تخریب سرزمین

تخریب سرزمین یکی از مسائل عمده محیط زیستی است و به عنوان "توسعه ناپایداری" تشریح شده است. این پدیده هم از نظر شدت و هم اندازه در بسیاری از نقاط دنیا رشد فزاینده ای دارد، به طوری که بیش از 30درصد از ارایی زراعی، 30درصد از جنگل ها و 10درصرد از مراتع را شامل می شود (بای و همکاران، 2011). تخریب سرزمین را باید فرآیندی دانست که در هر سرزمینی که متحمل فشار بیشتر از توان خود است، امکان وقوع می یابد و استعداد بارآوری و تولید را کاهش می دهد . حال چنانچه این جریان فرساینده در سرزمین های خشک به صورتی پیوسته و مهار ناپذیر استمرار یافته و سیمای بیابانی ظاهر شود، آنگاه می توان گفت: بیابانزایی به معنای واقعی کلمه (بیابانی شدن) اتفاق افتاده است. لیکن عموماً همین بیابان های دست ساز را که در نتیجه اعمال نادرست آدمی بوجود آمده اند، می توان با حذف عامل انسانی مجددا به شرایط پیشین خود باز گرداند، در حالی که بیابان های طبیعی بدون اعمال مدیریتی کامل و بکارگیری سازه های مهندسی و حیاتی (بیولوژیک)، توأم با پرداخت هزینم کلان آن، شاید قابل تغییر نباشند. این نکته نیز حایز اهمیت است که هر چند تغییرات اقلیمی ، بیابانزایی را متأثر می کند ، لیکن خود بیابانزایی نیز می تواند در دراز مدت بر اقلیم اثر بگذارد . چرا که با تخریب پوشش گیاهی ، سایر بخش ها دستخوش تغییر می شوند. این تغییرات به نوبه خود بر اثر بروز نوساناتی در خواص جذبی ، بازتابشی و تابشی پرتوها (آلبیدو) به وجود می آید. همچنین استعداد (پتانسیل) تبخیر و تعرق پتانسیل و ظرفیت نگهداشت باران نیز در این مناطق تغییر کرده، که خود بر تراز آبی اثر گذاشته و ظرفیت گرمایی ویژه منطقه را دستخوش تغییر می کند . بالاخره افزایش فزآینده گردوغبار ناشی از عدم وجود پوشش گیاهی بر روی زمین، الگوی پخشیدگی و جذب پرتوهای خورشید در جو، زمین را متأثر خواهد ساخت. تعداد محدودی از افراد بر روی میزان یا شدت تخریب زمین های خشک اتفاق نظر دارند که این می تواند به علت وجود تفاوت در روش های ارزیابی باشد. به علت استفاده از روش های نامناسب تعیین روند. تخریب زمین در طول زمان مشکل است. به علاوه، بیشتر تمایل بر این است کره ارزیابی های مورد استفاده سیاست گزارها و جوامع دانشگاهی توسط پژوهشگران انجام شوند. جوام محلی در این روند به ندرت شرکت داشته و نتایجی که بتواند پایداری مدیریت زمین آنها را ثابت کند کمتر به دست می آید؛ به همین دلیل ارزیابی ها نمی توانند به طور مؤثر به پایداری محلی کمک کنند. به طور کلی تخریب زمین تحت تأثیر روابط متقابل بین اقلیم، نوع خاک، زمین شناسی، نوع پوشش گیاهی و دخالت هایی که به وسیله ان آنها و حیوانات ایجاد میشوند، قرار می گیرد. از نگاهی دیگر تخریب زمین شامل تأثیر عوامل اقلیمی به خصوص خشک خوراکی و فاکتورهای انسانی است که منجر به استفاده بی رویه از منابع طبیعی می شود. ترکیب هر دو دسته فاکتور ممکن است بطور روز افزون از علل برجسته تخریب زمین در جهان محسوب شوند.

اخیراً فائو تخریب سرزمین را کاهش ظرفیت سرزمین برای تأمین کالاها و خدمات اکوسیستم و تضمین کارکردهای آن در طی زمان برای بهره برداران تعریف کرده است. تخریب سرزمین یک فرایند تدریجی است که می تواند در اثر فعالیت های انسانی تشدید شود. به خاطر ماهیت تدریجی این پدیده، مدت زمانی طول می کشد تا علائم مشهود آن در سطح زمین ظاهر شود. بنابراین تا زمانی که پیشرفت نکرده و شرایط حاد نشده باشد چندان جلب توجه نمی کند. تخریب سرزمین می تواند موجب پیامدهای منفی بسیاریگردد. نمونه ای از این پیامدهای مخرب عبارتند از: کاهش آب و مواد مغذی در ناحیه ریشه گیاه و در نتیجه کاهش تولیدات کشاورزی، کاهش پوشش گیاهی مراتع و چراگاه ها و به تبع آن کاهش تولیدات دامی، تغییر در چرخه هیدرولوژیک و افزایش فرسایش سطحی و رسوبگذاری در مجاری آب سطحی و مخازن آب، تخریب جاده ها و سایر تأسیسات زیربنایی در اثر فرسایش خندقی، حرکات توده ای و .... این موارد و نظایر آن ها، اثرات منفی متعددی بر امنیت غذایی، رفاه اقتصادی،
و شرایط محیط زیستی می گذارند، به همین دلیل در سراسر جهان توجه زیادی به تخریب سرزمین، عوامل، اثرات و راه های پیشگیری و کنترل آن جلب شده است . فرآیندهای تخریب سرزمین را می توان به سه گروه اصلی تقسیم بندی نمود: تخریب خاک، تخریب پوشش گیاهی و تخریب منابع آب (فائو، 2011).

تخریب خاک زمانی اتفاق می افتد که ظرفیت تولیدی خاک در اثر تغییرات نامطلوب در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و هیدرولوژیکی آن کاهش یابد و یا خاک در اثر فرسایش آبی، بادی یا حرکات تودهای از بین برود. فرسایش های سطحی، شیاری و خندقی توسط آب و برداشت و رسوبگذاری مجدد خاک توسط باد و زمین لغزشها، برخی از مهمترین علائم ظاهری تخریب خاک هستند. با این حال، برخی اَشکال نامشهود تخریب خاک مانند تخلیه مواد مغذی و کاهش ماده آلی، گسترش بیشتری دارند و گاهی جدّی تر هستند. شور شدن نوعی از تخریب خاک است که در مناطق خشک اتفاق می افتد و لازم است توجه خاصی به آن معطوف گردد. شوری خاک موجب عدم استقرار و رشد بسیاری از گیاهان می شود و اثرات منفی بر منابع آب سطحی و زیرزمینی دارد.

تخریب پوشش گیاهی ممکن است در اثر فرآیندهایی طبیعی یا انسانی اتفاق بیفتد. تغییر اقلیم یکی از عواملی است که ممکن است موجب از بین رفتن برخی گونه ها یا زیستگاه ها گردد و اغلب از طریق کاهش رطوبت باعث کاهش زیست توده گیاهی یا غلبه گونه های مهاجم می شود. با این حال، تخریب پوشش گیاهی معمولاً در اثر فعالیت های انسانی نظیر بهره برداری بیش از حد و بی رویه از جنگل ها و مراتع ، مدیریت نادرست زمین های کشاورزی و چراگاه ها و گسترش آفات و بیماری ها ایجاد می شود. اَشکال اصلی تخریب پوشش گیاهی عبارتند از: کاهش کمیّت پوشش، کاهش تاج پوشش و کاهش زیست توده (کاهش کیفیت پوشش)، جایگزین شدن گونه های با ارزش گیاهی از نظر تولید و کیفیت علوفه، سوخت، الوار، دارو و ... با گونه های کم ارزش تر و کاهش غنا و تنوع گونه های گیاهی. در ارزیابی پوشش گیاهی در مناطق خشک، زمان انجام ارزیابی بسیار مهم است، زیرا ممکن است پوشش گیاهی در فصل خشک بسیار تخریب شده به نظر برسد در حالی که در فصل بارانی با سرعت حیرت آوری احیا گردد.

فرایندهای مختلفی باعث تخریب منابع آب می شوند که به طورکلّی عبارتند از: تغییر در کمیّت آب، تغییر در کیفیت آب و تغییر در رژیم هیدرولوژیک. تخریب منابع آب باعث به خطر افتادن حیات ماهی ها و سایر گونه های آبزی می شود و همچنین موجب محدودیت آب قابل دسترس برای شرب انسان ها و جانوران و کاهش بهره وری کشاورزی می گردد. تغییر کمیّت منابع آب سطحی و تغییر رژیم هیدرولوژیک اغلب به صورت نوسانات شدید جریان (وقوع سیلاب در هنگام بارش و دوره های خشک طولانی پس از آن) بروز می کند که این خود موجب کاهش نفوذ آب به داخل خاک و کاهش تغذیه سفره های آب زیرزمینی می گردد و افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن رودخانه ها، چشمه ها و چاه ها را در پی دارد. افزایش رسوب معلق در آب رودخانه ها، شور شدن آبهای زیرزمینی و آلودگی آب، مهمترین تغییرات کیفی منابع آب محسوب می شوند.


برای دیدن مطالب بیشتر وبلاگ بیابان زدایی را مشاهده فرمائید

کمربند بیابانی کره زمین

کمربندهای بیابانی کره زمین


▪️ بیابان ها در عرض های جغرافیایی خاصی (15 تا 35 درجه عرض شمالی و جنوبی) دیده می شوند علت آن شرایط ترمودینامیکی عمومی کره زمین است.

 

ادامه مطلب ...

مهمترین بیابان های دنیا

مهمترین بیابان های دنیا ( بر اساس طبقه بندی 1968, Ginnies Mc )


در ادامه مطلب مهمترین بیابان های دنیا ذکر شده است

 

ادامه مطلب ...

روش های حل مسئله

حل مسئله و روش های آن


حل مسئله یکی از مهم ترین اصول و ابزارهایی است که سازمان ها و مدیران باید به آن مجهز باشند. هر سازمان و حتی هر فردی همواره با مسائل مختلفی روبروست و به جرات می توان گفت کیفیت کسب و کار و حتی زندگی به نحوه حل مسائلی بر میگردد که با  آنها مواجه هستیم.

در این مطلب می خواهیم به 8 گام حل مسائل بپردازیم که می تواند به شما کمک کند تا به بهترین نحو ممکن با مشکلات برخورد کنید.


گام اول: شناسایی مشکل

اولین و یکی از مهم ترین گام های حل مسئله، شناخت دقیق مشکل است. تا زمانی که ندانیم مشکل واقعی چیست، نمی توان راه حلی هم برای آن پیدا کرد.

مدیران و افرادی که کار حل مسائل سازمانی را برعهده دارند، باید در مرحله اول به دنبال اصل و ریشه مشکل بگردند تا بتوانند بهترین راه حل را شناسایی کنند.

برای شناخت دقیق مشکل راهکارهای مختلفی پیشنهاد

می شود.

یکی از این راهکارها استفاده از طوفان فکری است. در این روش از شرکت کنندگان در جلسه خواسته می شود که در خصوص مسئله ای که بوجود آمده صحبت کنند و علت اصلی بوجود آمدن این مشکل و مسئله را شناسایی کنند. با این روش تعداد فراوانی ریشه و علت شناسایی می شود که می توان با بررسی آن ها علت اصلی را شناسایی کرد و برای آن به دنبال راه حل بود.

تکنیک دیگری که پیشنهاد می شود، استفاده از 5 چرا است. در این تکنیک با ایجاد پرسش هایی که با چرا شروع می شود به دنبال ریشه اصلی مشکیت می گردیم.

- چرا این محصول مشکل دارد؟ --) دستگاه خوب کار نمی کند.

- چرا دستگاه خوب کار نمی کند؟ --) قطعه شماره 2 دستگاه مدام خراب است.

- چرا این قطعه مدام خراب می شود؟ --) قسمت مهمی از دستگاه مشکل دارد که با تعویض و تعمیر آن مشکل کلاً از بین می رود.

خیلی اوقات با سوال های کمتر هم میتوان  به جواب رسید و گاهی هم باید سوال های بیش تری پرسیده شود. نکته دیگر هم این است که همیشه

پاسخ سوال ها خیلی ساده و سریع در دسترس نیست و ممکن است برای یافتن پاسخ یک  را، مانند مثال بالا، نیاز باشد به سراغ اهل فن و افراد متخصص رفت.

با این مواردی که گفتیم می توان علت اصلی مش کل را شناسایی کرد. انیشتین جمله زیبایی دارد، او میگوید اگر به من یک ساعت زمان برای حل مسئله ای بدهند، 55 دقیقه آنرا صرف تعریف صحیح مسئله می کنم.

پس زمانی که ما مسئله را به خوبی بشناسیم و آن را به درستی و کامل تعریف کنیم، بسیار ساده تر می توان آن را حل نمود.


گام دوم: گردآوری داده ها و اطلاعات


پس از شناسایی مشکل و تعریف دقیق آن باید به دنبال داده های خام در خصوص مشکل بگردیم، سوابق مربوطه را جم آوری کنیم. به عنوان مثال می توان کلیه سوابق تعمیر یک دستگاه در چند ماه اخیر یا کلیه مرجوعی های محصول توسط مشتری را لیست کنیم.


گام سوم: تجزیه و تحلیل داده ها و تفسیر اطلاعات 


در این مرحله، پس از جم آوری داده ها باید نسبت به تجزیه و تحلیل آن ها اقدام کرد و داده ها را تحلیل کرد تا به اطلاعات دست یافت. به عنوان مثال با تحلیل داده های مربوط به خرابی دستگاه می توان دریافت بیشترین میزان خرابی مربوط به کدام قسمت بوده، در چه زمان هایی خرابی رخ داده است و ... یا چه محصولی بیشترین مرجوعی را داشته است و این مرجوعی ها بیشتر به چه علت بوده است.

با تجزیه و تحلیل داده ها می توانیم به اطیعات مطلوبی دست پیدا کنیم که به واسطه آن ها می توان راه حل های بهتری را شناسایی کرد.


گام چهارم: یافتن راه حل ها


پس از اینکه اطلاعات تکمیل شد، زمان آن است که به دنبال راه حل ها برویم. برای یافتن بهترین راه حل، باز می توان از تکنیک طوفان فکری اس تفاده کرد. البته روش دلفی هم می تواند گزینه مطلوبی باشد.

در این مرحله باید راه حل های مختلف شناسایی شود و هر راه حلی که می تواند به حل این مسئله کمک کند، لیست شود.

 کنیک دلفی یکی از تکنیک هایی حل مسئله، که شبیه به طوفان فکری می باشد با این تفاوت که طوفان فکری در قالب جلسه و زمانی مشخص برگزار می شود اما در تکنیک دلفی نیازی نیست افراد تیم گرد هم جمع آیند و می توان افراد زیادی از نقاط مختلف جغرافیایی را در حل مسائل دخیل کرد.


گام های زیر را می توان مراحل اجرایی این تکنیک نامید:

* گام 1 : مسئله را مشخص کنید، مسیر و هدف از اجرای این تکنیک را مشخص کنید و تعیین کنید افراد گروه در چه حوزه و زمینه ای بایستی تفکر کنند.

*گام 2 : افرادی که صالحیت الزم برای نظر دادن در زمینه کاری شما را دارند شناسایی کنید.

* گام 3 : ابزار و کانالهای ارتباطی با افراد تیم را مشخص کنید (تلفن، ایمیل، فکس، اتوماسیون و ...).

* گام 4 : پرسشنامه را مطابق مسئله و الگو طراحی می کنیم تا از طریق آن بتوانیم نظرات را از آن استخراج کنیم، پرسشنامه حتما بایستی چک شود تا ابهامی در آن نباشد.

*گام 5 : پرسشنامه ها برای افراد گروه ارسال می شود و توسط آنها تکمیل شده و برای ماا بازگرداناده مای شاود، برای پاسخ زمان بگذارید.

* گام 6 : جواب ها را تجزیه و تحلیل کنید و این گزارش را به همراه پرسشنامه دوباره به افراد گروه ارسال می کنیم و اعضا تیم براساس گزارش دوباره نظر داده و پرسشانامه را دوبااره با دید و رویکرد جدید تکمیل می کنند. ( این مرحله می تواند چندین بار تکرار شود یعنی دوباره حواب ها و پرسشنامه برای بار سوم برای گروه ارسال می شود تا بهترین پاس ها جمع آوری شود).

*گام 7 : ایده ها را اولویت بندی کرده و فهرستی از آنها تهیه می کنیم.

* گام 8 : گزارش براساس اولویت ها و پاس ها تهیه می شود و یک روش جامع استخراج می شود. نتیجه این کار بایستی برای افراد گروه ارسال شود.


گام پنجم: توافق و انتخاب بهترین راه حل


پس از شناسایی راه حل های مختلف که می توان آن ها را از طریق طوفان فکری بدست آورد، وقت آن است که بهترین راه حل شناسایی شود. برای این کار نیز می توان از نظر جم استفاده کرد و به راه حل های مختلف امتیاز داد و راه حلی که بیشترین امتیاز را کسب کرد، به عنوان راه حل اصلی شناسایی کرد و آن را مورد استفاده قرار داد.


گام ششم : تعریف اقدام های الزم برای اجرای راه حل 


 پس از انتخاب راه حل اصلی، تیم حل مسئله باید اقدام ها و گام های اجرای برای حل مسئله براسا راه حل انتخاب شده را تدوین کند. دراین مرحله تیم باید بصورت دقیق و گام به گام مشخص کند که چگونه این راه حل برای حل مسئله باید اجرا شود، چه منابعی نیاز است، چه افرادی باید درگیر باشند و هر فردی چه کاری باید انجام بدهد، چقدر بودجه مالی نیاز است و چه میزان زمان برای انجام هر گام نیاز است.

با مشخص شدن این موارد، تیم اجرایی می داند که چه باید انجام بدهد.


گام هفتم: نظارت و ارزیابی 


مطمئناً فرایند حل مسئله نیز مانند هر فرآیند دیگری نیازمند نظارت و ارزیابی است تا از اجرای اقدام ها و گام های حل مسئله مطمئن شد.

الزم است برای گام ها و برای کنترل و نظارت بر روی اجرا، شاخص هایی مشخص شود که در بازه های زمانی معینی اندازه گیری شوند تا بتوان با پایش و اندازه گیری آن ها،

مطمئن شویم که فرآیند حل مسئله بخوبی پیش می رود.


گام هشتم: برنامه ریزی بهبود


همانطور که در مطلب مربوط به چرخه دمینگ یا PDCA گفتیم، فرآیند بهبود و همچنین حل مسئله یک فرآیند پویا است و باید همواره مورد ارزیابی قرار بگیرد و بروز شود. 

زمانی که پروژه ها مورد ارزیابی و نظارت قرار می گیرند، ایرادها و نواقص نمایان می شوند و این می تواند فرصتی برای بهبود و تغییر باشد.

مدیران و تیم حل مسئله باید به دقت پروژه های حل مسئله را ارزیابی کنند تا هرکجا که نیاز بود اقدام به تغییر مسیر و بهبود روش کنند.



نتیجه گیری:


فرآیند حل مسئله یکی از وظایف مهم مدیران و همچنین سازمان ها است که اگر به خوبی اجرا شود، می تواند تاثیرات بسزایی بر عملکرد سازمان داشته باشد.

استحصال آب باران و مزایای آن

استحصال آب باران


تعریف دقیق استحصال آب در سطح منطقه ای و جهانی ، هنوز استاندارد نشده است .استحصال آب بر این اصل قرار دارد که آب قسمتی از زمین ها را کهه ممکن است برای کشت گیاهان ناکافی یا نامرغوب باشد جمع نموده و به بخش دیگر زمین اضافه نماییم. انجام این کار سبب می شود کهه آب در دسهتر گیاه در زمین کشت شده به مقدار مورد نیاز گیاه تامین شده و در نتیجه سبب تولید اقتصادی می گهردد . به این شیوه جمع آوری آب باران اصطلاحاً  استحصال آب یا harvesting Water میگویند که به اصول تجمع آب باران از طریق رواناب و ذخیره آن به منظور استفاده موثر و مفید اطلا ق می شود.


انواع استحصال آب : 

استحصال آب هم به طور طبیعی و هم با دخالت انسان در طبیعت و به صورت مصنوعی امکان پذیر است.

عوامل زیر را به عنوان ویژگی های اصلی در مبحث استحصال آب بر اساس تعاریف به عمل آمده از استحصال آب:

الف: ذخیره سازی آب های استحصال شده از سطوح آبگیر طبیعی و مصنوعی در مناطق خشک و نیمه خشک با توجهه بهه خصوصیات ریزش های جوی  و فصلی بودن نزولات، جاء اصلی و الزمه ی اجرای سامانه های استحصال آب است.

ب: برای استحصال آب و بهره برداری از رواناب های سطحی، از یکسو نیاز به وجود رواناب های سطحی و از سوی دیگر به محل ذخیره و یها ناحیه ی دریافت کننده ی آب های استحصال شده می باشد.

ج: سامانه های سطوح آبگیر باران، نقش جمع آوری و هدایت آبهای استحصال شده را به نقاط پایین دست مجاور دارند.

د: سامانه های سطوح آبگیر باران اصوال سامانه های نسبتا کوچک مقیاس هستند.


مزایا استحصال آب:

1 -کاهش اتکا به سیستم های متمرکز آبرسانی از سد و چاه و در نتیجه امکان تأمین آب برای بهره بردارانی که به این نوع منابع دسترسی ندارند.

2 -عدم آلودگی ناشی از اختلا ط با انواع پساب ها و گل آلودگی حاصل از فرسایش آبراهه ای که معمولاً درقسمت های پایین دست حوزه های آبخیز اتفاق می افتد.

3- امکان تأمین آب مورد نیاز ساکنین موجود در نقاط دور افتاده که به منابع معمول نظیر چاه و ... دسترسی ندارند.

4 -استحصال آب یکی از مهم ترین منابع آب به حساب نمی آید ولی با وجود این در مجموع پتانسیل قابل توجهی برای بهره برداری از منابع آب به حساب می آید ولی به دلیل پراکندگی و کوچک بودن حوزه آبخیز مربوطه، امکان مهار آن ها با استفاده از سدهای بزرگ وجود ندارد.

5- امکان مشارکت گسترده مردم منطقه در کلیه مراحل طراحی، اجرا و نگهداری

6- توجه به روش های استحصال آب می تواند به حفظ و احیای سازه های سنتی که در گذشته به همین منظور احداث شده اند کمک زیادی بنماید. 


قسمت های مختلف یک سیستم استحصال آب: 

1-سطح یا حوزه آبگیر

2-شبکه انتقال آب

3-محل ذخیره سازی

4 -منطقه هدف


سد زیرزمینی

مهندسی سد جزو جدا نشدنی از تمدن بشریت است. چرا که سدهایی که برای تامین آب احداث شده اند بدون شک از اولین سازه های ساخته شده توسط انسان به حساب می آیند. قرارگرفتن ایران بر روی کمربند خشک زمین و شرایط هیدروکلیماتولوژی کشور سبب شده که از گذشته های دور به منابع آب های زیر زمینی توجه خاص شود. بهره برداری از این منابع از هزاران سال پیش توسط قنات صورت گرفته است، اما یکی از معایب اصلی قنات ها خروج همیشگی آب است. یکی از راهکارهای ساده و کاربردی برای جلوگیری از هدر رفت منابع آب زیر زمینی و جمع آوری و ذخیره سازی آب در مناطق خشک و نیمه خشک سدهای زیر زمینی  هستند.


بقیه در ادامه مطلب...

 

ادامه مطلب ...

ویژگی های زمانی و مکانی خشکسالی

خشکسالی ها ویژگی های متعددی دارند که عبارتاند از:

1-آغاز، تداوم و پایان خشکسالی 
خشکسالی غالبا به عنوان یک پدیده خزنده توصیف میشود و برخلاف سیل و بارندگی که شما میدانید چه زمانی شروع شده، چه زمانی خاتمه پیدا کرده و در چه محدودهای بوده است توصیف زمانی و مکانی خشکسالی بسیار مشکل است (علیزاده 1385). به طور کلی تشخیص زمان آغاز و خاتمه خشکسالی مسئله بسیار مشکلی است. اصولاً زمان آغاز خشکسالی عمدتاً به تعریف مورد استفاده وابسته است. در حالت کلی می توان گفت زمان آغاز خشکسالی، زمانی است که ذخیره رطوبتی چه در محیط خاک (خشکسالی کشاورزی) و چه در مخازن آبی(خشکسالی هیدرو لوژیک) خاتمه یافته باشد. از طرف دیگر انتهای خشکسالی نیز مسأله قابل توجهی محسوب می شود. پایان خشکسالی نسبت به زمان آغاز محسوستر است. در امر کشاورزی، پایان خشکسالی، زمانی است که نزول باران، رطوبت مورد نیاز خاک را تأمین نماید (شفیع زاده 1389). زمان آغاز تا پایان خشکسالی که به عنوان دوره تداوم خشکسالی در نظر گرفته میشود، یکی از ویژگیهای اساسی خشکسالی محسوب میگردد. ممکن است مقیاس زمانی دوره تداوم خشکسالی از روز و ماه تا سال تفاوت نماید. هر قدر دوره تداوم خشکسالی طولانی تر شود، ذخایر آب منطقه تحت خطر جدی قرار گرفته و به همین جهت شدت خشکسالی رخ داده  افزایش می یابد (اسدی زارچ 1388).
تداوم خشکسالی به بازه زمانی بین آغاز و پایان یک رخداد خشکسالی اطلاق شده و از نظر تعیین میزان اثرات و پیامدها به اندازه شدت خشکسالی اهمیت دارد. به عنوان نمونه یک خشکسالی با شدت نسبتا کم یا یک خشکسالی بین فصلی ، اگر در فاصله زمانی که یک محصول خاص در دوره رشد و شکوفایی خود به کمبود رطوبت حساس و شکننده است رخ دهد، در مقایسه با یک خشکسالی با شدت و تداوم زمانی طولان یتر و بحرانی تر در چرخه زراعی آثار زیانبار و مخرب بیشتری دارد( WMO و GWP .2001).

2-شدت خشکسالی
شدت خشکسالی معمولی ترین و رایج ترین ویژگی خشکسالی است که به انحراف یک شاخص از حالت نرمال آن اشاره دارد. تعیین یک آستانه مشخص برای بیان شدت، گامی جهت تشخیص زمان آغاز، پایان، تداوم و گستره مکانی خشکسالی است. زمان بندی و تداوم با تعیین زمان تقریبی آغاز و پایان خشکسالی تعیین می شود. تعامل یا برهمکنش متقابل خشکسالی و اجزاء در معرض آن شامل مردم، اراضی کشاورزی، ذخایر و منابع آب و ... و نیز میزان آسیب پذیری این اجزاء نسبت به خشکسالی، میزان تأثیرپذیری را معین می سازد. اهمیت شدت به حدی است که پایش، ارزیابی و پیشبینی این پدیده بدون توجه به شدت آن چندان مفید نیست ( WMO و GWP .201).
میزان کمبود آب در هر گام زمانی (مثلاً ماهانه) از یک دوره خشکسالی نسبت به آستانه معین، شدت خشکسالی نامیده میشود (شارما 2000). بر اساس تعریف هر قدر میزان کمبود بارندگی نسبت به شرایط میانگین کمتر باشد، به همان اندازه تأثیر خشکسالی نمود عینی بیشتری پیدا میکند (علیزاده 1235). علاوه بر این، میزان استمرار حالت خشکسالی در یک منطقه نیز گویای شدت خشکسالی در همان منطقه است، یعنی در شرایطی که خشکسالی تنها برای یک ماه استمرار داشته باشد احتمال دارد بارش ماه بعد، میزان کمبود ماه مزبور را جبران نماید، ولی اگر ماه بعدی نیز خود نسبت به شرایط طبیعی کمبود داشته باشد، به مراتب در شدت بخشیدن به حالت خشکسالی مؤثر خواهد بود (قویدل رحیمی و همکاران 1384). میزان کاستی در متغیر مورد مطالعه و همچنین زمان استمرار آن بیانگر شدت خشکسالی است. به همین منظور برای مشخص ساختن این عامل در مطالعه خشکسالی، محققان با استفاده از نمایههای مختلف سعی میکنند درجه ناهنجاری منفی متغیر مورد مطالعه را نیز مد نظر قرار دهند. انتخاب نمایههای SPI ، RDI ، EDI و SPEI در پژوهش حاضر عمدتا به همین دلیل بوده است. زیرا در محاسبه ی آنها فاکتورهای متعدد اقلیمی که هر یک به نوعی بیانگر شدت خشکسالی هستند استفاده می شود ( اسدی زارچ 1388).
تحقیقات انجام گرفته نشان میدهد که درصد فراوانی وقوع خشکسالی و شدت آن در کشور بسیاربالا بوده که بیشترین فراوانی با 50 درصد متعلق به منطقه بندرعباس می باشد و پس از آن به ترتیب، زابل 46.7 % ، زاهدان 43% ،  یزد 42% ، ایرانشهر 40% ،  کرمان 27 % ، دارای خشکسالی است که همگی جزو مناطق خشک ایران محسوب می شوند. بطورکلی پراکندگی جغرافیائی مجموع درصد خشکسالی محاسبه شده درنواحی جنوبی کشور از گستردگی زیادتری برخوردار است و هرچه از بخش های جنوبی و مرکزی کشور فاصله گرفته می شود از شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز کاسته می شود (فتاحی و صداقت کردار 1386). دلیل این امر، تاثیر سیستم های پرفشار جنب حاره ای است که مقادیر بارندگی بخش های جنوبی کشور را نسبت به بخش های شمالی و غربی به طور محسوس کاهش داده و مانع ازتأثیر سیستم های شمالی و غربی به این مناطق می شود (مبین 1392).

3-فراوانی خشکسالی 
فراوانی خشکسالی نیز از ویژگیهای مهم مورد مطالعه در بررسی خشکسالی یک منطقه بشمار میآید که در مقیاس های مختلف زمانی (سالانه، ماهانه و فصلی) محاسبه می شود. با توجه به وجود شدت های مختلف خشکسالی، بررسی فراوانی می تواند برای هر یک از این شدت ها به طور جداگانه صورت گیرد. همچنین محاسبه توزیع فراوانی در شدت های مختلف می تواند در ارزیابی قابلیت منطقه مورد مطالعه نسبت به شدت های مختلف خشکسالی کاربرد داشته باشد. در سالهای اخیر تعدادی از محققین روش هایی را برای محاسبه دوره بازگشت خشکسالی ها ارائه کرده اند(چونگ 12 و همکاران 2000 ، فرناندز و همکاران 1999، ژورنل و همکاران 2003).

4-وسعت منطقه ای خشکسالی
اینکه خشکسالی در چه وسعتی روی دهد و اثرات آن تا چه حدی فراتر رود خود مسأله مهمی است. اصولا رخداد خشکسالی می تواند در منطقه ای با وسعت چند صد کیلومتر مربع اتفاق افتد ولی ممکن است شدت و دوره تداوم آن در سراسر منطقه یکسان نباشد. خشکسالی قارهای که خصوصا در مناطق خشک اتفاق می افتد در ناحیه وسیعی که صدها، بلکه هزاران کیلومتر مربع را می پوشاند، گسترش پیدا میکند. در خصوص وسعت تحت شعاع پیامدهای ناشی از خشکسالی به نمونه های متعددی میتوان اشاره نمود. به عنوان مثال در نتیجه شدت و تداوم خشکسالی ها، طوفان های گرد و غبار صحرای بزرگ آفریقا در دهه 1970 از چنان قدرت و سرعتی
برخوردار شدند که ریزغبارهای ناشی از آن با طی هزاران کیلومتر مسیر، به اروپای غربی و مرکزی رسیدند. ورود این ریزغبارها و گسترش آنها در این مناطق اثرات مهمی بر شرایط تابشی و تغییر در تابش خورشیدی دریافت شده به سطح زمین داشته است )وارنر 2004).

5-دوره تناوبی رخداد خشکسالی
بررسی های مربوط به احتمال تکرار خشکسالی ها و سایر پدیده های طبیعی به صورت رخدادهای نامنظم، بخش زیادی از تحقیقات محققان را به خود اختصاص داده است، به طوری که بیش از 1000 مقاله در رابطه با ارتباط رخدادهای آب و هوایی با سیکل یازده ساله کلف های خورشیدی تهیه شده است (بران و رادیر 1985).
کلف های خورشیدی لکه هایی هستند که به دلیل اختلاف درجه حرارت در سطح خورشید، به صورت لکه های سیاهی به نظر می رسند. چگونگی پیدایش این لکه ها هنوز به درستی شناخته نشده است و بیشتر تصور می شود که زبانه کشیدن و در هم پیچیدن توده های گاز مشتعل از خورشید باعث پدید آمدن آن گردد. با بررسی های انجام گرفته، امروزه رابطه میان لکه های خورشیدی با برخی از پدیده های زمینی به اثبات رسیده است (جعفری بهی 1387). در رابطه با تناوب رخدادهای خشکسالی، برخی از محققان علاوه بر تناوب 11 ساله به دوره 22 ساله پی برده اند. برخی محققان نیز به دوره تناوبی بیشتری اشاره کرده اند. با توجه به مطالعات زیادی که در این زمینه انجام شده است هنوز قانونمندی علمی که به طور قطع مورد تأثیر واقع شود عنوان نگردیده است. این گونه مطالعات در کشورهای استرالیا و هند نشان داده اند که هنگام کاهش لکه های خورشیدی یا به دنبال آن، خشکسالی های شدیدی در این مناطق روی داده است (بالم و مولی 1981).

تعاریف و مفاهیم خشکسالی با توجه به اهمیت موضوع

در دهه های اخیر در بین حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تأثیر قرار داده اند، فراوانی پدیده خشکسالی اقلیمی از نظر درجه شدت، تداوم، فضای تحت تأثیر، تلفات جانی، خسارات اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی درازمدت در جامعه، بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است. همچنین تمایز این پدیده با سایر بلایای طبیعی در این است که برخالف سایر بلایا این پدیده بتدریج و در یک دوره زمانی نسبتا طولانی عمل کرده و اثرات آن ممکن است پس از چند سال و با تأخیر بیشتری نسبت به سایر حوادث طبیعی ظاهر شود، بنابراین  چون تعیین دقیق زمان شروع آن کار مشکلی است تا حدودی آنرا یک پدیده و بلیه خزنده می دانند. از سویی چون خشکسالی خلاف سایر بلایای طبیعی کمتر منجر به خسارات ساختاری میشود، مدیریت بحران و کم رسانی در هنگام وقوع این پدیده در مقایسه با سایر پدیده ها مثل سیل پیچیده تر و مشکل تر می باشد. در دهه های اخیر خشکسالی های محیطی بخاطر مداخله بیش از حد انسان در طبیعت، بدتر و وخیمتر نیز شده است.

خشکسالی یکی از مزمن ترین و زیانبارترین بلایای طبیعی محسوب میشود که از دیرباز در پهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهای مستقر در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافته و انسان ها اثرات قابل توجه آن را بر منابع آب، کشاورزی، محیط زیست و جنبه های اقتصادی-اجتماعی تجربه کرده اند (یاراحمدی، 1384.)


خشکسالی یک ویژگی طبیعی هر نوع اقلیمی است و ممکن است در هر رژیم آب و هوایی در گوشه و کنار جهان از بیابانها تا جنگلهای بارانی رخ دهد. این پدیده یکی از پر هزینه ترین مخاطرات طبیعی است که درمقیاس و بازه های زمانی گوناگون اتفاق می افتد و اثرات آن بر کلیه جوانب حیاتی، اقتصادی-اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی جوامع تحت تاثیر، آشکار است. ردپای خشکسالی ها معموال بزرگتر از بالایای دیگر است.شاید هیچ یک از مخاطرات طبیعی دیگر را نتوان به اندازه خشکسالی پایش نمود زیرا آغاز تدریجی و آهسته این رویداد خود فرصتی را فراهم می آورد تا دگرگونی های حاصله و روند تغییرات نمایه های خشکسالی چون بارش، دما، کمیت آبهای سطحی و زیرزمینی را بخوبی مشاهده و مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. از این رو یکی از مهمترین علل ارائه و کاربرد نمایه ها و شاخص های خشکسالی در دهه های اخیر، همین ویژگی بوده است. خشکسالی همانند دیگر بلایای طبیعی برحسب شدت، موقعیت و گستره مکانی، تداوم و زمان بندی، تعریف و مشخص و معمولا دامنه ای از فرایندهای هیدرومتئورولوژیکی که آغاز آن کمبود بارش و سپس با محدودیت منابع آب تداوم مییابد را در بر گرفته، و در نهایت شرایطی را پدید می آورد که به صورتی آشکار خشکتر از شرایط نرمال بوده و تا حدی موجب محدودیت رطوبت آب قابل دسترس می شود. پیامد این فرایندها تهدید سامانه های زیستی و آسیب پذیری فزاینده اکوسیستم ها و عناصر متشکله آنها به صورت پسخور های منفی است (WMO و GWP ).

تجارب و مشاهدات جهانی، ناحیه ای و محلی بیانگر آن است که خشکسالی ها می توانند بطور مؤثری بر، تولید برق آبی و صنایع، سلامتی و بهداشت انسان و وضعیت کشاورزی و زراعت، آب و آبیاری، امنیت غذایی، امنیت فردی حیوان، امنیت معیشت (بانوانی که در جستجوی آب مسافت های طولانی پیاده روی می کنند، دسترسی به آموزش دخترانی که جهت یافتن آب فرصت آموختن را از دست می دهند) اثرات منفی گذاشته که البته شدت و میزان این اثرات به اوضاع اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت تأثیر و میزان آسیب پذیری آنان بستگی دارد.

از میان پدیده های اقلیمی که جوامع و محیط زیست را متاثر می سازند، خشکسالی یکی از پیچیده ترین آنها است. ریشه این پیچدگی و ابهام به اشکال در کمی کردن شدت این پدیده است زیرا غالبا خشکسالی با توجه به اثرات آن بر انواع سیستمها) کشاورزی، منابع آب، بوم شناسی، جنگل، اقتصاد و... تعریف شده و در این بین یک متغیر فیزیکی جهت ارزیابی وجود ندارد (سرگیو و ویسنت-سرانو 2012) .

خشکسالی حالتی نرمال و مستمر از اقلیم است، گرچه بسیاری به اشتباه آن را واقعه ای تصادفی و نادر می پندارند. این پدیده تقریبا در تمامی سرزمین ها و مناطق اقلیمی رخ می دهد، اگر چه مشخصات آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملا تفاوت می کند، اما حساسیت و آسیب پذیری مناطق خشک و نیمه خشک به آن بیشتر است(رضیئی و همکاران 2005.)

خشکسالی بسط یک دوره زمانی است که طی آن آب قابل دسترس به طور قابل توجهی پایین تر از حد معمول است. این دوره زمانی ممکن است هفته ها، ماه ها و حتی سال ها (بسته به شرایط ویژه مکانی) به طول انجامد (لشنی زند 1230 ). تعیین زمان دقیق شروع و خاتمه خشکسالی امری دشوار است. خشکسالی می تواند کوتاه مدت باشد و فقط برای چند ماه به طول انجامد و یا چندین سال متوالی ادامه یابد که در این حالت اثرات زیان بخش آن تا سال ها بعد تداوم خواهد داشت.

 خشکسالی در میان بالایای طبیعی از جمله وقایع بی سر و صدایی است که به صورت منطقه ای عمل می کند. خشکسالی اگرچه یک پدیده قابل برگشت شناخته شده است، اما سرمایه گذاری های کالن برای شناسایی و پایش آن فقط در ممالک پیشرفته به طورمحدود و در مواقع وقوع آن انجام می گیرد، که آن هم مقطعی بوده و با ریزش اولین بارش پس از خشکی به فراموشی سپرده می شود.

خشکسالی یک اختلال موقتی در سیستم اقلیمی است و با خشکی تفاوت دارد چرا که خشکی صرفا محدود به مناطقی با بارندگی اندک است و حالتی دائمی از اقلیم میباشد، به عبارت دیگر خشکی جز ذات منطقه بوده و فطرت و هویت اقلیمی منطقه است و بر همین اساس بخش هایی از زمین را بر اساس کلیه سیستم های طبقه بندی اقلیمی مناطق خشک نامیده اند ولی خشکسالی جز ذات منطقه نیست و بنا به دلایلیاز جمله کاهش بارندگی در تمام اقالیم جهان رخ می دهد.

خشکسالی در مفهوم عام به وضعیتی گفته می شود که در آن مقدار آب موجود برای فعالیت های اقتصادی به مراتب کمتر از مقدار متوسط آن در سال های قبل باشد. خشکسالی تنها یک مفهوم اقتصادی نیست، بلکه مفاهیم ژئوفیزیکی نیز بر آن مترتب است. البته خشکسالی را نباید با کمبود آب اشتباه نمود و باید توجه داشت که خشکسالی یک مفهوم نسبی است .

خشکسالی عبارت است از: کاهش رطوبت مستمر و غیر طبیعی. واژه مستمر به تداوم حالت از نظر پالمر کمبود و واژه غیرطبیعی به انحراف نمایه مورد نظر از شرایط طبیعی یا میانگین اطلاق می شود، به صورت دیگر و ساده تر خشکسالی را می توان دوره هایی دانست که در آن مقدار بارش نسبت به میانگین درازمدت آن کمتر باشد. از نظر تالکسن خشکسالی عبارت است از یک رویداد شدید منطقه ای و پایدار، که  طی آن دسترسی به آب کمتر از شرایط متوسط می باشد.

سازمان هواشناسی جهانی معیارهایی را که می توان با آنها خشکسالی را تعیین و تعریف نمود، مطابق زیر ارائه کرده است :

- بارش 

- بارش همراه با میانگین دما

- رطوبت خاک و میزان محصول

- تبخیر و تعرق

اما از بین عوامل فوق، بارش به عنوان مهمترین نهاده سیستم اقلیمی یکی از عمده ترین پارامترهایی است که در تعریف خشکسالی مورد استفاده قرار می گیرد و بیش از 90 % تحقیقات خشکسالی بر مبنای آن انجام گرفته است.

به هر صورت با توجه به پیچیدگی همه جانبه موضوع، هنوز یک تعریف دقیق و جهانی از پدیده خشکسالی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است و هر یک از رشته های مختلف علوم، پدیده خشکسالی را از دیدگاه خود تعریف نموده اند. همچنین عدم وجود یک تعریف جامع و دقیق از خشکسالی و متفاوت بودن معنی آن از دیدگاه های مختلف مانع از درک مفهوم خشکسالی شده است. حال از آنجایی که خشکسالی بر کلیه جنبه های زندگی و بخشهای مختلف جامعه خصوصا تغییر محیط طبیعی تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی دارد، عدم درک مفهوم آن موجب تردید و رکود در بخشهای مختلف اقتصادی، مدیریتی و سیاستگزاری میشود. اما بر اساس بررسی منابع علمی به طور کلی می توان دو نوع تعریف عمومی از خشکسالی ارائه نمود: مفهومی و عملی (کردوانی 1386) .

تعریف مفهومی خشکسالی

تعاریف مفهومی که در قالب اصطلاحاتی کلی بیان می شود به افراد کمک می کند تا مفهوم خشکسالی را درک کنند. بعنوان مثال خشکسالی عبارت است از یک دوره ی ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن محصولات زراعی و کاهش عملکرد می شود (محمدنیاقرایی 1379).  تعاریف مفهومی در تبیین سیاستگزاری در زمینه خشکسالی نیز حائز اهمیت است. مثال خط مشی (سیاست کلی) در زمینه خشکسالی در استرالیا تلفیقی از آگاهی نسبت به تغییرپذیری نرمال اقلیم در تعریف متناظر آن از خشکسالی میباشد. این کشور، کمکهای مالی به زارعین را صرفا در رخداد "خشکسالیهای استثنایی" بالاخص زمانی که شرایط خشکسالی حادتر از مواردی است که به عنوان جزئی از ریسک عادی مدیریت پروژه در نظر گرفته می شود، ارائه می کند.

تعریف عملی خشکسالی

تعاریف عملی به افراد کمک می کند تا شروع، خاتمه و درجه شدت خشکسالی را تشخیص دهند. برای تعیین شروع خشکسالی بر مبنای تعاریف عملی، میزان انحراف از میانگین بارش یا سایر متغیرهای اقلیمی در طول یک دوره زمانی را مشخص میکنند. این امر معمولا با مقایسه وضعیت فعلی نسبی به میانگین های گذشته که غالبا مبتنی بر دوره آماری 20 ساله است انجام می شود. در تعریفی عملی از خشکسالی کشاورزی، مقدار بارندگی روزانه با مقادیر تبخیر و تعرق مقایسه میشود تا سرعت تخلیه رطوبت خاک تعیین شود و این روابط بر حسب میزان تأثیرات خشکسالی بر رفتار گیاه )یعنی رشد و عملکرد( در مراحل مختلف نمو گیاه بیان می گردد (کردوانی 1386) .

آب مجازی و ردپای آب چیست؟+تقسیم بندی آب مجازی

تعریف آب مجازی:

• مجموع آب مصرف شده برای تولید مقدار معینی از محصول (اعم از کاال، فرآورده های کشاورزی یا حتی خدمات) (Tony Allen, 1998)

• جمع کـل آب مـورد نیـاز بـرای تولیـد مقـدار معینـی از محصول (کالا)، با توجـه بـه شـرایط اقلیمـی، مکـانی، زمـان تولیـد و راندمان، (2003, Hoekstra Arjen)

ردپای آب:

مجموع میزان مصرف آب مجازی و واقعی در مرزهای سازمانی، جغرافیایی و سیاسی یا برای فعالیت های مشخص ,Hoekstra Arjen(2003))

ردپای آب یک کشور شامل دو مؤلفه است. آن مقدار از منابع آب داخلی یک کشور که برای تولید کاالها و خدمات، بعالوه مصرف عمومی به کار گرفته میشود را ردپای داخلی میگویند و آن حجم از منابع آب سایر کشورهای جهان که برای مصارف داخلی کشوری به کار گرفته شده است یا به عبارت دیگر، کشور مورد نظر برای مصارف داخلی، وابسته به آب مجازی خارجی است را ردپای خارجی می نامند.

در زبان فارسی عبارت »آبرانه« برای بیان »سرانه« رد پای آب، یا مقدار سالانه مصارف مستقیم و غیر مستقیم آب هر ایرانی، وضـع شـده است.


جریان آب مجازی : 

جریان آب مجازی بین دو کشور، عبارت از حجم آب مجازی انتقالی از طریق کالـاها، محصـولات و خـدمات از یـک کشور به کشور دیگر، به صورت مبادلات تجارتی است. وقتی کالاها به بازارهای جهانی وارد می شوند تجارت آب مجازی اتفاق می افتد.

تراز آب مجازی: 

معادل تفاضل واردات و صادرات ناخالص آب مجازی طی یک مدت مشخص را «تراز آب مجازی» می نامند. مفهـو تـراز مثبت آب مجازی، در حقیقت بدین معناست که ورود آب مجازی آن کشور از کشورهای دیگر، بیشتر از مقـدار صـادارات آب مجـازی بـه دیگر کشورها باشد. برعکس آن به معنی تراز منفی آب مجازی خواهد بود.

آب مجازی در محصوالت زراعی و دامی: 

در میان محصوالت کشاورزی، تولید برنج در مجموع آب بیشتری را به خود اختصاص میدهد. البته این بدان معنا نیسـت کـه آب مجـازی برنج از سایر محصوالت کشاورزی، نظیر پنبه بیشتر است. بلکه با توجه به وسعت اراضی زیرکشت، آب بیشتری به اراضی برنج در مقایسه با سایر محصوالت زراعی اختصاص مییابد. به طورکلی آب مجازی تولیدات دامی به مراتب بیشتر از محصوالات زراعی است. این بدان خـاطر است که در پرورش یک حیوان زنده، مقدار زیادی از محصوالت کشـاورزی (علوفـه و غـالت)، آب بـرای آشـامیدن و هم نـی ن آب بـرای نگهداری محیط اطراف حیوان (مانند دامداری و غیره) مصرف می شود. برای تولید یک کیلوگر گند به طور متوسط بیش از 1300 لیتـر آب، و برای تولید یک کیلوگر گوشت گاو به 15000 لیتر آب نیاز است.میزان آب مجازی گیاهان با توجه بـه شـرایط اقلیمـی، موقعیـت جغرافیایی، مسائل فنی، روش کاشت، شرایط فرهنگی و غیره، در کشورهای مختلف جهان، متفاوت است.

تقسیم بندی آب مجازی: 

1 -مقدار آب سبزی که گیاه برای رشد و نمو مصرف نموده و در بافت گیاه ذخیره یا طی فرایند تعرق از دست میدهد، بـه عنـوان آب سبز مجازی شناخته میشود. 

2 -آب آبی مجازی» عبارت است از حجم آب سطحی یا زیرزمینی که طی فرایند تولید کـاال و یـا خـدمات، بـه طـور مسـتقیم یـا غیرمستقیم مصرف میشود. 

3 -آن مقدار از آب خاکستری که در بخش کشاورزی به مصرف گیاه میرسد، و یا در بخش صنعتی به عنوان پساب دفع میشود، را آب خاکستری مجازی» می نامند.

جمع بندی: 

 کشورهای خشک و نیمه خشک میتوانند با واردات کالاهای آب بر نظیر مواد غذایی، آبی را که برای تولید آن نیاز است را برای استفاده در سایر بخش ها حفظ کنند. 

 انتقال آب حقیقی در حجم زیاد و در فاصله های طولانی به علت مشکلات انتقال و هزینه های بالای آن تقریبا غیر ممکن به نظر می رسد. در این حالت تجارت مواد غذایی می تواند با انتقال مجازی حجـم عظیمـی از آب بـه عنـوان همگـون سـازی توزیـع ناهمگون منابع آب به حساب آورده شود. 

کشورهای کم آب می توانند با دخالت دادن تجارت آب مجازی در سیاستهای آبی علاوه بر اینکه میزان دسترسی خود را به منابع آب جهانی افزایش مـی دهند از افزایش فشار بر منابع محدود خود نیز بکاهند 

 واردات مواد غذایی به منظور استفاده از منبع تجارت آب مجازی بخشهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست یـک کشـور را تحت تاثیر قرار می دهد و با امنیت غذایی و فرهنگ کشور ارتباط مستقیم دارد. 

 کشورهای کم آب می توانند با توجه شرایط ظرفیت ها و نیازهای داخلی و هم چنین ملاحظات امنیت غذایی خود نقطه بهینـه ای را برای میزان واردات مواد غذایی به کشور بیابند. 

 استفاده مؤثرتر از منابع آب سبز با هدف کاهش فشار بر منابع آب آبی میتواند به عنوان یک راهکـار در امنیـت غـذایی اعمـال شود.

مقاله : مکان یابی محل های مناسب جهت احداث سد زیرزمینی

مکان یابی محل های مناسب جهت احداث سد زیرزمینی

رضا جمعه منظری، دانشجوی کارشناسی عمران، دانشگاه فنی و مهندسی تربت حیدریه، تربت حیدریه، خراسان رضوی، ایران

رضا براتی، دانشجوی دکتری مهندسی عمران، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران


چکیده

بدلیل نیاز روز افزون به آب و عدم دسترسی به منابع تامین کننده آن، حفظ و استفاده از منابع زیر زمینی ضروری است. یکی از راه های مفید در مدیریت منابع آب، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و مقابله با بحران خشکسالی، کمک به افزایش ذخایر آب زیرزمینی است. احداث سدهای زیرزمینی می تواند به عنوان یکی از گزینه های مطلوب در مناطقی که دارای آب زیرزمینی و بستر مناسب هستند، مد نظر قرار بگیرد. استفاده از منابع آب قابل تجدید (استفاده از آبهای زیرزمینی کم عمق)، عدم تبخیر، کاهش خطر آلودگی، نزدیکتر بودن سد به محل مصرف، پایداری بسیار بالای سازه، عدم وجود تهدید برای ساکنین و ابنیه پایین دست سد و هزینه پایین ساخت از فواید عمده این سدها است. اولین و مهمترین مرحله در احداث یک سد زیرزمینی شناسایی مکانهای مناسب برای احداث سد یا به عبارت دیگر امکان سنجی احداث این گونه سدها در یک منطقه است. در این تحقیق دشت کلات به منظور مکان یابی احداث سد زیرزمینی به عنوان مطالعه موردی مد نظر می باشد. در این راستا با استفاده از معیارهای حذفی (شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی و ...) و وزن دهی نقشه ی آنها به روش بولین براساس اعداد 1 (مناسب) و صفر (نامناسب) مناطق نامناسب حذف شده است. به این ترتیب پهنه مکانیابی سد زیرزمینی برای این دشت ارائه گردیده است.  ادامه مطلب ...

قانون پیوستن ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد


قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد



قانون پیوستن دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابان زدایی در کشورهایی که به طور جدی با خشکسالی و یا بیابان زایی مواجه می باشند (به ویژه در آفریقا)


به دنبال بروز خشکسالی ها و قحطی های شدید اواخر دهه ی 1960 و اوایل 1970 آفریقا این موضوع به عنوان یک معضل جهانی و درد مشترک صدها میلیون انسان بخصوص در کشورهای توسعه نیافته در سطح بین المللی مطرح شد و مجمع عمومی سازمان ملل متحد را بر آن داشت تا در سال 1974 اولین قطعنامه ی رسمی را برای جلب افکار عمومی به بحران بیابان زایی و مقابله با آن تصویب کند.متعاقب آن، برنامه ی محیط زیست ملل متحد (UNEP) بلا فاصله اقدامات وسیعی در چهار قاره ی آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا آغاز کرد که شامل تهیه ی طرح و اجرای برنامه های مهار بیابان زایی و طرح های حفاظت آب و خاک با کمک کشورهای پیشرفته باشد . ارزیابی های بعدی در سال 1991 نشان داد که با وجود پیگیری های انجام شده از طریق سازمان ملل و برگزاری کارگاه های آموزش نحوه ی مقابله با بیابان زایی و سمینارها و جلسات مختلف به صورت منطقه ای و بین المللی از طریق UNEP، این اقدامات متناسب با نیازهای جامعه جهانی نبوده است.

از این رو، برای نخستین بار همایشی در عالی ترین سطح ممکن در ریودوژانیرو موسوم به کنفرانس سران تشکیل شد که به مساله ای جز اقتصاد یا فرهنگ پرداخت . در قطعنامه ی این کنفرانس که 21.Agenda نام گرفته است و در واقع دستور کار جامعه ی جهانی برای قرن بیست و یکم است؛ فصل دوازدهم به بیابان زایی اختصاص یافته و از سازمان ملل متحد خواسته شده است تا با این موضوع به عنوان معضلات جهانی برخورد جدی به عمل آید. در همین ارتباط سازمان ملل متحددر اجلاس چهل و هفتم 47 مجمع عمومی، قطعنامه ی شماره 47/719 را به تصویب رساند که در آن تشکیل کمیته ای به نام «کمیته بین الدول مذاکرات برای تدوین پیمان» (کنوانسیون) «جهانی مهار بیابان زایی و مقابله با اثرات خشکسالی» در کشورهایی که با مشکل بیابان زایی و خشکی مواجه هستند، به ویژه در آفریقا و نهایتاً تدوین کنوانسیون پیش بینی شده بود که سرانجام متن آن در 17 ژوین 1994 مطابق با 28 خرداد 1373 نهایی شده و از طرف سازمان ملل متحد این روز به عنوان «روز جهانی مبارزه با بیابان زایی» نامگذاری شد.

در اکتبر 1994 مراسم رسمی امضاء کنوانسیون در پاریس برگزار و وزیر وقت جهاد سازندگی به نمایندگی از سوی جمهوری اسلای ایران سومین فردی بود که کنوانسیون را امضاء و در دیماه سال 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضاء متعاهد آن درآمد.

بر اساس ماده 10 لایحه ی الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون، کشورهای متعاهد می بایست دارای برنامه ی مشخصی تحت عنوان برنامه ی اقدام ملی باشند. تدوین برنامه ی اقدام ملّی مستلزم شناسایی عوامل موثر در بیابان زایی و معرفی منابع لازم اعم از فنی، مالی و انسانی است.


تاریخ تصویب قانون : 1375/10/11

منبع : وبسایت مصوبات و قوانین مجلس شورای اسلامی ایران

جزئیات متن این قانون در وبسایت مجلس شورای اسلامی

بسته کامل درس احیاء مناطق خشک و بیابانی ویژه آزمون کارشناسی ارشد و دکتری

بسته کامل درس احیاء مناطق خشک و بیابانی ویژه آزمون کارشناسی ارشد و دکتری


برای دانلود فایل pdf به ادامه مطلب بروید... 

ادامه مطلب ...