تمرکز اپل بر ساخت محصولات سبز باعث شده است که شرکت ولکس که تامینکننده کابلهای برق و USB اپل است، به سمت طراحی و ساخت کابلهای جدید سازگارتر با محیط زیست حرکت کند.
بنا بر گزارش روزنامه London Evening Standard، شرکت ولکس، شش میلیون دلار در سال جاری برای تولید کابلهای بدون هالوژن که آسیب کمتری به محیط زیست میرسانند، هزینه خواهد کرد.
هالوژنها که در محصولات الکترونیکی دخیل هستند، در صورتی که پس از دور انداختن، سوزانده شوند، خطری جدی برای محیط زیست به شمار میروند چراکه سوزاندن هالوژن موجب انتشار دیاکسینها و فوران آلایندههای صنعتی آلی پایدار میشود که برای انسان و محیط زیست مضر است.
بر اساس کتاب سرخ (Red Book, ۲۰۰۹) آژانس بینالمللی انرژی اتمی، منابع اورانیوم ایران و حداکثر هزینه فرآوری هر کیلوگرم از آن، به این ترتیب است: منابع محرز ۷۲۴ تن ۱۳۰ دلار، منابع تخمین زده شده (نه چندان مطمئن) ۱۴۳۰ تن ۲۶۰ دلار، منابع پیشبینی شده ۴۱۹۰ تن ۲۶۰ دلار و منابع بر مبنای گمانهزنی ۱۴۰۰۰ تن با هزینهای نامعلوم.
با توجه به ارقام بالا، منابع محرز ایران تنها ۴ سال و نیم، منابع تخمین زده ۱۳ سال، منابع قابل پیشبینی ۴۰ سال و اگر منابع گمانهزده شده را نیز محرز بیانگاریم، ۱۲۷ سال نیاز نیروگاه بوشهر (۱۶۰ تن در سال) را تأمین میکنند.
همین منابع برای برنامه هستهای مطرح شده از جانب دولت جمهوری اسلامی که مرکب از ۲۰ نیروگاه و تولید ۲۳۰۰۰ مگاوات توان برق است، به ترتیب برای ۰.۲، ۰.۶ ،۲ و ۶ سال کفایت می کنند. شایان توجه است که عمر متوسط نیروگاههای هستهای ۴۰ تا ۵۰ سال است. به این ترتیب، انرژی هستهای تولید شده از منابع داخلی به هیچ وجه نمی تواند پاینده تلقی شود.
نگاهی به منابع موجود و مصرف در جهان نیز نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۵ اندکی کمتر از نصف منابع جهان مصرف خواهند شد و پس از آن، بسته به میزان گسترش انرژی هستهای، منابع شناخته شده کنونی (۶۳۰۶۰۰۰ تن) تنها برای ۲۲ تا ۳۶ سال دیگر کفایت میکند. نتیجه این که با تکیه به منابع بیرونی نیز نمیتوان پایندگی انرژی هسته ای را حفظ کرد.
حال آن که منابع شناخته شده گاز طبیعی ایران برای استخراج و مصرف داخلی، با وجود میزان مصرف بسیار بالا و نامعقول کنونی در این کشور (به لحاظ مصرف مطلق و سرانه سومین کشور دنیا پس از ایالات متحده آمریکا و روسیه)، به ترتیب برای ۱۶۶ و ۲۱۰ سال کفایت می کند.
البته گاز طبیعی نیز به سبب آلایندگی و محدودیت ذخایر، منبع پایندهای نیست و باید به مثابه یک منبع "دوران گذار"، هر چه زودتر به وسیله انرژیهای تجدیدپذیر جانشین شود. وجود وافر منابع انرژیهای تجدیدپذیر مانند آفتاب و باد و تا حدودی آب، نوید چنین آیندهای را میدهد.
برای مثال، انرژی خورشیدی که روزانه در متوسط سالیانه آن به هر متر مربع زمین ایران میتابد، ۱۸۰۰ کیلو وات ساعت و بازده صفحات فوتوولتائیک دستکم ۱۵ درصد است. البته هنوز باید روی این فناوریها به ویژه در مورد ذخیرهکردن این قبیل انرژیها کار شود. البته که اگر بخشی کوچک از منابعی که در جهان و در ایران صرف برنامه هستهای شدهاند، به پژوهش در مورد انرژیهای تجدیدپذیر و تکامل فناوریهای مرتبط با آن تخصیص داده میشد، هماکنون وضع به مراتب بهتری را در این زمینه شاهد بودیم.
هزینه احداث نیروگاههای هستهای برای ظرفیت اندکی بیش از ۱۰۰۰ مگاوات، بین ۴ تا ۶ میلیارد یورو است. برای نمونه، برآورد ساخت نیروگاه "۳ Nugiluotu" در فنلاند، ۳ میلیارد و هزینه واقعی آن تاکنون، ۶.۶ میلیارد یورو برای ۱۶۰۰ مگاوات بوده است. همچنین مدت ساخت آنها نیز دستکم ۵ تا ۶ سال زمان می برد، در حالی که نیرو گاه گازی تقریباً با همان ظرفیت (۹۰۰ مگاوات)، مخارجی بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد یورو و دوره ساخت یک تا ۲ سال خواهد داشت.
طبق ارزیابی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، هزینه مستقیم تهیه یک کیلو وات ساعت برق در اروپا توسط نیروگاههای گازی گزینه مناسبتری است؛ به طوری که هزینه تولید هر کیلو وات ساعت برق در نیروگاههای گازی، بین ۲.۶ تا ۳.۵ سنت یورو و در نیروگاههای هستهای، بین ۳.۴ تا ۵.۹ سنت یورو ارزیابی شده است.
البته چنانچه هزینههای غیرمستقیم مانند برخی عوامل مالی نظیر نرخ نزول بانکی (DR) و نرخ دیاکسیدکربن در نظر گرفته شود، در این صورت در موارد معینی، برق هستهای اندکی گرانتر یا ارزانتر از برق گازی تولید خواهد شد. برای مثال، برای نرخ نزول بانکی ۱۰ درصد و همچنین نرخ ۳۰ دلار برای هر تن دیاکسیدکربن (قیمت کنونی در اتحادیه اروپا ۷ یورو است)، هنوز در اروپا هزینه تولید برق هستهای گرانتر از برق گازی خواهد بود.
افزون بر این، برای محاسبه هزینه واقعی برق هستهای، قاعدتاً باید یارانههایی که دولتها برای تکامل و توسعه این تکنولوژی پرداختهاند را نیز در نظر گرفت. این هزینه در ایران از ۳۶ سال پیش با رقمی نامعلوم و توسط دولتهای اروپایی تنها از طریق EURATOM -بدون در نظر گرفتن یارانههای جداگانه هر کشوری- بیش از ۴۰۰ میلیارد یورو از سال ۱۹۵۰ بوده است.
مجموع هزینهها و شرایط موجود در ایران نشان میدهد که برای این کشور که بر روی منابع کلان گازی نشسته و فاقد منابع هستهای قابل توجه است، برق نیروگاههای گازی، کمهزینهتر خواهد بود.
هرچند تلاش برای جلوگیری از ورود مواد رادیواکتیو به محیط زیست جدی باشد، باز هم بخشی از رادیوایزوتوپها در روند کار عادی نیروگاه و بهویژه در جریان پسمانداری، وارد فضای زیستی میشود.
افزون بر این، به هنگام استخراج منابع اورانیوم، نقل و انتقالات گسترده خاک صورت میگیرد و در پی آن، پوسته زمین شکافته میشود؛ به طوری که این عمل باعث پخش این مواد رادیواکتیو در محیط میشود. این مواد رادیواکتیو میتوانند از یک سو وارد محصولات کشاورزی شوند و از سوی دیگر، ساکنان نواحی مجاور را در معرض پرتوهای رادیواکتیو قرار دهند.
از جمله محاسن انرژی هستهای، این جنبه آن است که کارکردن این قبیل نیروگاهها با تولید گازکربنیک همراه نیست. البته این ادعا در مقایسه با نیروگاههای فسیلی صحت دارد، نه در مقایسه با انرژیهای تجدیدپذیر. همچنین انرژی هستهای در مقیاس جهانی، فقط برای تأمین ۲.۸ درصد انرژی اولیه و ۱۶ درصد انرژی الکتریکی به کار برده میشود و از این رو، نقش چندان بزرگی ندارد زیرا که بخشی بزرگ از دیاکسیدکربن از طریق اتومبیلها، گرمادهی به خانهها، شاخههایی از صنعت و غیره تولید میشود.
از نظر تولید گازهای گلخانهای، ایران به طور مطلق در رتبه دهم و از نظر سرانه، در جایگاه ۵۴ است. به لحاظ کارایی مصرف سوختهای فسیلی که همانا نسبت تولید ناخالص ملی به مقدار تولید دیاکسیدکربن است، ایران در ردیف بدترین کشورهای جهان قرار دارد. برای پرهیز از این وضع، ایران میتواند با افزایش کارایی مصرف گاز طبیعی -با توجه به دیاکسیدکربن سرانه نه چندان بالای آن- از وضع بهتری برخوردار شود و در دوران گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، از انرژی گاز بهره گیرد.
در واقع، نیروگاههای هستهای با وجود کیفیت بالای نیروگاه، قطعات و روندهای آن یک "ته ریسکی" در خود نهفته دارند که نظر به پیامدهای فاجعه بارشان برای نسلهای کنونی و آتی، ناقض اصل پایندگی هستند. تجربه فوکوشیما در ژاپن به جهانیان نشان داد که چگونه پیشرفتهترین کشور دنیا از نظر تکنیک، در برابر حمله توأمان طبیعت و تکنیک، خلع سلاح شد.
معضل پسمانداری در همه مراحل تولید و مصرف سوخت، از استخراج، تولید کیک زرد، تبدیل به اورانیوم هگزافلورید، غنیسازی، ساخت میلههای سوخت و نگهداری سوخت مصرفشده نمایان میشود. بهویژه سوخت مصرفشده در نیروگاههای هستهای که دارای عناصر ناشی از شکاف هستهها و رادیوایزوتوپهای مصنوعی با اکتیویته بالا هستند، هنوز حل نشده است و در هیچ جای جهان راهحل قطعی و نهایی در دست نیست. چنین منابعی به طور بالقوه، امکان آلودهکردن محیط زیست را دارند که به علت نیمه عمر بسیار طولانی برخی از مشتقات، مخاطراتی را برای نسل کنونی و نسلهای آینده در ابعاد چند هزار ساله به همراه خواهند داشت. به عبارت دیگر، نسل امروز از آن بهره میگیرد و نسلهای آینده باید ضایعات آن را تحمل کنند.
پذیرفتن انرژی هستهای از جانب شهروندان کشور های دمکراتیک، مشکل بزرگی بر سر راه پیشبرد برنامههای هستهای است.
در مورد ایران، حتی اگر از پیامدها و هزینههای سیاسی برنامه هستهای کنونی چشم بپوشیم، تمرکز سرمایهگذاری در این بخش از بدو شروع آن، به بیعدالتی اجتماعی انجامیده است. در واقع، منابعی که میشد در راهاندازی صنایع مفید، آیندهدار و کارآفرین به کار برده شود، صرف این برنامه بیآینده شده است.
تکنولوژی هستهای برای تهیه برق، هم به لحاظ اقتصادی، هم از نظر محیط زیستی و هم اجتماعی، فاقد پایندگی و پایداری است. آیندهاش را پشت سر نهاده و در بهترین حالت، به عنوان تکنولوژی دوران گذار برای برخی کشورها معنی مییابد.
بهروز بیات
مشاور مستقل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی
به نقل از بی بی سی
در همین رابطه :
مصرف انرژی جهان در چند دهه گذشته، به جز سال ۲۰۰۹، همواره روند افزایشی داشته و طی ۲۰ سال گذشته، از ۸ هزار تن به ۱۲ هزار تن معادل بشکه نفت خام، رسیده است. در سال ۲۰۱۰، رشد مصرف انرژی جهان نزدیک به ۵.۶ درصد بوده که از سال ۱۹۷۳ تا به حال سابقه نداشته است.
با توجه به این که رشد اقتصاد جهان کمتر از رشد مصرف انرژی است، شدت انرژی جهان افزایش یافته و اگر این روند ادامه یابد، راه دستیابی به توسعه پایدار، ناهموارتر از گذشته خواهد شد. به ویژه این که الگوی رشد مصرف انواع انرژی در مناطق مختلف جهان روند متفاوتی دارد و بیتوجهی به ملزومات توسعه پایدار، سبب خواهد شد که بر وخامت اوضاع افزوده شود.
" مصرف انرژی جهان در چند دهه گذشته، به جز سال ۲۰۰۹، همواره روند افزایشی داشته و طی ۲۰ سال گذشته، از ۸ هزار تن به ۱۲ هزار تن معادل بشکه نفت خام، رسیده است. در سال ۲۰۱۰، رشد مصرف انرژی جهان نزدیک به ۵.۶ درصد بوده که از سال ۱۹۷۳ تا به حال سابقه نداشته است."
در چند دهه گذشته، با وجود افزایش مقدار مصرف نفت خام، سهم آن در سبد مصرف انرژی جهان رو به کاهش بوده؛ به گونهای که پس از ۱۲ سال کاهش پیاپی، به کمتر از ۳۴ درصد رسیده است. در حالی که سهم گاز طبیعی به حدود ۲۴ و سهم زغال سنگ به ۲۹.۶ درصد افزایش یافته است.
در این میان، سهم برق آبی، انرژی هستهای و انرژیهای نو به ترتیب ۶.۵، ۵.۲ و ۱.۳ درصد گزارش میشود. شایان توجه است که رشد مصرف انرژی در مناطق مختلف جهان روند متفاوتی داشته است.
به عنوان نمونه، چین که از سال گذشته با پشت سرگذاردن آمریکا، جایگاه بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان را از آن خود ساخته، به تنهایی ۲۰ درصد از انرژی جهان را مصرف می کند. با وجود این، سبد مصرف انرژی این کشور در قیاس با مصرف کل جهان، از الگویی کاملا متفاوت پیروی میکند؛ به گونهای که زغال سنگ ۷۰ درصد از سهم سبد مصرف انرژی این کشور را تامین میکند، در حالی که سهم نفت کمتر از ۱۸ درصد و سهم گاز طبیعی نزدیک به ۴ درصد است. رشد مصرف برق آبی، همسنگ با میانگین جهانی، نزدیک به ۶.۶ درصد و مجموع انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی هستهای، از یک درصد تجاوز نمیکند.
به این ترتیب، الگوی مصرف انرژی در رشدیابندهترین اقتصاد جهان که از رکود اقتصاد جهانی نیز آسیب جدی ندیده، هم به لحاظ اقتصادی و به لحاظ زیستمحیطی، توسعه پایدار جهان را با تهدید جدی رو به رو میسازد.
سهم آمریکا از مصرف انرژی جهان، اندکی کمتر از چین است اما از یک سو، تولید ناخالص داخلی این کشور، دو برابر چین گزارش میشود؛ بنا بر این، شدت انرژی این کشور ۲ برابر آمریکا و سرانه مصرف انرژی نزدیک به ۵ برابر ایالات متحده است.
از سوی دیگر، سبد مصرف انرژی آمریکا نشان میدهد که سهم نفت، گاز، زغال سنگ، برق آبی، انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر، به ترتیب ۳۷، ۲۷، ۲۳، ۸.۴، ۲.۶ و ۱.۷ درصد است.
تصور کنید که چین بتواند با حفظ رشد اقتصادی و افزایش درآمد، مصرف انرژی خود را ثابت نگاه دارد اما سبد مصرف خود را به گونهای تغییر دهد که با میانگین مصرف جهانی همسان شود و یا به سبد مصرف انرژی آمریکا نزدیک شود. در این صورت، چین به اژدهای نفتخوار و گازخواری تبدیل خواهد شد که ضمن فشار سنگین بر منابع نفت و گاز جهان، میتواند چنان تلاطمی در بازار انرژی به وجود آورد که پیامدهای آن بسیار چشمگیر و البته برای توسعه پایدار بسیار ناگوار خواهد بود.
روند تغییر رشد مصرف انواع انرژی نشان میدهد که اگرچه سهم انواع انرژیهای تجدیدپذیر در سبد مصرف به سود منافع بلندمدت و همسو با ملزومات توسعه پایدار تغییر کرده، اما رشد سهم منابع تجدیدپذیر در این سبد هنوز چشمگیر نیست.
دستیابی به رویای توسعه پایدار از منظر ذخایر انرژی، امیدوارکنندهتر به نظر میرسد. ذخایر نفت خام جهان از ۱۰۰۳ میلیارد بشکه در سال ۱۹۹۰، به افزون بر ۱۳۸۳ میلیارد بشکه در آغاز ۲۰۱۰ افزایش یافته است. این در حالی است که با رشد روزافزون فناوری، امکان بهرهبرداری از ذخایر غیرمتعارف نفت رو به افزایش است. هم اکنون ذخایر غیرمتعارف نفت کانادا بیش از ۱۴۳ میلیارد بشکه برآورد میشود. بدون لحاظ آن نیز، اینک عمر ذخایر نفت، افزون بر ۴۶ سال است.
این وضع در مورد ذخایر گازی برجستهتر به نظر میرسد. ذخایر گاز جهان در دوره یادشده از ۱۲۵ به ۱۸۷ تریلیون متر مکعب رسیده و عمر آن نزدیک به ۵۹ سال برآورد میشود. این در حالی است که ذخایر غیر متعارف گاز جهان بیش از ۹۷۰ تریلیون متر مکعب برآورد میشود که با افزایش قیمت انرژی و رشد فناوری، بهرهبرداری از آن آسانتر و به لحاظ اقتصادی بهصرفهتر خواهد شد.
به این ترتیب، احتمال افزایش عمر ذخایر نفت و گاز به لحاظ فنی و عملی غیرممکن نیست، به ویژه آن که کارنامه آمریکا در بهرهبرداری از این نوع گاز در چند سال گذشته درخشان بوده است؛ به گونهای که تولید گاز غیرمتعارف این کشور از ۱۲ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۰۰، به بیش از ۱۳۵ میلیارد مترمکعب رسیده است.
با وجود کوششهای فراوانی که برای برجسته کردن مسائل محیط زیست و هشدارهای کافی مبنی بر محدود بودن منابع تجدیدناپذیر و پایانپذیر بودن انرژیهای فسیلی صورت گرفته، روند تغییرات رشد مصرف انواع انرژی نشان میدهد که اگرچه سهم انواع انرژیهای تجدیدپذیر در سبد مصرف به سود منافع بلندمدت و همسو با ملزومات توسعه پایدار تغییر کرده اما از یک سو، سهم رشد منابع تجدیدپذیر تفاوت چشمگیری نداشته است.
از سوی دیگر، کاهش سهم نفت با افزایش همزمان سهم گاز طبیعی (سازگارتر با محیط زیست) و زغال سنگ (ناسازگارتر با محیط زیست) جبران شده است. به این ترتیب، به لحاظ زیستمحیطی، تلاشهای جهانی برای کاستن از سهم مصرف انرژیهای فسیلی و افزایش سهم انرژیهای سازگارتر با محیط زیست نظیر گاز طبیعی، با موفقیت چشمگیری همراه نبوده است.
کاهش سهم مصرف نفت خام را نیز میباید بیشتر در صرفههای اقتصادی ناشی از تغییر الگوی مصرف انرژی جستجو کرد. در کل میتوان ادعا کرد که نسلهای آینده شاید به یاری فناوری بتوانند همچنان بر میزان انرژی های فسیلی قابل برداشت بیافزایند و با اعمال سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی، از شدت انتشار آلایندهها بکاهند، اما به یقین نمیتوانند به طور کامل از تهدید پایانپذیر بودن انرژیهای فسیلی خلاص شوند.
منبع : بی بی سی
دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب
برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .
مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا
نوع فایل: pdf
حجم فایل: 446.6 Kb
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
آزمایش آلودگی هوا:
این منطقه در شهرستان طارم قرار گرفته و زمینی به مساحت 100000 هکتار را به خود اختصاص داده است که دارای پنج جامعه گیاهی بشرح ذیل میباشد:
- درختان و درختچهها
- گون و بوتهها
- گندمیان و شبه گندمیان
- فوربها وپهن برگها
- بالشتکیها
دشت آهو خیز سهرین قسمتی از منطقه حفاظت شده سرخ آباد است که یکی از مناطق با ارزش و به عنوان آخرین زیستگاه آهوان شمالغرب و غرب ایران محسوب می شود.
عرض متوسط این دشت ده تا دوازده کیلومتر و متوسط ارتفاع آن هزارو 650 متر و شیب متوسط دشت سهرین دو تا سه درصد به سمت جنوب غربی است، این دشت جزء یکی از دشتهای مهم استان زنجان است که می تواند در بخش اکوتوریسم پذیرای جذب و جلب گردشگران داخلی و خارجی باشد.
این اکو سیستم دشتی در گذشته از نظر اکولوژیکی به عنوان یک زیستگاه تابستانی و یک کریدور حیاتی در جهت گدار مهاجرتی برای آهوان محسوب می شد و آهوان فلات مرکزی ایران در تابستانها به این دشت مهاجرت می کردند که در سال 1358 جمعیتش بالغ بر سه هزار رأس رسید.
این حیوانات به طور پراکنده از خردادماه تا آذرماه هر سال در این منطقه دیده می شوند اما به علت توسعه راهها، خطوط انتقال برق و گاز و توسعه شهرها و مراکز مسکونی، روند گذر آهوان را مختل و اثرات سوء خود را نمایان ساخت و لزوم حفاظت این منطقه اجتناب ناپذیر شد و در نهایت در بهمن 57 با مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست در قالب بخشی از منطقه حفاظت شده سرخ آباد تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفت.
مهمترین گونههای گیاهی منطقه را پیچک ، تاتوره، گون، خارشتر، ریشبز، گز، درمنهدشتی، بومادران، بابونه، کاکوتی، کاروانکش، درمنه ، کلاه میرحسن، پولاف ،ختمی، زرشک، ارغوان، داغداغان، شیرینبیان، گلپر و بید تشکیل میدهند.
در ارتفاعات این دشت نیز قارجهای خوراکی (دنبلان ) ،ریواس ،کنگر ، کاکوتی ، آویشن و برخی دیگر از گیاهان که مصارف خوراکی و دارویی می روید که همه ساله تعدادی از ساکنین اطراف را برای جمع آوری این گیاهان به خود جذب میکند.
دشت سهرین تنها مأمن و زیستگاه آخرین بازمانده آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa )در شمال غرب کشور محسوب می شود و طبق آخرین سرشماریها 1450 راس آهو در این دشت زندگی می کنند.
وحوش و پستانداران دیگری نظیر گرگ، شغال، روباه معمولی، رودک، تشی، گراز، خرگوش و پرندگانی چون باقرقره شکم سیاه، کبوتر چاهی، کبک معمولی، سارگپه پابلند، عقاب طلایی، بحری، دلیجه، انواع چکاوک، زنبورخوار، جغدکوچک، سارصورتی و طرلان علاوه بر این آهوی زیبا در این زیستگاه زندگی می کنند.
اقلیم منطقه از نوع خشک و سرد بوده و دمای متوسط این منطقه 10 سانتی گراد ، حداکثر دمای مطلق هوا 38 درجه و حداقل دمای آن 29 درجه سانتی گراد ومتوسط رطوبت نسبی این منطقه سالانه 71 درصد است.
در این دشت 28 روستا با 2727 خانوار و 12 هزار و 852 نفر در این دشت ساکن بوده و ارتباط تنگاتنگی با زیستگاه آهو داردند که از مهمترین آنها می توان به روستای سهرین ، ارمغان خانه ، سارساقلو ، ینگجه ، وننق ، ولیاران و قره تپه اشاره کرد.
این روستائیان به کارهای کشاورزی ( کشت گندم ، جو ، نخود ، هندوانه و افتابگردان ) و دامداری ( پرورش گاو ، گوسفند ، بز و طیور ) و باغداری (سیب و زرد آلو ) به فعالیت مشغول هستند.
منطقه حفاظتشده و پناهگاه حیاتوحش انگوران در شمال غرب کشور در ناحیهای کوهستانی در رشته جبال زاگرس قرار گرفته است. این منطقه در جنوب غرب استان زنجان در مرز 3 استان آذربایجان شرقی و غربی و کردستان واقع گردیده و از نظر تقسیمات کشوری قسمت عمده ای از شمال، شرق و جنوب آن در دو بخش انگوران و ماهنشان (شهرستان ماهنشان) و قسمتی از جنوب غرب منطقه در بخش افشار شهر تکاب در استان آذربایجان غربی قرار گرفته است.
منطقه حفاظت شده انگوران 90000 هکتار و پناهگاه حیات وحش انگوران 35000 هکتار مساحت دارد که جمعا مساحتی معادل 125000 هکتار را دربر میگیرد.
از نظر پوشش گیاهی، منطقه مورد نظر در سه گروه به شرح ذیل طبقهبندی گردیده است.
1. بوتهها و درختچهها
2. فوربها و پهن برگان (علفی)
3. گندمیان و شبه گندمیان
براساس مطالعات انجام شده تعداد 29 گونه بوته و درختچه و 96 مورد علفیهای پهن برگ و 46 مورد گرامینه و شبه گرامینه در محدوده مورد مطالعه وجود دارد.
همچنین تعداد 33 گونه پستاندار، 107 گونه پرنده، 23 گونه خزنده، 8 گونه آبزی (ماهی)، 7 گونه دوزیست و 78 گونه حشرات هوازی و خاکزی حیات وحش منطقه را تشکیل میدهند که عبارتند از:
الف. پستانداران: عمده پستانداران منطقه عبارتند از قوچ و میش، کل و بز، خوک، خرس، سیاگوش، گرگ، روباه، شغال و خرگوش.
ب. پرندگان: بعضی از پرندگان آبزی بومی منطقه بوده و مهاجرت نمیکنند مانند آنقوت، تنجه و چنگر و بعضی از مرغابیها، لکلک سیاه، فلامینگو، قو، درنا و پلیکان از پرندگان مهاجری هستند که در بین سایر پرندگان از اهمیت برخوردارند. سایر پرندگان منطقه عباتند از: کبک دری، کبک معمولی، کبک چیل، باقریقره- قمری و فاخته.
ج. خزندگان و دوزیستان: عبارتند از: مار، مار آبی (سواحل قزلاوزن و رودخانه انگوران)، آگاما و جکو (مارمولک) و یک گونه لاک پشت.
ادامه مطلب ...
کتاب Environmental Engineering (مهندسی محیط زیست) یکی از کتاب های معتبر و منبع و مرجع محیط زیست به زبان انگلیسی می باشد که معمولا دانشجویان محیط زیست با ترجمه بخش هایی از آن، مهارت خود در درس زبان تخصصی و در کنکور کارشناسی ارشد افزایش می دهند.
این کتاب منبع بعضی دروس رشته محیط زیست می باشد .
نام کتاب : Environmental Engineering
تعداد صفحات : 510
تالیف : Ruth F. Weiner and Robin Matthews
نوع فایل : PDF
حجم : 12.4 MB
لینک دانلود در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
1.روش سایمر گولز
2.روش کلاوسون
1.روش سایمر گولز:
کاربست روش سایمر گولز در ایران:
طبقه بندی منزلت پارک ها:
1-vnps بسیار بالا بیش از 80 درصد
2-vnps بالا 65-80 درصد
3-vnps متوسط 50-64 درصد
4- vnps پایین 35-49 درصد
5-vnps بسیار پایین کمتر از 34 درصد
طبقه بندی پارک های ملی ایران از نظر منزلت بر اساس روش سایمرگولز(1992)
نام پارک ملی |
منزلت پارک(مجموعه ارزش ها بر حسب درصد) |
1گلستان |
76 |
2-ارومیه |
74 |
3-تندوره |
64 |
4-بمو |
53 |
5-خجیر |
49 |
6-سرخه حصار |
40 |
7-کویر |
40 |
ارزش پارک ملی چقدر است؟
”ارزش پارک ملی چقدر است؟“
بهترین پیشنهاد پیشنهاد هولتینگ بود...
2.روش هولتینگ:
کار کلاوسون چه بود؟
زون |
جمعیت |
هزینه هر بار استفاده(مسافرت)دلار |
تعداد دفعات بازدید |
بازدید بر حسب هزار نفر |
A |
2000 |
1 |
800 |
400 |
B |
3000 |
2 |
900 |
300 |
C |
5000 |
4 |
500 |
100 |
|
10000 |
|
2200 |
800 |
کلاوسون معادله ای جبری برای تعداد دفعات بازدید بر حسب هزار نفر جمعیت از زون های مختلف در نظر گرفت.
V / 1000 = 500 – 100 Cتعداد دفعات بازدید بر حسب هزار نفر جمعیت
C = هزینه هر بار استفاده
اگر بازدید کنندگان مجبور به پرداخت هزینه ورود باشند تغییری در بازدید ها بوجود می آید که ناشی از افزایش قیمت خدمات بوجود می آید
زون |
جمعیت |
هزینه مسافرت به اضافه یک دلار ورودیه |
تعداد دفعات بازدید |
تعداد بازدید بر حسب هزار نفر جمعیت |
A |
2000 |
2 |
600 |
300 |
B |
3000 |
3 |
600 |
200 |
C |
5000 |
5 |
0 |
0 |
|
10000 |
|
1200 |
500 |
قیمت (دلار) |
جمعیت به ازای قیمت |
قیمت متوسط |
ارزش هر بخش از منحنی تقاضا |
1-0 |
1000 |
0.5 |
500 |
2-1 |
500 |
1.5 |
750 |
3-2 |
500 |
2.5 |
1250 |
4-3 |
200 |
3.5 |
700 |
|
|
|
3200 دلار ارزش تفرجگاه |
این 3200 دلار ارزش تفرجگاهی مربوط به یک دوره معین از بازار خواهد بود.
نتیجه
......................................................................
توضیح : قسمت های اصلی این مقاله بنا به دلایلی حذف گردیده است !! و فقط تیتر ها در اینجا قابل مشاهده هستند .
این تحقیق توسط خودم گردآوری و نگارش شده و خاطره ای جالب از ارائه این تحقیق توی کلاس دارم که با آوردنش در وبلاگ یه بار دیگر آون روز تو ذهنم مرور شد .
در صورت نیاز به فایل power point و یا word این مقاله با واریز وجه به مبلغ 6.000 تومان به شماره حساب............ فایل ها را در ایمیل خود دریافت نمائید .
لطفا درخواست خود را در قسمت نظرات بفرمائید...
text-align: justify;
تغذیه
در آبزیان پرورشی از اهمیت وجایگاه خاصی برخوردار است. اهمیت تغذیه از تغذیه صحیح
مولدین ماهی ومیگو شروع وتا زمان بازاری شدن وصید آنان از مزارع آبزیان پرورشی
ادامه پیدا می کند .تغذیه رکن اصلی در بیشترین هزینه را در مزارع آبزیان پرورشی
هزینه غذا به خود اختصاص می دهد .تغذیه تاثیر مستقیم بر رشد و کیفیت لاشه آبزیان پرورشی دارد. تغذیه مناسب
آبزیان پرورشی را در برابر بیماریها مقاوم می سازد تغذیه تاثیر بسیار زیادی بر
اقتصاد آبزی پروری دارد .
نبود تغذیه مناسب و عدم مدیریت صحیح تغذیه در مزارع باعث ضررو زیان جدی مزارع
پرورش آبزیان می شود . با توجه به اهمیت تغذیه در صنعت آبزی پروری جا دارد بهای
لازم به این بخش مهم ازآبزی پروری داده شود .
قبل از راه اندازی وبهره برداری از سایت های مختلف آبزی پروری وتوسعه صنعت آبزی
پروری باید با تشکیلات قوی ومنسجم ودارای نیروهای متخصص زمینه مناسب را برای
مطالعه وبررسی تغذیه آبزیان پرورشی فراهم نمود و شرائط را برای تولید خوراک با
کیفیت ومناسب برای آبزیان پرورشی آماده ساخت نبود تشکیلات منسجم و قوی در امر تغذیه
آبزیان پرورشی به صنعت آبزی پروری خسارات بسیار سنگینی وارد خواهد نمود تشکیلات
موجود در زمینه تغذیه آبزیان پرورشی تناسبی با صنعت آبزی پروری وتوسعه این صنعت
ندارد . قبل از بوجود آمدن مشکلات بر سر راه آبزی پروری باید بفکر قوی و کارآمد
نمودن تشکیلات موجود در امر تغذیه بود. عدم توجه به تغذیه آبزیان پرورشی صنعت آبزی
پروری را با مشکل روبرو خواهد ساخت .تغذیه آبزیان پرورشی در کشورهای پیشرفته رشد
زیادی کرده است در حا لی که ما هنوز در ابتدای راه هستیم