جنگلهای حرا گونه ای از درختان مانگرو هستند که به دلیل ویژگی منحصر به فردشان در مناطق خاصی میرویند. اینگونه نادر گیاهی در ایران در برخی مناطق حاشیه خلیج فارس از جمله خلیج نایبندان در بوشهر و حاشیه شمال غربی قشم میروید. درختان مانگرو را دانشمندان گیاه شناس اروپایی به احترام و یاد ابوعلی سینا، فیلسوف و دانشمند ایرانی که در مورد علم گیاه شناسی تحقیقات زیادی دارد Avicienia نام نهادند. سازمان یونسکو جنگل های حرای جزیره قشم را در فهرست ذخایر زیست جهان به ثبت رسانده است. جنگل های حرا محل مناسبی در زمستان برای پرندگان مهاجر است. سالانه بیش از یکصد گونه پرنده آبزی و کنار آبزی در این منطقه دیده میشود. انواع کاکاییها، پرستوهای دریایی، فلامینگوهای سرخ پر، حواصیل های سفید و خاکستری از انواع پرندگان مهاجر هستند که با جمعیتی چند صدتایی و گاه چند هزارتایی به این مکان مهاجرت میکنند. درختان جنگل حرا به نعمت وجود جزر و مدهای دریا رشد یافته و تکثیر میشوند. به این ترتیب که هر 6 ساعت یکبار هنگام جزر که آب دریا پایین میرود ریشههای این درختان از آب بیرون آمده و اکسیژن مورد نیازشان را از هوا میگیرند و دوباره در زمان مد که آب دریا بالا میآید به زیر آب میروند. گاهی در زمان مد، آب دریا چنان بالا می آید که تنها میتوان سرشاخه های درختان حرا را دید. درختان جنگل حرا رشد خود را با آب شور دریا تطبیق دادهاند. درختان این جنگل در اواخر تیر و اواسط مرداد گل میدهند و بعد به میوه ای شبیه بادام تبدیل میشوند. این میوهها پس از مدتی جوانه میزنند و به داخل آب میافتند و در خاکهای ساحلی ریشه دوانده و نمو میکنند. هر درخت حرا خود به منزله خزانه تولید درختان دیگر است. میوه و برگ درختان حرا نیز به عنوان داروی گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد، همچنین ریشه درختان حرا به منزله سدی طبیعی عمل میکند و از فرسایش و ویرانی تاسیسات ساحلی توسط امواج و طوفانهای دریایی محافظت میکنند. متأسفانه توسعه ناپایدار، دامن مانگروها را نیز گرفته و این جنگل های منحصر به فرد هم قربانی پروژه های عمرانی بدون ارزیابی زیست محیطی شده اند.
کشور پهناور ایران دارای محیط زیست غنی و متنوعی است. به دلیل دارا بودن آب و هوای چهار فصل در مناطق مختلف، جاذبه های شگفت انگیزی در آن به وجود آمده به طوری که ایران را با وجود قرار داشتن در بخش خشک و نیمه خشک قاره آسیا، نمایی سبز و با طراوت بخشیده است. برهمین اساس سازمان محیط زیست طبق تعاریف و معیارهای جهانی محیط زیست، ایران را در 4 طبقه کلی توصیف کرده است. این طبقه بندی در سال 1974 میلادی1353 ه . ش به مجلس ارائه شد و مورد تصویب قرار گرفت و ضمناً اختیارات قانونی و اداره کلی مناطق تحت حفاظت به سازمان محیط زیست واگذار شد.
...............................................................................
-پارک های ملی،
-آثار طبیعی ملی،
-منطقه حفاظت شده
پناهاخگاه منطقه حفاظت شده در ایران
در تفکر عام هر جا که کمی آب جمع شده ورفت و آمد به سهولت در آن صورت نپذیرد باتلاق یا مرداب گفته میشود در حالیکه تالاب دارای تعریف علمی بوده و ارزشهای بسیاری دارد. کلمه تالاب از نظر لغوی معادلWetland (زمینهای خیس) بکار برده میشود و از دو کلمه تال و آب تشکیل شده است. کلمه تال در زبان هندی به معنی آبگیر است ولی چگونگی وارد شدنش به زبان فارسی و قرار گرفتن آن در کنار آب به طور دقیق مشخص نیست. در فرهنگ دهخدا کلمه کول یا کولاب معادل تالاب بکار رفته است، یا تال را نوعی نبات پیچیده جنگلی (دار دوست) گفته اند(ثابتی 1355)، ولی تال به معنای رشته نیز میباشد و چون تالاب معمولاً به صورت رشتهرودها و نهرهای بهم پیوسته میباشد، بکارگیری آن همراه با آب میتواند معادلWetland باشد که همان زمین های خیس است. بهرحال برای تالاب تعریفهای مختلفی صورت گرفته است که از بین آنها تعریف بیان شده توسط کنوانسیون رامسر در جهان پذیرفته شده است.
تالابها دارای سیمای بسیار متفاوتی در طبیعت بوده و وجود آب ساکن، خاک هیدرومورف و گیاهان تطابق یافته و یا مقاوم به خاکهای غرقابی، از مهمترین ویژگیهای آنهاست. با این وجود با توجه به شرایط هیدرولوژیکی بسیار متفاوتی که دارند و از سراب حوضهها شروع شده و تا آبهای عمیق ادامه دارند و همچنین با توجه به ابعاد متفاوت، موقعیتهای جغرافیایی مختلف و اثر انسان روی آنها، نمیتوان بطور دقیق آنها را تعریف نمود. بنابراین نخستین سئوالی که مطرح میگردد آنست که: تالاب چیست؟
تعریف تالاب از این رو مشکل است که بیش از آن که به مسائل علمی توجه شود مسائل سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. هنگامی که در یک تالاب بزرگ، بهرهبرداران مختلفی وجود دارند که به آن، از منظر اقتصادی مینگرند و زمانی که جوامع بشری متوجه ارزشهای والای تالابها شدند سعی در تعیین محدوده آن و مناطق اثرگذار روی آن (حوضه آبخیز) نمودند و آن را وارد قوانین و مقررات کشوری کردند تا از نابودی آن جلوگیری شود.
در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم میلادی هنگامی که زهکشی تالابها و تبدیل آنها به کاربریهای دیگر امری عادی بود تعریف تالاب اهمیت چندانی نداشت چون برای آن ارزشی قائل نبودند ولی از دهه 1970 به بعد که اهمیت تالابها در سطح جهان مطرح شد، نیاز به داشتن تعریف دقیق از تالابها نیز احساس گردید تا بتوان مشخص نمود که چه مناطقی را میتوان تالاب نامید. این نتیجه بدست آمد که تعریف تالاب بسیار با اهمیت تر از تعریف هر اکوسیستم دیگری میباشد و سیاست دولتها در برخورد با مسئله مدیریت تالابها، بستگی به این تعاریف خواهد داشت.
یک باتلاق شور ساحلی(مانند تالاب شادگان در خوزستان) با پدیده های ظاهری ناشی از جذر و مد آب و یا یک دریاچه کم عمق با پوشش گیاهی ویژه در اطراف آن(مانند دریاچه پریشان) تصاویر مشخصی از تالابها را ارائه میدهند و در تشخیص انها اشتباهی صورت نخواهد گرفت، درحالیکه در موارد دیگر اشکال تالاب براحتی قابل تفکیک و تمیز نیستند، مثل چمنزارهای مرطوب یا پیت لندها (تالاب گندمان در چهارمحال و بختیاری).
تمامی این تالابها در بعضی ویژگیها مشترک میباشند. تمامی آنها دارای آب کم عمق بوده و یا خاک اشباع از آب دارند، در تمامی آنها مواد آلی گیاهی تجمع یافته و به آهستگی تجزیه میشوند و همگی دارای گونههای مختلف گیاهی و جانوری بوده که با شرایط غرقابی تطابق دارند. از این رو برای تعریف تالابها میتوان گفت که تالابها اغلب دارای سه ویژگی زیر میباشند:
- دارای آب در سطح و یا در منطقه ریشه دوانی هستند.
- دارای خاک ویژه و متفاوت از خاک مناطق اطراف میباشند(خاکهای هیدرومورف)
- دارای گیاهان آبدوست (هیدروفیت) بوده که خود را با شرایط غرقابی تطبیق دادهاند و برعکس، در آنها گیاهان حساس به غرقاب شدن دیده نمیشود.
با وجود این، نمیتوان تنها با ترکیب سه عامل بالا، نسبت به تعریف تالابها اقدام نمود زیرا ویژگیهای دیگری نیز وجود دارند که عبارتند از:
- هر چند آب در تالابها حداقل در بخشی از سال وجود دارد ولی عمق و مدت آن از تالابی به تالاب دیگر و از سالی به سال دیگر بسیار متفاوت است. بعضی از تالابها(مانند تالاب انزلی) همواره دارای آب بوده درحالیکه در بعضی دیگر(مانند کفههای نمکی در مناطق بیابانی و یا تالابهای هامون در سیستان) تنها مدت کوتاهی در سطح و یا حتی در زیر سطح آبگیری میشود. همچنین با توجه به تغییرات سطح آب از فصلی به فصل دیگر و از سالی به سال دیگر، تعیین محدوده تالابها نمیتواند تنها بر اساس آب موجود در آن تعیین شود.
- تالابها اغلب حد فاصل بین آبهای عمیق و سراب حوضهها میباشند و در نتیجه برخوردار از هر دو سیستم هستند. این موقعیت اکوتونی باعث شده تا بعضی از دانشمندان برای آن هویت جداگانهای قائل نباشند و آن را جزو یکی از سیستمهای خشکی و یا آبهای عمیق بدانند هر چند بسیاری از دانشمندان ویژگیهایی را برای تالابها بیان میکنند که نه در سیستم خشکی و نه در سیستم آبهای عمیق نمیتوان سراغ داشت.
از لحاظ تغذیه آب، تالابها به چهار دسته تقسیم می شوند. چنانکه در شکل(2) نشان داده شده تالاب ها از نظر منبع تغذیه آب به صورت زیر طبقه بندی می شوند:
1- تالاب عمدتا تحت تاثیر آبهای سطحی است.
2- تالاب عمدتا تحت تاثیر آب زیرزمینی است.
3- تالاب تحت تاثیر جزر و مد است.
4- تالابهای جنگلی مناطق بارانی
- گونههای موجود در تالاب شامل گیاهان، جانوران، میکروبها و طیف و دامنهای از موجودات تطابق یافته با شرایط مرطوب یا خشک بطور اختیاری(faculative)، تا آنهایی که تنها در شرایط مرطوب بطور اجباری (obligate) زندگی میکنند را دارا میباشند و در نتیجه استفاده از آنها به عنوان شاخصهای تالاب (Wetland indicators) مشکل است.
بطورکلی در یک سایت تالابی نسبتا“ دست نخورده، می توان گیاهان را مهم ترین عامل برای تشخیص مرز تالاب به حساب آورد. اگر این گیاهان از نوع گیاهان پرستار تالابی باشند احتمال این که منطقه تالابی باشد بسیار است.
گیاهان پرستار نقش تغذیه کننده و پناهگاه جانوران تالاب را بازی میکنند و بطور کلی در سه حالت زیر دیده می شوند:
- گیاهان آبزی مانند نی ، لویی ، جگن و بوته برنج
- گیاهان کنار آبزی مانند حرا و چندل
- گیاهان سطح آب مانند لاله تالابی
اگر بیش از 50 درصد گیاهان منطقه ای از نوع گیاهان پرستار تالابی طبیعی و یا کاشته شده باشند ، آنگاه آن منطقه با معیارهای تالاب مطابقت دارد.
- تالابها دارای اندازههای مختلف بوده که از یک سطح مرطوب و چمنزار مرتعی چند هکتاری و یا دریاچههای کم عمق حدود یک هکتار شروع و به چند صد هزار هکتار میرسد. هر چند این طیف وسیع مساحت منحصر به تالابها نیست ولی مسئله مقیاس همواره برای بحث حفاظت از آنها مطرح میباشد و وارد جنبههای حقوقی میگردد. تالابها میتوانند در اندازه بزرگ، به تدریج نابود شوند و یا در اندازه کوچک در یک زمان کوتاه نابود گردند. اما آیا باید تخریب را بهطور تجمعی و در طول زمان (Cumulative loss) در نظر گرفت و یا حساس به تخریبهای آنی ولی در مقیاس کوچک بود؟
- موقعیت تالابها میتواند خیلی گسترده باشد بهطوری که از تالابهای داخلی(inland wetlands) تا تالابهای ساحلی(coastal wetlands) و مناطق شهری و غیرشهری پراکنده میباشند. با وجود آنکه اکوسیستمهای زیادی مانند جنگلها و یا دریاچهها چنین ساختار و عملکردی دارند، ولی تفاوت اساسی بین انواع تالابها مانند باتلاقهای شور ساحلی، چالههای ماندابی داخلی و مناطق پوشیده از جنگل وجود دارد. در مناطق غیرشهری، تالابها در ارتباط با اراضی کشاورزی، مرتعی و جنگلی بوده؛ درحالیکه در مناطق شهری، تالابها در معرض اثرات شدید فاضلابهای ورودی به آنها و تغییرات هیدرولوژیکی میباشند.
- وضعیت تالاب(Wetland condition) یا درجهای که تالاب تحت تأثیر عوامل انسانی قرار دارد از یک منطقه به منطقهای دیگر و از یک تالاب به تالابی دیگر متفاوت است. بسیاری از تالابها میتوانند به آسانی زهکشی شده و توسط دخالت انسان به اراضی خشک تبدیل گردند. همچنین تغییر وضعیت هیدرولوژیکی و افزایش رواناب در سراب حوضههای آبخیز ناشی از تخریب پوشش گیاهی و خاک و یا آبیاری زیاد میتواند باعث توسعه تالابها در مناطقی گردد که پیش از آن جزو اراضی خشک محسوب میشدند. آبیاری بیش از اندازه در دشت مغان در شمال استان اردبیل و تغییر وضعیت هیدرولوژی (altered hydrology) نمونه بارزی از این موضوع است.
در این زمینه تعیین محدوده و حریم تالابها نقش مهمی دارد. حریم اکولوژیکی تالاب مطابق شکل(3) شامل مرز تالاب باضافه زیستگاههای بلافصل حاشیه ای و مرتبط با آن می باشد. برای تعیین حریم اکولوژیکی تالاب علاوه بر مطالعات پوشش گیاهی و خاک که در تعیین مرز تالاب کاربرد دارد ، بررسی زیستگاهها و قلمرو حیوانات نیز صورت میگیرد.
شکل(3): حریم اکولوژیکی تالاب شامل مرز و زیستگاههای بلافصل تالاب می گردد.
از آنجا که تالابها میتوانند به سادگی تغییر یابند اغلب مشکل خواهد بود بتوان آنها را پس از تخریب و تغییر شکل شناسایی نمود. در این مورد برای نمونه میتوان تالابهایی را نام برد که سالهاست زیر کشت قرار دارند (تالابهای دشت مغان در اردبیل و جلگه رودخانه های دز و کرخه و کارون در خوزستان نمونهای از اینگونه تالابهای دگرگون شده در سالهای اخیر هستند).
بر اساس تعریف R.L.Smith ، «تالابها نیمه راه جهانی بین اکوسیستمهای خشکی و آبی بوده و نمایشگاهی از ویژگیهای هر یک از آنها میباشند». به عبارتی دیگر، تالابها بخشی از مسیر ممتد بین سراب حوضهها و آبهای عمیق را تشکیل میدهند.
مشاهده میشود که در بسیاری از تعاریف، حد بالا و پایین تالابها بطور کلی مشخص میباشد. مشکل اصلی در تعریف محدوده خود تالاب بروز میکند که دارای شرایط مرطوب تر و یا خشک تر میباشند. به عبارتی دیگر از محدوده مرطوب تا کجا باید بالاتر رفت که دیگر آنرا محیط تالابی ندانیم و از سوی دیگر در محیطهای دریایی و دریاچههای بزرگ، چقدر میتوان جلو رفت تا بگوییم که محیط تالابی را ترک نمودهایم. آیا یک توده شناور گیاهی میتواند محدوده تالاب را تعیین کند؟
احتمال سیلگیری و غرقاب شدن، متغیری است که باعث تعاریف ضد و نقیضی از تالابها شده است. در بعضی از طبقهبندیها، جنگلهای پهن برگ دشتی را که بطور فصلی غرقاب میشوند جزو تالابها میدانند درحالیکه در سایر طبقهبندیها، این نوع جنگلها از فهرست تالابها حذف شدهاند چون سطح آنها در مدت زیادی از سال، خشک میباشد. با این وجود لازم است تعریف مشخصی از تالاب صورت گیرد تا بتواند نیازهای دانشمندان، برنامهریزان و مدیران را برطرف نماید.
دانشمندان علم تالاب مایل هستند تعریف قابل انعطاف و دقیقی را داشته باشند که طبقهبندی و نحوه دخالت و تحقیقات را امکانپذیر نماید. از سوی دیگر، مدیران و برنامهریزان تالابها، که با مسائل حقوقی و تدوین مقررات روبرو میباشند تا از نابودی و تغییر آنها جلوگیری نمایند، نیاز به تعاریف روشن با محدودههای دقیق قانونی دارند. با توجه به نیازهای متفاوت این دو گروه، تعاریف مختلفی نیز برای تالاب ارائه شده است.
در زیر، انواع تعاریف ارائه شده در مورد تالابها بیان میگردند:
- تعریف تالاب در بخشنامه شماره 39 (circular 39) آمریکا
یکی از تعاریف قدیمی واژه تالاب که هنوز نیز توسط هر دو گروه دانشمندان و مدیران مورد استفاده قرار دارد تعریف ارائه شده توسط سازمان شیلات و حیات وحش آمریکا(Fish and wildlife service، 1956) میباشد که به نام بخشنامه شماره 39 معروف شده است:
«واژه تالاب به مناطق پستی اطلاق میشود که توسط آب کم عمق دائمی و یا موقتی پوشیده شده و شامل (marshes)، (swamps)، (bogs)، (wet meadows)، (potholes)، (sloughs)، (river- Overflow lands) میباشند.
دریاچههای کمعمق(shallow lakes) و آبگیرها(ponds) که معمولاً مملو از گیاهان میباشند سیمای واضحی از تالابها بوده و در تعریف گنجانده شدهاند ولی این تعریف آبهای دایمی رودخانهها، مخازن سدها و دریاچههای عمیق را در بر نمیگیرد. همچنین مناطقی که بسیار موقتی از آب پوشانده شدهاند و اثر بسیار کم و یا بدون اثر بر توسعه گیاهان در رابطه با رطوبت خاک هستند جزو تالابها محسوب نشدهاند.»
بخشنامه شماره 39 اولاً تالابها را مناطقی میداند که از نظر زیستگاههای پرندگان آبی(waterfowl habitats) بسیار مهم میباشند و ثانیاً 20 نوع تالابی را که در آن زمان برای طبقهبندی تالابها بکار رفته در بر میگیرد. بنابراین، تعریف فوق تنها بخشی از نیازهای دانشمندان و مدیران را تأمین مینماید.
- تعریف سازمان شیلات و حیات وحش آمریکا در سال 1979
پس از چند سال استفاده از تعریف بخشنامه 39 و بازنگریهای لازم در آن، سازمان شیلات و حیات وحش آمریکا در سال 1979 در گزارش مربوط به طبقهبندی تالابها و زیستگاههای آبهای عمیق در آمریکا، تعریف زیر را برای تالاب ارائه نمود:
«تالابها اراضی بینابینی (lands transitional) بین سیستمهای خشکی و آبی بوده که در آنها سفره آب معمولاً روی سطح زمین و یا نزدیک به آن بوده و یا اراضی پوشیده از آب کم عمقی میباشند. تالابها میبایست یک یا چند مشخصه از مشخصههای سه گانه زیر را دارا باشند:
- ، زمین باید شرایط زیست را حداقل بطور فصلی برای گیاهان عمدتاً آبدوست(hydrophytes)، فراهم نماید.
- کف تالاب بطور عمده از خاکهای غرقابی و بدون زهکشی پوشیده شده باشد.
- کف تالاب پوشیده از آب کم عمق در پارهای مواقع در فصل رویش گیاهی در هر سال میباشد.
تعریف ارائه شده اگر چه طیف وسیعی از نیازهای دانشمندان را تأمین میکند ولی از نظر مدیریتی و حقوقی، دارای مشکلاتی میباشد.
- تعریف کاناداییها از تالاب:
در کانادا مناطق وسیعی از توربزارها و مناطق ماندابی وجود دارد و نیاز اساسی به تعریف تالاب وجود داشته است. Zoltai در 1979 با همکاری کارشناسان مختلف، تالاب را به صورت زیر تعریف نمود:
«تالابها اراضی هستند که بطور عمدهای دارای خاکهای مرطوب و سطح سفره آب در نزدیکی و یا بالاتر از سطح زمین بوده و یا زمین به مدت کافی مرطوب بوده تا شرایط لازم برای بوجود آمدن وضعیت آبی (aquatic) که شامل خاکهای هیدریک، پوششگیاهی هیدروفیت و انواع مختلف فعالیتهای بیولوژیکی میباشد را فراهم نماید.»
- تعریف کنوانسیون رامسر:
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) در کنوانسیون بینالمللی تالابها که به کنوانسیون رامسر معروف است و اولین اجلاس آن در سال 1971 در رامسر تشکیل شد تعریف زیر را برای تالاب ارائه نموده است:
تالاب به مناطق مردابی، آب مانده اراضی سیاه خیس باتلاقی، برکه ها، که مصنوعی یا طبیعی، بطور دائم یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، با مزه آب شیرین، شور و لب شور بوده و هم چنین مناطق ساحلی دریاها که هنگام جذر، ارتفاع آب بیشتر از 6 متر نباشد، تالاب گفته می شود.
تالاب ها بهترین و مهم ترین مخازن ژن گیاهی و جانوری روی زمین می باشند که تعاریف مختلفی برای آنها بکار رفته است. دوگان (1994) عقیده دارد که امروزه نزدیک به 50 تعریف از تالاب وجود دارد که این تعاریف را به دو دسته تعاریف گسترده و باز و تعاریف محدود و بسته می توان گروهبندی کرد. تعریفی که در سال 1349 در کنوانسیون رامسر مورد قبول قرار گرفت و کاربرد آن بخاطر مؤثر بودن تعریف، مورد قبول همه کشورها و سازمانهای مرتبط با تالابها است و در زمره تعاریف باز قرار دارد و به این صورت تعریف شده است :
" Wetlands are area of marsh , fen, peatland or water , whether natural or artificial , permanent or temporary , with water that is static or flowing , fresh , brackish or salt , including areas of marine water the depth of which at low tide does not exceed six meters. “
" مناطق مردابی، آبگیرها، توربزارها، آبهایی که به صورت طبیعی، مصنوعی، دائم یا موقت با آب ساکن یا جاری، شیرین، لب شور یا شور، همچنین آن دسته از آبهای دریایی که عمق آب از 6 متر تجاوز نکند را تالاب می گویند. "
این تعریف کفههای صخرهای، بسترهای علفی دریایی در مناطق ساحلی، کفههای گلی، مانگروها، مصبها، رودخانهها، آبهای شیرین، باتلاقهای جنگلی و مشجر، دریاچهها، مردابها و دریاچههای شور را در برمیگیرد.
مفاهیم زیر در سومین همایش کشورهای عضو کنوانسیون رامسر در رژینای کانادا در سال 1987 از تعریف فوق استخراج و مورد پذیرش قرار گرفته است:
- استفاده خردمندانه از تالابها عبارت است از بهرهبرداری پایدار از آنها برای نوع بشر به شیوهای که خصوصیات طبیعی اکوسیستم برای همیشه حفظ و تضمین گردد.
- بهرهبرداری پایدار از تالابها عبارت است از استفاده انسان به گونهای که حداکثر فواید مستمر برای نسل حاضر بدون کاهش پتانسیل منابع برای برآورد نیازهای مادی و معنوی نسل آتی تأمین گردد.
- خصوصیات طبیعی اکوسیستم عبارت است از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی اجزاء تشکیلدهنده اکوسیستم نظیر خاک، آب، گیاهان، جانوران، عناصر غذایی و روابط متقابل بین آنها.
کاربری تالابها و اراضی پیرامون آنها بسیار متفاوت است تفرج و توریسم در 41 درصد، صید و شکار در 40 درصد از مناطق ثبت شده رامسر از جمله رایجترین کاربریها هستند. در اراضی پیرامونی، تالابها عمدتاً برای کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد و در 56 درصد از سایتها کشاورزی یک فعالیت عمده محسوب میشود.
در کشورهای جنوب بیشتر کاربریها بر حفاظت تفوق دارند، درحالیکه در کشورهای شمال حفاظت نسبت به بقیه کاربریها برتری نشان میدهد و در هر یک از کشورها نوعی از کاربریها غالب است.
در سایتهای رامسر در آفریقا، استفاده از فرآوردههای طبیعی از جمله پنج کاربری مهم، در اروپای شرقی جنگلداری و در امریکای لاتین اسکان به عنوان عمدهترین کاربریها گزارش شدهاند.
پیامدهای کاربریها بسیار متفاوت بوده ولی اغلب منجر به تغییر ویژگیهای اکولوژیکی تالابها میگردند. پیامدهای کشاورزی و آلودگی از مهمترین و ملموسترین عوامل تغییر دهنده تالابها محسوب میشوند.
لیست تالاب های موجود
حله
آجی گل
آلماگل
گمیشان
گاوخونی
شادگان
پریشان
دلتای رود گز و حرا
دلتای رود شور ، شیرین و میناب
هامون پوزک
هامون صابری
بختگان
چغاخور
تالاب بین المللی جزیره شیدور
امیرکلایه
فریدونکنار
آلاگل
تنگه خوران
کولاب بندر کیاشهر و دهانه سفیدرود
میانکاله
تالاب انزلی
یادگارلو
خلیج گواتر و هور باهو
تالاب دوران
گرده قیت و میمند
دورگه سنگی
گپی باباعلی
حسنلو
قوریگل
سلدوز
کانی برازان
دریاچه ارومیه
کلیه مشخصات و ویژگی تالاب ها،موقعیت قرار گرفتن به زودی در همین وب ................
لیست تالاب های موجود
حله
آجی گل
آلماگل
گمیشان
گاوخونی
شادگان
پریشان
دلتای رود گز و حرا
دلتای رود شور ، شیرین و میناب
هامون پوزک
هامون صابری
بختگان
چغاخور
تالاب بین المللی جزیره شیدور
امیرکلایه
فریدونکنار
آلاگل
تنگه خوران
کولاب بندر کیاشهر و دهانه سفیدرود
میانکاله
تالاب انزلی
یادگارلو
خلیج گواتر و هور باهو
تالاب دوران
گرده قیت و میمند
دورگه سنگی
گپی باباعلی
حسنلو
قوریگل
سلدوز
کانی برازان
دریاچه ارومیه
کلیه مشخصات و ویژگی تالاب ها،موقعیت قرار گرفتن به زودی در همین وب ................
بانک اطلاعات تالابهای کشور به منظور ایجاد مرجع جامعی برای مدیران، متخصصان، محققان و علاقهمندان به حوزه تالابها و با هدف «ساماندهی بهینه دادهها و اطلاعات گردآوری شده تالابها»، «تغییر، اصلاح و بهروزرسانی دادهها و اطلاعات تالابها به منظور کمک به تصمیمسازی» و «امکان توسعه پایگاه و پیادهسازی برنامه کاربردی GIS در مراحل توسعه نرمافزار در آینده» راهاندازی شد. این بانک اطلاعاتی با جمعآوری دادههای جامع و اطلاعات بهروز در خصوص تالابهای کشور، میتواند در برنامهریزیها و تصمیمگیریها و آگاهیرسانی مورد استفاده قرار گیرد. این بانک با بررسی بانک اطلاعاتی Medwet که دربرگیرنده اطلاعات تالابهای حوزه مدیترانه است و با همکاری مشاوران بینالمللی و کارشناسان و متخصصان ملی ذیربط (از طریق برگزاری کارگاه آموزشی و نشستهای مشورتی) و پس از تدوین چارچوب مفهومی اولیه ویژهسازی شده برای تالابهای ایران راه اندازی شد. بانک اطلاعات تالابهای کشور به ساماندهی و پردازش اطلاعات تالابها در دو سطح حوضه آبخیر و سطح تالاب پرداخته است. این بانک همچنین در برگیرنده حوزههای مطالعاتی مختلف و منابع و مراجع مختلفی در زمینه مدیریت جامع تالابها است.
ر سطح حوضه آبخیز «حوضههای اصلی ششگانه کشور» و «حوضههای فرعی» ارائه شدهاند. در «حوزههای فرعی» اطلاعاتی همچون «شناسنامه تالاب»، «موقعیت تالاب»، «اطلاعات جمعیتی» و «اطلاعات فیزیوگرافیک شامل: اقلیم، هیدرولوژی و زمینشناسی» ارائه میشود. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در زمینههای مختلف شامل پرندگان، خاک، آب و تیپولوژی نیز در بخش کارهای مطالعاتی ارائه میشود. همچنین منابع و مراجع قابل استفاده در مدیریت جامع تالاب شامل کتاب، نقشه، تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی نیز در این بانک اطلاعات گردآوری میشود. نرمافزار این بانک اطلاعاتی بر اساس دادههای ورودی گزارشهای تحلیلی ارائه میدهد. همچنین سطوح دسترسی متفاوتی برای نمایش و ورود اطلاعات پیشبینی شده است.
لیست تالاب های موجود
مند
حله
آجی گل
آلماگل
گمیشان
گاوخونی
شادگان
پریشان
دلتای رود گز و حرا
دلتای رود شور ، شیرین و میناب
هامون پوزک
هامون صابری
بختگان
چغاخور
تالاب بین المللی جزیره شیدور
امیرکلایه
فریدونکنار
آلاگل
تنگه خوران
کولاب بندر کیاشهر و دهانه سفیدرود
میانکاله
تالاب انزلی
یادگارلو
خلیج گواتر و هور باهو
تالاب دوران
گرده قیت و میمند
دورگه سنگی
گپی باباعلی
حسنلو
قوریگل
سلدوز
کانی برازان
دریاچه ارومیه
فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسائل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله های تر در خانه ها (مبداء) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حائزاهمیت است.
تاریخچه استفاده از کمپوست به قدمت پیدایش بشر روی کره زمین می رسد. همزمان با ظهور کشاورزی مکانیزه و تقاضا برای درخواست تولید محصول بیشتر و افزایش میزان ضایعات کشاورزی سبب شد تا محققین راه حل منطقی تبدیل این مواد به کمپوست را ارائه کنند.
نظرات شما باعث ذلگمری ماست
ادامه این بحث مقاله در ادامه مقاله
فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسائل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله های تر در خانه ها (مبداء) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حائزاهمیت است.
تاریخچه استفاده از کمپوست به قدمت پیدایش بشر روی کره زمین می رسد. همزمان با ظهور کشاورزی مکانیزه و تقاضا برای درخواست تولید محصول بیشتر و افزایش میزان ضایعات کشاورزی سبب شد تا محققین راه حل منطقی تبدیل این مواد به کمپوست را ارائه کنند
فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسائل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله های تر در خانه ها (مبداء) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حائزاهمیت است.
تاریخچه استفاده از کمپوست به قدمت پیدایش بشر روی کره زمین می رسد. همزمان با ظهور کشاورزی مکانیزه و تقاضا برای درخواست تولید محصول بیشتر و افزایش میزان ضایعات کشاورزی سبب شد تا محققین راه حل منطقی تبدیل این مواد به کمپوست را ارائه کنند.
کمپوست ثروت پنهان
فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسائل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله های تر در خانه ها (مبداء) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حائزاهمیت است.
تاریخچه استفاده از کمپوست به قدمت پیدایش بشر روی کره زمین می رسد. همزمان با ظهور کشاورزی مکانیزه و تقاضا برای درخواست تولید محصول بیشتر و افزایش میزان ضایعات کشاورزی سبب شد تا محققین راه حل منطقی تبدیل این مواد به کمپوست را ارائه کنند.
امروزه وسیع ترین عملیات تهیه کمپوستمرحله بهره برداری رسیده است و در آمریکا نیز اولین کارخانه کمپوست در سال ۱۹۸۶ به ظرفیت ۲۰ تن در روز تأسیس شده است.
در ایران استفاده از مواد زاید گیاهی و حیوانی از روزگاران گذشته برای کشاورزان و روستاها بسیار معمول بوده است. فضولات روستائی که در اصل مواد متشکله از مدفوع حیوانی و مواد زاید گیاهی است، همراه با آب و خاک و هوا، ۴ اصل اساسی کشاورزی را در روستاهای ایران تشکیل می دهند.
کمپوست یک روند تدریجی در طبیعت است که به وسیله آن مواد آلی با حضور هوا توسط میکروارگانیسم ها و قارچ ها تجزیه می شوند و حاصل آن کود باارزشی است که می تواند در جاهای مختلف و حتی در باغچه های خانگی مورد استفاده قرار گیرد تا جائی که به کمپوست خانگی به عنوان ”ثروتی که دیده نمی شود“ اشاره شده است.
فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسائل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله های تر در خانه ها (مبداء) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حائزاهمیت است.
این طرح در بسیاری از کشورهای اروپای شمالی، دانمارک، اتریش، فنلاند، انگلستان، نروژ و نیوزلند به صورت جدی دنبال می شود و به طور عادی از ضایعات سبز باغچه ها، سبزیجات و میوه ها استفاده می شود.
این کمپوست با دارا بودن فواید و باصرفه در بازاریابی پسماندهای گیاهی و مواد زاید جامد بوده و با تبدیل مواد آلی موجود در پسماندها به کود آلی علاوه بر حذف مواد زاید موادغذائی موجود در آن بازیافت شده و با توجه به اهمیت تغییرات میکروبی در طی فرآیند بایستی عوامل مؤثر بر آنها شناخته شده و بسته به شرایط اقلیمی هر منطقه تعدیل شود.
در استان خوزستان با اجراء طرح توسعه نیشکر و همزمان با فعالیت کارخانجات شکر، مقادیر زیادی از ملاس، فیلتر کیک و باگاس تولیدی کارخانه ها به همراه برگ و سرشاخه نیشکر می تواند در نتیجه فعالیت های میکروبی به راحتی به کمپوست تبدیل شود و به عنوان کود آلی زیست محیطی با بهره وری بسیار مطلوب مورد استفاده قرار گیرد.
به کارگیری کمپوست در اراضی بایر این استان که صدها سال به صورت لم یزرع بوده و در نتیجه دارای میزان موادآلی ناچیز می باشد، سبب بهبود کیفیت خاک جهت فعالیت های زراعی می گردد. به دلیل وجود موادمغذی در کمپوست و سهولت استفاده از آنها در مواقع ضروری سبب می شود که به موازات نیاز به عناصر خاص، کمپوست، آن عناصر را در اختیار گیاه قرار دهد، به علاوه کمپوست به صورت لایه محافظ عمل کرده و از تخریب خاک به وسیله باد و باران جلوگیری می کند.
ماده آلی تولیدی به دلیل داشتن بافت سبک املاح و ترکیبات ضروری مورد نیاز گیاهان مختلف، ضمن اینکه فیزیک خاک را اصلاح کرده و مناسب رشد و گسترش ریشه گیاه می کند، باعث جذب رطوبت و ایجاد شرایط بهتر اطراف ریشه می شود.
جوانه زنی را بهتر و شرایط رشد را مهیا می کند. عناصر شاخص کود آلی بیولوژیک تولید شده از باگاس نیشکر عبارتند از: آهن، منگنز، روی، مس، ازت، فسفر، پتاس، کربن آلی، موادآلی و سایر عناصر مفید و مورد نیاز رشد انواع گیاهان می باشد.
- با استفاده از کمپوست، خاصیت فیزیکی ترد و منافذ عبوری هوای بسیار در خاک ایجاد می شود و سبب می گردد که اکسیژن به راحتی توسط ریشه گیاه جذب شده و نفوذپذیری خاک افزایش می یابد.
- کمپوست دارای قابلیت نگهداری آب زیاد بوده و با ممانعت کردن از شرایط خشک، نیاز آبی گیاه را کاهش داده و خاک اطراف ریشه گیاه را همواره مرطوب نگاه می دارد.
- استفاده از کمپوست میزان مواد آلی خاک را افزایش داده و تبادلات اکسیژن، آب و موادمغذی مورد استفاده ریشه گیاه را ارتقاء می بخشد. همچنین تبادلات کاتیون های خاک را افزایش داده و میزان ظرفیت تبادل کانیونی خاک را بهبود می بخشد که در نهایت در اختیار ریشه گیاهان قرار می دهد و افزایش عناصر ”ماکرو“ و ”میکرو“ درون خاک را باعث می گردد.
در شرایط عادی در یک فصل زراعی در استان خوزستان مقدار ۳۵۰ کیلوگرم در هکتار کود اوره در سه مرحله و دی آمونیوم فسفات به میزان ۴۰۰ کیلوگرم در هکتار به خاک مزارع نیشکر داده می شود که در صورت استفاده از کمپوست، مصرف این گونه کودهای شیمیائی فوق العاده کاهش یافته و به حداقل میزان خود می رسد، ضمناً عناصر اصلی چون ازت، فسفر و پتانسیم حاصل از کمپوست به راحتی جذب گیاه می شود.
از نظر هزینه، تولید کمپوست از تفاله نیشکر باگاس کاملاً مقرون به صرفه بوده و دارای ارزش افزوده بسیار بالائی است. چنانچه استفاده از آن در اراضی نیشکرخیز استان خوزستان سبب افزایش قابل توجهی در تولید محصول نیشکر در هکتار می شود.
● کمپوست چندمنظوره باگاس نیشکر
کمپوست تهیه شده از باگاس نیشکر غنی شده با موادغذائی لازم برای رشد گیاه و با استفاده از قارچ ها، آکتینومیست ها و باکتری ها سلولزخوار، ماده ای مناسب برای بستر گیاه بوده و حاوی اغلب عناصر غذائی ماکرو میکروالمنت های مورد نیاز گیاه می باشد.
این گونه نه تنها موادغذائی مورد نیاز گیاه را در طول رشد تأمین می کند، بلکه حاوی میکروارگانیسم های مفیدی است که مانع از رشد و تکثیر خیلی از قارچ های بیماریزای گیاهی می گردد. قارچ های مورد استفاده به عنوان Bioactivitor در تهیه این کمپوست، حل کننده فسفر بوده و همچنین قدرت تجزیه دیواره سلولی قارچ های سلولاز و کیتیناز Chitinase دارا هستند و حتی اسپورهای قارچ ها را از طریق پارازیته کردن از بین برده و با تولید مواد Fungi Static مانع از رشد و تکثیر این قارچ ها می گردند و در مدت کوتاهی کمپوستی با کیفیت عالی برای انواع زراعت ها تهیه می کنند.
نسبت کربن به میکروالمان های مورد نیاز گیاه در این کمپوست به شکل ایده آلی تنظیم شده است تا در موقع مصرف باکتری های تجزیه کننده نه تنها رقابتی با ریشه گیاه نداشته باشند، بلکه مقدار زیادی عناصر غذائی را به فرم قابل دسترس در اختیار گیاه قرار دهد.
کود آلی تهیه شده به علت اینکه مراحل تهیه کمپوست را در شرایط کنترل شده سپری کرده است، فاقد بو، هر نوع عامل بیماری زا، بذر علف های هرز و مواد سمی برای رشد گیاه می باشد. همچنین به دلیل غنی بودن این کمپوست از میکروارگانیسم های هتروتروف مفید با این روش نیز مانع از رشد انواع بیماری های گیاهی شده و به دلیل میکروارگانیسم های مفید حتی قادر است. عناصر غذائی موجود در خاک را نیز برای رشد گیاه قابل جذب تر کند. در صورتی که به همراه کمپوست مورد مصرف مقداری گوگرد نیز در چال کودهای درختان استفاده شود، می تواند اثرات مضر PH بالا و کربنات کلسیم فراوان موجود در خاک را خنثی کرده و زمینه سرسبزی گیاه را فراهم کند.
در واقع با دادن این کمپوست به انواع درختان، مزارع، باغ ها و گلدان ها، آنها را از خیلی از عناصر غذائی مورد نیاز گیاه برخوردار کرده و مصرف کودهای شیمیائی را به حداقل ممکن کاهش خواهد داد. با استفاده از این کمپوست، سلامت و شادابی و تغذیه گیاه تضمین می گردد
انگلستان:
پیشرفت تکنولوژی و افزایش جمعیت، بازیافت صنعتی زبالهها را به یکی از مهمترین چالشهای زیستی در انگلستان تبدیل کرده است. آمارها نشان میدهند 60 درصد زبالههای خانگی انگلیس قابل بازیافت است، در حالی که تنها 7/17 درصد آن بازیافت میشود
آمریکا:
در آمریکا تلاشها برای کاهش زبالههای خانگی و تجاری تحت نظر آژانس محافظت از محیط زیست آمریکا انجام میشود. امروزه آمریکا 28 درصد زبالههای خود را بازیافت میکند که این میزان در 15 سال گذشته تقریباً 2 برابر شده است. بازیافت انواع خاصی از زبالهها در این کشور افزایش بیشتری داشته است. 42 درصد کاغذها، 40درصد بطریهای پلاستیکی، نوشابههای غیرالکلی، 55 درصد قوطیهای آلومینیومی، نوشیدنیها، 57 درصد بسته بندیهای استیل و 52 درصد سایر اشیا هم بازیافت میشوند.
آلمان:
آلمانیها خود را قهرمان حفظ محیط زیست میدانند. جداسازی زبالههای خانگی امری بسیار مهم برای مردم آلمان است. در هر آپارتمان معمولاً 5 سطل برای 5 نوع زباله وجود دارد که با رنگهای جداگانه مشخص شدهاند؛ زرد برای بسته بندیها (کارتونهای قدیمی شیر)، آبی برای کاغذ و مقوای نازک، سطلهای ویژه شیشه در 3 قسمت شیشههای روشن، قهوهای و سبز و یک سطل برای مواد غذایی و گیاهی و سرانجام یک سطل سیاه برای سایر زبالهها که مناسب برای افرادی است که حوصله جداسازی زبالهها را ندارند. آلمانیها ملزم به رساندن زبالههای خاص مانند باتری و مواد شیمیایی به مراکز بازیافت هستند و اگر کسی این کار را نکند، مرتکب جرمی اداری و قابل پیگرد شده که البته در عمل به ندرت در این مورد، پیگرد قانونی رخ میدهد.
ایتالیا:
قوانین زباله در ایتالیا از منطقهای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است. افرادی که تا فاصله 500 متری خانه خود دارای سطل بازیافت باشند و زبالههای خود را جدا نکنند تا 619 یورو جریمه خواهند شد. ساکنان رم معتقدند که معمولاً یافتن سطل زباله در این شهر سخت بوده و در صورت یافتن هم اغلب پر هستند. شورای شهر رم اخیراً خواستار ایجاد سطلهای زباله جدید با رنگهای مختلف برای جداسازی زبالهها شده است.
سوئیس:
سوئیس تجهیزات بازیافت زباله خود را به درستی مورد تمجید قرار میدهد. شیشه و کاغذ نمونهای از زبالههایی هستند که به طور متوسط در سوئیس دور انداخته نمیشوند. در اکثر سوپرمارکتها سطلهای مجزایی برای بطریهایی با شیشه سبز و قهوهای وجود دارد. هر شهر این کشور به طور ماهانه به جمعآوری رایگان زبالههای کاغذی میپردازد که تنها شامل روزنامههای قدیمی نمیشود و اکثر مردم همه اشیای ساخته شده از مقوای نازک یا کاغذ را از پاکت غلات تا قبضهای تلفن قدیمی مورد بازیافت قرار میدهند. آلومینیوم و حلبی به مخازن محلی منتقل شده، بطریها به سوپرمارکتها بازگردانده میشوند و روغنهای قدیمی یا سایر مواد شیمیایی در نقاط ویژهای نگهداری میشود. بطریهای پلاستیکی رایجترین محفظه نوشیدنیها در سوئیس هستند که 80 درصد آنها بازیافت میشوند که بسیار بیشتر از میانگین اروپا با 20 تا 40 درصد است.
دانمارک:
در دانمارک این امر تحت تأثیر فلسفه یکی از سبزترین کشورهای دنیا قرار دارد. هم اکنون چند دهه است سیاست زیست محیطی دانمارک به زباله به عنوان یک منبع مینگرد. در سال 2003 به طور میانگین هر دانمارکی 559 کیلوگرم زباله داشته است که از پلاستیک و کاغذ تا بطری و بطری متفاوت بوده است. حدود 10هزار دانمارکی در تجارت جمعآوری زباله فعالیت میکنند که حدود 1/0 درصد کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهد. تلاش سخت برای دستیابی به دانمارکی سبزتر باعث شده که این کشور به رکوردی جالب دست یابد. آمار دولتی نشان میدهد در سال 2003، 31 درصد زبالههای خانگی بازیافت شده و 62 درصد سوزانده شده است. 6 درصد باقیمانده نیز در زمین دفن شده است. اگرچه میزان کل زبالههای دانمارک به اندازهای نیست تا این کشور به ایجاد مراکز بازیافت زباله بپردازد اما به ویژه زبالههای پلاستیکی، زباله محصولات الکترونیکی، بطریها و فلزات برای بازیافت به خارج از این کشور فرستاده میشوند. دولت همچنین در حال ترغیب صنایع به تولید محصولاتی است که زبالههای کمتری را از خود به جای میگذارند تا میزان تولید زباله کشورش را محدود کند.
تدوین برنامه مدیریت استراتژیک جمعیت های گرگ (Canis lupus) در استان همدان با رویکرد کاهش تعارضات بین انسان و گرگ
نویسندگان مقاله :
محسن احمدی - محمد کابلی - جلیل ایمانی هرسینی - رسول خسروی شریف آبادی - مهدی الماسی
چکیده :
نیاز حیات وحش به زیستگاه جهت برآوردن نیازهای حیاتی (آب، غذا، پناه و مکان تولیدمثل) از یک سو و نیاز انسان به اراضی طبیعی بیشتر جهت توسعه فعالیت های کشاورزی، صنعتی و مسکونی از سوی دیگر، منجر به بروز تعارضاتی میان انسان و حیات وحش شده است. وقوع حملات متعدد گرگ به انسان و دام در استان همدان یکی از نمونه های بارز این تعارض بشمار می آید. برای رفع این تعارضات تدوین و اجرای برخی استراتژی های سازگار با شرایط اقتصادی-اجتماعی منطقه میتواند راه حل مؤثری برای مدیریت محیط زیستی منطقه تلقی گردد. در این پژوهش نقاط قوت و ضعف موجود در منطقه و نیز فرصتها و تهدیداتی که گونه با آنها مواجه است و یا درآینده با آنها مواجه خواهد شد، شناسایی و برای تدوین یک استراتژی مدیریتی کارآمد بکار گرفته شد. سپس ازطریق دسته بندی، وزن گذاری و تجزیه و تحلیل عوامل ضعف و قوت و نیز فرصت و تهدید موجود، با استفاده از ماتریس SWOT، استراتژی های مناسب تدوین شد. در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) و با توجه به نتایج به دست آمده، سه استراتژی اطلاع رسانی، آگاه سازی و فرهنگسازی جوامع بومی، حمایت از محیط بانان و نیز تجهیز پاسگاه های موجود و انجام گشت زنی های مداوم و پیگیر محیط بانان در سطح منطقه و نیز مشارکت اداره کل حفاظت محیط زیست استان همدان با سازمان های مربوطه به عنوان مهمترین استراتژی ها در جهت تهیه و تدوین طرح مدیریت اراضی استان، پیشنهاد میشود.
منبع: نشریه محیط زیست طبیعی، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 65 شماره 3 پااییز 1391صفحات 271 تا 281
دانلود اصل مقاله در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
مقایسه تحلیلی ابزارهای اقتصادی برای حفاظت از محیطزیست و پیشنهادهایی برای عملیاتی کردن آنها در برنامههای توسعه کشور
فرزام پوراصغر سنگاچین
دانشجوی دوره دکتری برنامهریزی محیطزیست دانشگاه تهران و
کارشناس محیطزیست مرکز ملی آمایش سرزمین معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، ایران
چکیده
نگاهی گذرا به وضعیت محیطزیست جهان مبین این واقعیت استکه در چند دهه اخیر در نتیجه فعالیتهای بشر، کره زمین متحمل صدمات جبرانناپذیری شده است. بیتوجهی به ظرفیتهای قابل تحمل محیطزیست، بهرهبرداری نامناسب از منابع طبیعی، آزمندی انسان برای بهرهکشی از محیطزیست و در آخر بیتوجهی به منطق علم اقتصاد در سیاستگزاریهای بهرهبرداری از منابع طبیعی و محیطزیستی، شرایطی را پدید آورده است که همه جوامع به نوعی با معضلات محیطزیستی دست به گریبان شدهاند. با بسط و گسترش معضلات محیطزیستی ناشی از فعالیتهای بشر مشخص شده است که فعالیتهای اقتصادی بدون توجه به محدودیتهای محیطزیست نمیتوانند ادامه پیدا کنند. به همین دلیل استفاده از سازوکارهای بازار و ابزارهای اقتصادی و همچنین قانون و مقررات برای استفاده عقلایی از مواهب محیطزیست در کانون توجه بسیاری از دولتهای جهان قرار گرفته است.
بر این اساس در این مقاله ابتدا پیشینه و ضرورت ارزشگذاری و استفاده از سازوکارهای اقتصادی و قانونی برای حفاظت از محیطزیست مطرح شد است، سپس ضمن معرفی مهم ترین ابزارهای سیاستگزاری محیطزیست (ابزارهای قانونی و اقتصادی)، نقاط قوت و ضعف آنها بررسی شده است. در انتها و پس از جمعبندی، پیشنهادهایی برای استفاده از این سازوکارها در برنامههای توسعه کشور ارائه شده است.
منبع : مجله محیط زیست و توسعه ، سال 1 شماره 1 ، بهار و تابستان 1389 ، صفحات 73 تا 90
این مقاله به صورت فایل word در اختیار شما قرار می گیرد . ولی یه شرط خیلی کوچولو داره.......
لینک دانلود در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...عضو هیأتعلمی دانشگاه کشاورزی و منابعطبیعی رامین خوزستان از تولید انواع مالچ سازگار با محیط زیست با استفاده از ضایعات مختلف کشتوصنعت نیشکر در این دانشگاه خبرداد و گفت: طی این مطالعات که از سه سال پیش آغاز شد، یک تهدید زیستمحیطی در استان، به یک فرصت تبدیل شد.
دکتر بیژن خلیلیمقدم با اشاره به تاسیس مرکز مطالعه "ریزگردها و راههای تثبیت آن در منطقه جنوب و جنوبغرب کشور" در این دانشگاه در پی برگزاری نخستین کنگره بینالمللی ریزگردها در این دانشگاه در سال 90 اظهارداشت: در راستای تأسیس این مرکز، یک طرح بزرگ تعریف و این طرح به مجموعهای از طرحهای تحقیقاتی و پایان نامههای دانشجویی تبدیل شد.
وی با اشاره به ضایعات کشتوصنعت نیشکر بهعنوان آلایندههای زیستمحیطی خاطرنشان کرد: آخرین پسماند و خروجی ضایعات نیشکر در کارخانجات کشتوصنعت نیشکر که در حال حاضر هیچ استفادهای از آن نمیشود و به همان صورت در محیطزیست رها و دپو میشود، مادهای به نام ویناس است که تولید روزانه آن تنها در کشتوصنعت نیشکر دعبل خزاعی به یک هزار و 300 متر مکعب میرسد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه کشاورزی و منابعطبیعی رامین خوزستان ادامهداد: این ماده بهعنوان یک آلاینده مطرح است و محیطزیست نسبت به آن حساس شدهاست، بهطوری که به علت رها کردن آن در محیطزیست، تنها کشتوصنعت نیشکر دعبل خزاعی سالانه یک میلیارد تومان جریمه به محیطزیست پرداخت میکند.
خلیلیمقدم با بیان اینکه طی پایاننامههای چهار تن از دانشجویان دانشگاه مطالعات تبدیل این ضایعات به مالچهای طبیعی سازگار با محیطزیست انجام شد، توضیح داد: در این طرحها، با استفاده از ویناس و ماده دیگری به نام گل صافی، با تغییراتی در ترکیب ویناس، انواع مالچ ساخته و تولید شد و در نهایت با انجام چندین آزمایش، از بین مالچهای تولیدشده یک مالچ بهعنوان بهترین نوع انتخاب شد.
وی با اشاره به برگزاری نشستی با مسئولان ادارهکل منابعطبیعی استان و کشتوصنعت نیشکر دعبل خزاعی پیرامون استفاده از این مالچها در تثبیت شنهای روان منطقه در 22 اردیبهشتماه، تصریح کرد: با بازدید مسئولان از مالچهای تولیدشده و با توجه به قابل قبولبودن نتایج آزمایشات، قرار شد از این مالچ امسال در سطح 100 تا 200 هکتار از شنزارهای اهواز برای تثبیت شنهای روان، استفاده شود.
عضو هیأتعلمی دانشگاه کشاورزی و منابعطبیعی رامین خوزستان با بیان اینکه توافقات اولیه برای اجرای این طرح با نظارت دانشگاه انجام شده و بهزودی قرارداد آن با اداره تثبیت شنهای روان منابع طبیعی استان و کشتوصنعت نیشکر دعبل خزاعی منعقد میشود، درباره مزایای این مالچ نسبت به مالچهای نفتی توضیح داد: مالچ نفتی بهعلت دارابودن عناصر سنگین و هیدروکربورهای نفتی و اثرات سرطانزایی آن، مشکلات زیستمحیطی ایجاد میکند؛ ضمن آنکه قیمت آن روز به روز در حال افزایش است. بنابراین نیاز به جایگزینشدن آن با مواد سازگار با محیطزیست و با قیمت مناسب است.
خلیلیمقدم ادامهداد: از سوی دیگر در کشتوصنعت مواد آلی و طبیعی وجود دارد که در جایگاه این صنعت به عنوان آلاینده مطرح هستند، اما با تغییراتی در ترکیب آنها میتوان در تثبیت شنها از این مواد استفاده کرد و نه تنها معضل زیستمحیطی ندارند، بلکه با توجه به وجود عناصر غذایی و خاصیت افزایش قدرت نگهداشت آب، میتوانند به رشد گیاهان کمک کنند؛ همچنین مقاومت شنزارها را در برابر طوفانها و بادهای شدید افزایش میدهند.
وی با بیان اینکه این مطالعات از سه سال گذشته آغاز شد و تا کنون سه پایاننامه در این زمینه به اتمام رسیدهاست، گفت: کسب این نتایج و تولید مالچهای سازگار با محیطزیست حاصل کار این پایاننامهها بودهاست.
عضو هیأتعلمی دانشگاه کشاورزی و منابعطبیعی رامین خوزستان که راهنمایی این پایاننامهها را بر عهده داشتهاست، با مقایسه قیمت مالچ نفتی و مالچهای طبیعی تولیدشده از ویناس، اظهارداشت: در حال حاضر قیمت هر کیلوگرم مالچ نفتی به بیش از یک هزار تومان رسیدهاست در حالیکه ماده ویناس در کشتوصنعت نه تنها قیمتی ندارد، بلکه یک تهدید زیستمحیطی است و تنها هزینه تبدیل آن به مالچ طبیعی، کرایه حمل آن است. بنابراین بسیار ارزانتر از مالچ نفتی است و علاوه بر جایگزینی مالچ نفتی، باعث حذف یک آلاینده از محیطزیست میشود.
خلیلیمقدم همچنین از اتمام پروژهای دیگر در مرکز مطالعات ریزگردهای این دانشگاه خبرداد و افزود: طراحی و ساخت تلههای رسوبگیر برای به دام انداختن ذرات گرد و غبار یکی دیگر از طرحهای انجامشده در مرکز است. این طرح که نوعی دستگاه نمونهگیر هوا برای سنجش میزان غلظت، عناصر سنگین، هیدروکربورهای نفتی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی گرد و غبار محسوب میشود، هم در قالب پایاننامههای دانشجویی انجام شدهاست.
ایسنا
کاهش 80 درصدی آتشسوزی مراتع و جنگلها
مدیرکل منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری با اشاره به کاهش 80 درصدی موارد آتشسوزی مراتع و جنگلهای چهار محال و بختیاری گفت: منابع طبیعی یکی از حوزههای تأثیرگذار در زندگی و معیشت مردم و توسعهی استان است.
دکتر «عطاءالله ابراهیمی» در نشست خبری با اصحاب رسانه و مطبوعات استان افزود: هفتهی منابع طبیعی میتواند فرصت مناسبی برای رساندن پیام و بیان اهداف سازمان باشد و امید میرود با اقداماتی در این هفته بتوان گام موثری در رشد و پویایی این میراث طبیعی برداشت.
وی با بیان اینکه افراد زیادی از مواهب و برکات منابع طبیعی منتفع هستند و این امر لزوم پرداختن هر چه بهتر به این مقوله را میطلبد، خاطرنشان کرد: شعار امسال هفتهی منابع طبیعی «منابع طبیعی، سرمایه ملی» است که به درستی بیانکننده اهداف سازمان است.
مدیرکل منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری با اشاره به آمادگی کامل منابع طبیعی در اجرای هر چه بهتر برنامههای هفتهی منابع طبیعی گفت: روزهای هفتهی منابع طبیعی را با توجه به عواملی چون لزوم پژوهش و اقدامات کارشناسانه، استفاده از پتانسیلهای مردمی و بهرهجویی از آموزههای دینی نامگذاری کردهاند.
ابراهیمی با نقد فعالیتهای پراکندهی سالهای گذشته در حوزهی منابع طبیعی گفت: جامعنگری و پرهیز از اقدامات پراکنده در حوزههای آبخیز میتواند جرقهای برای همگرایی و حل ریشهای مشکلات این حوزه باشد.
وی راهاندازی سیستم پاسخگویی دیجیتال به استعلامات را از اقدامات شاخص و منحصربه فرد انجام شده در سازمان منابع طبیعی استان دانست و افزود: سیستم GPS مخصوص منابع طبیعی با همکاری دانشگاه در استان تهیه و راهاندازی شده است که این سیستم برای نخستین بار و تنها در این استان اجرایی شده است.
مدیرکل منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری کشف و انهدام 317 کوره ذغال، تشکیل 448 مورد پرونده در خصوص مقابله با چرای غیرمجاز، 171 مورد بازداشت وسایل نقلیه قاچاق بر، وصول بالغ بر 2100 مورد اخبار و گزارشات صحیح مردمی و کشف بالغ بر 18.5 تن ذغال قاچاق را از اقدامات شاخص حوزهی حفاظت سازمان منابع طبیعی استان دانست و خاطرنشان کرد: خوشبختانه با توجه به مشارکت زیاد مردم استان آتشسوزیهای مراتع و جنگلها بیش از 80 درصد نسبت به سال گذشته کاهش داشته است.
ابراهیمی با تأکید بر لزوم اقدامات کارشناسانه دقیق در خصوص انتقال میان حوزه ای آب یادآور شد: در صورت اجرا شدن طرحهای فاقد مطالعات زیست محیطی در حوزهی انتقال آب، شاهد لطمات جبرانناپذیری به منابع ملی در استان خواهیم بود.