ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
آبخوان یا آبخواه عبارتست از مخروط افکنه هایی با رسوبات دانه درشت که به آسانی آب را از خود عبور داده و موجب تغذیه ی سفره های آبهای زیرزمینی می گردد و آبخوان داری مدیریت این آبخوان هاست.
آبخوان داری مجموعه ای از عملیات مکانیکی است که با مهار و نفوذ سیلاب بر روی عرصه های آبخوان موجب احیاء کمی و کیفی منابع آب و خاک، تقلیل و حتی حذف خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم و در نتیجه بهینه سازی محیط زیست می شود.
شرایط ایجاد آبخوان :
الف: وجود سیلاب قابل استفاده و مناسب با عرصه ای که قرار است عملیات بخش آب بر روی آن صورت پذیرد.
ب : قرار گر فتن آبخوان در محل خروجی آبریزها
آبخوان ها موجب مهار شن زارها و تثبیت ریگ های روان می گردند و این اراضی پس از چند سال با کشت درختان مقاوم به خشکی و با اجرای عملیات قرق، به جنگل و مر تع تبدیل می گردد که این امر موجب تغییر میکروکلیمای منطقه شده و شرایط مناسبی را جهت بهبود محیط زیست و جلب پرندگان و وحوش فراهم می سازد.
وقوع دو جنگ جهانی در قرن بیستم منجر به تولید مواد شیمیایی همانند کود و آفت کش شد؛ سادگی تولید و دسترسی فراوان به نیتروژن و همچنین افزایش تولید اسیدها و تولید نسبتاً ارزان سوپر فسفاتهای غنی از نتایج جنگ جهانی دوم است، تجهیزات و ماشینهایی که بهمنظور مصارف نظامی استفاده میشد با تغییراتی تبدیل به تجهیزات تولید حشره کشهای آلی فسفات دار شد که د.د.ت و تو. فور. دی از جمله شناختهترین این آفتکشها بودند.
توصیف کلی :
«کاربرد قوانین و نظریات بومشناختی در طراحی، مدیریت، و ارزیابی نظامهای کشاورزی مولد با حفظ منابع طبیعی»
تعاریف دیگری هم از آگرواکولوژی بیان شده که در ادامه به آن پرداخته شده است .
کاربرد قوانین بومشناختی در طراحی و مدیریت بوم-نظامهای کشاورزی نظامی یکپارچه که در آن، توسعه نظامهای کشاورزی و تولید غذا بر دانش سنتی، کشاورزی جایگزین، و تجربههای منطقهای تولید غذا تکیه دارد. برقراری ارتباط میان بومشناسی، فرهنگ، اقتصاد و جامعه، برای تولید پایدار در کشاورزی، محیط زیست سالم، و غذا و جوامع کشاورزی پایا.
تعاریف غلط ، نادقیق یا ناقص:
فناوری زیستی، زیستفناوری دستکاری ژنتیکی موجودات زنده به منظور تولید غذا، دارو و سایر فرآوردهها برای مصارف انسانی.
کشاورزی جایگزین:
1) روش تولید محصولات کشاورزی با در نظر گرفتن جنبههای بومشناختی و پایداری و نیز تحقق سودآوری اقتصادی. این روش که کشاورزی پایدار نیز نامیده میشود شامل روشهای متعددی مانند زراعت ارگانیک، کنترل زیستی آفات و روشهای خاص بازاریابی است. این نوع کشاورزی از آن جهت پایدار است که مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آن میتواند دردرازمدت استمرار داشته باشد بدون آنکه منابع طبیعی را تخریب کند.
2) نوعی عملیات کشاورزی که اساس آن کاهش کاربرد کودها و آفتکشهای شیمیایی، استفاده حداکثر از تناوب زراعی و کاهش عملیات خاکورزی است.
«این روش که کشاورزی پایدار نیز نامیده میشود ...» مقصود مولف به درستی معلوم نیست. آیا در زبان فارسی برای Alternative Agriculture دو معادل «کشاورزی جایگزین» و «کشاورزی پایدار» بکار میرود یا آنکه مولف به برابری دو اصطلاح AlternativeAgriculture و Sustainable agriculture اشاره دارد. اگر چنین است چرا در تعریف مدخل دوم هیچ اشارهای به همسانی این دو اصطلاح نشده است.
کشاورزی پایدار:
1) نوعی نظام تولیدی کشاورزی که در آن، کشاورز توان تولیدی نظام را در سطحی که از نظر اقتصادی توضیحپذیر، از نظر زیستمحیطی سازگار و از نظر اجتماعی قابل پذیریش باشد، در درازمدت حفظ کرده و یا حتی بهبود میبخشد. این نظام مدیریت کارآمد منابع با حداقل خسارت به محیط زیست و سلامت انسان را موجب میشود.
2) روش پرورش گیاهان زراعی و حیوانات اهلی با کاربرد کودهای آلی، حفاظت آب و خاک، مهار آفات به روش زیستی و کمترین استفاده از انرژیهای تجدیدناپذیر که وابسته به سوختهای فسیلی هستند. 3) نوعی کشاورزی است که در آن، جنبههای مختلف زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رعایت شده و بر به کارگیری حداقل نهادههای خارجی مصنوعی تاکید دارد.
در همین زمینه :