بیابانزایی
بزرگترین بحران بشر در دوره کنونی است و این پدیده در سده پیش رو با توجه
به پیشبینی فرارسیدن یک دوران طولانی خشکسالی بیشتر از گذشته گسترش خواهد
یافت.
کلیه فعالیتهایی که در جهت حفظ و تعادل پایداری طبیعت واکوسیستمها انجام میشود به عنوان اقدام بیابانزدایی تلقی میگردد.
موفقیت
در بیابانزدایی مستلزم داشتن برنامه های جامع، جلب مشارکت مردم و اجرای
هماهنگ و دقیق کارها درچارچوب پروژه های اجرایی مناسب است.مقابله با بیابان
زدایی مستلزم استفادده بهینه از منابع مالی و امکانات است.
مردم
مناطق بیابانی از دیرباز علاوه بر حفظ آب در رابطه با حفظ خاک نیز
چارهاندیشی کردهاند چرا که زمینهای مناسب کشاورزی در این مناطق معدود
است.
در
این راستا رابطه نزدیک و هماهنگ آبخیزداری و بیابان زدایی ست که متاسفانه
در بخش های اجرایی و بعضاً تحقیقاتی اگر چه هر یک از بخش های مربوطه از
سالها پیش عملیات آبخیزداری و مهار بیابان زایی را در گستره کاری خود بدون
توجه به آثار مشترک این دو بخش کاری انجام می دهند ولی کماکان هر بخشی و
بویژه بخش بیابانزدایی بدون توجه به مناطق بالادست حوزه های آبخیز عملیات
خود را در مناطق پایین دست متمرکز کرده است.
با
انجام عملیات آبخیزداری و احیاء پوشش گیاهی شرایط مجدداً جهت بهره برداری
با مدیریت صحیح فراهم می گردد. برهمین اساس می توان برخی از فعالیتهای
آبخیزداری را نوعی بیابانزدایی معرفی نمود.از جمله اقدامات وفعالیتهایی که
در راستای کنترل ومهاروبهره برداری ازسیل ، تغذیه منابع آبی وسفره های
زیرزمینی وشیوه های جلوگیری از شورشدن آبها وغیره که دربخش آبخیزداری انجام
می شود.
در حال حاضر عمده عملیات آبخیزداری در دو قسمت از حوزه های آبخیز صورت می گیرد.
الف- پخش و گسترش سیلاب در خروجی حوزه آبخیز ب- اعمال مدیریت در بالادست حوزه های آبخیز (برای کاهش سیلاب)