..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

تاثیر خشکسالیها بر تخریب پوشش گیاهی منطقه سیستان


تاثیر خشکسالیها بر تخریب پوشش گیاهی منطقه سیستان

سید محمود حسینی
حامد شفیعی
محمدرضا اختصاصی
سعید محتشم نیا
 

چکیده:

امروزه استفاده از سامانههای اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره ای از جایگاه ویژه ای در مطالعات مربوط به منابع طبیعی و محیط زیست برخوردار است. مقایسه تصاویر بدست آمده از یک دوره زمانی مشخص می تواند روند تغییرات هر منطقه را نشان دهد. منطقه سیستان در جنوب شرقی ایران شاهد چندین دوره خشکسالی در طی قرن اخیر بوده و خشکسالی سالهای 1999 تا 2006 را می توان وخیم ترین شرایط خشکی در طی 600 سال گذشته عنوان نمود، که آثار زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی زیادی را به دنبال داشته است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر سنجنده TM سال 1998 که مربوط به زمان قبل از خشکسالی بوده و نیز تصاویر سنجنده ETM+ سال 2002 که در زمان خشکسالی برداشت شده است، تغییرات پوشش گیاهی سیستان به کمک شاخص گیاهی WDVI (Weighted Difference Vegetation Index) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح پوشش گیاهی سیستان از 101 هزار هکتار در سال 1998 به 24 هزار هکتار در سال 2002 کاهش یافته که عمدتاً کاهش در سطح اراضی زراعی و حذف کشت و کار بوده و احیا پوشش گیاهی منحصر به مناطقی نظیر چاه نیمه، نیاتک، قرقری و مراتع قرق شده لورگ باغ به صورت جنگلهای دست کاشت و مناطق حفاظتی بوده است.
کلیدواژگان:
خشکسالی، سیستان، WDVI، پوشش گیاهی، TM، ETM+

بررسی نیرو های محرک انسانی موثر بر تغییرات کاربری سرزمین


بررسی نیرو های محرک انسانی موثر بر تغییرات کاربری سرزمین
(مطالعه موردی: روستاهای سیدمحله و دراسرا- تنکابن)

علی اکبر مهرابی
محمد محمدی
محسن محسنی ساروی
محمد جعفری
مهدی قربانی
چکیده:

جهت مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و برنامه ریزی برای کاربری سرزمین، تهیه نقشه های کاربری سرزمین و، همچنین، شناخت توان و استعداد سرزمین ضروری است. از طرفی، شناخت نیرو های محرک انسانی نیز در تغییرات کاربری سرزمین لازم است. پژوهشِ حاضر در دو روستای سیدمحله و دراسرا، از توابع شهرستان تنکابن، انجام گرفت. نخست نقشه های کاربری سرزمین مربوط به سال های 1366 و 1387، به ترتیب، با استفاده از تصاویر ماهواره ای TM و IRS تهیه شد. سپس، با استفاده از روش پیمایشی، نیرو های محرک انسانی موثر بر تغییرات کاربری زمین در روستا ی سیدمحله و دراسرا بررسی گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان بیان نمود که در روستای سیدمحله و دراسرا درصد زیادی از جنگل ها تخریب شده و جای خود را به زمین های مسکونی و کشاورزی داده است. مهم ترین عامل تغییر کاربری در روستای سیدمحله و دراسرا مشکلات اقتصادی مردم (درآمد کم و نداشتن پشتوانه مالی) و به صرفه نبودن فعالیت های کشاورزی است. رکود بازار ملک و قیمت زمین، در چند سال اخیر، مهم ترین نیروی بازدارنده تغییرات کاربری سرزمین است که می توان با تدوین قانونی کارآمد در خصوص کاربری زمین و با حمایت (حمایتِ دولت) از کشاورزان و باغداران از تغییرات شدید کاربری اراضی در منطقه جلوگیری کرد. توریستی بودن منطقه، افزایش قیمت زمین، و بیکاری نیز جزو عوامل مهمی است که سبب تشدید تغییرات کاربری سرزمین، تخریب جنگل ها، و تبدیل آن ها به زمین های کشاورزی شده است.

کلیدواژگان:
جنگل، کاربری سرزمین، نیرو های محرک انسانی، قیمت زمین، تنکابن
منبع :
فصلنامه مرتع و آبخیزداری، سال شصت و ششم، شماره 2 - تابستان 1392
فصلنامه دارای رتبه علمی - پژوهشی

دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .

  ادامه مطلب ...

پایداری زیست محیطی در فضاهای باز شهری: ارزیابی کیفی محلات مسکونی در تبریز


پایداری زیست محیطی در فضاهای باز شهری

 ارزیابی کیفی محلات مسکونی در تبریز


سید باقر حسینی

راضیه رضا زاده

محمد باقری

حمید رضا عظمتی

عبدالحمید قنبران



چکیده :


یکی ازراهبردهای طراحی شهری پایدار، تاکید بر فضاهای  بازشهری است.هدف تحقیق حاضر،معرفی پایداری زیست محیطی درفضاهای باز شهری وارزیابی سه محله مسکونی در تبریز است. برای این کار پنج معیار اصلی وشاخص های فرعی آن ها برمبنای طراحی شهری پایدار( تحرک، انرژی، شکل فضایی،محیط زیست،طراحی وتوسعه) برای ارزیابی تعریف شدند.محلات انتخابی به روش پیمایش میدانی وبر اساس متغیر فاصله ای امتیازدهی شده و به صورت مقایسه ای ارزیابی وتحلیل شدند. براساس یافته های تحقیق، محله تاریخی مقصودیه در معیارهای تحرک، انرژی  و طراحی وتوسعه بالاترین امتیاز را کسب کرد. طرح ارگانیک ، بافت احیا شده، شبکه معابر وبناهای فشرده ،نزدیکی به مراکز شهری، برخورداری از خدمات محله ای، شبکه ارتباطی پیوسته ،فضاهای شهری پیاده و وابستگی کمتر به اتومبیل ، حفظ وباززنده سازی بناهاو فضاهای با ارزش ،استفاده مجدد از مصالح بومی  و سازگار با محیط زیست وتوجه به اقلیم محلی از مهم ترین مولفه های کالبدی این محله است.محله نوساز رشدیه، ساخته شده بر اساس اصول طراحی شهری ودارای فضاهای باز سرسبز،تنوع زیستی، چشم اندازها و منابع طبیعی وکیفیت های بصری، در معیار محیط زیست بالاترین امتیاز را کسب کرد.همین محله با ویژگی هایی چون خود اتکایی ، اختلاط کاربری های مختلف، جمعیت پذیری بالا و وجود فضاهای متنوع عمومی، درمعیار شکل فضایی، بالاترین امتیاز را کسب کرد و با فاصله اندکی پس از آن محله مقصودیه قرارگرفت. مجتمع آپارتمانی گلپارک - از بافت های سکونتی رایج با فضاهای شهری فاقد طراحی و دارای معضلات زیست محیطی - در معیار های پنج گانه امتیاز پایینی کسب کرد. نتیجه گیری  تحقیق آن است که بیشترفضاهای محله ای نوساز، فاقد طراحی شهری پایدار بوده وبه لحاظ زیست محیطی پاسخ گوی نیازها و علایق ساکنان نیستند.از این رو راهبردهای آسایش حرارتی، نوروتابش ودید،آسایش درپناه باد، آسایش صوتی و ارتقای کیفیت محیط و منظر محله، از طریق راهکارهای نوینی چون پیاده راه وباغ راه ، سبزراه وپل سبز، محله پیاده مدار، مسیر دوچرخه سواری واسکیت ، حمل ونقل عمومی ، بوستان های محله ای وهمسایگی ، ایستگاه های سلامت ومحیط زیست می توانند به پایداری زیست محیطی در محلات شهری  کمک کنند.


نوع مقاله: مقاله پژوهشی


منبع : فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست - دوره 11 - شماره 4 - زمستان 1388 - صفحه 173 تا 184


دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


  ادامه مطلب ...

بررسی تطبیقی وضعیت حقوقی آلودگی صوتی در ایران و جهان


بررسی تطبیقی وضعیت حقوقی آلودگی صوتی در ایران و جهان


فرهاد دبیری

پروین نصیری

نوشین آهنربای



چکیده :


آلودگی صوتی یکی از معضلات فعلی شهر های بزرگ از جمله کلان شهر تهران می باشد که اثرات زیان باری بر سلامت جسمی و روحی افراد جامعه دارد. در برخی کشورهای بزرگ تدابیر قانونی برای کنترل و رفع آلودگی صوتی صورت گرفته است. از آن جا که تاکنون در خصوص وضعیت حقوقی آلودگی  صوتی در ایران تحقیقی انجام نیافته است، بررسی تطبیقی وضعیت حقوقی آلودگی صوتی چند کشور انتخابی با ایران می تواند زمینه مناسبی برای یافتن کاستی ها و مشکلات موجود برای کنترل آلودگی صوتی در ایران و کلان شهر تهران باشد. این مقاله با  هدف شناسایی این  کاستی ها از طریق بررسی وضعیت حقوقی آلودگی صوتی در ایران و مقایسه آن با چند کشور دیگر دنیا انجام گرفته است تا با استفاده از این یافته ها زمینه برای تدوین پیش نویس قانون نحوه جلوگیری از آلودگی صوتی که درقالب یک قانون مستقل در بر گیرنده تمام منابع آلاینده صوتی با ضمانت اجرایی کافی باشد مهیا گرد.


کلیدواژگان : آلودگی صوتی؛ وضعیت حقوقی؛ قوانین و مقررات


نوع مقاله: مقاله پژوهشی


منبع : فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست - دوره 12 - شماره 3 - پاییز 1389 - صفحه 1 تا 12


دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


ادامه مطلب ...

بررسی شاخص های کیفیت آب رودخانه بابلرود

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد
آلودگی های زیست محیطی

بررسی شاخص های کیفیت آب رودخانه بابلرود

معصومه پوراصغر

چکیده

پایش کیفی آب نقش مهمی در مدیریت پایدار اکوسیستم های رودخانه ای دارد. تغییرات زمانی و مکانی رودخانه متاثر از فعالیت های انسانی و کاربری های اراضی حاشیه رودخانه می باشد. ارزیابی کلی کیفیت آب با توجه به اینکه استانداردهای متفاوتی برای کاربردهای مختلف آب بکار گرفته می شود کار چندان آسانی نمی باشد. شاخص کیفیت آب(WQI) به عنوان ابزاری ساده و قابل فهم جهت تعیین کیفیت و کاربرد بالقوه آب برای مدیران و تصمیم گیران می باشد.

رودخانه بابلرود واقع در شمال ایران یکی از رودخانه های مهم از نظر آبزیان و مصارف کشاورزی بوده که به دلیل توسعه شهری و صنعتی در سالیان اخیر دچار افت کیفیت شده است.
در این تحقیق، با نمونه برداری و آنالیز کمی و کیفی آب رودخانه بابلرود و محاسبه شاخص های کیفیت آب، وضعیت کیفی رودخانه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری در طول یک سال از مهر ماه 85 تا شهریور 86 انجام گرفت و پارامتر های درجه حرارت، pH، EC، رنگ، کدورت، مواد جامد محلول، مواد جامد معلق، DO،COD، BOD5، NO3-و PO4-، کلی فرم مدفوعی و کلی فرم کل اندازه گیری شد.

نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین مقادیر اکسیژن محلول، BOD5 و COD دربین ماه های سال و بین ایستگاه های مختلف، اختلاف معنی داری دارند(05/0>P). مقادیر این پارامترها در فصل سرد سال با افزایش دبی رودخانه وضعیت کیفی بهتری داشته اند. همچنین ایستگاههایی که در محدوده شهرها یا بعد از شهرها واقع شده بودند مقادیر بالاتری از پارامترهای فوق را نشان داده اند. pH، کدورت، TSS و TDS در بین ایستگاه ها اختلاف معنی داری نشان نداده ولی در بین ماههای سال دارای اختلاف معنی داری بوده اند(05/0>P).   در بررسی کیفی آب با استفاده از شاخص های مختلف بکار گرفته شده اکثر ایستگاه ها در وضعیت متوسط و بد قرار داشتند. شاخص NSFWQI و شاخص موضوعی به دلیل استفاده از تعداد پارامترهای بیشتر و تاثیر فاکتور وزنی پارامترها نتایج قابل قبول تری ارائه نمودند.  

منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری


پهنه بندی آلودگی به فلزات سنگین در خاک های منطقه همدان



پهنه بندی آلودگی به فلزات سنگین در خاک های منطقه همدان
الهه موسوی

چکیده


خاک سپهر یک مرکز تجمع مهم برای آلاینده ها است و آلاینده های منتشره، شامل منابع مختلفی مثل گازهای خروجی از وسایل نقلیه، پسماندهای صنعتی،رسوب گرد و غبار و مواد معلق در اتمسفر، احتراق زغال سنگ و رسوب دیگر آلاینده هامی باشد. مهمترین آلاینده های خاک شامل فلزات سنگین،بارشهای اسیدی و مواد آلی می باشند که از این میان فلزات سنگین به واسطه طبیعت غیر قابل تجزیه،سمیت زیاد،اثرات تجمعی و سرطان زایی مورد توجه می باشند. لذا بررسی توزیع غلظت عناصر سنگین جهت پایش آلودگی خاک و حفظ کیفیت محیط زیست ضروری است.


این تحقیق با هدف تهیه نقشه توزیع مکانی غلظت فلزات سنگین مس، کروم،آرسنیک و آنتیموان و محاسبه غلظت زمینه ژئوشیمیایی و فاکتور آلودگی انجام شد. با استفاده از روش نمونه‌برداری سیستماتیک تصادفی طبقه بندی شده 286 نمونه خاک سطحی (20-0 سانتیمتری) از منطقه ای به وسعت19547 کیلومتر مربع جمع آوری گردید و غلظت کل عناصر، خصوصیات خاک شامل pH، ماده آلی، در صد رس، سیلت و شن در آنها اندازه‌گیری شد. برای پهنه بندی غلظت فلزات سنگین از تکنیک های زمین آمار و GIS و روش‌ های کریجینگ، معکوس وزنی فاصله و توابع شعاع پایه استفاده گردید، سپس نتایج حاصل از این روش ها با استفاده از تکنیک جک نایف و شاخص های میانگین مطلق خطای تخمین، جذر میانگین مربعات خطای تخمین و شاخص تطابق مقایسه شدند و روش کریجینگ برای تهیه نقشه های توزیع فلزات سنگین انتخاب شد. نقشه پهنه بندی غلظت فلزات آنتیموان، مس و کروم با استفاده از روش کریجینگ معمولی و مدل نمایی و فلز آرسنیک با استفاده از روش کریجینگ معمولی و مدل کروی، تهیه شد. همچنین برای تهیه نقشه‌های احتمال افزایش غلظت فلزات از غلظت مبنا، ساختار مکانی متغیرها و اعتبار واریوگرام مربوط به هر کدام از فلزات سنگین بررسی شده و در نهایت بهترین مدل و مناسبترین روش پهنه بندی انتخاب شد. غلظت زمینه ژئوشیمیایی با استفاده از میانه داده های فلزات سنگین و شاخص توزیع زمین شیمیایی، به تفکیک سنگ بسترهای مختلف محاسبه شد. سپس با استفاده از نتایج شاخص توزیع زمین شیمیایی ، فاکتور آلودگی و شاخص زمین انباشتگی فلزات برای تعیین میزان آلودگی بدست آمد. 


تجزیه و تحلیل نقشه پهنه بندی فلزات سنگین مورد مطالعه با توجه به نقشه کاربری اراضی و ساختار زمین شناسی   نشان داد که عناصر آرسنیک، آنتیموان، مس و کروم منشأ زمین شناسی دارند. در عین حال فاکتور آلودگی عناصر آرسنیک، مس و کروم، فعالیت های کشاورزی را عامل تجمع بیشتر این عناصر در اراضی کشاورزی معرفی می کند. بررسی نقشه پهنه بندی غلظت فلزات سنگین و نقشه زمین شناسی نشان داد که طبقات سنگ بستر ماسه سنگ، سنگ آهک، شیل و آذرین و دگرگونی عامل اصلی بالا بودن غلظت فلزات سنگین خاک در منطقه مطالعاتی می باشد.

توزیع مکانی کادمیوم، روی و وانادیوم در خاک سطحی و تجمع آنها در تعدادی از محصولات زراعی استان همدان

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد
آلودگی های زیست محیطی

توزیع مکانی کادمیوم، روی و وانادیوم
 در خاک سطحی و تجمع آنها در تعدادی از محصولات زراعی
استان همدان
امین گلشاهی
چکیده :نگرانی جهانی در رابطه با سمیت فلزات سنگین در محیط زیست وجود دارد. آلودگی خاک به عناصر سنگین می ­تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سلامتی موجودات زنده اثر گذارد. با افزایش غلظت فلزات در خاک، احتمال ورود آن­ها به گیاهان نیز افزایش می  یابد. در نتیجه، تجمع آن­ها به خصوص در محصولات کشاورزی برای سلامتی انسان مخاطره ­آمیز خواهد بود.

هدف از این مطالعه، تعیین توزیع مکانی کادمیوم، روی و وانادیوم در خاک سطحی استان همدان، ارزیابی وضعیت آلودگی این فلزات در خاک و تعدادی از محصولات کشاورزی و بررسی ریسک ناشی از عناصر سنگین موجود در گیاهان مصرفی کشت شده در اراضی کشاورزی می  باشد.

بدین منظور با استفاده از روش نمونه­ برداری سیستماتیک تصادفی، نمونه ­های خاک سطحی (cm 20ـ0) برداشت گردید و غلظت عناصر سنگین و برخی از پارامترهای خاک از جمله pH، EC، درصد ماده آلی و درصد شن، درصد سیلت و درصد رس تمامی نمونه­ ها آنالیز شد. با استفاده از تصاویر ماهواره­ای نقاط نمونه ­برداری خاک واقع بر روی اراضی کشاورزی تعیین گردید و نمونه­ های گیاهان سیب زمینی (غده)، گندم، جو و ذرت (بذر) و یونجه (اندام هوایی) برداشت شد.

دقت روش­های کریجینگ با مدل­های مختلف با استفاده از خطای قدرمطلق میانگین و خطای بایاس میانگین مقایسه شد و روشی که دارای بالاترین میزان دقت بود برای تهیه نقشه فلزات سنگین خاک مورد استفاده قرار گرفت. غلظت زمینه برای کادمیوم و وانادیوم با استفاده از پارامتر میانه و برای فلز روی با استفاده از شاخص توزیع زمین شیمیایی محاسبه شد و وضعیت آلودگی خاک با استفاده از شاخص بار زمین شیمیایی تعیین گردید. فاکتور انتقال فلزات سنگین از خاک به گیاه نیز برای تعیین میزان انباشتگی آن­ها در گیاهان زراعی محاسبه شد. پتانسیل ریسک سلامتی در ارتباط با عناصر سنگین محصولات زراعی (گندم و سیب زمینی) نیز با استفاده از شاخص ریسک سلامتی، ارزیابی گردید.

نتایج نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در خاک استان همدان در دامنه طبیعی قرار دارد و کمتر از حداکثر غلظت مجاز با توجه به سمیت آن­ها برای گیاه می  باشد. میزان کادمیوم، روی و وانادیوم گیاهان نیز پایین­تر از حد سمیت آن­ها در گیاهان است. برای پهنه­ بندی فلزات سنگین خاک، کریجینگ گسسته با مدل نمایی برای کادمیوم و وانادیوم و کریجینگ ساده با مدل گوسی برای فلز روی، دارای بالاترین میزان دقت در بین روش­های کریجینگ بودند. روی  هم­گذاری توزیع مکانی فلزات سنگین خاک با نقشه­ های زمین شناسی و کاربری اراضی نشان داد که کادمیوم منشأ زمین شناسی و کشاورزی دارد. برای فلز روی علاوه بر ماده مادری خاک، فعالیت­های کشاورزی در غنی شدن خاک منطقه به این عنصر نقش به  سزایی داشته است. برای وانادیوم عامل اصلی که غلظت این عنصر را کنترل می­کند، زمین شناسی منطقه می­باشد. براساس شاخص بار زمین شیمیایی به جز تعداد 10 نمونه خاک که از نظر کادمیوم آلوده و بر روی اراضی کشاورزی واقع بودند، آلودگی خاک به فلزات سنگین وجود ندارد. بالاترین مقدار فاکتور انتقال نیز مربوط به کادمیوم در گیاه سیب زمینی می­ باشد.

منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری



حذف کروم ازمحلول های آبی بااستفاده اززیتوده جلبک سبز سندسموس کوادریکوادا

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد

آلودگی های زیست محیطی


حذف کروم ازمحلول های آبی بااستفاده اززیتوده جلبک سبز سندسموس کوادریکوادا

(Scenedesmus quadricauda)


رقیه شکری خوبستانی


چکیده


افزایش سریع جمعیت جهان و صنعتی شدن نقش بسیار مهمی در آلودگی اکوسیستم­ های آبی و خشکی توسط فلزات سنگین دارند. در بین فلزات سنگین، آلودگی فلز کروم در سال­های اخیر به دلیل اثرات مضر بر موجودات زنده و اکوسیستم بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. کروم شش و سه ظرفیتی دو شکل پایدار از کروم در طبیعت می ­باشند که عموماً در پساب صنایعی مانند آبکاری، دباغی چرم، رنگ و نگهداری چوب، آلیاژ و فلزکاری، شیشه، پارچه و نساجی، فیلم و عکاسی یافت می­شوند. روش­های مختلفی مانند ترسیب شیمیایی، تبادل یونی، فیلتراسیون غشایی، اسمز معکوس و جذب برای حذف فلزات سنگین مورد استفاده قرار می­گیرد. در سال­های اخیر، فرآیند جذب زیستی به عنوان روش موثر و اقتصادی برای حذف یون­ های فلزی مورد توجه قرار گرفته است.


جذب زیستی روشی است که از مواد طبیعی با منشأ زیستی مختلف از جمله باکتری­ ها، قارچ ­ها، جلبک­ ها، پسماند ­های کشاورزی و صنعتی به عنوان جاذب­ زیستی استفاده می­ شود.


در این مطالعه، از زیتوده خشک ریز جلبک سبز سندسموس کوادریکوادا (Scenedesmus quadricauda)، برای جذب کروم سه و شش ظرفیتی از محلول­های آبی و پساب صنعتی به دو روش تعادلی و ستونی استفاده شد. برخی از ویژگی­های فیزیکی، شیمیایی و مورفولوژی جاذب به کمک آنالیز عنصری، طیف ­سنجی مادون قرمز و میکروسکوپ الکترونی روبشی تعیین شدند. پارامتر­های مختلف موثر بر میزان جذب مانند زمان تعادل، pH، غلظت اولیه محلول فلزی و میزان جاذب مورد بررسی قرار گرفت.


نتایج نشان داد زمان تعادل برای کروم سه و شش ظرفیتی 120 دقیقه می­باشد. بررسی سینتیک جذب نیز نشان­ دهنده برازش بهتر سینتیک شبه مرتبه دوم برای جذب یون­های فلزی مذکورتوسط زیتوده جلبک بود. حداکثر جذب فلز کروم (III) در6 =pH   و برای کروم (VI)در 1= pH به دست آمد.


بررسی­ داده­ ها با هم­ دماهای جذب نشان داد که فرآیند جذب کروم (III) توسط جاذب با مدل لانگمویر و مدل ردلیچ – پترسون نسبت به مدل فروندلیچ برازش بهتری دارد. جذب کروم (VI) با جاذب از مدل ردلیچ – پترسون و فروندلیچ تبعیت بیشتری داشت. حداکثر جذب پیشنهادی مدل لانگمویر برای کروم (III) و (VI)، 47/58 و51/46 میلی گرم بر گرم بود. با افزایش مقدار جاذب از 2/0 به 10 گرم در لیتردر غلظت 100 میلی گرم در لیتر، درصد جذب برای کروم (III) از 03/30 به 40/96 درصد و برای کروم (VI) از 67/7 به 12/64 درصد افزایش پیدا کرد. جاذب کارایی جذب 30 درصد (3/63 میلی­گرم بر گرم) یون­های محلول کروم (III) و 13 درصد (5/25 میلی­گرم بر گرم) یون­های محلول کروم (VI)داشت.


نتایج آزمایشات ستونی نشان داد که احیاء جاذب با اسید نیتریک و NaOH امکان­پذیر می­باشد. احیاء جاذب برای کروم (III) قابلیت احیاء بالایی بیش از 85 درصد با اسید نیتریک 1/0 مولار نشان داد اما برای کروم (VI) به کار­گیری باز به عنوان محلول شویشی نسبت به اسید کارایی بالاتری را در وا­جذب نشان داد.


منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری


ارزیابی آلودگی صوتی شهر اصفهان


چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد

آلودگی های زیست محیطی

ارزیابی آلودگی صوتی شهر اصفهان

سپیده دانش

چکیده

آلودگی­ صوتی­ یکی­ از­ مهم­ترین مشکلات­ زیست­ محیطی درکلان شهرها است که­ در ­ابعاد­ مختلف­ روانی و جسمی، سلامتی انسان را به­ مخاطره­ می­اندازد.
هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی آلودگی صوتی در منطقه مرکزی شهر اصفهان وتهیه نقشه پهنه بندی آلودگی صوتی در این مناطق می­باشد. در این مطالعه، 10 ایستگاه با کاربری­های مسکونی، تجاری، مسکونی - تجاری و تاریخی - تفریحی انتخاب و پارامترهای صوتی آنها در دو نوبت از شبانه روز (10صبح و 17 بعدازظهر)در طی سه فصل زمستان، بهار و تابستان به وسیله دستگاه صوت سنج بروئل و کجایر مدل 2230 اندازه ­گیری شد.

بیشترین آلودگی صوتی متعلق به ایستگاه واقع در خیابان عبدالرزاق به میزان 5/76 دسی­بل و کمترین آن متعلق به پارک هشت بهشت به میزان 5/54 دسی­بل بود. در این تحقیق بطور میانگین بیشترین آلودگی صوتی متعلق به کاربری مسکونی - تجاری(مخلوط)   با تراز معادل صوت6/71   دسی­بل بود. در اکثر ایستگاه­ها نیز ترازمعادل صدای بعدازظهر فراتر از صبح بود.

در کاربری تجاری و مسکونی- تجاری اختلاف معنادار بین تراز معادل صدا در صبح و بعدازظهر فصل زمستان و در کاربری تاریخی- تفریحی اختلاف معناداری بین صبح و بعدازظهر تابستان دیده شد همچنین در کاربری تاریخی- تفریحی   اختلاف معناداری بین میانگین تراز معادل صدا در صبح همه فصل ها و همچنین بعدازظهر زمستان و تابستان   و در کاربری تجاری اختلاف معنادار بین صبح زمستان و تابستان دیده شد.

آزمون همبستگی نیز نشان دهنده تاثیر اتوبوس ها و موتور سیکلت ها در ایجاد آلودگی صوتی در مناطق مسکونی و وسایل نقلیه سواری   درمناطق تجاری و مسکونی- تجاری است. آزمون همبستگی دیگر نیز نشان دهنده تاثیر پوشش گیاهی خوب در کاهش آ لودگی صوتی بود. برای این ایستگاه­ ها در هریک از فصل­های اندازه ­گیری، نقشه پهنه بندی آلودگی صوتی تهیه شد که این نقشه ها بیانگر کمتربودن آلودگی صوتی در فصل زمستان نسبت به فصل بهار و تابستان بود. هم­چنین در سه ایستگاه (فلکه احمدآباد، میدان نقش جهان و خیابان عبدالرزاق) اندازه­ گیری­ها در طی سه روز از هفته (شنبه، سه شنبه و جمعه) در ساعات متفاوت روز و در طی همین فصول انجام گردید.

نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین تراز معادل صدا در روزهای مختلف هفته در ایستگاه­های واقع در فلکه احمدآباد و خیابان عبدالرزاق در هر سه فصل و در میدان نقش جهان تنها در فصل زمستان بود. همچنین در پارک هشت بهشت تغییرات آلودگی صوتی در مکان های متفاوت این پارک مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان داد مکان­های مختلف این پارک که در فاصله متفاوتی از خیابان­های اصلی قرار دارند و از پوشش­های گیاهی متفاوتی برخوردارند دارای مقادیرآلودگی صوتی متفاوتی هستند بیشترین تراز معادل صدای ثبت شده مربوط به نقطه ای در مجاورت خیابان چهارباغ به میزان 8/68 دسی­بل و کمترین آن مربوط به نقطه ای در وسط پارک به میزان 3/61 دسی بل بود .در کل نتایج این تحقیق نشان داد که تقریباً در تمام ایستگاه­ها تراز معادل صدا از حد مجاز تعیین شده توسط سازمان محیط زیست کشور بیشتر است و آلودگی صوتی   یکی از   آلودگی­های زیست محیطی در بخش مرکزی شهر اصفهان   است.

منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری


پوشش جانوری تالاب هامون


پوشش جانوری تالاب هامون
دکتر غلامرضا نوری

نام انگلیسی :  hamoon wetland    

نام فارسی :  تالاب هامون



لیست ماهیان تالاب هامون در جدول  ذکر گردیده است. متأسفانه به جهت حوادث طبیعی و انسانی مثل خشکسالی های پیاپی و معرفی بدون مطالعه گونه های جدید، برخی از گونه های بومی و اقتصادی منطقه از جمله ماهی Schizothorax zarudnyi  در معرض تهدید قرار گرفته اند؛ در زبان فارسی آن را هامون ماهی یا انجک می نامند و افراد محلی به آن ماهی سفید هامون، سفیدک و یا وطنی می گویند. این گونه در جهان فقط مختص حوضه سیستان است  . تا پیش از دهه 1360 مهمترین منبع تأمین کننده پروتئین سفید مردم و درآمد صیادان منطقه محسوب می شده است  و طبق اظهارات صیادان قدیمی وزن آن در گذشته به 10 کیلوگرم می رسیده است  و سالیانه حدود 250 تن از این گونه از دریاچه استحصال می شده است.

 

تغییر ترکیب گونه ای دریاچه باعث گردید که جمعیت گونه وارداتی کپور معمولی Cyprinus carpio  به علت شرایط آسان تکثیر و تولید مثل به شدت افزایش یابد حال آنکه هامون ماهی نتوانست به سرعت کپور معمولی زاد و ولد نماید. تحقیقات نشان داده که کپور معمولی رقیب سرسخت غذایی هامون ماهی است. با کاهش سفره غذایی هامون ماهی، جمعیت و وزن این گونه در مخاطره افتاد بطوری که طبق مطالعات سال های 1378، 1380 و 1381 تعداد آن بسیار کاهش یافته و میانگین وزن آن به کمتر از 700 گرم رسیده است  و بر اساس طبقه بندی کتاب سرخ IUCN در رده گونه های آسیب پذیر قرار گرفته است ؛ به همین دلیل تلاش برای بقای نسل آن اهمیت جهانی یافته است. در سال های اخیر مدیریت شیلات سیستان اهتمام جدی به تکثیر و تولید مثل این گونه از خود نشان داده است و تکثیر مصنوعی آن تاکنون دو مرحله در سال 1380 توسط کارشناسان داخلی و 1382 توسط کارشناسان خارجی ( تصویر5-4) و حمایت UNDP در راستای طرح توسعه آبزی پروری استان سیستان و بلوچستان صورت گرفته است که در نهایت موفق به تکثیر ماهی شیزوتراکس و آموزش آن به کارشناسان بومی گردیدند .
جدول فهرست ماهی های تالاب هامون

 

فیتو پلانکتون ها
با وجودی که پلانکتون ها ارگانیزم های بسیار ریزی هستند ولی در حیات آب ها نقش مهمی را ایفا می نمایند و کلیه حیات جانوری در یک دریاچه را تحت الشعاع خود قرار می دهند. زیرا بصورت زنده و مرده مورد تغذیه سایر آبزیان قرار می گیرند و عامل مهمی برای تشکیل پلانکتون های جانوری هستند که خود توسط حیوانات بزرگتر و در نهایت انسان به عنوان غذا مورد مصرف قرار خواهند گرفت. جنس های متنوعی از فیتوپلانکتون در دریاچه هامون زیست می کنند از جمله Ankistrudesmus, Synedra, Secendesmus , Binuclaeria , Chlorophyta , Nitzchia, Oscillatoria , Oocystis , Cyclotella , Microcystis ,Perisinium  که در قسمت های مختلف دریاچه با توجه به خصوصیات فیزوکوشیمیایی آب ، انواع آن ها متفاوت است. مثلا در مکان های ورودی آب در حوزه رودخانه هیرمند و کانال های آبرسانی که جریان آب تند است بیشتر انواعی از فیتوپلانکتون های باریک و سوزنی شکل نظیر Nitzchia و Synedra, مشاهده می گردد که مقاومت کمتری در مسیر جریان آب ایجاد می نمایند. درمکان های آرام که حرکات زیادی وجود ندارد و دریاچه دارای آب تازه و صاف است، که در بیشتر قسمتهای دریاچه این شرایط برقرار است، فیتوپلانکتون های سبز و طلائی درشت جثه نظیر Secendesmus زیست می کنند. در نواحی جنوبی تر دریاچه، بعلت بدی شرایط، عدم تعویض آب و امکانات نامساعد زیست محیطی منحصرا جلبک های آبی مقاوم مانند Oscillatoria قادر به رشد و نمو و حیات می باشند .


زئوپلانکتون ها
امروزه اهمیت وجودی زئوپلانکتون ها در ساختار اکوسیستم های آبی و همچنین ارزیابی توان تولید در هر نوع آبی شناخته شده می باشد و در این راستا تاکنون مطالعات و پژوهش های بسیار زیادی انجام پذیرفته و در آتیه نیز باید انجام پذیرد. موجودات فوق به عنوان دومین عامل در زنجیره تولید اکوسیستم های آبی نقش تعیین کننده ای دارند و شناخت آن ها می تواند به سیستم و میزان برداشت تولیدات، خط تازه ای بدهد. راسته های مختلفی از جمله (Asplanchoa , Rotifera, (Ciliophora , Naplius) Copepoda ,(Zoothamnium, Tintinnidium) Ciliophora ,(Polyarthera ,Bosmina) Cladocera Syncheata) , (Arecella) Rhizopoda , Rotatoria در دریاچه شناسایی شده است . اما تنوع گونه ای در مناطق مختلف دریاچه شدیدا تحت تأثیر شرایط و خصوصیات آبی محل زیست آن هاست و پراکندگی و فراوانی هر گونه را تحت الشعاع خود قرار می دهد. کدورت و گل آلودگی توأم با جابجائی های شدید توده آب که بر اثر بادهای موسمی ایجاد می شود عامل مهمی در تنزل تنوع گونه ای (به علت تغییراتی در خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب ، شرایط نوری، تغذیه ای و غیره) می باشد. سیلابی و گل آلود بودن آب توأم با حرکات و تلاطم های بسیار شدید عامل مهمی در متلاشی شدن و نابودی جامعه زئوپلانکتونی است مثلا محل های ورودی آب از جمله نقاط با تنوع بسیار کم گونه ای بوده و زئوپلانکتون های مشاهده شده در اغلب موارد به دلیل جریان تند آب سالم و سرزنده نستند ؛ گونه های شناسایی شده در این نواحی همگی متعلق به راسته Copepoda می باشند. محل های آرام و شفاف بیشترین فراوانی و تنوع گونه ای را دارا بوده و تنوع زئوپلانکتونی من جمله Cladocera ، در آن مناطق بالاست. اما در ایستگاه های جنوبی تر دریاچه بدلیل عمق کم و سطح تبخیر بالا، غلظت نمک ها افزایش یافته  و شرایط سخت تری برای جامعه پلانکتون های جانوری ایجاد می شود. در این گونه مناطق مجددا راسته سیکلوپس Copepoda غلبه داشته و بیشترین تنوع گونه ای را دارا می باشد. باتوجه به فقر جامعه زئوپلانکتونی دریاچه، باید در برنامه تولید آبزیان از گونه هایی که از این گروه تغذیه می نمایند درحد امکان اجتناب نمود.


پرندگان تالاب هامون
منطقه حفاظت شده هامون بدلیل قرار گرفتن در مرکز مناطق کویری و نیمه کویری کشورهای ایران و افغانستان ، تنها مأمن زیست پرندگان مهاجر در این خطه محسوب می شود و به همین دلیل از بعد ملی و بین المللی قابل توجه بوده و توسط سازمان بین المللی حفاظت و حمایت از پرندگان به عنوان زیستگاه با اهمیت پرندگان ( IBA ) معرفی شده است . اکوسیستم هامون در زمان پرآبی منحصر به فرد است، آب شیرین ، زمین های باتلاقی، پخش آب حاصل از طغیان رودخانه ها، نیزارها، و تنوع زیستی بالا از جلبک ها گرفته تا حشرات و ماهیان باعث شده تا این منطقه مأوای صدها هزار پرنده بخصوص پرندگان آبزی و کنارآبزی باشد؛ اما جمعیت آن ها رابطه مستقیمی با میزان آب و پوشش گیاهی موجود در دریاچه دارد. به طور مثال جمعیت شمارش شده در سال 1356 معادل 780000 قطعه بوده است در صورتی که در سال های خشکسالی هیچ پرنده ای در مسیر مهاجرت خود، در این منطقه توقف نداشته است. بر اساس مطالعات پرنده شناسی در زمان پرآبی 225 گونه از 49 تیره ( خانواده) یعنی حدود نیمی از گونه های پرندگان شناسایی شده ایران در تالاب هامون و اطراف آن زیست می کنند؛ نزدیک به 80% آنها مهاجرند و 99 گونه در منطقه زادآوری دارند. ازمیان آنها گیلانشاه خالدار و درنای طناز شدیدا در معرض خطر انقراض؛ اردک سرسفید در معرض خطر انقراض؛ اردک مرمری (خوتکا مرمری) ، شاه باز و عقاب خالدار بزرگ( عقاب تالابی) آسیب پذیر بوده و 70 گونه نیاز به حفاظت جدی دارند که در صورت عدم حفاظت به زودی در لیست گون های در تهدید قرار می گیرند .

مناطق پرنده گیر دریاچه هامون از سه قسمت تشکیل می شود:
1. مناطق اطراف ده لطف الله تا کوه خواجه و زیستگاه های اطراف آن تا نواحی شمال غربی دریاچه (چاه خرما).
2. مناطق مرکزی دریاچه از قریه ادیمی شروع، نواحی اطراف دکه گز، پشت هامونک، ریگ علی الصوفی، بش دلبر تا غرب بخش مرکزی آن به نام برینگ.
3. مناطق شمالی دریاچه بنام تخت عدالت از حدود قریه قرقری تا نیزارهای چونگ سرخ ، چونگ یکدست، چونگ خرگوشی، موش کوشی و نیزارهای هامون پوزک.

 

در همین زمینه :

تالاب هامون

ارزیابی اثرات محیط زیستی (ٍEIA)

فرآیند مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی


مراحل ارزیابی اثرات محیط‌ زیستی مشتمل بر مراحل زیر است:
- پیش امکان سنجی فنی-اقتصادی
- غربال‌گری (SCREENING):تصمیم‌گیری‌درمورد لزوم انجام ارزیابی اثرات توسعه، سطح وعمق مطالعات مربوط به‌آن
- تعیین محدوده (SCOPING): تعیین مسایل عمده و تعیین محدوده و شرح خدمات مطالعه
- تعیین و تحلیل اثرات (IMPACT ANALYSIS): پیش‌بینی اثرات طرح و تعیین اهمیت آن
- اقدامات اصلاحی (MITIGATION): اقداماتی در جهت جلوگیری، کاهش یا جبران اثرات
- تهیه گزارش‌ (REPORTING): آماده سازی اطلاعات لازم جهت تصمیم‌گیری در مورد پروژه
- بازنگری (REVIEWING): آزمون کیفیت گزارش تهیه شده
- تصمیم‌گیری (DECISION MAKING): پذیرش، رد و یا پذیرش پروژه مشروط به رعایت ضوابط ‌زیست محیطی
- پیگیری (FOLLOW UP): کنترل، مدیریت و ممیزی اثرات اجرای پروژه،
- مشارکت مردمی (PUBLIC INVOLVEMENT): آگاه‌ سازی و دخالت گروه‌های ذینفع وذی‌نفوذ درفرآیند تصمیم‌گیری.

مراحل وگردش کار تهیه گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی

تهیه گزارش ارزیابی درصورت الزام به انجام آن، درمراحل مختلف توسط کارفرما انجام می‌پذیرد..ترتیب مرحله‌ای تهیه‌ گزارش ارزیابی برای جلوگیری ازاتلاف زمان و کاهش هزینه ها، تایید گزارش، اخذ مجوز اجرا و یا عدم دریافت آن به شرح زیر می باشد :

- سازماندهی و مدیریت
- زمان بندی مطالعات
- تامین اعتبارات مالی و هزینه ها
- تعیین محدوده مطالعات(مرزهای پروژه پیشنهادی اعم از : اکولوژیک، اجتماعی،اداری)
- تعیین شرح خدمات مطالعات
- تهیه اطلاعات پایه مورد نیاز

- تدوین گزارش


ادامه این پست در ادامه مطلب


  ادامه مطلب ...

نقش بازیافت مواد در سلامت زیست محیطی

بسیاری از مواد در طبیعت تجزیه می شوند و به خودی خود بازیافت می شوند این موارد در مورد موجودات زنده ای که می میرند و یا مواد فاسد شدنی پیش می آید. این مواد را مواد زیست فروپاش می گویند. برای مثال کود هایی که در باغات ریخته می شوند و نتیجه کپه کردن موادی مانند غذاهای فاسد شده، آشغال میوه ها، پوست تخم مرغ و دیگر زباله های تجزیه پذیر است که بطور طبیعی توسط حشرات و دیگر جانوران موذی خورده می شوند .
متاسفانه مقادیر بالایی از زباله ها مانند: فلزات، کائوچو و پلاستیک نمی توانند خورده و تجزیه شوند و برای صدها سال تجزیه نشده در طبیعت باقی می مانند. حتی اگر این مواد قطعه قطعه و خورد هم شوند باز هم نمی توانند تجزیه شوند و به مرور اتمسفر، زمین و آب را آلوده می کنند .
بعضی از این مواد می توانند بازیافت شوند. زباله هایی که قابل بازیافت نیستند در گودالهایی به نام محل دفن زباله مدفون می شوند . این زباله ها ابتدا تکه تکه و سپس له و خمیر مانند می شوند بنابراین با این کار زباله ها فضای کمتری را اشغال می کنند. اگر نتوانیم به روند بازیافت ادامه دهیم باید روز به روز بر تعداد این گودالها بیافزاییم .
ضرورت بازیافت زمانى بیشتر مشخص مى شود که بدانیم برای تولید یک تن کاغذ جدید، باید 15 درخت تنومند راقطع کنیم. اگر از کاغذ باطله دوباره کاغذ تهیه کنیم در مصرف آب 90 درصد و انرژی 50 درصد سود برده و در کنترل آلودگى هوا 75 درصد موثر بوده ایم
در ایران براى بازیافت کاغذ، اولین کارخانه در سال 1313 در کرج تاسیس شد.


بازیافت پلاستیک

در ساخت انواع ظروف و کیسه هاى پلاستیکى از انواع مواد پلیمرى استفاده مى شود. با توجه به قابلیت بازیابى اکثر پلیمرها، مى توان مواد پلاستیکى را پس از مصرف و دور انداختن مجدداً طى فرایند بازیافت مورد استفاده قرار داد . مسئله مهم و اساسى در این میان استفاده از مواد بازیافت شده در مصارف غذایى است. در واقع صحبت از آن دسته از مواد بازیافت شده اى است که براى بسته بندى و نگهدارى مواد غذایى غیرمجاز هستند در ساخت ظروف پلاستیکى مختلف، مواد پلیمرى متفاوتى به کار برده مى شود به عنوان مثال :
۱ - ظروف نوشابه هاى گازدار از جنس پلى اتیلن تترافتالات (PET )
۲ -شیشه های شیرخورى کودکان از جنس پلى کربنات ( PC ) به دلیل گران بودن پلى کربنات ها این نوع پلیمرها کمتر در بسته بندى مواد غذایى استفاده شده و بیشتر در ساخت شیشه هاى شیر کودکان به کار مى روند .
۳ -ظروف بسته بندى لبنیات از جنس پلى اتیلن (PE ) ، پلى پروپیلن (PP ) و پلى استایرن (PS )
۴ - ظروف یک بار مصرف از جنس PS وPP
۵ - کیسه هاى پلاستیکى از جنس پلی اتیلن . این نوع کیسه ها به اشتباه تحت عنوان کیسه هاى نایلونى معروفند .
قابل ذکر است این مواد پلاستیکى مى توانند حاوى رنگ باشند که در آن صورت از رنگدانه پلاستیک (مستربچ) استفاده مى شود.


نحوه ساخت کیسه هاى پلاستیکى
گرانول هاى پلى اتیلن را به شکل فیلم هاى نازک درآورده و پس از برش فیلم ها در ابعاد دلخواه به کیسه تبدیل مى کنند. و در صورت تولید کیسه هاى رنگى هنگام تبدیل گرانول پلى اتیلن به فیلم از رنگدانه پلاستیک یا مستربچ (به مقدار یک تا پنج درصد) استفاده مى کنند.


نحوه ساخت ظروف یک بار مصرف
ابتدا مواد پلیمررا به صورت فیلم هایى با ضخامت مورد نظر تبدیل کرده و سپس با استفاده از قالب هایى خاص به اشکال مختلف تبدیل میشوند


بازیافت مواد
در فرایند بازیافت مواد پلاستیکى نوع پلیمرى که باید بازیافت شود مدنظر قرار مى گیرد.بدین ترتیب که هر نوع پلیمر جدا از انواع دیگر بازیافت مى شوند، در غیر این صورت فرایند بازیافت با اشکال روبه رو خواهد شد. به عنوان مثال : پلى اتیلن ها با هم، پلى پروپیلن ها با هم و پلى آمیدها با هم بازیافت مى شوند، چرا که هنگام فرایند بازیافت مواد پلاستیکى را خرد سپس ذوب کرده و مجدداً مورد استفاده قرار مى دهند بنابراین اگر ترکیبى از مواد پلاستیکى مختلف نظیر ظروف یک بار مصرف با انواع مختلف خرد و سپس ذوب شوند، با توجه به متفاوت بودن نقطه ذوب ترکیب ناهمگونى ایجاد مى شود. مسئله بعدى نداشتن رنگ در مواد پلاستیکى است که اهمیت بسزایى در فرایند بازیافت دارد. به دلیل اینکه پلیمرهاى رنگى داراى رنگ یکنواختى نیستند پس از بازیافت رنگ تیره پیدا مى کنند در نتیجه کارخانه هاى سازنده براى به دست آوردن یک رنگ ثابت از دوده استفاده کرده سپس مواد پلیمرى مذاب را به صورت فیلم درآورده و به کیسه پلاستیکى تبدیل مى کنند، که ما از آنها به صورت کیسه هاى زباله مشکى استفاده مى کنیم.گاهى به دلیل کاربرد ناصحیح دوده تماس دست با این کیسه ها باعث جذب ذرات دوده از راه دست مى شود. بنابراین در حال حاضر کارخانه هاى صنایع غذایى مجاز نیستند مواد بازیافتى را براى نگهدارى و بسته بندى مواد غذایى به کار ببرند. دلیل اصلى آن نیز عدم رعایت اصول بازیافت مواد پلاستیکى در ایران است. گفتنى است براى تولید کیسه هاى پلاستیکى شفاف از مواد اولیه بکر استفاده مى شود در حالى که اکثریت پلاستیک هاى مشکى موجود در بازار از مواد بازیافتى تهیه میشود

.

مناسب بودن پلاستیک ها در کاربردهاى غذایى
تمامى پلیمرها از بکر تا آنهایى که بازیافتى بوده و همچنین ظروف پلاستیکى حتماً باید قبل از استفاده در صنعت غذایى تحت آزمون Food grade قرار بگیرند (ای.سی.سی) . با انجام آزمون هایى که در اداره کل آزمایشگاه هاى کنترل غذا و دارو نیز قابل اجرا هستند میزان مهاجرت مواد سازنده پلیمرها به سمت مواد غذایى مشابه سنجیده مى شود. در واقع وزارت بهداشت مقاومت و میزان مهاجرت مواد سازنده پلیمرها را در حلال ها یا محلول هاى مشابه مواد غذایى مى سنجد ..
بطرى هاى آب و نوشابه از جنس (پت)هستند این ظروف در صورتی که food grade  باشند از نظر بهداشتى مشکل ایجاد نمى کنند. تنها مسئله وجود ماده استالدئید در این ظروف است که باعث تغییر طعم و بوى آب و مواد نوشیدنى مى شود البته میزان مهاجرت استالدئید در حدى نیست که خاصیت بیمارى زایى داشته باشد .


مشکل دست زدن به کیسه هاى زباله
پلاستیک هاى مشکى که در حال حاضر در بازار هستند هیچ کدام براى مصارف غذایى مناسب نیستند و مشخص نیست کجا و تحت چه شرایطى تولید شده اند. این مواد در اثر تماس با مواد غذایى آنها را آلوده کرده و عوارضى را براى انسان به دنبال خواهند داشت. گفتنى است اگر مواد پلاستیکى پس از بازیافت براساس پایه پلیمرى خود مشکل نداشته و به آزمون هاى Food grade پاسخ دهند براى نگهدارى و بسته بندى مواد غذایى مناسب خواهند بود .


پلاستیک هایی که بوی بنزین می دهند
یکی از پژوهشگران دانشگاه صنعت نفت موفق به اجرای طرحی شده است که براساس آن 80درصد از پسماندهای موجود در زباله های شهری ، صنعتی و پزشکی طی فرآیندی به سوخت مایع (بنزین و گازوئیل ) تبدیل می شود و به این ترتیب نه تنها به کاربرد مفید ضایعات پلیمری ، بلکه به تامین خوراک راکتورها در صنایع پتروشیمی و نفت نیز کمک می شود .
کسانی که به پژوهش های انجام شده در عرصه های پتروشیمی و نفت علاقه مندند، می دانند که یکی از معضلات اساسی در این صنایع ، بحث کنترل و کاهش اثرات سو زیست محیطی است؛ هر چند طی یک دهه اخیر، موضوع پسماندهای پالایشی و فرآورده های سنگین هیدروکربنی به عنوان یکی از معضلات صنعت پالایشگاهی کشور مطرح بوده است .
بر این اساس تلاش محققان و نیروهای علمی صنعت نفت کشور نیز طی این مدت به تبدیل مواد سنگین هیدروکربنی به مواد سبک مانند بنزین و گازوئیل معطوف شده است .


به طور کلی دو روش اصلی برای حل مشکل زباله های پلاستیکی وجود دارد :


 ۱. بازیافت

۲. تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر
    بازیافت به فرایندهایی گفته می شود که در آنها از زباله های پلاستیکی به نحوی استفاده می شود .


روش های بازیافت در سه دسته جای می گیرند :
۱ - بازیافت انرژی
۲ - بازیافت مکانیکی
۳ - بازیافت شیمیایی


در بازیافت انرژی زباله به عنوان یک سوخت سوزانده می شود. باید توجه کرد که بازده انرژی (انرژی حاصل از سوختن واحد وزن سوخت) پلاستیک ها نسبت به سوخت های فسیلی مرسوم بیشتر است .
بازیافت مکانیکی ، یعنی خرد کردن و استفاده یک محصول پلاستیکی در ساخت یک قطعه. در این روش باید نکات زیادی رو در نظر گرفت. مثلا برای ساخت قطعات حساس تر سازمان های مربوطه مقدار مجاز پلاستیک بازیافتی در قطعه را تعیین می کنند .
در بازیافت شیمیایی پلاستیک به وسیله روش های شیمیایی به مواد دیگری (اغلب مواد اولیه یا میانی) تبدیل میشود. این روش نسبت به دو روش دیگه جدیدتر است ولی هنوز از نظر اقتصادی به صرفه نیست. اما بسیار مورد توجه هست. به عنوان مثال میشود به تهیه رزین پلی استر از بطری های نوشابهاز جنس پلی اتیلن ترفتالات اشاره کرد .
اما در کنار بازیافت از چندین سال پیش تلاش هایی در جهت تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر شروع شده که الان به نتیجه هم رسیده است. این پلاستیک ها قابلیت بازگشت به طبیعت را طی زمانی قابل قبول دارند .


این پلاستیک ها هم در دو دسته کلی قرار می گیرند :

۱ - پلاستیک های متداول حاوی مواد تخریب پذیر
۲ - پلاستیک های تخریب پذیر ذاتی


پلاستیک های متداول حاوی مواد تخریب پذیر آمیزه هایی هستند که در آنها یک ماده تخریب پذیر(مانند نشاسته) به یک پلاستیک متداول (مثل پلی اتیلن) اضافه میشود و تخریب این ماده به افزایش سرعت تخریب پلاستیک کمک می کند. این مواد چند سالی هست که وارد بازار شده اند و با اون که کمک زیادی به کاهش زباله های پلاستیکی کرده اند، اما به دلیل این که اولا در انها از همان پلاستیک های متداول تخریب ناپذیر استفاده شده و دوما استفاده از مقدار زیادی مواد تخریب پذیر در پلاستیک ویژگی ها را تضعیف می کنه، موقعیت چندان محکمی ندارند . 


پلاستیک های تخریب پذیر ذاتی موادی هستند که به دلیل ساختمان شیمیایی خاصشان به وسیله باکتری ها، آب یا آنزیم ها در طبیعت تخریب می شوند. مهم ترین پلاستیک از این نوع پلی(لاکتیک اسید) هست که از اسید لاکتیک تهیه میشود. پیش بینی میشود این پلاستیک، که خواص بسیار خوبی هم داره، در آینده رقیبی بسیار جدی برای پلاستیک های متداول امروزی به خصوص در صنعت بسته بندی باشد. مشکل بزرگ این مواد، گران بودنشان است که در حال حاضر تحقیقات برای توسعه یک روش ارزان برای تولیدشان ادامه دارد. جالب این که منابع اصلی تولید این پلاستیک طبیعی هستند و از محصولات نفتی برای ساخت آنها استفاده نمی شود .


پلاستیک های زیستی
اطرافمان انباشته از پلاستیک شده است. هر کاری که انجام می دهیم و هر محصولی را که مصرف می کنیم، از غذایی که می خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیک سرو کار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است .
گرچه بسته بندی پلاستیکی با قیمتی نازل امکان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصاً مواد غذایی را فراهم می کند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبانگیر بشریت شده است. اکثر پلاستیک های معمول در بازار از فرآورده های نفتی و ذغال سنگ تولید شده و غیر قابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می کشد

.

به منظور رفع این مشکل، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر از منابع تجدید شونده مثل ریزسازواره ها و گیاهان می باشند .
واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است که بسادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیر واحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمانند . 


استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یک محصول وجود دارد که عمدتاً به تجزیه 60 تا 90 درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می گردد. این استاندارد در کشورهای مختلف متفاوت است .
اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیک های معمول، طویل بودن طول مولکول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده که تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه کننده با مشکل مواجه می کند


در این بین تولید پلیمرهای زیستی جایگاه خاصی دارند. تولید اینگونه پلیمرها توسط طیف وسیعی از موجودات زنده مثل گیاهان، جانوران و باکتری ها صورت می گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می گیرند و تجزیه کنندگان از جمله مهم ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما می باشند .

برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد :


الف) دید محیط زیستی : این مواد باید سریعاً در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاک را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند . 


ب) دید صنعتی : این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و کارایی را داشته باشند و از همه مهمتر، پس از برابری یا بهبود کیفیت نسبت به مواد معمول، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند .

نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که علی رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار کمتر از پلاستیک های سنتی باشد؛ چرا که بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی گیرد .

تقریباً تمامی پلاستیک‌های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی که غیر قابل برگشت به محیط می‌باشند، به دست می‌آیند. راه‌حل جایگزین برای این منظور، بهره‌برداری از باکتری های خاکزی است . باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوستدار محیط زیست در آینده‌ای نزدیک بود

جذب فلزات سنگین به وسیله باطله های معدنی

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد
آلودگی های زیست محیطی


جذب فلزات سنگین به وسیله باطله های معدنی
اکرم نوری کمری
چکیده

رشد روز افزون جمعیت، توسعه صنعتی و افزایش مصرف آب بویژه در کشورهایی که در اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارند، موجب محدودیت جدی منابع آب برای مصارف گردیده است. در فاضلابهای صنعتی، ترکیبات مختلفی وجود دارند که مهمترین آنها، فلزات سنگین می‌باشند. با توجه به خاصیت تجمع‌پذیری این ترکیبات در بافت‌های مختلف موجودات و خواص سرطان‌زایی آنها، رعایت استانداردهای زیست محیطی تخلیه فاضلاب‌های صنعتی حاوی این عناصر ضروری است.

روش‌هایی که به طور معمول برای حذف فلزات سنگین از محلولهای آبی مورد استفاده قرار می‌گیرد عبارتند از:   انعقاد و ته‌نشینی، ترسیب شیمیایی، اسمز معکوس، جذب و تبادل یونی. اما به علت وجود محدودیت‌هایی مانند هزینه بالا در پاره‌ای از موارد بازده پایین این روش‌ها، در چند دهه­ ی اخیر مسأله­ ی جذب سطحی برای حذف فلزات سنگین با استفاده از جاذب‌های ارزان قیمت توجه زیادی را به خود معطوف داشته است.

دراین پژوهش،   از باطله‌های معدن سرب و روی ایرانکوه واقع در اصفهان بعنوان جاذب فلرات سنگین استفاده شد. برخی از خصوصیات باطله‌ها مانند ظرفیت تبادل کاتیونی(CEC)، ترکیب شیمیایی، فازهای تشکیل دهنده آنها و سطح ویژه بترتیب با روش‌های استات آمونیوم، XRD، XRF و N2-BET تعیین شد. آزمایشات جذب به دو شیوه پیوسته و ناپیوسته،   با استفاده از محلول‌های آزمایشگاهی حاوی فلزات کادمیوم، روی، سرب، مس و نیکل و پساب‌های صنعتی آبکاری انجام گرفت. شرایط بهینه جذب درpH‌ های مختلف، غلظت اولیه یون فلزی، زمان، دانه‌بندی و مقدار جاذب در آزمایشات ناپیوسته(Batch)   و احیاء جاذب به روش ستونی مطالعه شد. برای اصلاح خصوصیات جذبی باطله‌ها،  سه تیمار اسیدی، بازی و آب مقطر انجام گرفت. زمان تعادل مناسب برای جذب کادمیوم30 دقیقه و برای روی 60 دقیقه به دست آمد. با افزایش pH، درصد جذب به علت افزایش مکان‌های جذب و کاهش رقابت یون H+، افزایش یافت و در سطح %5 معنی‌دار بود. حداکثر جذب فلزات کادمیوم و سرب در5=   H به ترتیب%62 و %76   و برای فلزات روی، مس، و نیکل در6= pH به ترتیب %53، %56 و %32 بدست آمد. برازش هم دما‌های جذب سطحی نشان داد که جذب فلزات روی، نیکل و مس توسط باطله‌ها با مدل خطی فروندلیچ وجذب سطحی کادمیوم با مدل خطی لانگمویر مطابقت دارند. جذب سرب با هر دو مدل به خوبی توصیف شد. با کاهش اندازه ذرات جاذب، درصد جذب به علت افزایش سطح ویژه افزایش یافت.   تفاوت تیمارها در جذب کادمیوم، روی و سرب در سطح %5 معنی‌دار بود.

تأثیر   تیمارها در جذب به این ترتیب بود: تیمار بازی < تیمار آب مقطر< تیمار اسیدی،   به طوریکه درصد جذب کادمیوم و سرب با تیمار بازی به بیش از %90 رسید. نتایج   آزمایشات ستونی باطله‌های بازی   نشان داد که باطله‌های اشباع شده بعد از عبور اسید و آب مقطر، توانایی جذب مجدد فلزات سنگین   بدون کاهش میزان جذب را دارند. در آزمایشات مربوط به پساب‌های صنعتی، در غلظت‌های پایین فلزات سنگین، درصد جذب بالا بود.از این رو می‌ توان نتیجه گرفت که باطله‌های معدنی قابلیت حذف فلزات سنگین از پسابهای صنعتی را دارند.

منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری


بررسی کمی، کیفی و مدیریت پسماندهای شهرک صنعتی جی اصفهان

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد

آلودگی های زیست محیطی


بررسی کمی، کیفی و مدیریت پسماندهای شهرک صنعتی جی اصفهان


هیام آل کثیری


چکیده


امروزه با تمرکز صنایع در مراکز صنعتی و توسعه فعالیتهای صنعتی، پسماندهای مختلفی تولید می­شوند. تولید و دفع غیراصولی پسماندهای صنعتی بروز آلودگی های آب و خاک را به همراه خواهد داشت. مدیریت پسماندهای صنعتی یکی از شیوه های بسیار مناسب برای ایجاد تعامل و پیوند بین صنعت و محیط­ زیست و کاهش اثرات سوء فعالیتهای صنعتی بر محیط ­زیست می­باشد که چنین مدیریتی با استفاده از روشهای مختلف از جمله پیشگیری از آلودگی یا کمینه­ سازی پسماندها در مبداء تولید، بازیافت و استفاده مجدد قابل اعمال است.

هدف اصلی این مطالعه بررسی نوع و میزان پسماند تولیدی، وضعیت فعلی مدیریت پسماندها و ارائه راهکارهای عملی برای بهینه­سازی مدیریت پسماندها در شهرک صنعتی جی اصفهان می­ باشد.

روش مطالعه و جمع ­آوری اطلاعات بر اساس بازدیدهای میدانی، تکمیل پرسشنامه و تجزیه تحلیل اطلاعات بدست آمده می­ باشد.

شهرک صنعتی جی اصفهان به عنوان یکی ازشهرک­های صنعتی قدیمی استان اصفهان، دارای 309 هکتار مساحت و 596 واحد صنعتی که شامل 528 واحد صنعتی فعال و 68 واحد صنعتی غیر فعال می باشد. فراوانی صنایع شهرک به ترتیب فلزی 24%، نساجی 22%، غذایی 15%، شیمیایی 16%، چوب و سلولزی 7%، برق و الکترونیک 6%، خدماتی و کانی­های غیرفلزی هرکدام 5% می­باشد. با مراجعه به 310 واحد صنعتی از مجموع کل واحدهای صنعتی فعال شهرک صنعتی جی نسبت به تکمیل پرسشنامه­ها از طریق مصاحبه با مسئولین واحدهای صنعتی اقدام شده و ضمن بازدید، فرآیند تولید، مواد ورودی و خروجی شناسایی و اطلاعات لازم جمع ­آوری گردید.

میزان تولید پسماندهای صنعتی (خطرناک و غیرخطرناک) و شبه خانگی بر حسب کیلوگرم در ماه محاسبه شد. با محاسبه نرخ تولید پسماند صنعتی به ازای واحد تولید محصول، میزان پسماند صنعتی تولید شده در واحدهای صنعتی که مورد بازدید قرار نگرفته ­اند تخمین زده شد. در این شهرک، در مجموع 2/2398 تن در ماه پسماند صنعتی تولید می­شود. پسماندهای صنعتی شامل 19% پسماند خطرناک، 17% ضایعات فلزی،12% پسماندهای آلی،12% ضایعات الیاف و منسوجات نساجی، 11% پلاستیک، 9%ضایعات کاغذ، 9% پسماندهای شیمیایی، 6% ضایعات و نخاله­های معدنی، 3% شیشه، 1% ضایعات لاستیک، 1% چوب،2/0% ضایعات الیاف سلولزی و 03/0% ضایعات فوم می­باشد. سهم پسماندهای صنعتی تولیدی در هر یک از گروههای صنعتی شامل صنایع فلزی 31%، غذایی 17%، شیمیایی و نساجی هر کدام 16%، چوب و سلولزی 9%، کانی­های غیرفلزی 8%، برق و الکترونیک 3% و خدماتی 04/0% می­باشند. نگهداری پسماندهای تولید شده در واحدهای صنعتی به صورت 81% تلنبار شده، 9% در کیسه و گونی، 9% در ظروف بدون ­درب و 1% در مخازن انجام می­شود. پسماندها در 58% موارد ماهیانه، 6% هفته­ ای، 30% متناوب، 2% روزانه، 2% سالیانه، 1% هر 6 ماه . 1% ماهیانه دوبار انجام می­شود. 


منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری



بررسی میزان جیوه در سواحل جنوبی دریای خزر (استان مازندران)

چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد
آلودگی های زیست محیطی


بررسی میزان جیوه در سواحل جنوبی دریای خزر

با استفاده از دو شاخص زیستی

ماهی کفالِ طلایی (Liza auratus)
ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii kutum)

پژوهش : سید مهدی-حسینی

چکیده

جیوه سمی ترین عنصر سنگین در اکوسیستم های آبی است که به دو طریق طبیعی و صنعتی وارد محیط زیست می شود و در نهایت در رسوبات اکوسیستم آبی ته نشین و به متیل جیوه تبدیل می­شود. به دلیل وابستگی بالای متیل جیوه به گروه های سولفیدریل پروتئین، این فلز به سرعت از طریق زنجیره ­ی غذایی انتقال می­ یابد و در موجودات انباشته می ­شود. سمیت بالای جیوه و افزایش غلظت این فلز در محیط زیست، لزوم پایش مکانی و زمانی جیوه را ایجاب می­کند.
زیست­ بوم و زندگی ماهی کفال (Liza auratus) و ماهی سفید دریای خزر(Rutillusfrisiikutum) و نوع تغذیه آنها به صورتی است که عناصر سنگین در بافت های آنها تجمع می ­یابد که این نه تنها بر سلامتی ماهی، بلکه بر سلامتی انسان به عنوان عمده ترین مصرف کننده موثر می باشد. به منظور آگاهی از میزان آلودگی و غلظت جیوه در در رسوبات و همچنین تجمع آن در عضله و کبد ماهی کفال و ماهی سفید ، 12 ایستگاه در سواحل مرکزی خزر جنوبی (استان مازندران) تعیین و نمونه­ برداری از رسوبات و ماهیان آن انجام گردید.
نتایج بدست آمده نشان­ داد که در رسوبات، میانگین غلظت جیوه در تمامی ایستگاهها کمتر از حد استاندارد تعیین شده (15/0 میکروگرم جیوه در گرم) بود که بیانگر سطح پایین آلودگی به جیوه در سواحل استان مازندران است. میانگین غلظت کل جیوه­ در عضله و کبد ماهی سفید بترتیب 112/0 و 123/0 میکروگرم بر گرم وزن تر (382/0 و 395/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک) و میزان آن در ماهی کفال طلایی به ترتیب 137/0 و 162/0 میکروگرم بر گرم وزن تر (432/0 و 473/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک) بدست آمد.
بین دو گونه از لحاظ غلظت جیوه تفاوت معنی دار در سطح احتمال 5 درصد وجود داشت. تفاوت در غلظت جیوه­ ی مشاهده شده در دو گونه ­ی مورد بررسی را احتمالاً می­ توان به دلیل تفاوت در نیازهای اکولوژیکی، الگوی تغذیه، متابولیسم و همچنین تفاوت در آشیان اکولوژیک بین دو ماهی مربوط دانست. در هر دو گونه، غلظت جیوه پایینتر از حد استاندارد تعیین شده توسط سازمان­های USEPA ، WHO، FAO و FDA که بترتیب3/0، 5/0، 5/0 و 1 میکروگرم بر گرم وزن تر ماهی را اعلام داشتند، بود. همچنین مقایسه­ بین ماهیان ایستگاههای مختلف نشان داد که بطور کلی، ماهیان سواحل غربی استان مازندران نسبت به سواحل شرقی آن دارای میزان جیوه­ ی بالاتری­ اند.
برای ارزیابی آسیب­ های ناشی از مصرف این ماهی­ ها بر سلامتی انسان، میزان مصرف مجاز ، جذب روزانه­ ی جیوه توسط انسان و همچنین شاخص HQ (نسبت خطر) بررسی گردید. یافته های این بررسی نشان داد که شاخص HQ برای ماهی سفید و کفال طلایی بترتیب حدود4/0 و 5/0 می­باشد. برای حفظ سلامتی بهتر است میزان مصرف ماهی کفال طلایی و سفید دریای خزر بترتیب 51 و 62 گرم در روز (میزان مجاز مصرف) باشد. همچنین جذب روزانه­ و هفتگی جیوه با توجه به میزان سرانه­ی مصرف هر ایرانی که توسط FAO اعلام شده است، پایینتر از مقادیر راهنمای (PTWI وPTDI) ارائه شده توسط WHO، USEPA و JECFA   بوده است. بنابراین، در شرایط موجود مصرف گونه های ماهی بررسی شده، خطری جدی برای سلامتی مصرف کننده­گان آن را باعث نخواهد شد.


منبع : دانشګاه صنعتی اصفهان-دانشکده منابع طبیعی-ګروه محیط زیست

استاد راهنما : دکتر نورالله میرغفاری