز در سطح ملی و بین‌المللی برخوردار هستند، مورد کم توجهی قرار گرفتند.


لازم به ذکر است که اغلب این موارد از سطح دانش و تکنولوژی نسبتاً ساده‌ای برخوردار هستند و کشور نیز در این زمینه‌ها از مزیت نسبی مناسبی برخوردار است. البته از آنجایی که بیوتکنولوژی یک فناوری است تا علم، بنابراین تأکید مطلب حاضر بر توان تولید و صنعتی کردن حوزه‌های ذکر شده است تا انجام تحقیقات بنیادی و تولید علم، چرا که در برخی از مواردی که با نام حوزه‌های کمتر توجه شده در ذیل معرفی شده‌اند، سابقهٔ تحقیقات حتی به اوایل دههٔ پنجاه شمسی برمی‌گردد. اما نشانی از آنها در صنعت و بازار یافت نمی‌شود:

طبق آمارهای رسمی، سهم بخش کشاورزی کشور از تولید ناخالص ملی حدود ۲۵ درصد است که از این میزان، ۴۵ درصد مربوط به دامپروری است.


با این تفسیر، حدود ۱۱ درصد از تولید ناخالص ملی از دامپروری تأمین می‌شود؛ ضمن این‌که، صنعت دامپروری به دلیل گستردگی، از اشتغال‌زایی بسیار بالایی نیز برخوردار است. از لحاظ تعداد دام نیز، حدود ۷ تا ۸ میلیون رأس گاو و ۷۰ تا ۸۰ میلیون رأس گوسفند و بز در کشور وجود دارد. علاوه براین، سالانه حدود ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد قطعه مرغ در کشور تولید می‌شود. سهم تولیدات این میزان دام و طیور در کشور با احتساب فرآورده‌های آن‌ها در حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار می‌باشدکه رقم قابل توجهی را در مقایسه با درآمدهای نفتی تشکیل می‌دهد.

بنابراین، حوزهٔ دامپروری، بدون شک یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی و قابل توجه در کشور می‌باشد. البته چنانچه به نقش این حوزه، در تأمین بخش عمده‌ای از نیازهای غذایی و پروتئینی کشور نیز اشاره شود، اهمیت استراتژیک آن در حفظ استقلال ملی نیز روشن خواهد شد.

بنابراین، اگر به کمک بیوتکنولوژی و روش‌های به نژادی، بتوان بازده و بهره‌وری این صنعت را افزایش داد، سود کلانی نصیب تولیدکنندگان، مصرف‌کنندگان و اقتصاد ملی خواهد شد.

دامپزشکی و بهداشت دام نیز از دیگر حوزه‌های مهم بیوتکنولوژی دام، طیور و آبزیان محسوب می‌شود. طبق آمارهای موجود جهانی، در سال ۲۰۰۳ سهم بیوتکنولوژی از محصولات و خدمات بهداشت و درمان دام معادل ۸/۲ میلیارد دلار از مجموع ۱۸ میلیارد دلار کل هزینه‌های این بخش بوده است. پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال ۲۰۰۵ به ۱/۵ میلیارد دلار از مجموع ۲۳ میلیارد دلار برسد که نشان‌دهندهٔ افزایش سهم بیوتکنولوژی از کل بازار مذکور است. به طور کلی، مهم‌ترین موارد کاربردی بیوتکنولوژی در حوزهٔ دام، طیور و آبزیان عبارتند از:

تولید واکسن‌ها و داروهای حیوانی

- تولید کیت‌های تشخیصی ( برای تشخیص بیماری‌ها، خصوصیات مهم جانوری، تشخیص پیش از تولد و غیره)

- انتخاب براساس مارکر

- به‌نژادی به کمک بیوتکنولوژی

- ایجاد بانک‌های ژن جانوری

- تولید حیوانات تراریخته

- کلونینگ

به نظر می‌رسد سه مورد نخست از موارد فوق با توجه به نیروهای انسانی، مؤسسات تحقیقاتی و تولیدی موجود کشور از امکان‌پذیری بیشتری برخوردار بوده و لذا می‌توان توجه بیشتری به این حوزه‌ها معطوف داشت.

به عنوان مثال، با استفاده از تکنیک انتخاب براساس مارکر می‌توان در بدو تولد تشخیص داد که یک دام دوقلوزا هست یا خیر. در صورت اطلاع از این موضوع، می‌توان از دام‌های دوقلوزا در ازدیاد نسل و از سایر دام‌ها در تولید فرآورده‌ای دیگر استفاده کرد. در این صورت، به جای تحمل ۵۰ میلیون گوسفند به مراتع کشور که در نهایت منجر به تولید ۳۰ میلیون بره شوند، می‌توان با ۲۰ میلیون گوسفند به این بازدهی دست یافت و فشار بر مراتع را تا حد زیادی کاهش داد. تأثیر بیوتکنولوژی بر مراتع کشور نیز در بندهای بعدی بررسی می‌شود.

استفاده از بیوتکنولوژی در صنعت دامپروری

امروزه از روش‌های مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی، در صنایع پرورش دام، طیور و آبزیان به منظور اصلاح نژاد، افزایش کمی و کیفی محصول و مقابله با بیماری‌ها به طور گسترده‌ای بهره‌گیری می‌شود.

ایران نیز به لحاظ دامپروری و تولید فرآورده‌های دامی دارای مزایای نسبی فراوانی است؛ به طوری که تقریباً تمام دام‌های ارزشمند، در ایران قابل پرورش و نگهداری هستند. این مزیت، صنعت تولید دام و فرآورده‌های آن را در کشور در زمرهٔ صنایع پردرآمد و مهم قرار داده است. در این بین، بیوتکنولوژی با توجه به کاربردهای وسیع آن، می‌تواند در توسعه و ارتقای صنعت مذکور نقش به سزایی ایفا نماید.

فرآورده‌ها و محصولات میکروبی

برخی از فرآورده‌های میکروبی که کاربردهای وسیعی در صنایع مختلف دارند، از این جهت دارای اهمیت هستند که معمولاً از سطح دانش و فناوری پایین‌تری برخوردار بوده و سابقهٔ بهره‌گیری از آن به سال‌های دور باز می‌گردد. در این خصوص، غالباً میکروب‌هایی از طبیعت استخراج می‌شوند و پس از مراحل غربال‌گری، بهترین آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ضمن این که برای ارتقای عملکرد این میکروب‌ها می‌توان از روش‌های اصلاحی نظیر جهش‌زایی، مهندسی ژنتیک، نوترکیبی وغیره استفاده کرد.


نکتهٔ قابل تأمل در این مورد، دستیابی به جوامع متنوع میکروبی است که خوشبختانه از این حیث، کشور از مزیت نسبی خوبی برخوردار است؛ جداسازی باکتری‌های پربازده هضم‌کنندهٔ مواد نفتی از خلیج فارس و در آخرین مورد، تولید کود بیولوژیک بارور ۲ از میکروارگانیسم‌های بومی کشور و ده‌ها مورد مشابه از مصادیق بارز این ادعا هستند. متأسفانه علیرغم کاربردها و مزایای بسیار، تاکنون از قابلیت‌های کشور در این زمینه کمتر استفاده شده است. در ذیل به برخی از این فرآورده‌ها، موارد کاربرد و اهمیت آن‌ها اشاره شده است:

بیومس میکروبی

یکی از منابع اصلی تولید محصولات بیوتکنولوژی، بیومس (Bomass) میکروبی است. بیومس، در واقع به توده‌ای از سلول‌های میکروبی اطلاق می‌گردد که برای کاربردهای مختلف تکثیر می‌شوند. از جمله کاربردهای بارز بیومس میکروبی، می‌توان به استفاده از آن‌ها به عنوان مخمرهای نانوایی، خوراک دام و طیور و مکمل‌های آن، افزودنی‌های غذایی، آفت‌کش‌ها و کودهای بیولوژیک اشاره نمود.


اهمیت اقتصادی

براساس پیش‌بینی مؤسسه Royal Dutch Shell در نیمه اول قرن بیست و یکم، بیش از ۳۰ درصد نیاز جهانی به سوخت‌ها و ترکیبات بیولوژیک گوناگون با ارزش حدود ۱۵۰ میلیارد دلار، به کمک بیومس میکروبی تولید خواهد شد. برای مثال، پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۰۵ میلادی بیش از ۱۰ درصد کل آفت‌کش‌های جهان با ارزشی معادل ۴ میلیارد دلار توسط صنایع بیوتکنولوژی تولید شود.

یکی از مهم‌ترین انواع آفت‌کش‌های بیولوژیک جهان، بیومس حاصل از نوعی باکتری موسوم به باسیلوس تورنژینسیس (Bacillus thuringiensis) است.


یکی از عمده‌ترین موارد کاربرد بیومس میکروبی، استفاده از آن‌ها به عنوان غذا و افزودنی‌های غذایی است. ارزش بازار جهانی طعم دهنده‌های غذایی در سال ۲۰۰۰ حدود ۱/۱ میلیارد دلار بوده است. اهمیت اقتصادی بیومس میکروبی تا به حدی است که محققان کشور کوبا با استفاده از ضایعات نیشکر و تکنولوژی تخمیر، اقدام به تهیه و تولید پروتئین‌های تک یاخته (SCP) نموده‌اند تا کشور را از واردات خوراک دام و سویا بی‌نیاز نمایند.

لازم به ذکر است که در حال حاضر، واردات خوارک دام و طیور و مکمل‌های آن به کشور بیش از یک میلیارد دلار در سال است؛ از طرفی تولید پروتئین تک یاخته یکی از راهکارهای بیوتکنولوژی برای رفع این مشکل در کشور است، ضمن اینکه مواد خام اصلی برای تولید SCP، ضایعات کشاورزی، متانول،‌ نفت و گاز است که در همهٔ این موارد، کشور از مزیت بسیار مناسبی برخوردار است . متأسفانه تولید SCP در کشور تاکنون از مرحلهٔ تحقیقات فراتر نرفته است، علیرغم این که سابقهٔ شروع تحقیقات در این زمینه به پیش از انقلاب و دههٔ ۱۳۵۰ برمی‌گردد.

صنایع تخمیری بیوتکنولوژی

صنایع تخمیری که طیف وسیعی از حوزه‌های مرتبط با میکروارگانیسم‌ها و بیوتکنولوژی را دربرمی‌گیرند از قدیمی‌ترین شاخه‌های فناوری زیستی به شمار می‌آیند. الکل‌ها، آنتی‌بیوتیک‌ها، اسیدهای آلی، آنزیم‌ها و بسیاری از ترکیبات مورد استفاده در صنایع غذایی، دارویی و غیره بخشی از محصولات با ارزش تولید شده در این صنعت را تشکیل می‌دهند. آنزیم‌هایی نظیر پروتئازها، آمیلازها، لیپازها، سلولازها و غیره که مصرف بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند از جمله مهم‌ترین تولیدات بیوتکنولوژی صنعتی به شمار می‌روند.

اهمیت اقتصادی

آنزیم‌ها که در واقع کاتالیست‌های زیستی به دست آمده از باکتری‌ها و قارچ‌های گوناگون هستند، سالانه به میزان زیادی تولید شده و بازار بسیار بزرگی از محصولات بیوتکنولوژیک را به خود اختصاص می‌دهند.


در چند سال اخیر، ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی میکروبی که بخش عمدهٔ آن ( بیش از ۵۰ درصد) توسط شرکت دانمارکی Novo Nordisk A/S تولید و عرضه می‌شود،‌ سالیانه به بیش از ۸/۱ میلیارد دلار رسیده است.


پیش‌بینی می‌شود میزان فروش آنزیم‌های صنعتی تا سال ۲۰۰۸ به ۳ میلیارد دلار بالاغ گردد. هم‌چنین ارزش بازار جهانی آنزیم‌های دارویی، سالانه به بیش از ۳/۲ میلیارد دلار بالغ می‌شود. جدول۱- ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ ( میلیون دلار) تولید ویتامین‌ها، اسیدهای آمینه، اسیدهای آلی و بیوپلیمرها از دیگر عرصه‌های سودآور بیوتکنولوژی صنعتی است. آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۹۹۶ ارزش اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و بیوپلیمرهای تولیدی دنیا به ترتیب ۴/۲، ۲ و ۵/۰ میلیارد دلار بوده است.


تولید اغلب آنتی بیوتیک‌ها نیز با استفاده از روش‌های تخمیری و بیوتکنولوژیک صورت می‌گیرد که به سبب کاربرد بسیار گسترده در درمان عفونت‌ها، از اهمیت و ارزش اقتصادی بالایی برخوردار هستند.

در حال حاضر بیش از ۱۶۰ آنتی‌بیوتیک مختلف توسط صنایع تخمیری بیوتکنولوژی در جهان ساخته می‌شوند که ارزش کل بازار جهانی آن‌ها بیش از ۲۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

خاطر نشان می‌شود که تولید اغلب این آنتی‌بیوتیک‌ها نیاز به دانش فنی پیچیده‌ای همچون تولید واکسن‌ها و داروهای نوترکیب ندارد و سال‌هاست که در اقصی‌نقاط جهان تولید می‌شوند.

در سال ۲۰۰۲ درآمد آمریکا از تولید و فروش آنتی بیوتیک‌ها به بیش از ۹۷/۷ میلیارد دلار رسیده است که در میان محصولات حاصل از بیوتکنولوژی جایگاه مهمی را به خود اختصاص می‌دهد.

بیوتکنولوژی غذایی

به لحاظ تعریف، بیوتکنولوژی غذایی عبارت است از: استفاده از سلول‌های زنده یا بخشی از آن‌ها، به منظور تولید یا اصلاح محصولات غذایی یا مواد افزودنی مورد استفاده در صنایع غذایی. برای مثال، به‌کارگیری مستقیم تودهٔ سلولی میکروارگانیسم‌ها به عنوان پروتئین تک یاخته، استفاده از میکروب‌ها در تولید محصولات غذایی تخمیری نظیر ماست و پنیر و محصولات گوشتی تخمیر شده، پرورش قارچ‌های خوراکی، تولید سس‌های متنوع، طعم‌دهنده‌ها، شیرین‌کننده‌ها و افزودنی‌های خوارکی، آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی، ویتامین‌ها و اسیدهای آمینه و آلی تنها گوشه‌ای از کاربردهای بسیار متنوع بیوتکنولوژی در صنایع غذایی هستند. استفاده از باکتری‌های مفید ( پروبیوتیک) که به منظور درمان یا مقابله با بیماری‌های روده‌ای، اصلاح جمعیت میکروبی بدن و تولید ویتامین‌ها، به برخی از مواد غذایی مانند ماست و دیگر فرآورده‌های لبنی افزوده می‌شوند، نیز از حوزه‌های بسیار جذاب بیوتکنولوژی مواد غذایی محسوب می‌شوند.

اهمیت اقتصادی

بازار جهانی صنایع مربتط با بیوتکنولوژی غذایی به دلیل گستردگی و تنوع بسیار زیاد آن، ارقام قابل توجهی را نشان می‌دهد. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳، ارزش بازار جهانی امولسیون‌کننده‌های غذایی بیش از یک میلیارد دلار بوده است که در این بین لیسیتین ( پرمصرف‌ترین امولسیفایر غذایی) که یکی از فرآورده‌های مهم بیوتکنولوژیک مورد استفاده در صنایع غذایی به شمار می‌رود، به تنهایی رقمی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار را به خود اختصاص داده است.

جالب است بدانیم که در حال حاضر، با استفاده از میکروارگانیسم‌ها و روش‌های بیوتکنولوژی، سالانه بیش از ۲۷۰۰۰۰ تن اسید سیتریک به ارزش حدود ۴/۱ میلیارد دلار در جهان تولید می‌شود که بخش اعظم آن در صنایع غذایی به مصرف می‌رسد.


در سال ۱۳۸۱ میزان واردات اسید سیتریک به کشور بیش از ۵/۶ هزار تن بوده است. همچنین بازار جهانی پروبیوتیک‌های مورد استفاده در صنایع تولید مواد و افزودنی‌های غذایی، ماست و فرمولاسیون‌های دارویی، از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. برای مثال، میزان فروش سالیانه ماست‌های حاوی پروبیوتیک در جهان، رقمی حدود ۱۰ میلیارد دلار به خود اختصاص می‌دهد. آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی انسان و دام، بیشترین سهم را از بازار آنزیم‌های صنعتی به خود اختصاص داده‌اند.


در حال حاضر، تنها در اتحادیه اروپا ارزش محصولات تولیدی در زمینه بیوتکنولوژی غذایی ( محصولات غذایی تخمیری، اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و غیره ) بیش از ۲۵ میلیارد دلار برآورد شده است.

بیوتکنولوژی دریایی

بیوتکنولوژی دریایی یکی از حوزه‌های در حال رشد و بکر این فناوری است که به کمک آن، از جانداران دریایی مانند ماهی، جلبک و یا باکتری‌ها به طور مستقیم و غیرمستقیم برای تولید فرآورده‌های ارزشمند بیولوژیک استفاده می‌شود.


با توجه به پتانسیل بالای مناطق دریایی و تنوع عظیم موجودات آبزی، تاکنون محصولات فراوانی از آن‌ها استحصال شده است که از آن جمله می‌توان به مواد دارویی، آنزیم‌ها، مواد مولکولی بیولوژیک, کیت‌های تشخیصی، آفت‌کش‌های زیستی، بیوماس جهت تولید انرژی و غیره اشاره کرد. از جمله ویژگی‌های محصولات و فرآورده‌های دریایی، وجود ترکیبات هالوژنه در آن‌ها است، که غالباً نمی‌توان آن‌ها را از موجودات خشکی‌زی به دست آورد. علاوه براین، میکروارگانیسم‌های دریایی، منبع غنی از ژن‌های متنوع هستند که می‌توان از آن‌ها برای تولید داروها و فرآورده‌های بیولوژیک جدید استفاده کرد.

اهمیت اقتصادی

در سال ۲۰۰۲، بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای حاصل از بیوتکنولوژی دریایی، به بیش از ۴/۲میلیارد دلار رسید که نسبت به سال پیش از آن، ۴/۹ درصد رشد داشته است.
انتظار براین است که بازار جهانی فرآورده‌های بیوتکنولوژی دریایی، به غیر از کشور آمریکا، تا سال ۲۰۰۷، رشد سریعتری معادل ۴/۶ درصد داشته باشد. بنابراین پیش‌بینی می‌شود که بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای بیوتکنولوژی دریایی، تا سال ۲۰۰۷ به بیش از ۳ میلیارد دلار برسد. در حال حاضر، دو کشور امریکا و ژاپن، پیشگامان اصلی صنعت بیوتکنولوژی دریایی جهان هستند. توسعه بیوتکنولوژی دریایی در این دو کشور ، مرهون سرمایه‌گذاری آنها در دو دههٔ گذشته است؛ به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲، ایالات متحده و ژاپن به ترتیب ۴۰ و ۵۱۹ میلیون دلار در زمینهٔ بیوتکنولوژی دریایی سرمایه‌گذاری کردند.

با توجه به آمار و ارقام فوق و وجود حدود ۳ هزار کیلومتر مرز آبی و چندین دریاچه در ایران، به نظر می‌آید که بیوتکنولوژی دریایی می‌تواند زمینهٔ مناسبی جهت سرمایه‌گذاری و کسب درآمد برای کشور باشد. علیرغم وجود این پتانسیل مناسب، در ایران سرمایه‌گذاری ناچیزی در این زمینه صورت گرفته است؛

اگر چه مراکزی مانند مؤسسه تحقیقات شیلات ایران، مؤسسه تحقیقات بیوتکنولوژی خلیج فارس و برخی از دانشگاه‌ها ( به طور پراکنده) در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، ولی حجم این فعالیت‌ها در مقایسه با پتانسیل اقتصادی زیادی که در دریا وجود دارد، بسیار ناچیز است. عدم توجه به بیوتکنولوژی دریایی، در سند ملی زیست‌ فناوری ایران نیز مشاهده می‌شود؛ به گونه‌ای که در این سند، نامی از بیوتکنولوژی دریایی، به عنوان یکی از شاخه‌های بیوتکنولوژی، برده نشده است.
ایران، در زمینهٔ نیروی انسانی در حوزهٔ بیوتکنولوژی دریایی نیز با کمبود روبروست؛ علیرغم اینکه دانشگاه‌های زیادی در سراسر دنیا، دوره‌های آموزشی بیوتکنولوژی دریایی دارند، در حال حاضر رشته‌ای به نام بیوتکنولوژی دریایی در کشور وجود ندارد.
۵ـ تولید متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ( شامل داروهای گیاهی)

متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ترکیباتی هستند که توسط سلول‌های گیاه تولید می‌شوند اما غالباً به مصرف خود گیاه نمی‌رسند. این متابولیت‌ها کاربردهای مختلفی در صنایع گوناگون و به ویژه پزشکی دارند. اسانس‌ها و مواد معطر، مواد مؤثره دارویی، فرمون‌ها،‌ حشره‌کش‌ها، علف‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها،‌ هورمون‌های گیاهی و مواد آللوپاتیک ( ایجاد کننده انواع مقاومت‌ها و یا بازارنده رشد و نمو ) از این جمله هستند. در این میان ترکیبات دارویی و اسانس‌ها دارای اهمیت ویژه‌ای هستند. از آنجایی که کشور ما، از تنوع گیاهی مطلوبی برخوردار است، این زمینه می‌تواند در بحث بیوتکنولوژی کشاورزی در مورد توجه ویژه قرار گیرد.

اهمیت اقتصادی

قیمت متابولیت‌های ثانویه معمولاً بسیار بالا است، به طوری که فروش محصولات دارویی مانند شیکونین (Shikonin) یا دیجیتوکسین (Digitoxin) و یا عطرهایی همچون روغن جاسمین(Jasmin) از چند دلار تا چند هزار دلار به ازای هر کیلوگرم تغییر می‌کند. همچنین قیمت هر گروم از داروهای ضد سرطان مانند وین بلاستین (Vinblastin)، وین کریستین (Vincristin)، آجمالیسین (Ajmalicine) و تاکسول (Taxol) به چند هزار دلار می‌رسد. به عنوان مثال، تاکسول یکی از ترکیبات دارویی است که از پوست درخت سرخدار (Taxus brevifolia L.) به دست می‌آید و در درمان سرطان‌های سینه و تخمدان مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ضمن اینکه آزمایش‌های متعددی برای بررسی اثر این دارو بر روی انواع سرطان‌ها مانند سرطان خون، غدد لنفاوی، ریه، روده بزرگ، سر و گردن وغیره در دست انجام است. طبق گزارش اعلام شده از سوی سازمان هلال احمر ایران، میزان ارز تخصیص یافته برای خرید هر گرم تاکسول تا ۵/۲ میلیون تومان نیز رسیده است.


از آنجایی که رشد این درخت به کندی صورت می‌گیرد و منابع دسترسی به این گیاه محدود بوده و در عین حال برای درمان یک بیمار سرطانی، حدود ۲۸ کیلوگرم از پوست درخت سرخدار لازم می‌باشد که این مقدار معادل پوست سه درخت یکصد ساله است، لذا تولید این دارو به روش استخراج از پوست درخت، مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل در حال حاضر، این متابولیت را با استفاده از روش کشت سلولی و در شرایط آزمایشگاهی تولید می‌نمایند.

با این روش، تولید یک گرم از داروی تاکسول حدود ۲۵۰ دلار هزینه دارد، در حالی که با قیمتی حدود ۲۰۰۰ دلار در بازار عرضه می‌گردد. شایان ذکر است گونه‌ای دیگر از این درخت با نام علمی Taxus bacata L. وجود دارد که در جنگل‌های شمال کشور دارای پراکندگی زیادی می‌باشد اما تاکنون ارزیابی دقیقی از لحاظ میزان تاکسول در این گونه و امکان‌سنجی تولید آن به طور جدی صورت نگرفته است.


به نظر می‌رسد، بخش اعظمی از ضعف کشور در تولید متابولیت‌های ثانویه مربوط به عدم توجه کافی به بیولوتکنولوژی گیاهان دارویی است، چرا که بخش اعظم متابولیت‌های گیاهی را ترکیبات دارویی تشکیل می‌دهند. در واقع بیوتکنولوژی گیاهان دارویی نیز همانند همتای دریایی خود در کشور مورد کم‌توجهی شدیدی واقع شده و تعداد نیروهای متخصص فعال در این عرصه بسیار ناچیز است.

براساس آمارهای موجود، ارزش بازار جهانی داروهای مشتق از گیاهان در سال ۲۰۰۲ با رشد ۲/۶ درصدی نسبت به سال پیش از آن، به ۷/۱۳ میلیارد دلار بالغ گردید. پیش‌بینی می‌شود این مقدار در سال ۲۰۰۷ به رقمی معادل ۸/۱۸ میلیارد دلار برسد. آمریکا در سال ۲۰۰۲ بیش از ۵۰ درصد این بازار را به خود اختصاص داده بود. نقش بیوتکنولوژی در این بازار بسیار حائز اهمیت بوده است.

کاربرد بیوتکنولوژی در بخش جنگل و مرتع

سطح جنگل‌های کشور بالغ بر ۱۲ میلیون هکتار است که از این مقدار، حدود ۵/۱ میلیون هکتار جنگل‌های صنعتی خزری، ۵/۴ میلیون هکتار جنگل‌های منطقه زاگرس و بقیه جنگل‌های پراکندهٔ مرکزی، جنوبی و ارسباران است. جنگل‌ها علاوه بر این که به عنوان دستگاه تنفس زیست‌کره، از جمله اجزای بسیار حیاتی اکوسیستم به شمار می‌روند، نقش مهمی در تأمین مصنوعات چوبی و کاغذی، سوخت و تعداد زیادی از مواد مورد نیاز جامعه دارند.

لذا توجه بیش از پیش به تحقیقات بیوتکنولوژی در راستای احیای جنگل‌ها و بهینه سازی روش‌های استفاده از چوب، فراوری و افزایش بازده جنگل‌های طبیعی و دست کاشت و بهبود کیفی آن‌ها به منظور استفاده بهتر در بخش صنعت، نقش به سزایی در رفع نیازهای کشور و حفظ عرصه‌های جنگلی خواهد داشت.

اهمیت اقتصادی

عرصه‌های مرتعی کشور، با سطحی بالغ بر ۹۰ میلیون هکتار که حدود ۷۰ میلیون واحد دامی از آن تغذیه می‌کنند، اهمیت فوق‌العاده‌ای بر درآمد ناخالص ملی دارد، علوفهٔ تولیدی بخش مرتع، بالغ بر ۱۰ میلیون تن با ارزش ریالی بیش از ۲۵۰۰ میلیارد ریال است. اگر ارزش بخش مرتع در جلوگیری از فرسایش خاک و تأثیر آن در حفظ و ذخیره شدن نزولات آسمانی در خاک را نیز به این مقدار اضافه کنیم، نقش حیاتی آن در اقتصاد ملی بیشتر مشخص می‌شود.



نگاهی به نقش بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست


از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

افزایش جمعیت کره زمین و افزایش گرمای کره زمین از یک طرف و کم شدن تنوع و گوناگونی موجودات از طرفی دیگر، باعث شده است فشارهای زیادی به محیط زیست وارد آید. تا سال ۲۰۲۰ جمعیت کره زمین به ۸ میلیارد نفر می رسد و این بدان معناست که در ۲۰ سال آینده انتظار می رود ۲ میلیارد نفر به جمعیت کره زمین اضافه شود، لذا تغذیه این جمعیت از دیدگاه تولید، توزیع و سالم رساندن به مصرف کننده مساله یی بسیار مهم و اساسی است و در صورتی که جهت برخورد با چنین وقایعی آینده نگری در کار نباشد حتماً مشکلات و مسائلی در پیش خواهند بود که فردا برای مقابله با آنها دیر است.

متاسفانه زمین های زراعی و جمعیت به طور یکسانی توزیع نشده اند. به عنوان مثال، چین فقط ۷ درصد از زمین های حاصلخیز کره زمین را داراست در صورتی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت کره زمین در چین ساکنند. بنابراین حتی اگر از تمام این اراضی به بهترین روش و در بهترین شرایط استفاده شود، باز هم پاسخگوی نیاز غذایی این جمعیت نخواهد بود.

از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

از سوی دیگر منابع و معادن موجود در محیط زیست ثابت و دست نخورده نخواهند ماند و در طول زمان دچار دگرگونی ها و تغییراتی می شوند که می توان گفت بیشترشان به ضرر انسان و حتی خود محیط زیست است. ویران شدن صحراها و جنگل ها و مصرف مداوم زغال سنگ و نفت، همگی منجر به افزایش دی اکسیدکربن و در نتیجه بالا رفتن گرمای کره زمین می شوند. دانشمندان ثابت کرده اند که تا سال ۲۱۰۰ میانگین دمای کره زمین ۲ تا ۳ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در کنار آن نوسانات آب و هوایی نیز بیشتر خواهد شد.

تغییرات آب و هوایی می تواند زمان بندی بارش ها را به طور اساسی تغییر دهد و همین امر باعث مهاجرت مردم و تغییر شغل و پیشه کشاورزان می شود. به علاوه، افزایش آلودگی های بشر، خود از جمله عواملی است که به مرور باعث فرسایش بیابان ها، زمین ها و صحراها می شود و از همه مهم تر مشکلاتی را در کمیت و کیفیت آب و دسترسی به آن ایجاد می کند که این امر حیات موجودات زنده را به خطر خواهد انداخت.

نداشتن تغذیه مناسب و کمبودهای غذایی باعث شده است بسیاری از بیماری ها در بین مردم مناطق محروم خصوصاً کشورهای آفریقایی و به ویژه در بین کودکان، به طور چشمگیری گسترش یابند. از جمله تلاش هایی که می توان در جهت حل این مشکل انجام داد این است که بتوان با حداقل امکانات و هزینه کمتر، بیشترین کمک و رسیدگی را در چنین مناطقی داشت. لذا با بهره گیری از فناوری های زیستی و علوم مختلف از جمله مهندسی ژنتیک، سعی می شود گیاهان را به گونه یی دستکاری کنند که از نظر داشتن عناصر ضروری بدن، ویتامین ها و ارزش غذایی دارای بهترین و بیشترین ویژگی های لازم باشند.

یکی از مشکلاتی که در گذشته در زمینه بهره برداری از گیاهان و محصولات کشاورزی و مرکبات و سایر مواد غذایی ضررهایی را ایجاد می کرد، حفظ و نگهداری از محصولات در انبارهای مربوطه بود که امروزه با استفاده از روش های نوین بیوتکنولوژی، انبارداری طولانی میسر شده و لذا با افزودن تاریخ مصرف مواد غذایی و کنسرو ها و انواع بسته بندی های مواد خوراکی، بیشتر می توان از محصولات استفاده مفید کرد.

با گزارش هایی که روزانه در اخبار علمی اعلام می شود کاملاً مشهود است که به دلیل تجاوز بشر به حریم محیط زیست و استفاده نابجا و غلط از زیستگاه های طبیعی، زیستگاه های بسیاری از انواع موجودات از بین رفته اند و بسیاری هم در معرض خطر نابودی هستند. تمام موارد یاد شده در کنار بسیاری از دلایل دیگر همگی منجر به اختلال در نظام طبیعی حیات می شوند و لذا جهت نگهداری جنگل ها، زیستگاه ها، گوناگونی گونه ها، پاکیزگی محیط، آب، خاک و برای حفظ حیات الزاماً باید مطمئن بود که مواد غذایی مورد نیاز در آینده در شرایطی بسیار مناسب با خاک و آب و محیط مناسب به دست می آیند و کمترین خطر و مشکلی آینده را تحریک خواهد کرد.در چنین شرایطی است که دستاوردهای علمی و پیشرفت هایی که در فناوری حاصل گشته است به کمک می آیند.

امروزه با استفاده از علوم مختلف از جمله بیوتکنولوژی و دستکاری های ژنتیکی دانشمندان در تلاشند تا هر چه بیشتر از تاثیرات منفی که به هر دلیلی محیط زیست و سلامت کره زمین را تهدید می کند، بکاهند.یکی از مزیت هایی که استفاده از بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست دارد کاهش مصرف آفت کش ها است. با توجه به نیاز غذایی بشر، به دست آوردن محصولی سالم و مناسب از اهمیت ویژه یی برخوردار است.

کشاورزان و زارعین برای مبارزه با آفات و جلوگیری از تهاجم حشرات موذی به مزارع و حفظ سلامت گیاهان در مقابل بیماری های مختلف، به هر نحوی تلاش می کنند. یکی از روش های مبارزه با این مشکلات استفاده از طیف وسیعی از آفت کش هاست. مصرف این مواد، مشکلات و نگرانی هایی را در پی داشته است که از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده بود. چنین آفت کش ها و مواد دارویی مربوط به گیاهان از مواد شیمیایی و مواد سمی ساخته می شوند. همچنین با توجه به اینکه هدف اصلی در ساختن این مواد در واقع مقابله با آفت و بیماری های گیاهی است، کمتر به تاثیرات مصرف آن روی محیط توجه شده بود.

به دلیل پایداری و عدم تجزیه شدن سریع آفت کش ها و عدم بازگشت کامل شان به چرخه حیات، آسیب زیادی به محیط زیست و حیات موجودات وارد می کند. اکنون تلاش می شود با استفاده از فناوری های زیستی و علم ژنتیک با دستکاری های ژنتیکی گیاهان را به برخی آفت ها، ویروس ها و بیماری های مختلف گیاهی مقاوم سازند. با دستیابی کامل و درست به چنین روشی دیگر نیاز نیست که از آفت کش های سمی و مختلف برای مقابله با بیماری ها استفاده کرد.

بنابراین امید است که در آینده یی نه چندان دور از آلودگی زیست محیطی که در راستای کشاورزی به محیط وارد می شود در امان بود. از دیگر موفقیت هایی که در این راه کسب شده است دستکاری ژنتیکی برخی از باکتری های خاک است. با تغییراتی که در ساختار ژنتیکی باکتری ها اعمال می شود از آنها برای تجزیه مواد تجزیه ناپذیر موجود در خاک که یا اصلاً تجزیه نمی شوند یا اینکه به مقدار کم تجزیه می شوند، استفاده می شود. باکتری های دستکاری شده، محیط فعالیتشان فقط خاک نیست بلکه امروزه در زمینه تصفیه آب و فاضلاب مراحلی وجود دارد به نام «تصفیه بیولوژیک» که در این مرحله با فعالیت باکتری های دستکاری ژنتیکی شده، مواد تجزیه ناپذیر یا مواد سمی که برای مصرف انسان مضرند و غیرقابل جذب یا هضم هستند، از محیط آب حذف می شوند.

دستیابی به موفقیت های روزافزون در جهت ایجاد آینده یی مطمئن تر و سالم تر، همچنان در حال افزایش است. لذا امید می رود بتوان در آینده یی نزدیک مشکل تغذیه نامناسب و غلط و همچنین بیماری های ناشی از آنها از بین بروند و با توجه به این افزایش سریع جمعیت جهان، کمبود غذا و نامرغوب بودن یا عدم دستیابی به منابع مناسب غذایی عاملی برای بیماری، مرگ یا مظلوم واقع شدن مردم، در هیچ کجای جهان نشود.


منبع : روزنامه اعتماد - مقاله از نازلی ستوده  .



پلاستیک‌های زیستی: ارمغان بیوتکنولوژی برای محیط زیست


اطرافمان انباشته از پلاستیک شده است. هر کاری که انجام می دهیم و هر محصولی را که مصرف می کنیم، از غذایی که می خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیک سرو کار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است.

در کشوری مثل استرالیا سالانه حدود یک میلیون تن پلاستیک تولید می شود که 40 درصد آن صرف مصارف داخلی می گردد. در همین کشور هر ساله حدود 6 میلیون بسته یا کیسه پلاستیکی مصرف می شود.

گرچه بسته بندی پلاستیکی با قیمتی نازل امکان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصاً مواد غذایی را فراهم می کند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبانگیر بشریت شده است. اکثر پلاستیک های معمول در بازار از فرآورده های نفتی و ذغال سنگ تولید شده و غیر قابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می کشد.

به منظور رفع این مشکل، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر از منابع تجدید شونده مثل ریزسازواره ها و گیاهان می باشند.

واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است که بسادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیر واحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمانند.

استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یک محصول وجود دارد که عمدتاً به تجزیه 60 تا 90 درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می گردد. این استاندارد در کشورهای مختلف متفاوت است.

اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیک های معمول، طویل بودن طول مولکول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده که تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه کننده با مشکل مواجه می کند.


نمونه بسته بندی با پلاستیک زیست تخریب پذیر

با این حال تولید پلاستیک ها با استفاده از منابع طبیعی مختلف، باعث سهولت تجزیه آنها توسط تجزیه­کنندگان طبیعی می گردد. برای این منظور و با هدف داشتن صنعتی در خدمت توسعه پایدار و حفظ زیست­بوم های طبیعی، تولید نسل جدیدی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت بر اساس فرآیندهای طبیعی در دستور کار بسیاری از کشورهای پیشرفته قرار گرفته است.

به طور مثال دولت امریکا طی برنامه ای بنا دارد تا سال 2010، تولید مواد زیستی را با استفاده از کشاورزی و با بهره برداری از انرژی خورشید با درآمد تقریبی 15 تا 20 میلیارد دلار انجام دهد.

در این بین تولید پلیمرهای زیستی جایگاه خاصی دارند. تولید اینگونه پلیمرها توسط طیف وسیعی از موجودات زنده مثل گیاهان، جانوران و باکتری ها صورت می گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می گیرند و تجزیه کنندگان از جمله مهم ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما می باشند.

برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد:


الف) دید محیط زیستی: این مواد باید سریعاً در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاک را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند.

ب) دید صنعتی: این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و کارایی را داشته باشند و از همه مهمتر، پس از برابری یا بهبود کیفیت نسبت به مواد معمول، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند.

در هر دو بخش، مخصوصاً بخش دوم، استفاده از مهندسی تولید مواد برای دستیابی به اهداف مورد انتظار ضروری است.

همانطور که ذکر شد، تولید پلیمرهای تجدید شونده با بهره برداری از کشاورزی، یکی از روش های تولید صنعتی پایدار می باشد. برای این منظور دو روش اصلی وجود دارد:

نخست استخراج مستقیم پلیمرها از توده زیستی گیاه می باشد. پلیمرهایی که از این روش تولید می شوند عمدتاً شامل سلولز، نشاسته، انواع پروتئین ها، فیبرها و چربی های گیاهی می باشند که به عنوان شالوده مواد پلیمری و محصولات طبیعی کاربرد دارند.

دسته دیگر موادی هستند که پس از انجام فرآیندهایی مانند تخمیر و هیدرولیز می توانند به عنوان مونومر پلیمرهای مورد نیاز صنعت استفاده شوند.

مونومرهای زیستی همچنین می توانند توسط موجودات زنده نیز به پلیمر تبدیل شوند که مثال بارز آن پلی هیدروکسی آلکانوات ها می باشند.

باکتری ها از جمله موجوداتی هستند که این دسته از مواد را به صورت گرانول هایی در پیکره سلولی خود تولید می کنند. این باکتری به سهولت در محیط کشت رشد داده شده و محصول آن برداشت می شود.

رهیافت دیگر جداسازی ژن های درگیر در این فرآیند و انتقال آن به گیاهان می باشد که پروژه هایی در این زمینه از جمله انتقال ژن های باکتریایی تولید PHA به ذرت انجام شده است.

نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که علی رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار کمتر از پلاستیک های سنتی باشد؛ چرا که بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی گیرد.

در ادامه مبحث، تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر PHA به طور اختصاصی مورد بررسی قرار می گیرد.

تقریباً تمامی پلاستیک‌های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی که غیر قابل برگشت به محیط می‌باشند، به دست می‌آیند. راه‌حل جایگزین برای این منظور، بهره‌برداری از باکتری های خاکزی مانند Ralstonia eutrophus می‌باشد که تا ۸۰ درصد از توده زیستی خود قادر به انباشتن پلیمرهای غیر سمی و تجزیه‌پذیر پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA) هستند.

PHA ها عموماً از زیرواحد بتاهیدروکسی آلکانوات و به واسطه مسیری ساده با ۳ آنزیم از استیل-کوآنزیم A ساخته شده و معروف‌ترین آنها پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) می‌باشد.

در خلال دهه ۸۰ میلادی شرکت انگلیسی ICI فرآیند تخمیری را طراحی و اجرا کرد که از آن طریق PHB و سایر PHA ها را با استفاده از کشت E.coli تراریخته که ژن‌های تولید PHA را از باکتری‌های تولید کننده این پلیمرهای دریافت کرده بود، تولید می‌کرد.

متاسفانه هزینه تولید این پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، تقریباً ۱۰ برابر هزینه تولید پلاستیک‌های معمولی بود.

با وجود مزایای بی‌شمار زیست محیطی این پلاستیک‌ها مثل تجزیه کامل آنها در خاک طی چند ماه، هزینه بالای تولید آنها، باعث اقتصادی نبودن تولید تجارتی در مقیاس صنعتی بود.

با این وجود بازار کوچک و پرسودی برای این محصولات ایجاد شد و از پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر برای ساخت بافت های مصنوعی بهره‌برداری گردید. با وارد کردن این پلاستیک ها در بدن، آنها به تدریج تجزیه شده و بدن بافت طبیعی را در قالب پلاستیک وارد شده دوباره‌سازی می‌کند. در این کاربرد تخصصی پزشکی، قیمت اینگونه محصولات زیستی قابل مقایسه با کاربردهای کم ارزش اقتصادی پلاستیک در صنایع اسباب بازی، تولید خودکار و کیف نمی‌باشد.

هزینه تولید PHA ها با تولید آنها در گیاهان تراریخته و کشت وسیع در زمینهای کشاورزی، به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد یافت. این موضوع باعث شد که شرکت مونسانتو در اواسط دهه ۹۰ میلادی امتیاز تولید PHA را از شرکت ICI کسب نماید و به انتقال ژن های باکتری به گیاه منداب بپردازد. مهیا کردن شرایط برای تجمع PHA ها در پلاستید به جای سیتوسل، امکان برداشت محصول پلیمری را از برگ و دانه ایجاد کرد.

مهمترین مشکل لاینحل باقی مانده در بخش فنی این پروژه، نحوه استخراج این پلیمر از بافت های گیاهی با روشی کم هزینه و کارآمد می‌باشد.

مشکل دیگر در زمینه PHB می‌باشد که در حقیقت مهم‌ترین گروه از PHA ها بوده ولی متاسفانه شکننده بوده و در نتیجه برای بسیاری از کاربردها مناسب نمی‌باشد. بهترین پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، کوپلیمرهای پلی هیدروکسی بوتیرات با سایر PHA ها مثل پلی هیدروکسی والرات می‌باشند. تولید اینگونه کوپلیمرها در گیاهان تراریخت بسیار سخت تر از تولید پلیمرهای تک مونومر می‌باشد. در سال ۲۰۰۱ این مشکلات به همراه مسایل مالی شرکت مونسانتو باعث شد تا این شرکت، امتیاز تولید PHA تراریخت را به شرکت Metabolix واگذار کند.

شرکت Metabolix در قالب یک پروژه مشارکتی با وزارت انرژی آمریکا به ارزش تقریبی 8/14 میلیون دلار، برای تولید PHA در گیاهان تراریخته تا پایان دهه ۲۰۱۰ میلادی تلاش می‌کند.

گروه های دیگری نیز برای تولید PHA در گیاهانی مثل نخل روغنی تلاش می‌کنند.

باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوستدار محیط زیست در آینده‌ای نزدیک بود.


منابع :


Hand book of Plant Biotechnology (2004), Paul Christou and Haraly Klee, WILEY

 

PHA production, from bacteria to plants (1999), Valentine et al., Int J Biol Macromol 25: 303-6.


Bacteria and other biological systems for polyester production (1998), Steinbuchel and Fuchtenbusch, Trends Biotechnol 16: 419-27.





مقاله در این رابطه....


بیوتکنولوژی محیط زیست راهکاری بر توسعه پایدار



بیوتکنولوژی علمی است که بواسطه استفاده از میکروارگانیس م ها در جهت تولید مواد و پاکسازی محیط های آلوده مفید واقع می شود . در این راستا بیوتکنولوژی گستره وسیعی از علوم مختلف را شامل می گردد که بیوتکنولوژی محیط زیست از این جمله می باشد . بیوتکنولوژی محیط زیست استفاده از میکروارگانیسم های زنده در طیف وسیعی از رفع آ لودگی های محیطی می باشد که خود دامنه وسیعی از علوم زیست محیطی را در بر می گیرد. در این حال درمان بیولوژیکی، تجزیه بیولوژیکی درمان بیولوژیکی بوسیله گیاهان، بیوفیلتراسیون، تصفیه بیولوژیکی فاضلاب، تهویه بیولوژیکی، استخراج بیولوژیکی فلزات، جذب بیولوژیکی ، بیو انرژی و ... از زمینه های مختلفی است که در راستای علم بیوتکنولوژی محیط زیست لحاظ می گردد. 


آنچه مسلم است گستره عملکرد بیوتکنولوژی در محیط زیست به گونه ا ی می باشد که در راستای کاربرد این علم علاوه بر پاکسازی محیط از آلودگی هایی که توان عملکرد توسط عوامل شیمیایی و  فیزیکی در آن نمی باشد، کاهش عمده ای را در هزینه های پاکسازی اعمال می نمایند. توان عملیاتی صنایع مختلف در جهت تولید و بر مبنای توسعه پایدار به گون ه ای است که استفاده از علم بیوتکنولوژی در رفع آلودگی، باعث رونق اقتصادی و کاهش هزینه های جاری و پایداری منابع ملی می گردد . به عنوان مثال استفاده از سوخت های بیولوژیکی به عنوان سوخت جایگزین علاوه بر کاهش عمده هزینه سوخت، می تواند در تثبیت ذخایر ملی سوخت های فسیلی مثمر ثمر واقع شود .در این حال کلیه زمینه های دیگر علم بیوتکنولوژی محیط زیست می تواند چنین توانی را در راستای عملکرد توسعه پایدار اعمال نماید. 


منبع :

نویسند‌گان مقاله


 رضا مرندی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال
نصرالله مجیدیان