اکوتوریسم و توسعه پایدار، مفاهیم و ارتباط آنها

اکوتوریسم عبارت است از مسافرت مسئولانه و هدفمند در طبیعت، به نحوی که از محیط، حفاظت شود و به رفاه مردم بومی خدشه وارد نیاید. اکوتوریسم هر نوع توریسمی را که با طبیعت مرتبط می شود دربر می گیرد. در اکوتوریسم انگیزه اصلی مسافرت، جذابیت های طبیعی یک منطقه، شامل ویژگی های فیزیکی و فرهنگ بومی است و توریست پس از مشاهده جذابیت ها، بدون اینکه خللی در آنها وارد آورد یا آن ها را تخریب کند، محل را ترک می کند. در واقع توریسم طبیعت گرا نوعی از توریسم است که بر طبیعت اثر مخرب نگذارد، به حفظ انواع جانوران و گیاهان کمک کند و مستقیم و غیر مستقیم به حفظ طبیعت مدد رساند. اکوتوریسم، گردشگری مسئولانه و پایدار است و بدین سبب نیاز به حفاظت منابع ملی، اعم از زنده و بی جان، دارد؛ تسریع توسعه غمخوارانه و مناسب و آنچه به اهداف توسعه عدالت اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی و ثبات، به ویژه برای جوامعی که در مجاورت مناطق حفاظت شده زندگی می کنند، کمک می کند، در مقوله اکوتوریسم قابل تعریف است.


با توسعه ارتباطات بشری در قرون اخیر و افزایش دانش عمومی در سطح جهان، جهانگردی از امری فطری و محدود، به صنعتی غول آسا و فراگیر بدل شده و بر اساس آمار سازمان جهانی جهانگردی (WTO) در حال حاضر دومین صنعت پول ساز جهان است و انتظار می‌رود که در قرن حاضر به اولین آنها تبدیل شود. به گفته آقای "کبالوس" ( رئیس اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) در اجلاس 1987) صنعت جهانگردی بزرگترین صنعت اجتماعی جهان است. برابر مطالعات انجام گرفته از سوی دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در سال 1990 حدود 440 میلیون جهانگرد و مسافر در نقاط مختلف جهان با صرف هزینه‌ای معادل با 257 میلیارد دلار به سفر پرداخته‌اند. بر اساس همین تحقیقات در بین گرایشهای مختلف موجود در سفرهای جهانگردی بیشترین سطح رشد به سفرهای زیست محیطی یا "سافاری" اختصاص یافته است.


جهانگردی می‌تواند به مثابه منبعی از برکات اقتصادی و اجتماعی از قبیل اکتساب ارز خارجی برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه باشد. مطابق آمار سال 1990 کشورهای در حال توسعه جهان از همین مجرا معادل 5/62 میلیارد دلار کسب نموده‌اند. اصلاح زیر ساختار کشورهای در حال توسعه مثل شبکه‌های حمل و نقل شهری و روستایی، ایجاد تسهیلات، خدمات تفریحی و رفاهی و در نتیجه اشتغال وسیع روستایی و ملی از دیگر برکات جهانگردی در کشورهای رو به رشد تلقی می‌گردند. اما همین برکات و منافع زمانی که جهانگردی را در مفهوم پایدار آن یعنی به صورت جهانگردی پایدار (Sustainable Tourism) نبینیم، به مصائبی بزرگ بدل خواهد شد و همچون سایر داد و ستدهای اقتصادی مبتنی بر استفاده مستقیم و فروش غیر تبدیلی منابع ملی، زیانی عظیم را متوجه حیات و آینده ملل خواهد نمود، هر چند که به ظاهر درآمدهای کلانی را نیز متوجه افراد خاص یا کشورهای خاص نماید.


اگر استفاده از منابع به قیمت نابودی و انقراض آنها باشد، طبیعی است که توسعه، پایدار نخواهد ماند. از طرفی رشد فزاینده جمعیت‌های بشری در کره خاکی و نیاز روز افزون آنها، بهره‌برداری از منابع زمینی را ناگزیر می‌سازد و بدون دست زدن به این منابع جهت استخراج و استحصال، زندگی و پیشرفت و توسعه امکان پذیر نخواهد گردید. لذا گفته می‌شود بهره‌برداری بهینه، منطقی و معقول از منابع به نحوی که فرصت تجدید آن داده شود تا موجودی حفظ و تضمین گردد و این توسعه پایدار خواهد بود.


همانطوری که در توسعه پایدار(Sustainable development، که توسعه‌ای ممدوح است که ضمن بهترین بهره‌برداری از منافع موجود برای منافع نسل حاضر، این منابع را به صورتی مستمر جهت استفاده نسلهای بعدی نیز حفظ نماید، در مفهوم توریسم پایدار نیز روشی مقبول و ممدوح است که ضمن برطرف ساختن نیازهای تفرجی و تفریحی جهانگردان کنونی جهان این حقیقت را در نظر داشته باشد که مناطق مورد بازدید جهانگردان فعلی متعلق به نسلهای آینده نیز می‌باشد و بایستی ضمن استفاده صحیح از آن، چنان آن را حفظ نمود که فرزندان ما نیز بتوانند این گوهرهای گرانبها را لمس نمایند. گزارشهای ارایه شده بوسیله ارگانهای مسئول جهانی همچون بانک جهانی، برنامه محیط زیست، سازمان ملل و سازمان جهانی گردشگری نشان می‌دهد که در حال حاضر این صنعت از مهمترین شاخه‌های در هم تنیده اقتصاد جهانی بوده و در چرخش مالی جهانی نقش اساسی ایفا می‌نماید. همین بررسی‌ها نشان می‌هد که در چهل سال گذشته تعداد بازدید کنندگانی که با هدف گردشگری به مسافرت پرداخته‌اند، از حدود 25 میلیون نفر به بیش از 450 میلیون نفر افزایش یافته و بر اساس پیش بینی‌های انجام شده در سالهای اولیه قرن حاضر این تعداد تا 500 میلیون نفر افزایش خواهد یافت.


بررسی نقش این صنعت در کشورهای مختلف آسیا و اروپا که در اکثر موارد جاذبه های موجود و آتی آنها فراتر از آنچه که در ایران می‌توان بوجود آورد و یا معرفی نمود، نیز نمی‌باشد خود روشنگر این مطلب می‌باشد که در صورت وجود نگرش، برنامه و راهکارهای اساسی در راستای تحول شرایط حاکم بر مجموعه عوامل دست اندر کار در ایران و به تبع آن در نواحی متنوع اقلیمی، فرهنگی، قومی و تاریخی آن می‌توان جایگاه واقعی خود را در شبکه جهانی این صنعت بازیافته و بدون وارد آوردن تنشهای مخرب بر محیط پیرامونی، منابع مالی کشور را به صورتی مؤثر تنوع بخشید.


از سوی دیگر باید توجه نمود که فرایندهای متنوع گردشگری همراه با اثرات مثبت، چنانچه به صورت یک مجموعه همه جانبه و پویا مورد توجه قرار نگیرد می‌تواند در میان مدت موجب بروز اثرات منفی در تمام وجوه اجتماعی و فرهنگی و نیز جنبه‌های متفاوت زیست محیطی گردد.