در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) آمد. این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست، بلکه به یاری آن هم میآید.
پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.
در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.
بقیه در ادامه مطلب...
یک ﺍیده ﻭ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﺴــﻴﺎﺭ ﮔﺴــﺘﺮﺩﻩ ﺍﺳــﺖ کــﻪ ﻣﻌﺎﻧــﯽ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻭ ﺑﺴــﻴﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠــﻪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺎﻧــﯽ، ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻫــﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑــﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﮕﻴﺰﺍﻧﺪ. ﻣﻔﻬــﻮﻡ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﭘﺎﻳــﺪﺍﺭ، ﻳﮏ ﻧﻮﻉ ﺗــﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﮐﻴــﺐ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﺷــﺪ ﺣﻮﺯﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋــﺎﺕ ﻣﺤﻴﻄﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ- ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺷــﺪ.
ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻳﮏ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﻓﻬﻢ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﻧﺴــﺎﻥ ﻭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻭ ﺍﻧﺴــﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷــﺪ. ﺍﻳﻦ ﻣﺴــﺄﻟﻪ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺩﻭ ﻗﺮﻥ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺍﻧﺴــﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺟﺪﺍﻳﯽ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﺤﻴﻄﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋــﯽ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺷــﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﻀﺎﺩ ﺍﺳــﺖ. ﺩﺭ ﺩﻭ ﻗﺮﻥ ﮔﺬﺷــﺘﻪ، ﻣﺤﻴــﻂ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻋﻤﺪﻩ ﺑﻪ ﻋﻨــﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻧﺴــﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺸــﺮ، ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳــﺘﻔﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﺜﻤﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﻣﺸــﮑﻼﺕ ﻣﺤﻠﯽ ﺍﺳﺎﺳﺎ ﻣﺤﻠﯽ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﯽ ﺷــﺪﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ، ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﻧﺴــﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﻴﻂ، ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻏﻠﺒﻪ ﺍﻧﺴــﺎﻥ ﺑﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺩﺭﮎ ﻣﯽ ﺷــﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐــﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻓﻦ ﺁﻭﺭﯼ ﺑﺸــﺮ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮ ﺗﻤــﺎﻡ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻣﺤﻴﻄﯽ ﻭ ﻃﺒﻴﻌــﯽ ﻓﺎﻳﻖ ﺁﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﻧﻘــﻼﺏ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻭ ﻋﻠﻢ ﻣﺪﺭﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺷــﺪ. ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻴﮑﻦ ﻳﮑــﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﻪ ﮔــﺬﺍﺭﺍﻥ ﻋﻠﻢ ﻣــﺪﺭﻥ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﮐﻨــﺪ: ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺸــﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷــﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺸــﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ .
بقیه در ادامه مطلب
منبع : اولین همایش منطقه ای معماری و معماری پایدار، شهرستان ایذه
دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب
برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .
سه نماد کاغذین توسعه نیافتگی
در جنوب، کارخانه ای مثل کاغذپارس، که از یک ماده دور ریختنی یعنی ملاس نیشکر کاغذ می سازد در معرص تعطیلی و ورشکستگی بوده آن وقت آمده اند در قلب یکی از زیباترین جتگلهای ایران کارخانه ای ساخته اند که درخت می خورد و از آن طرف کاغذ بیرون می دهد. چطور فکر کرده بودند ما در ایران مزیت کاغذسازی داریم؟ چطور به این نتیجه رسیده بودند که در کشوری با کمتر از یازده درصد مساحت نواحی جنگلی توجیهی برای استقرار صنایع آلاینده در قلب جنگل وجود دارد؟ چرا فکر کرده بودند زادآوری جنگلهای ایران برای بهره برداری صنعتی کافی است؟ چطور متوجه نشده بودند واردات مواد اولیه همین کارخانه و یا اصلا واردات کاغذ از بهای واقعی درختانی که دارد به کام آن می رود برای کشور ما خیلی کمتر است؟
بعد: مسئول آموزش دانشگاه فهرستی به من داده به عنوان مدارک لازم برای تکمیل پرونده من در جهت اخذ حق التدریس. می گویم دو سوم این مدارک هیچ ربطی به دانشگاه، درسی که میدهم و کاری که دارم برای شما میکنم ندارد، و اصلا چرا از هر مدرک دوتا؟ سردرگم و بی حوصله می گوید: روال سالهاست که همین طور بوده، یک دسته مدارک می رود برای امور مالی و یک دسته هم میماند اینجا پیش ما. به هر حال مقررات دانشگاه است که باید همه این مدارک و کپی های شان را بدهید. میگویم: چرا به نظرتان نرسیده که فایل این مدارک را بخواهید و نه کپی کاغذی آنها را؟ میگوید: فکر خوبی است، اما باید اول مصوب بشود.
سرانجام: مدیر یک سازمان ماه پیش تلفنی نظر من را در باره کاری پرسیده بود. گفتم موضوع مفصل است و اجازه بدهید مکتوب کرده و برایتان ایمیل میکنم. شماره فکسش را داد! گفتم فکس نه، ایمیل. گفت به منشی ام می گویم به شما ایمیلش را بدهد. بله، واقعا منشی اش زنگ زد و ایمیل شخصی اش را داد. تصورش را بکنید، شما می خواهید یک نامه قدری محرمانه به رئیس بدهید اما آدرس ایمیلی که در اختیار شما گذاشته اند چیزی است شبیه نایس رد اپل ات یاهو دات کام! هفته بعد به قرار حضوری رفته بودم با آن مدیر. داشت داد سخن میداد در باره طرحهای مشعشعش برای تحول مدیریت در آن سازمان. و تمام مدت من به ایمیلم که نایس رد اپل برایش پرینت گرفته و روی میزش گذاشته بود نگاه می کردم!
ناصر کرمی
- حفظ محیط زیست.
" ما نیازمند ابداع مدلی جدید هستیم ، مدلی که ارائه دهنده رشد و مشارکت اجتماعی است ، مدلی که احترام بیشتری برای منابع محدود این سیاره قائل است. به همین علت است که من توسعه پایدار را نخستین اولویت قرار داده ام. "
بان کی مون- دبیر کل سازمان ملل متحد
برای حمایت از ما بر روی +1 (سمت راست وبلاگ ) کلیک نمائید .
گزارش یونسکو در خصوص پیشرفتهای ایران در زمینه آموزش برای توسعه پایدار
با
توجه به مباحث مطروحه و گزارشات ارائه شده توسط نمایندگان وزارتخانهها،
نهادها و موسسات دست اندرکار آموزش برای توسعه پایدار و متخصصان و
دانشگاهیان در کارگاه ملی پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش
برای توسعه پایدار و رویکرد کشوری تا پایان 2013، که در تاریخ 15 آذر 1389
در کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد، جمع بندی موضوع های مطرح شده در سه مقوله
به شرح زیر می باشد: الف- مطالعات نظری در زمینه آموزش برای توسعه پایدار
در
این بخش، دادهها نشان میدهد که ادبیات علمی و ترمینولوژیهای بینالمللی
مربوط به آموزش برای توسعه پایدار، و مولفههای نظری مربوط به آموزش برای
توسعه پایدار هم در متون مربوط به سیاست گذاریهای کلان کشور وارد و هم در
دستورالعملهای اجرایی و فعالیتهای سازمانها و نهادها ادغام شده است.
چالش اصلی در این بخش، پایداری دادههای مربوط به مطالعات نظری است که باید
به طور متناوب در برنامهها لحاظ و با چارچوب عملیاتی و کاربردی برنامهها
ادغام شود.
ب- اجرای برنامهها
گزارشات ارائه شده در زمینه
فعالیتهای نهادها در زمینه آموزش برای توسعه پایدار نشان میدهد که از
آغاز دهه تاکنون اقدامات چشمگیری در سطح ملی انجام شده است از جمله توسعه
کمی آموزشی، ارتقای دسترسی به آموزش، حذف تفاوتهای جنسیتی در آموزش، متنوع
سازی روشها، ساختارها و محتوای آموزشی، توسعه مهارتهای شغلی در آموزش و
ارتقای ترویج فرهنگ زیست محیطی. دادهها نشان میدهد که مفهوم توسعه
پایدار از محیط زیست طبیعی به سایر زیستبومها از جمله زیستبومهای سیاسی،
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش پیدا کرده است. بزرگترین چالش در این
بخش، بومیکردن نظرات و مفاهیم مربوط به آموزش برای توسعه پایدار و ارائه
الگوی ایرانی- اسلامی از مفهوم پیشرفت در زمینه آموزش برای توسعه پایدار
است. بخش بسیار زیادی از عملکرد نهادها، فعالیتهای عمومی است. در بسیاری
از آنها، عملکردهای عمومی از فعالیتهای ویژه آموزش برای توسعه پایدار
تفکیک نشده است. محور کیفیت در آموزش به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته
است. تناسب آموزش با بافت اجتماعی، همچنین آموزشهای اجتماعی کلیه اقشار
اجتماعی که باید توسط رسانهها انجام شود، عملی نشده است. با توجه به
جامعیت آموزش برای توسعه پایدار، کل جامعه باید یادگیرنده باشند. ویژگی
جامعه یادگیرنده این است که تمام سلولهای اجتماعی به هم یاد بدهند و یاد
بگیرند. در چنین جامعهای آموزش به نسل و قشر خاصی محدود نمیشود، حتی
سیاستگذاران، تصمیمگیران و برنامهریزان نیز باید آموزش لازم را در زمینه
آموزش برای توسعه پایدار کسب کنند تا بتوانند آن را در برنامه ریزیها
ملحوظ کنند.
ج- سنجش پیشرفت
دادهها نشان می دهد که در این مقوله
فعالیت چندانی در کشور صورت نگرفته است. شاخصهای پایداری در کشور طراحی
نشدهاند تا از طریق آنها بتوان میزان پیشرفت را مورد سنجش و ارزیابی قرار
داد. با تعیین شاخصهای پایداری می توان روشهای ناموفق را اصلاح کرد. فرضی
که در این زمینه می توان قائل شد، ضعف پژوهش در زمینه مولفههای آموزش
برای توسعه پایدار است. سه مفهوم مرتبط با برنامه آموزش برای توسعه پایدار،
توسعه، پایداری و ارتباط بین اجزاء و عناصر میان نسلی است. در ارتباط با
مفهوم اول، "توسعه"، گامهای بسیاری در حوزههای مختلف در کشور برداشته شده
است. در خصوص مقوله دوم، "پایداری"، توجه ویژهای صورت نگرفته و دادهها
نشان میدهد که ارتباط بین اجزاء و عناصر میان نسلی نیز مورد غفلت قرار
گرفته است. علاوه بر این، نهاد متولی سنجش پیشرفت در سطح ملی مشخص نیست.
توصیهها:
1-
آموزش: ادغام آموزش برای توسعه پایدار و موارد مرتبط با آن در کلیه سطوح
آموزش رسمی و غیر رسمی در سایه رویکردی منسجم و نظاممند، به ویژه از طریق
تدوین رویکردهای تربیتی موثر، آموزش معلمان و اساتید دانشگاهها، طراحی
برنامههای جدید درسی (بهبود روشها، محتوا و اهداف آموزشی)، ایجاد
رشتههای جدید دانشگاهی، یادگیری فنی و حرفهای، تقویت پیوند آموزش با جهان
کار، تقویت پیوند میان آموزش رسمی و غیر رسمی، بسط آموزش برای توسعه
پایدار به کلیه سطوح آموزش و کاربرد آن در دستیابی به آموزش کیفی. از
نهادهای متولی آموزش کشور اعم از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات
و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان آموزش فنی و
حرفهای دعوت میشود، محورهای فوق را در سرلوحه برنامهریزیهای خود در
ارتباط با تقویت برنامه آموزش برای توسعه پایدار در سطح ملی قرار دهند.
2-
پژوهش: با توجه به اینکه از آغاز دهه تاکنون، فعالیتهای پژوهشی در خصوص
مولفههای تشکیلدهنده آموزش برای توسعه پایدار به اندازه کافی صورت نگرفته
است، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاهها و موسسات پژوهشی
درخواست میشود در خصوص مولفههای آموزش برای توسعه پایدار، پژوهشهای لازم
را انجام دهند تا زمینه تحقق تولید دانش به روش شبکهسازی برای توسعه
پایدار تحقق یابد و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی بتوانند
متناسب با زمینههای کاری خود در نقش مراکز نوآوری و مراکز تخصصی برای
ایجاد و به اشتراک گذاشتن دانش در زمینه آموزش برای توسعه پایدار فعالیت
کنند و با همکاری نهادها و وزارتخانههای مسئول و متولی برنامه (نظیر
وزارت آموزش و پرورش، سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان آموزش فنی و
حرفهای، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان ملی جوانان، شهرداری
و..... ) و نهادهای غیردولتی و مردمی، شاخصهای پایداری را در حوزههای
اولویتدار از قبیل کیفیت آموزشی، پایداری یادگیری، آلودگی آب و هوا،
انرژی، سلامت، بهداشت و تغذیه و.... تهیه کنند تا زمینه لازم برای سنجش
پیشرفت فراهم شود و فعالیتهای اولویتدار تا پایان دهه (2013) تعیین شود.
3-
افزایش درک و آگاهیهای عمومی از توسعه پایدار در سطح جامعه: آموزش برای
توسعه پایدار و یادگیری مادامالعمر به دستیابی به شیوههای زندگی مبتنی بر
اقتصاد، عدالت اجتماعی، امنیت غذایی، انسجام اکولوژیکی، شیوههای پایدار
امرار معاش، احترام به کلیه اشکال زندگی و ارزشهای مهم مرتبط با انسجام
اجتماعی و اقدام مشارکت محور میانجامد. به این منظور جلب مشارکت و ارتقای
نقش رسانهها به ویژه صدا و سیما در افزایش درک و آگاهیهای عمومی از مسائل
مربوط به پایداری ضرورت مییابد. در این میان، سازمان صدا و سیما با توجه
به برد و تنوع مخاطبانی که در سراسر کشور دارد، می تواند اصلیترین نهاد
جهت آموزش عمومی و فراگیر اجتماعی به منظور انتقال موضوعات و مفاهیم مربوط
به آموزش برای توسعه پایدار محسوب شود که در نهای کشور را به ایجاد
جامعهای مقاوم، سالم و پایدار سوق دهد. از این رو از سازمان صدا و سیما
درخواست میشود نقش محوری را در آموزش اجتماعی مربوط به توسعه پایدار به
عهده گیرد و با همکاری کمیسیون ملی و نهادهای ذیربط برنامههایی را در جهت
آگاهسازی افکار عمومی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار تهیه و اجرا کند.
4-
تقویت مشارکت و نقش کلیدی نهادهای جامعه مدنی از جمله انجمنهای علمی،
سازمانهای غیردولتی، سازمانهای مردم نهاد (سمن) در طراحی، اجرا و ارزیابی
فعالیتهای مربوط به آموزش برای توسعه پایدار. زیربنای آموزش برای توسعه
پایدار، اصولی است که در حمایت از زندگی پایدار، مردم سالاری و رفاه انسانی
تدوین شده است. حفاظت زیست محیطی و مرمت آثار فرهنگی، حفاظت از منابع
طبیعی و استفاده پایدار از آنها، یافتن راه حل برای الگوهای ناپایدار مصرف و
ایجاد جوامع عدالت محور نیاز به درگیرسازی فراگیر اجتماعی دارد که در این
میان نهادهای جامعه مدنی با توجه به سازوکارها و مخاطبان ویژهای که دارند
می توانند نقش مهمی در انتقال مفاهیم مربوط به دهه و آموزش مخاطبین ویژه
خود ایفا کنند.
5- ترویج رویکرد بین بخشی: توانمندسازی اجتماعی برای
رویارویی با مشکلات مربوط به پایداری نیاز به رویکردهای هماهنگ بین بخشی و
بین وزارتی دارد که بخش دولتی، تجاری، جامعه مدنی، جوامع محلی و جوامع علمی
را نیز شامل شود.
6- سرمایهگذاری در زمینه آموزش برای توسعه پایدار،
سرمایهگذاری برای آینده و اقدامی نجات بخش است. الگوهای توسعه ناپایدار،
آثار مخرب انسانی، اجتماعی و اکولوژیکی به همراه دارد که امکانات نسلهای
حال و آینده و پایداری زندگی در کشور را به چالش میکشد. از این رو از
نهادهای متولی سیاستگذاری (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست
جمهوری و مجلس شورای اسلامی) درخواست میشود، تمهیدات لازم را برای بسیج
منابع و تخصیص هزینههای کافی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار تدارک
بینند و اقدامات لازم را جهت لحاظ کردن آموزش برای توسعه پایدار در
برنامهریزیها انجام دهد.
7- ترویج گفتگوهای ملی مبتنی بر شواهد برای
سیاستگذاریهای آتی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار با تکیه بر نتایج
پژوهشها، بررسیها و راهبردهای ارزیابی و به اشتراک گذاشتن بهترین تجارب
در زمینه آموزش برای توسعه پایدار و ایجاد نشانگرهای ملی برای آموزش برای
توسعه پایدار که بیانگر اجرای موثر آموزش برای توسعه پایدار و بازبینی موثر
فرآیندها و نتایج آن هستند. در این ارتباط، توصیه میشود نشستهای سالانه
با همکاری کمیسیون ملی و نهادهای ذیربط به منظور ارزیابی و سنجش پیشرفت
برنامه آموزش برای توسعه پایدار در سطح ملی برگزار شود.
8- تعیین یک
نهاد ملی جهت ایجاد هماهنگی و نظارت بر سنجش پیشبرد فعالیتهای مربوط به
آموزش برای توسعه پایدار تا پایان دهه: با توجه به ماهیت بین بخشی و بین
نهادی کمیسیون ملی، شرکت کنندگان در کارگاه توصیه کردند کمیسیون ملی
یونسکو- ایران به عنوان نهاد هماهنگ کننده در ارتباط با اجرای برنامه در
سطح ملی تعیین شود.
منبع : وبسایت کمیسون ملی یونسکو - ایران
در حالی که امروزه همه شهرها توجه به محیط زیست را برای بهبود وضعیت اقتصادی یا حتی توریسم شهرهای خود سرلوحه کارهای خود قرار داده اند اما بعضی از آنها از بقیه جلوترند. شهرداران امروز سعی می کنند که در موضوعات مربوط به مبحث پایداری از یکدیگر پیشی بگیرند. در سراسر جهان شهرهای زیادی هستند که خوشبختانه توسط دولت های محلی مسئولیت پذیر اداره می شوند .این دولت ها به چیزهایی مانند فضای سبز یا دوچرخه سواری و حتی سیستم های حمل و نقل دوستدار محیط زیست توجه می کنند
در فهرست زیر 5 شهر جدیدی معرفی می شوند که می توان مدیریت آینده نگرانه و توجه فعالان اجتماعی آنها را به موضوع پایداری مشاهده کرد. فعالیتهایی که در این شهرها صورت گرفته می تواند الگویی برای شهرداران و همچنین برنامه ریزان شهری دیگر نقاط جهان باشد.
آکرا،غنا
این شهر مانند دیگر همتایان آفریقایی اش به دنبال ایجاد توازن در رشد اقتصادی و توسعه پایدار است، اکرا امسال توانستند جذاب ترین شهر فعال در زمینه پایداری در میان شهرهای آفریقایی باشد. این شهر با بکار گرفتن فناوری های نوین ارتباطی و اجرای راهکارهای جدید اقتصادی حالا در قله مراکز اقتصادی آفریقا به عنوان شهری سبز است. اکرا این موفقیت خود را با کمک سازمان های مردم نهاد محلی و دفاتر منطقه ای وابسته به سازمانهای بین المللی و شرکتهای بزرگ مخابراتی کسب کرده است که توانستند بهترین مسئولیت پذیری را در بین جامعه مردمی این شهر ایجاد کنند.
آدلاید، استرالیا
سال 2011 با سیلابها و خشکسالی هایش سال سختی برای استرالیا بود. اما آدلاید توانست در این سال تبدیل به بستر ساختمان سازی سبز و انرژی پاک شود.این شهر نزدیک به 30 سال است که برنامه ای برای بهبود کیفیت شهروندانش دارد. آدلاید می خواهد کنفرانس دوچرخه سواری را در اواخر ماه جاری برگزار کند تا نشان دهد که به حمل و نقل پاک توجه خاصی خواهد داشت. همچنین آنها استراتژی طراحی یکپارچه خود را از ماه ژوئن سال جاری بهره برداری خواهند کرد.
بلگراد،صربستان
پایتخت صربستان معروف به برخورداری از پرنشاط ترین زندگی های شبانه در میان شهرهای اروپا است اما در حالی که صربستان برای یکپارچه شدن با اتحادیه اروپا تلاش می کند فعالان اجتماعی این شهر به دنبال تلاش برای پیدا کردن روشهایی برای کنترل زباله ها و ملزم کردن دولت به پیگیری روشهای کشاورزی پایدار هستند. همچنین آنها تلاش می کنند تا وضع ساختمانهای این شهر را که اکثر آنها پیش از سال 1980 بنا شده اند را ساماندهی کنند.
برازیلیا، برزیل
درحالی که برزیل تلاش می کند تا به جایگاه ششمین قدرت اقتصادی دنیا دست پیدا کند برازیلیا با آن ساختمان های ناهمگون و بلند مرتبه اش در حال تبدیل شدن به جایی بهتر برای زندگی است، دیگر شهروندان مجبور نیست آخر هفته ها از ازدحام و شلوغی به ریودژانیرو پناه ببرند و با وجود سازمان هایی ماند (URBENVIRON) و پروژه های کوچک و بزرگ در سراسر شهر که ساختمان سازی سبز را الگوی فعالیت خود قرار داده اند تبدیل به یک شهر پیشرو شده است. منتظر پیشرفت های بیشتر برازیلیا به عنوان یک مدل موفق توسعه پایدار باشید.
ناپل، ایتالیا
در حالی که رم در آتش سیاست می سوخت، ناپل با بحران زباله ها مواجه شده بود. فعالان اجتماعی این شهر ابزارهای رسانه ای جدید و سیستم های هماهنگی اجتماعی قدیمی را برای پاکسازی شهرهای خود توسط شهروندان و اشتغال زایی به کار گرفتند. اجتماعات عظیم شهروندان داوطلب برای کمک به پاکسازی شهر و ایجاد گروههایی کوچک اما تاثیر گذار که می خواهند آبروی شهر را بازگردانند،مثال زدنی است. به پاس موفقیت این تلاشها آنها امسال میزبان چندین برنامه بزرگ بین المللی مانند نشست شهروندی سازمان ملل هستند.
مفهوم
براساس اعلامیه ریو (Rio):
مؤلفههاى توسعه پایدار
توسعه و محیط زیست
هزینهها
تعیین اولویتها (Trad offs)
چنانچه نگاهی گذرا به پیشینه تاریخی توسعه بیندازیم، ضرورت توجه به آن آشکار میشود. به طور کلی، پس از توسعه صنعتی در دهه های 1950 و 1960 در اروپا، ناهنجاریهای زیست محیطی زیادی به وجود آمد. عوارض ناشی از این توسعه علاقه مندان به محیط زیست را در وهله اول به واکنش واداشت. در همین راستا نخستین اجلاس بین المللی را در زمینه محیط زیست در سال 1951 در استکهلم تشکیل دادند و بیانیه ای در حمایت از محیط زیست منتشر کردند .
از این زمان به بعد تفکر در زمینه حفظ محیط زیست در کنفرانس های بیوسفر یونسکو (پاریس: 1968) شکل گرفت.
قابل ذکر است پیدایش مفهوم پایداری در دهه 1970 را می توان نتیجه رشد منطقی و آگاهی تازهای نسبت به مسائل جهانی محیط زیست و توسعه دانست که به نوبه خود تحت تاثیر عواملی همچون نهضت های زیست محیطی دهه 60 و انتشار کتاب هایی نظیر محدودیت های رشد (1972) از دانلامیدوز، بهار خاموش (1962) از راشل کارسون و دایره بسته (1971) از باری کامونر، بود.
به دنبال اجلاس استکهلم، در سال 1974 کنفرانس شورای جهانی کلیساها خواستار تحقق جامعه پایدار شد و در همان سال اعلامیه کوکویوک که در آن توسعه بوم شناسانه مطرح شده بود که سرانجام عنوان توسعه پایدار به خود گرفت.
مهمترین نسبت در این نامگذاری طرح الگویی بود که برای محیط زیست زیان آور نباشد. (حسین نصیری) با این حال اصطلاح توسعه پایدار برای اولین بار در اواسط دهه 1970 به خانم باربارا نسبت داده میشود. و از اجلاس مهم فونیکس نیز به عنوان بخشی از فرآیند شکلگیری تفکر توسعه پایدار یاد میشود.
گزارش فونیکس به همراه اعلامیه 1972 استکهلم و اعلامیه کوکویوک ضمن تصدیق پیچیدگی و جدی بودن بحرانهای اجتماعی و زیست محیطی که جامعه انسانی با آنها روبرو است، موجب بروز پیامدهای نوید بخشی شد که همگی نیاز به تدوین و اجرای استراتژیهای سالم زیستمحیطی به منظور ترویج توسعه اجتماعی-اقتصادی یا توسعه زیستمحیطی متفق القول داشتند.
در سال 1983 مجمع عمومی سازمان ملل متحد کمیسیونی را با عنوان کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه متشکل از 22 کشور به ریاست برانت لند نخست وزیر تشکیل داد تا خطمشی زیستمحیطی دراز مدت جامعه بینالمللی را روشن سازد و مهمترین مسائلی که مورد شناسایی کمیسیون برانت لند قرار گرفت، به عنوان شرایط توسعه پایدار مطرح گردید که عبارتند از: جمعیت و توسعه، امنیت غذایی، انرژی و صنعت، چالشهای شهری.
این گزارش مبنای مذاکرات کشورها برای تهیه دستور کار 21 جهت برگزاری کنفرانس ریو در سال 1992 گردید. این کنفرانس با حضور سران و نمایندگان 172 کشور و تعداد زیادی از سازمانهای غیردولتی در شهر ریودوژانیرو و برزیل تشکیل گردید و هر چند که نتایج آن خواستههای طرفداران محیط زیست را برآورده نکرد لکن صدور بیانیه ریو حداقل توانست طرح توسعه پایدار (دستور کار 21) را برای سالهای پایانی قرن بیستم مشخص سازد (و.م. آدامز، 1375: 45). در این کنفرانس همه اختلاف نظرها حل شد و تا حدودی یک برنامه پویا به دست آمد تا در طی زمان به وسیله کشورها و مناطق، به اجرا گذاشته شود.
یکی از فرازهای مهم دستور کار 21 تشکیل کمیسیون توسعه پایدار زیر نظر سازمان ملل بود که در دستور کار فوق هدف از تشکیل آن چنین ذکر شده است:
اطمینان موثر از پیگیری اهداف کنفرانس ریو، ارتقای همکاریهای بینالمللی و منطقی کردن ظرفیت تصمیمگیری بین دولتها و مرور اقدامات اجرایی دستور کار 21 در سطوح محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی.
درپی تشکیل کمیسیون فوق به منظور پیگیری اهداف آن اولین نشست این کمیسیون در سال 1993 برگزار شد و بعد از آن نیز تا کنون اجلاس کمیسیون هر ساله برگزار میشود. در کشور ما نیز توجه خاصی به دستور کار 21 شده و کمیتهای تحت عنوان کمیته توسعه پایدار جهت برنامهریزی و تعیین سیاستها و ارائه پیشنهادهای لازم در خصوص دستور کار فوق به وجود آمده که در ساختار آن کمیتههای فرعی مختلفی در نظر گرفته شده است.
توسعه پایدار در یک جمله
توسعه پایدار : رفع مشکلات نسل حاضر بدون تضییع تواناییهای نسلهای آینده برای برآورده نمودن نیازهایشان
کلانشهر تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران حدود یک هفتم جمعیت ایران را در خود جا داده که این امر خود منجر به گسترش و شدت فشارهای وارده بر محیط زیست و در نتیجه به بروز انواع آلودگی های زیست محیطی، تخریب منابع و کاهش فضاهای طبیعی و در پی آن افزایش نیاز شهروندان تهرانی به محیط زیستی سالم و در نتیجه افزایش انتظارات آنان از مدیران و برنامه ریزان شهری در کلانشهر تهران شده است.
در این راستا ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران در سال 1382 با نام ستاد محیط زیست و انرژی و با هدف ساماندهی فعالیت های مرتبط با مسائل زیست محیطی در پنج کارگروه آب و فاضلاب، انرژی، مواد زائد جامد، آلودگی هوا و سیستم های اطلاعاتی آغاز به کار کرد. در سال 1385 و با تغییر مدیریت ستاد، علاوه بر انجام پروژه های گذشته با اضافه کردن گروه های مدیریت محیط زیست و آموزش و ادغام گروه سیستم های اطلاعاتی در گروه های دیگر و تغییر نام مجموعه به ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران، امور زیست محیطی با گستردگی بیشتر و دید بلندمدت در دستور کار پرسنل ستاد قرار گرفت و در جهت دستیابی به محیط زیست شهری سالم، دیدگاه و عملکرد مدیریت شهری بر پنج اصل مهم ذیل استوار شد.
1- مدیریت مشارکتی
2- آموزش پرسنل شهرداری
3- آموزش شهروندان
4- رعایت ملاحظات محیط زیست
5- استانداردسازی فعالیت ها.
در طرح راهبردی- ساختاری توسعه و عمران (طرح جامع تهران) شهرداری تهران در بند 7 به حفاظت از محیط زیست شهر تهران اشاره شده است. این بند دارای چهار محور به عنوان اهداف تعیین شده درطرح جامع تهران است:
1- تضمین پایداری مناطق حفاظت شده و تنوع زیستی اکوسیستم ها، حفظ باغات و اراضی کشاورزی و توسعه فضاهای سبز در محدوده، حریم و مجموعه شهری تهران
2- پالایش فعالیت ها و انتقال مراکز آلاینده و پایانه های حمل بار به خارج از محدوده شهر
3- جلوگیری یا کاهش آلودگی هوا و صدا با ارائه راهکارهای ممکن از جمله تحدید حمل ونقل شخصی و تغییر در مشخصات وسایل نقلیه سنگین از نظر تولید صدا، گسترش حمل ونقل عمومی به ویژه توسعه شبکه مترو و ارتقای تکنولوژی تولید و مصرف سوخت مناسب با حداقل آلایندگی
4- بهینه سازی مدیریت پسماندها به ویژه پسماندهای خطرناک، بیمارستانی و نخاله های ساختمانی و اعمال روش های مناسب و جدید برای دفع زباله با کمترین آسیب رسانی به محیط زیست.
برای اجرای طرح مذکور ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با اهداف ذیل تحت نظارت مستقیم مشاور محیط زیستی شهردار تهران و مدیریت وی فعالیت می کند:
- شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محیط زیست شهر تهران - تدوین معیارها و الگوهای پایدار زیست محیطی و ارائه راهکارهای تحقق آنها - یکپارچه سازی و هماهنگی در فعالیت های زیست محیطی شهرداری تهران - نظارت عالیه بر رعایت ضوابط زیست محیطی در طرح ها
- نیاز مدیران ارشد به دریافت مشاوره تخصصی - هماهنگی و همسو سازی فعالیت های درون و برون سازمانی مرتبط با شهر تهران - بررسی آثارمحیط زیستی پروژه ها- تعریف پروژه های مرتبط با محیط زیست شهری.
رئوس وظایف گروه های کاری ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران
اهداف مورد اشاره در بالا ضرورت تشکیل گروه های مختلف با شرح وظایف معین را گوشزد می کند. به این منظور شش گروه زیر با اهداف مشخص تشکیل شده است:
1- گروه آب و فاضلاب: گروه آب و فاضلاب در جهت شناسایی و رفع معضلات محیط زیستی مرتبط با آب و فاضلاب شهر تهران و همچنین ارتقای شاخص های
محیط زیستی منابع آب و شبکه آب و فاضلاب فعالیت دارد. محور فعالیت این گروه با توجه به مشکلات مختلف در زمینه آب و فاضلاب شهر تهران (بالا بودن تراز آب زیرزمینی در برخی از نقاط و پایین بودن در نقاط دیگر، عدم استفاده از آب، نبودن شبکه فاضلاب، عدم ساماندهی مسیل ها و قنوات و مخاطرات مختلف آنها برای شهر) در سه زمینه قنوات، آب های سطحی و منابع آبی شهر است.
2-گروه آلودگی هوا: هدف از تشکیل این گروه مطالعات در زمینه آلودگی هوای شهر تهران با درنظر گرفتن فناوری های نوین پایش آلودگی هوا (از قبیل داده های ماهواره ای غلظت آلاینده ها و آنالیز مکانی توزیع منبع آلاینده) بوده است. محورهای تحقیقاتی این گروه با توجه به طرح جامع کاهش آلودگی هوا، شامل منابع ثابت (تاسیسات صنعتی، پارکینگ های اتوبوس های شهری) و متحرک آلاینده (حمل ونقل عمومی، روش های کنترل نشت آلاینده ها، روش های گسترش فضای سبز، پایش آلودگی هوا و آموزش و اطلاع رسانی جمعی) است.
3- گروه آموزش: این گروه با هدف ارتقای سطح فرهنگ و توانمندی شهروندان در راستای زندگی سالم و ارتقای کیفیت محیط زیست شهری تشکیل شده است. ارائه طرح های آموزشی برای گروه های سنی مختلف، ارتباط با گروه های مردمی و تشکل های غیردولتی، برنامه ریزی و برگزاری کارگاه های آموزشی، همایش ها و سمینارهای مرتبط با موضوعات محیط زیستی و معضلات موجود در شهر تهران از وظایف این گروه است.
4- گروه انرژی: مدیریت مناسب و اجرای طرح های موثر به منظور بهینه سازی توزیع و مصرف انرژی که شهرداری تهران در جایگاه مدیریت شهری دارای اختیاراتی در این حوزه است، دستاوردهای اقتصادی و زیست محیطی عظیم و ارزشمندی را برای کلانشهر تهران به ارمغان خواهد آورد. مطالعات مکانیابی توسعه شبکه سی ان جی در شهر تهران و تدوین برنامه اجرایی و نظارت بر اجرای مقررات مبحث 19 مقررات ملی ساختمان (عایقکاری حرارتی) دو محور اصلی فعالیت گروه است.
5- گروه مدیریت محیط زیست
این گروه با توجه به اهداف ذیل تشکیل شد:
- ایجاد سیستم مدیریت محیط زیست (ایزو 14001) در کل شهرداری تهران اعم از مناطق، سازمان ها و شرکت ها
- نهادینه کردن ملاحظات محیط زیستی در پروژه های عمرانی شهرداری تهران
- شناسایی و بررسی قوانین و مقررات محیط زیستی مرتبط با مدیریت شهر تهران.
6- گروه مواد زائد جامد
این گروه در زمینه مدیریت مواد زائد جامد و تفکیک زباله های تر و خشک و ارائه راهکارهای صحیح در برآورد اهداف توسعه پایدار، انجام مطالعات علمی در جهت برنامه ریزی و مدیریت صحیح زائدات جامد شهر تهران، با هدف بهبود وضعیت موجود و ارتقای کارایی سیستم کنونی مدیریت مواد زائد جامد شهر تهران با همکاری نهادهای موظف در این مجموعه فعالیت می کند.
اکوتوریسم عبارت است از مسافرت مسئولانه و هدفمند در طبیعت، به نحوی که از محیط، حفاظت شود و به رفاه مردم بومی خدشه وارد نیاید. اکوتوریسم هر نوع توریسمی را که با طبیعت مرتبط می شود دربر می گیرد. در اکوتوریسم انگیزه اصلی مسافرت، جذابیت های طبیعی یک منطقه، شامل ویژگی های فیزیکی و فرهنگ بومی است و توریست پس از مشاهده جذابیت ها، بدون اینکه خللی در آنها وارد آورد یا آن ها را تخریب کند، محل را ترک می کند. در واقع توریسم طبیعت گرا نوعی از توریسم است که بر طبیعت اثر مخرب نگذارد، به حفظ انواع جانوران و گیاهان کمک کند و مستقیم و غیر مستقیم به حفظ طبیعت مدد رساند. اکوتوریسم، گردشگری مسئولانه و پایدار است و بدین سبب نیاز به حفاظت منابع ملی، اعم از زنده و بی جان، دارد؛ تسریع توسعه غمخوارانه و مناسب و آنچه به اهداف توسعه عدالت اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی و ثبات، به ویژه برای جوامعی که در مجاورت مناطق حفاظت شده زندگی می کنند، کمک می کند، در مقوله اکوتوریسم قابل تعریف است.
با توسعه ارتباطات بشری در قرون اخیر و افزایش دانش عمومی در سطح جهان، جهانگردی از امری فطری و محدود، به صنعتی غول آسا و فراگیر بدل شده و بر اساس آمار سازمان جهانی جهانگردی (WTO) در حال حاضر دومین صنعت پول ساز جهان است و انتظار میرود که در قرن حاضر به اولین آنها تبدیل شود. به گفته آقای "کبالوس" ( رئیس اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) در اجلاس 1987) صنعت جهانگردی بزرگترین صنعت اجتماعی جهان است. برابر مطالعات انجام گرفته از سوی دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در سال 1990 حدود 440 میلیون جهانگرد و مسافر در نقاط مختلف جهان با صرف هزینهای معادل با 257 میلیارد دلار به سفر پرداختهاند. بر اساس همین تحقیقات در بین گرایشهای مختلف موجود در سفرهای جهانگردی بیشترین سطح رشد به سفرهای زیست محیطی یا "سافاری" اختصاص یافته است.
جهانگردی میتواند به مثابه منبعی از برکات اقتصادی و اجتماعی از قبیل اکتساب ارز خارجی برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه باشد. مطابق آمار سال 1990 کشورهای در حال توسعه جهان از همین مجرا معادل 5/62 میلیارد دلار کسب نمودهاند. اصلاح زیر ساختار کشورهای در حال توسعه مثل شبکههای حمل و نقل شهری و روستایی، ایجاد تسهیلات، خدمات تفریحی و رفاهی و در نتیجه اشتغال وسیع روستایی و ملی از دیگر برکات جهانگردی در کشورهای رو به رشد تلقی میگردند. اما همین برکات و منافع زمانی که جهانگردی را در مفهوم پایدار آن یعنی به صورت جهانگردی پایدار (Sustainable Tourism) نبینیم، به مصائبی بزرگ بدل خواهد شد و همچون سایر داد و ستدهای اقتصادی مبتنی بر استفاده مستقیم و فروش غیر تبدیلی منابع ملی، زیانی عظیم را متوجه حیات و آینده ملل خواهد نمود، هر چند که به ظاهر درآمدهای کلانی را نیز متوجه افراد خاص یا کشورهای خاص نماید.
اگر استفاده از منابع به قیمت نابودی و انقراض آنها باشد، طبیعی است که توسعه، پایدار نخواهد ماند. از طرفی رشد فزاینده جمعیتهای بشری در کره خاکی و نیاز روز افزون آنها، بهرهبرداری از منابع زمینی را ناگزیر میسازد و بدون دست زدن به این منابع جهت استخراج و استحصال، زندگی و پیشرفت و توسعه امکان پذیر نخواهد گردید. لذا گفته میشود بهرهبرداری بهینه، منطقی و معقول از منابع به نحوی که فرصت تجدید آن داده شود تا موجودی حفظ و تضمین گردد و این توسعه پایدار خواهد بود.
همانطوری که در توسعه پایدار(Sustainable development، که توسعهای ممدوح است که ضمن بهترین بهرهبرداری از منافع موجود برای منافع نسل حاضر، این منابع را به صورتی مستمر جهت استفاده نسلهای بعدی نیز حفظ نماید، در مفهوم توریسم پایدار نیز روشی مقبول و ممدوح است که ضمن برطرف ساختن نیازهای تفرجی و تفریحی جهانگردان کنونی جهان این حقیقت را در نظر داشته باشد که مناطق مورد بازدید جهانگردان فعلی متعلق به نسلهای آینده نیز میباشد و بایستی ضمن استفاده صحیح از آن، چنان آن را حفظ نمود که فرزندان ما نیز بتوانند این گوهرهای گرانبها را لمس نمایند. گزارشهای ارایه شده بوسیله ارگانهای مسئول جهانی همچون بانک جهانی، برنامه محیط زیست، سازمان ملل و سازمان جهانی گردشگری نشان میدهد که در حال حاضر این صنعت از مهمترین شاخههای در هم تنیده اقتصاد جهانی بوده و در چرخش مالی جهانی نقش اساسی ایفا مینماید. همین بررسیها نشان میهد که در چهل سال گذشته تعداد بازدید کنندگانی که با هدف گردشگری به مسافرت پرداختهاند، از حدود 25 میلیون نفر به بیش از 450 میلیون نفر افزایش یافته و بر اساس پیش بینیهای انجام شده در سالهای اولیه قرن حاضر این تعداد تا 500 میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
بررسی نقش این صنعت در کشورهای مختلف آسیا و اروپا که در اکثر موارد جاذبه های موجود و آتی آنها فراتر از آنچه که در ایران میتوان بوجود آورد و یا معرفی نمود، نیز نمیباشد خود روشنگر این مطلب میباشد که در صورت وجود نگرش، برنامه و راهکارهای اساسی در راستای تحول شرایط حاکم بر مجموعه عوامل دست اندر کار در ایران و به تبع آن در نواحی متنوع اقلیمی، فرهنگی، قومی و تاریخی آن میتوان جایگاه واقعی خود را در شبکه جهانی این صنعت بازیافته و بدون وارد آوردن تنشهای مخرب بر محیط پیرامونی، منابع مالی کشور را به صورتی مؤثر تنوع بخشید.
از سوی دیگر باید توجه نمود که فرایندهای متنوع گردشگری همراه با اثرات مثبت، چنانچه به صورت یک مجموعه همه جانبه و پویا مورد توجه قرار نگیرد میتواند در میان مدت موجب بروز اثرات منفی در تمام وجوه اجتماعی و فرهنگی و نیز جنبههای متفاوت زیست محیطی گردد.
توسعه پایدار یا Sustainable Development در حقیقت ایجاد تعادل میان توسعه و محیط زیست است.
در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) آمد. این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست، بلکه به یاری آن هم میآید.
پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.
در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.
یکی از مهمترین رویدادهای بینالمللی که در زمینه توسعه پایدار وجود دارد، نشست جهانی توسعه پایدار(WSSD) است. در این نشست توافقهایی در زمینه توسعه پایدار میان شرکتکنندگان انجام شد.
کاهش تعداد افرادی که دسترسی به آب ندارد به نصف تا سال 2015 میلادی، به حداقل رساندن مواد شیمیایی که بر سلامتی انسان و طبیعت اثرات مخرب میگذارند تا سال 2020 میلادی، نصف کردن سرعت کاهش ذخیرههای دریایی و رساندن منابع دریایی به سطحی پایدار تا سال 2015 میلادی، کاهش روند از بین رفتن تنوع طبیعی تا سال 2010 میلادی، افزایش پایداری در استفاده از انرژیهای تجدیدشونده و برنامهریزی برای تدوین برنامهای 10 ساله در مورد توسعه پایدار از اصلیترین توافقات این نشست بود.
هرچند این روزها بسیاری از دولتمردان و فعالان زیست محیطی به دنبال رسیدن به توسعه پایدار هستند، اما برخی فعالان زیست محیطی این گزینه را برای حفظ محیط زیست کافی نمیدانند.
آنها معتقدند در با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بین بردن منابع در جهان واژه "توسعه پایدار" مناسب نیست و باید از لفظ جایگزینی چون "پایداری توسعه" استفاده کرد تا این مفهوم در ذهن تداعی نشود که قرار است منابع جدیدی تولید شود.
هرچند این روزها بسیاری از دولتمردان و فعالان زیست محیطی به دنبال رسیدن به توسعه پایدار هستند، اما برخی فعالان زیست محیطی این گزینه را برای حفظ محیط زیست کافی نمیدانند.
آنها معتقدند در با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بین بردن منابع در جهان واژه "توسعه پایدار" مناسب نیست و باید از لفظ جایگزینی چون "پایداری توسعه" استفاده کرد تا این مفهوم در ذهن تداعی نشود که قرار است منابع جدیدی تولید شود.