ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
عادل سپهر
اعظم صفرآبادی
چکیده :
با شنیدن نام بیابان، آنچه بیش از هر چیز دیگری در ذهن عام تصور خواهد شد، محیطی خشک، بیآب و عاری از پوشش گیاهی است که برای آن ارزش اکوسیستمی را متصور نمیشوند، در حالیکه بیابان چالشی بومشناختی در حیات کرۀ زمین است. درمقابل در تفکر سیستمی، بیابان نهتنها بهدلیل وجود گونههایی منحصربهفرد و توان اکولوژیکی ویژه نعمتی الهی بهشمار میرود، بلکه قابلیتها و ارزشهای اقتصادی ـ اجتماعی آن، توان بالایی را برای این بومزیست رقمزده است. این پژوهش برآن است تا با نگاه به جاذبهها و قابلیتهای زیستی و اقتصادی بیابانها، ذهن را متوجه امکانسنجی جاذبههای بومشناختی قابل سرمایهگذاری در بیابانهای ایران و توجه به اکوتوریسم در این نواحی کند؛ زیرا بیابان یک منبع اقتصادی بیمانند و مستعد است که در راستای اهداف توسعۀ پایدار، موجب حفاظت زیستی و سودآوری اقتصادی این مناطق میشود. در پژوهش پیش رو، بهمنظور بررسی و تعیین ابعاد مختلف اکوتوریسم پایدار بیابانهای ایران با کمک الگوریتم دلفی، به تعیین اهداف مورد نظر پرداخته شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نظرات متخصصان مختلف، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شناسایی و از تحلیل عاملی برای تفسیر دادهها استفاده شده است. یافتههای تحلیل عاملی نشاندهندۀ آن است که پنج عامل گسترش مشارکت، تحول کالبدی، افزایش آگاهی محیطی، افزایش جمعیت و افزایش قیمت زمین با درصد واریانس 893/69، بیشترین آثار مثبت ناشی از تغییرات مربوط به پیامدهای اکوتوریسم نواحی بیابانی را تبیین میکنند و 107/30 درصد مربوط به پیامدهای منفی بوده است. این امر نشاندهندۀ اثرگذاری پیامدهای مثبت بیش از پیامدهای منفی است. با توجه به ابعاد و شاخصهای اکوتوریسم، با اطمینان بهنسبت خوبی میتوان انتظار داشت که اکوتوریسم زمینههای رونق اقتصادی ـ اجتماعی جوامع بیابانی و حفاطت از طبیعت بیابان را بههمراه داشته باشد.
کلید واژه : اکوتوریسم، ایران، بیابان، پایداری، ژئوتوپ
منبع : نشریه پژوهش های جغرافیای انسانی، دوره 45، شماره 4، زمستان 1392، صفحه 137 تا 154
دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب
برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .
مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا
مطالعه تغییرات درون گونه ای چنگر در تالابهای شمال ایران
حسین یزدان داد
چکیده :
این تحقیق به منظور بررسی تغییرات درون گونه ای چنگر بر اساس صفات ریخت شناسی و ریخت سنجی انجام گرفت. برای این منظور سه منطقه تالابی در نوار ساحلی جنوب دریای خزر شامل تالاب انزلی در گیلان، تالاب گمیشان در گلستان و تالاب فریدونکنار در مازندران انتخاب شد و تفاوت جمعیتهای این گونه پرنده آبزی در مناطق تالابی مطالعه شد. برای بررسی این تغییرات بین جمعیتی ،32 نمونه چنگر از تالاب انزلی، 17 نمونه از فریدونکنار و 17 نمونه از گمیشان (مجموعا 66 نمونه ) جمع آوری شد. سپس 11 صفت ظاهری و23 صفت استخوانی هر یک از نمونه های جمع آوری شده سه منطقه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. میانگین اندازه 19 صفت استخوانی و 10 صفت ظاهری در بین 6 گروه مختلف از پرنده ها ( 3 منطقه تالابی * 2 جنس نر و ماده ) تفاوت بسیار معنی داری را نشان دادند (01/0 ≥P ). نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای برای جداسازی جمعیتهای سه منطقه بر اساس ویژگیهای فردی افراد نمونه به درستی واقعیات جمعیت را نشان نداد , بنابر این برای تفکیک قطعی تر جمعیتها از روش تحلیل توابع تشخیص کانونیک استفاده شد . بر اساس روش اخیر تفکیک جمعیتهای سه منطقه به کمک صفات استخوانی و ظاهری به درستی انجام گرفت . این نشان میدهد که چنگرهای سه منطقه از نظر 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند ( 05/0≥P) . بنابراین جمعیتهای مهاجر چنگر در تالابهای فوق یکسان نیستند و جدا می باشند. با توجه به این که تعداد جمعیت مهاجر این گونه و میزان زیتوده آن در تالابهای سواحل جنوب دریای خزر رو به کاهش است و از طرفی این جمعیتها جدا از هم می باشند. بنابراین هر یک از این مناطق تالابی نیازمند برنامه های مدیریتی جدا برای جمعیتهای این گونه هستند و تا قبل از اینکه جمعیتها با بحران کاهش شدید مواجه شوند باید اقدامهای لازم برای پیشگیری از این روند صورت پذیرد.
کلمات کلیدی:
تغییرات درون گونه ای، جمعیت، تالاب، ایران. (Fulica atra) چنگر
ادامه مقاله را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید.
ادامه مطلب ...
چکیده :
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات درون گونه ای چنگر بر اساس صفات ریخت شناسی و ریخت سنجی در سال 2000 انجام گرفت. برای این منظور 3 منطقه تالابی در نوار ساحلی جنوب دریای خزر شامل تالاب انزلی در گیلان، تالاب گمیشان در گلستان و تالاب فریدون کنار در مازندران انتخاب، و تفاوت جمعیت های این گونه پرنده آبزی در مناطق تالابی مطالعه گردید. برای بررسی این تغییرات بین جمعیتی، 32 نمونه چنگر از تالاب انزلی، 17 نمونه از فریدون کنار و 17 نمونه از گمیشان (در مجموع 66 نمونه) جمع آوری شد. سپس 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی هر یک از نمونه های جمع آوری شده 3 منطقه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. میانگین اندازه 19 صفت استخوانی و 10 صفت ظاهری در بین 6 گروه مختلف از پرنده ها (3 منطقه تالابی × 2 جنس نر و ماده) تفاوت بسیار معنی داری را نشان دادند (P?0.01). نتایج به دست آمده از تحلیل خوشه ای برای جداسازی جمعیت های 3 منطقه بر اساس ویژگی های فردی افراد نمونه به درستی واقعیت های جمعیت را نشان نداد، بنابراین برای تفکیک قطعی تر جمعیت ها از روش تحلیل توابع تشخیص کانونیک استفاده شد. بر اساس روش اخیر تفکیک جمعیت های 3 منطقه به کمک صفات استخوانی و ظاهری به درستی انجام گرفت. این نشان می دهد که چنگرهای 3 منطقه از نظر 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند (P?0.05) .در نتیجه، جمعیت های مهاجر چنگر در تالاب های بالا یکسان نیستند و جدا از هم می باشند. با توجه به این که تعداد جمعیت مهاجر این گونه و میزان زی توده آن در تالاب های سواحل جنوب دریای خزر رو به کاهش است و از طرفی این جمعیت ها جدا از هم می باشند، بنابراین هر یک از این مناطق تالابی نیازمند برنامه های مدیریتی جدا برای جمعیت های این گونه می باشند و قبل از این که جمعیت ها با بحران کاهش شدید مواجه شوند باید اقدام های لازم برای پیشگیری از این روند صورت پذیرد.ادامه مطلب ...