تغذیه
در آبزیان پرورشی از اهمیت وجایگاه خاصی برخوردار است. اهمیت تغذیه از تغذیه صحیح
مولدین ماهی ومیگو شروع وتا زمان بازاری شدن وصید آنان از مزارع آبزیان پرورشی
ادامه پیدا می کند .تغذیه رکن اصلی در بیشترین هزینه را در مزارع آبزیان پرورشی
هزینه غذا به خود اختصاص می دهد .تغذیه تاثیر مستقیم بر رشد و کیفیت لاشه آبزیان پرورشی دارد. تغذیه مناسب
آبزیان پرورشی را در برابر بیماریها مقاوم می سازد تغذیه تاثیر بسیار زیادی بر
اقتصاد آبزی پروری دارد .
نبود تغذیه مناسب و عدم مدیریت صحیح تغذیه در مزارع باعث ضررو زیان جدی مزارع
پرورش آبزیان می شود . با توجه به اهمیت تغذیه در صنعت آبزی پروری جا دارد بهای
لازم به این بخش مهم ازآبزی پروری داده شود .
قبل از راه اندازی وبهره برداری از سایت های مختلف آبزی پروری وتوسعه صنعت آبزی
پروری باید با تشکیلات قوی ومنسجم ودارای نیروهای متخصص زمینه مناسب را برای
مطالعه وبررسی تغذیه آبزیان پرورشی فراهم نمود و شرائط را برای تولید خوراک با
کیفیت ومناسب برای آبزیان پرورشی آماده ساخت نبود تشکیلات منسجم و قوی در امر تغذیه
آبزیان پرورشی به صنعت آبزی پروری خسارات بسیار سنگینی وارد خواهد نمود تشکیلات
موجود در زمینه تغذیه آبزیان پرورشی تناسبی با صنعت آبزی پروری وتوسعه این صنعت
ندارد . قبل از بوجود آمدن مشکلات بر سر راه آبزی پروری باید بفکر قوی و کارآمد
نمودن تشکیلات موجود در امر تغذیه بود. عدم توجه به تغذیه آبزیان پرورشی صنعت آبزی
پروری را با مشکل روبرو خواهد ساخت .تغذیه آبزیان پرورشی در کشورهای پیشرفته رشد
زیادی کرده است در حا لی که ما هنوز در ابتدای راه هستیم
مقدمه:
اتحادیة بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) بر طبق مطالعات موجود، مسببهای اصلی نابودی گونه ها را در درجة اول تبدیل و تخریب محیط زیست و زیستگاهها و در درجة دوم شکار اعلام می نماید. مهمترین عوامل تهدید کنندة اکوسیستم ها یا بوم سازگان را می توان تخریب و قطعه قطعه شدن زیستگاه ها، تغییر آب و هوا و گرم شدن کرة زمین، گسترش انواع آلودگیها و مواد شیمیایی و مسموم شدن زمین، ورود گونه های جدید بدون مطالعه و از همه مهمتر دخالت مستقیم انسان بخصوص در دهه های اخیر با تباه سازی بوم سازگانها و کشتار جمعیتهای حیات وحش دانست که شرایط سختی را در مقابل حفظ یا احیای تنوع زیستی ایجاد کرده است (مخدوم، 1382).
برای ساماندهی و مدیریت تنوع زیستی اولین مسئله حفظ و گسترش زیستگاههای حیات وحش اعم از فون و فلور می باشد. این امر موجب گسترش تنوع ژنتیکی خواهد شد و عکس جزیره ای شدن و جور تخمی است اما به دلیل افزایش جمعیت انسانی و محدودیت اراضی، اولین مکانهایی که مورد تخریب و تغییر کاربری قرار می گیرند اراضی ملی و بوم سازگان هستند لذا اگر مدیریت قوی و آگاه به تنوع ارزشهای زیستی و ژنتیکی و اقتصادی گونه ها حاکم نباشد موجب از دست رفتن زیستگاه ها، قطعه قطعه شدن آن ها و در نهایت کاهش تنوع زیستی می گردد. پس یکی از مهمترین راههای حفظ تنوع زیستی و گونه ای حفظ و حمایت از مناطق چهارگانه است که هر یک ده ها و صد ها گونه را در خود جای داده اند. این مهم میسر نخواهد شد مگر با شناخت از پتانسیل ها و ارزش های هر یک از مناطق و چالش ها که هستی یا حریم آن ها را تحت فشار قرار داده است (نوری، 1373).
موقعیت جغرافیایی:
استان سیستان و بلوچستان با مساحت 187502 کیلومترمربع از نظر جغرافیایی بین 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 58 درجه و 50 دقیقه تا 63 درجه و 21 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این استان با داشتن 1100 کیلومتر مرز خشکی و حدود 300 کیلومتر مرز آبی با کشورهای افغانستان و پاکستان و استانهای خراسان جنوبی، کرمان و هرمزگان و دریای عمان همجوار می باشد.
منطقه شکار ممنوع مک سرخ با وسعت 130000 هکتار با در طول های ''60 '51 º60 تا ''00 '30 º60 و عرض های ''41 '43 º30 تا ''16 '09 º30 در استان سیستان و بلوچستان و شهرستان زابل واقع گردیده است. محور زاهدان – نهبندان از شرق منطقه عبور می کند به گونه ای که مرز شرقی منطقه به حساب می آید و نزدیکترین شهر به منطقه، شهر جدید رامشار به فاصلة حدوداً 50 کیلومتر است. حداکثر ارتفاع از سطح دریا 1978 و حداقل آن 580 متر می باشد. از نظر توپوگرافی 70% منطقه کوهستانی و 30% دشت و تپه ماهوری است که عکس هوایی منطقه نیز به خوبی نشان دهندة آن است ( نقشة شمارة 1)
حدود اربعة منطقه به شرح زیر است:
از شمال: از دوراهی اسماعیل آباد – کی چی در امتداد جادة شنی تا روستای اومار و سپس برجک شمارة 4 نیروی انتظامی کلاته سهراب و جادة زاهدان - نهبندان؛
از شرق: از برجک شمارة 4 نیروی انتظامی کلاته سهراب در امتداد جادة آسفالته زاهدان – نهبندان به سمت جنوب تا پاسگاه مخروبة انتظامی جوریکه؛
از جنوب: از پاسگاه مخروبة نیروی انتظامی جوریکه در امتداد جادة مالرو تا تلمبة بادی کالوک و سپس در ادامه تا سرخ کلات؛
از غرب: از سرخ کلات در امتداد جادة جیپ رو به سمت شمال تا چاه آب کیچی و سپس تا دوراهی اسماعیل آباد – کیچی.
راههای ارتباطی منطقه
تنها جادة آسفالتة قابل دسترسی به منطقه جادة زابل - نهبندان است که از شرق منطقه عبور می کند و در واقع مرز شرقی منطقة شکارممنوع مک سرخ را تشکیل می دهد. جهت دسترسی به منطقة مورد مطالعه از زابل حرکت کرده و پس از طی 125 کیلومتر به سه راهی دشتک رسیده سپس در جادة زاهدان – نهبندان پس از طی 20 کیلومتر به محدودة موردنظر رسیدیم. نقشه شمارة 2 موقعیت منطقه نسبت به محدودة اطراف را نشان می دهد.
تاریخچه و سوابق حفاظتی منطقه
بر اساس آگهی صفحة دوم روزنامة رسمی شمارة 15814 مورخ 26/3/1378 منطقة شکارممنوع سفیدآبه از تاریخ 15/6/1377 به مدت 5 سال تمدید گردیده و منطقة شکارممنوع مک سرخ بخشی از منطقة شکارممنوع سفیدآبه محسوب می گردید.
آخرین آگهی رسمی: طبق نامة شمارة 28024 - 1/13 مورخ 28/6/83 مدیرکل نظارت و بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست، منطقة مک سرخ به مدت 5 سال به عنوان منطقة شکارممنوع اعلام می گردد (اداره کل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان، 1383).
محیط زیست بیولوزیکی منطقه:
پوشش گیاهی
پوشش گیاهی(فلور) منطقه با توجه به عدم مطالعه تفضیلی هنوز به طور کامل شناسایی نشده اما تعدادی از گونه های شناسایی شده به شرح ذیل می باشد.
Grasses and grasses likes -1
Forbs -2
Shrubs -3
Trees and bushy trees -4
بعد از این تقسیم بندی خانوادة گیاهی (Family)، هر گونه و کلاس خوشخوراکی (Palatability) (که به کلاس های I و II و III تقسیم گردیده اند) و از نظر طول عمر نیز به یکساله (Annual) و دو ساله (Bionnual) و چندساله (Perenial) تقسیم گردیدند.
همچنین از نظر تیپ بیولوژیکی نیز وضعیت آن ها مشخص گردید در این تقسیم بندی گیاهان منطقه بیشتر از نوع کامفیت ها (Chamaphytes)، تروفیت ها (Throphytes) و فانروفیت ها (Phanrophytes) بود و در نهایت نام فارسی مصطلح آن ها اعلام گردید. در جدول شمارة 15 لیست فلورستیک منطقه ارائه شده است.
بررسی گونه های غالب و همراه تیپ های مرتعی منطقه نشان داد که تعداد زیادی از گونه های موجود از نوع گیاهان خشکی پسند (Xerophytes) هستند و پراکنش آن ها در سطح منطقه بیشتر ناشی از فاکتورهای اقلیمی و خاکی است. بطوری که بیشتر اختلاف بوجود آمده در پوشش گیاهی در مسیرهای مخروط افکنه حاصله از سیلاب های فصلی منطقه می باشد، بدین ترتیب که با حضور سیلاب و پخش شدن آن در محل مخروط افکنه ها ضمن افزایش رطوبت خاک، خاک جدید و عمیق تر و بعضاً با تخته سنگ قلوه سنگ تشکیل داده و بذور گیاهان مختلف جدید نیز بوسیلة آب حمل شده و تغییر در ترکیب گیاهی بوجود آمده است همچنین در حاشیه چشمه ها گونه های آبزی از قبیل نی، هزار نی، لوئی و جگن مشاهده گردید. نقشة تیپ های گیاهی منطقه در نقشة شمارة 6 نشان داده شده است.
ادامه دارد.....
این پژوهش (طرح) توسط اساتید گروه محیط زیست و تعدادی از دانشجویان دانشگاه زابل بنا به سفارش سازمان حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان گردآوری شده است .
دوستان عزیزی که نیاز به این طرح دارند با واریز وجه به مبلغ 10.000 تومان به شماره حساب.......... می توانند این طرح را در ایمیل خود دریافت کنند.
درخواست خود را در قسمت نظرات بفرمائید...
ادامه مطلب ...
چکیده :
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات درون گونه ای چنگر بر اساس صفات ریخت شناسی و ریخت سنجی در سال 2000 انجام گرفت. برای این منظور 3 منطقه تالابی در نوار ساحلی جنوب دریای خزر شامل تالاب انزلی در گیلان، تالاب گمیشان در گلستان و تالاب فریدون کنار در مازندران انتخاب، و تفاوت جمعیت های این گونه پرنده آبزی در مناطق تالابی مطالعه گردید. برای بررسی این تغییرات بین جمعیتی، 32 نمونه چنگر از تالاب انزلی، 17 نمونه از فریدون کنار و 17 نمونه از گمیشان (در مجموع 66 نمونه) جمع آوری شد. سپس 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی هر یک از نمونه های جمع آوری شده 3 منطقه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. میانگین اندازه 19 صفت استخوانی و 10 صفت ظاهری در بین 6 گروه مختلف از پرنده ها (3 منطقه تالابی × 2 جنس نر و ماده) تفاوت بسیار معنی داری را نشان دادند (P?0.01). نتایج به دست آمده از تحلیل خوشه ای برای جداسازی جمعیت های 3 منطقه بر اساس ویژگی های فردی افراد نمونه به درستی واقعیت های جمعیت را نشان نداد، بنابراین برای تفکیک قطعی تر جمعیت ها از روش تحلیل توابع تشخیص کانونیک استفاده شد. بر اساس روش اخیر تفکیک جمعیت های 3 منطقه به کمک صفات استخوانی و ظاهری به درستی انجام گرفت. این نشان می دهد که چنگرهای 3 منطقه از نظر 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند (P?0.05) .در نتیجه، جمعیت های مهاجر چنگر در تالاب های بالا یکسان نیستند و جدا از هم می باشند. با توجه به این که تعداد جمعیت مهاجر این گونه و میزان زی توده آن در تالاب های سواحل جنوب دریای خزر رو به کاهش است و از طرفی این جمعیت ها جدا از هم می باشند، بنابراین هر یک از این مناطق تالابی نیازمند برنامه های مدیریتی جدا برای جمعیت های این گونه می باشند و قبل از این که جمعیت ها با بحران کاهش شدید مواجه شوند باید اقدام های لازم برای پیشگیری از این روند صورت پذیرد.ادامه مطلب ...
مکان یابی اکوتوریسم در مناطق ساحلی شرق استان گیلان با استفاده از GIS
کریمی آزاده , مخدوم فرخنده مجید
چکیده :
به دلیل بهره برداری های غیرمجاز و همچنین ترویج نادرست جاذبه های طبیعی فشار زیادی به منابع طبیعی مناطق ساحلی در شمال کشور به عنوان منبعی برای تفرج، وارد شده است. در این پژوهش با توجه به گسترش شتابان اکوتوریسم در مناطق ساحلی و آسیب پذیری بالقوه آنها، سعی شد بر اساس ویژگی های بوم شناختی و اقتصادی، اجتماعی مناطق ساحلی تا ارتفاع تراز 100 متر از سطح دریا، شهرستان های رودسر، لنگرود، لاهیجان و آستانه اشرفیه در استان گیلان برای کاربری اکوتوریسم مورد ارزیابی قرار گیرد. به این منظور مکان یابی اکوتوریسم در مقیاس 1:100000 و با روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام شد. برای ارزیابی توان محیط زیست منطقه، ابتدا منابع اکولوژیک و اقتصادی، اجتماعی آن به طور جداگانه شناسایی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی شده و سپس بر اساس مدل های اکولوژیکی این دو کاربری ارزیابی گردیدند. نسبت مساحت پهنه های دارای توان برای اکوتوریسم متمرکز به سطح محدوده ساحلی واقع در هر شهرستان، در رودسر برابر 07/0 درصد، لنگرود 26/0 درصد، لاهیجان 11/0 درصد و آستانه اشرفیه برابر صفر به دست آمد. نسبت مساحت پهنه های دارای توان برای اکوتوریسم گسترده به سطح محدوده ساحلی واقع در هر شهرستان، در رودسر برابر 7/3 درصد، لنگرود 3/18 درصد، لاهیجان 6/28 درصد و در آستانه اشرفیه برابر 7/31 درصد محاسبه شد. همچنین اولویت بندی این پهنه ها با توجه به پارامترهای اقتصادی، اجتماعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت کمی انجام گردید. این پژوهش نشان داد برای اکوتوریسم متمرکز، پهنه های دارای توان اکولوژیک واقع در شهرستان لاهیجان در اولویت اول و پهنه های واقع در شهرستان های لنگرود، رودسر و آستانه اشرفیه به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. در مورد اکوتوریسم گسترده، پهنه های دارای توان اکولوژیک در محدوده واقع در شهرستان لاهیجان در اولویت اول و بعد به ترتیب محدوده های واقع در شهرستان های آستانه اشرفیه، لنگرود و رودسر قرار دارند
دانلود متن کامل مقاله در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...روستای گل سفید از توابع دهستان مشایخ در بخش حومه مرکزی شهرستان اردل از استان چهارمحال و بختیاری میباشد. در این مطالعه برای معرفی سیمای سرزمین این روستا و شناخت تمامی کاربریهای انسانی و لکههای طبیعی در محدوده مورد مطالعه از تصویر ماهواره QuickBird در نرمافزارGoogle Earth استفاده گردید. سپس نقشه حاصله به نرم افزار ArcGIS 3,1 انتقال داده شده و پس از انجام پردازشهای لازم در این نرمافزار نقشه کاربری اراضی منطقه تهیه شد. به منظور میزان صحت عوارض برداشت شده علاوه بر پلیگنهای برداشت شده اولیه برای تهیه نمونههای تعلیمی، یک بار دیگر بازدید صحرایی صورت گرفت و تمامی عوارض برداشت شده کنترل گردیدند. بدین منظور کلیه لایههای برداشت شده به دستگاه موقعیتیاب GPS انتقال داده شدند و سپس با مراجعه به عرصه، تمامی عوارض کنترل گردیدند. در مرحله بعد برای تحلیل لندسکیپی منطقه مورد مطالعه از نرمافزار Frag Stats و متریکهای NP ، CA، PERIM ، MNN و SHAPE استفاده شد. نتایج نشان داد، مردم بومی در طول سالهای متوالی کاربریهای متفاوتی در منطقه ایجاد کردهاند. بستر طبیعی منطقه جنگل بوده است که وجود لکههای انسانساز مانند روستا، معدن، کارگاه شن و ماسه و دو مسیر جاده و لوله پتروشیمی مناطق حاشیهای را با خطر زیاد و در حد بحرانی قرار داده است و باعث از بین رفتن تنوع زیستی این منطقه شده است. لذا به منظور جلوگیری از تخریب بیشتر منطقه، حفاظت منطقه با مشارکت مردم بومی باید در الویت برنامهها قرار گیرد.
ادامه مطلب ...
دکتر صفرقائدرحمتی - دکتراحمدخادم الحسینی - علی محمدی فرد
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است. که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست ،تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته وسایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند .برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب وهمگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی نواحی مختلف می باشد ایجاد توازن در عموم ساختارها و سامانه های شهری ، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار میرود.
در این مطالعه برای شناسایی و تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان با استفاده از آخرین آمار واطلاعات مربوط به سال ۱۳۸۵، ۲۹ شاخص در بخش های آموزشی، بهداشت و درمان ، خدمات رفاهی و زیر بنایی ودر میان ۱۰شهرستان مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تاکسونومی ارزیابی شده است. دراین نوشتار هدف بررسی عمیق تر ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شهرستان های استان جهت تشریح ساختار کلی هر شهرستان وتعیین میزان توسعه یافتگی است . تا در بعد کاربردی نتایج این پژوهش در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های منطقه ای و محلی مورد استفاده مسؤولین قرار گیرد .روش کار در این پژوهش توصیفی، تحلیلی و موردی می باشد .
برخی نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده عدم توزیع هم آهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های استان می باشد . به شکلی که از مجموع ده شهرستان مورد مطالعه استان ،شهرستان های زاهدان و زابل در تخصیص منابع و امکانات وخدمات در رتبه ی اول وشهرستانهای ایرانشهر، سراوان، چابهار، خاش و نیکشهر در رتبه ی دوم وشهرستان های سرباز، کنارک و زهک در رتبه ی آخر قرار گرفته اند .
دانلود متن کامل مقاله ( فایل PDF ) در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
در سه دوره فعالیت آمایش سرزمین، تجارب زیر حاصل گردیده است.
تجربه ستیران 53-56
مهندسین مشاورستیران در اسفند ماه سال 1353 خطوط کلی برنامه آمایش سرزمین را پیشنهاد نمودند.
این پیشنهاد در سال1354به عقد قراردادی میان سازمان برنامه و بودجه (مرکز آمایش سرزمین)و مهندسان مشاور ستیران انجامید.
در گزارشی که به مرکزآمایش سرزمین در سازمان وبرنامه و بودجه ارائه گردید. توجه خاصی به ابعاد زیر مبذول شده بود:
· به" فضا" و" جغرافیا" زیرا فضا که دربرگیرنده و تکیه گاه مشترک تمام تصمیمات و فعالیتهای عمرانی است.
· به افق دراز مدت،چرا که در میان مدت نتایج مترتب یه سازماندهی فضا ظاهر نمی گردند.
· به برداشت کلی میان منطقه ای و میان رشته ای،زیرا تنها با این روش می توان به اثرات نامستقیم تصمیم گیریها پی برد.
· به جهات کیفی امور که دربرداشت صرفا"اقتصادی"بدان توجه کافی نمی شود.
مشاورین ستیران در طرح پایه آمایش سرزمین به موضوعات چشم انداز جمعیت تعادل میان محیط شهری و محیط روستایی- مهاجرتهای میان منطقه ای- چگونگی رشد شهری- رشد اقتصادی ونابرابریهای اجتماعی - محیط زیست و منابع طبیعی و میراث فرهنگی-وحدت ملی و تمرکززدایی- محیط بین الملل و روابط خارجی-سازماندهی جامعه روستایی رشد شهری و نظام شهری پرداخته اند.
فرضها و هدفهایی که ستیران در هر کدام از موارد بالا در نظر گرفته بود همراه با سیاستهایی که برای هر یک از بخشهای اقتصادی پیشنهاد شده بود،به ترسیم چشم انداز 1391 ایران انجامید.
گزارش مطالعات دوره دوم "استراتژی دراز مدت آمایش سرزمین در اردیبهشت 1356،در چهار بخش به شرح زیر منتشر شد:
· نظام شهری و خط مشی اجرایی آن(12جلد)
· جامعه روستایی و خط مشی اجرایی آن(1 جلد)
· محور خوزستان- آذربایجان و خط مشی اجرایی آن (1 جلد)
· عدم تمرکز فعالیتهای بخش دوم و بخش سوم و خطمشی اجرایی آن(1 جلد)
تجربه دفتر برنامه ریزی منطقه ای 62-68
نتایج مطالعات طرح پایه آمایش سرزمین پس از انقلاب توسط دفتر برنامه ریزی منطقه ای سازمان برنامه و بودجه انجام گرفت ودر سال 1362،در شش جلد منتشر شد.
جلد اول "اصول و کلیات" جلد دوم"تشخیص وضعیت"جلد سوم"جمعیت و جوامع" جلد چهارم" فعالیتها، جلد پنجم"اقلیم و سرزمین" و جلد ششم حاوی نقشه های مربوط به گزارش است.
گرد آورندگان این طرح درمقدمه جلد نخست به ارائه تعریفی از آمایش سرزمین و طرح پایه آمایش سرزمین پرداخته اند بدین مضمون:
"مطالعات آمایش سرزمین،در یک دوره بلند مدت ناظر بر مسائل فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و نظامی کشور است"
"طرح آمایش سرزمین،سیمای مرحله آتی توسعه یافتگی را تصویر کرده و ابزاری برای تجهیز و سازماندهی آگاهانه فضا در جهت نیل به اهداف توسعه به دست می دهد".
از نظر تهیه کنندگان طرح،مطالعات برنامه ریزی آمایش سرزمین جزیی از نظام جامع برنامه ریزی توسعه ملی است و دارای 4 مرحله می باشد:
مرحله اول:تهیه طرح پایه آمایش سرزمین
مرحله دوم ،تهیه طرح های آمایش مناطق که از برسی نقش و وظیفه منطقه در مقیاس ملی به دست می آید و جزیئات در سطح منطقه را مطرح می سازد.این طرح تصویری است از توسعه یافتگی منطقه در بلند مدت.
مرحله سوم:تهیه برنامه های توسعه مناطق بر پایه طرح های آمایش
ود رنهایت حاصل جمع برنامه های مناطق پس از هماهنگی های لازم می تواند برنامه توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور باشد.
از نظر تهیه کنندگان طرح ، در اولین دوره مطالعات،بیشتر دریافت مشترک از مفاهیم،کاربردها،شناخت اصول و روشهای طراحی برای دست اندرکاران مطرح بود تا برای مطالعات بعدی آماده شوند. در واقع مطالعات دوره اول تمرینی برای همه عوامل موثر در تهیه و تصویب طرح و تدوین استراتژیها تلقی می شد.
ودرنخستین گام،بر اهمیت نقش استراتژی توسعه ملی در آمایش سرزمین و تعیین اصول حاکم بر سازماندهی فضای کشور تاکید داشتند.
بعداز طرح سناریوهای امکان پذیر برای جهت گیریهای کلان توسعه ملی بر اساس سناریوهای منتخب تصویر دراز مدت توسعه ملی در سطح طرح پایه آمایش مورد بررسی و نتیجه گیری قرار گرفت و سر فصل های این مطالعات به شرح زیر می باشد.
سیمای آینده اقتصاد کلان،جمعیت ایران در افق 1381،نظام شهری(سطوح نظام شهری در افق 1381،جامعه روستایی و عشایری (مبانی کلی منطقه بندی جامعه روستایی)،بخش کشاورزی،صنعت و معدن،خدمات،بازرگانی،ارتباطات،انرژی،منابع طبیعی و محیط زیست.
کلیه مطالعات طرح پایه آمایش سرزمین، تجربه دفتر برنامه ریزی باعث شد رویکرد "برنامه ریزی فضایی" به عنوان مرحله ای در فرآیند تهیه برنامه های توسعه کشور در درون دستگاه برنامه ریزی مطرح شودو نتایج این مطالعات در 1363 به تصویب هیات دولت رسید وکلیه دستگاهای اجرایی ملزم به همکاریهای لازم با سازمان برنامه و بودجه در جهت تکمیل مطالعات آمایش شدند هم چنین سازمان برنامه و بودجه موظف به تهیه طرح تفضیلی آمایش سرزمین گردید.
بعد از تصویب نتایج مرحله اول تا سال 1368 اقداماتی نظیر مطالعات زمینه ساز مرحله دوم طرح آمایش سرزمین و طراحی چهارچوب ها و دستورالعملهای ناظر برآن ادامه یافت و برای هریک از استانها ی کشور پیش نویس چهارچوب نظریه توسعه استان تهیه گردید.
براساس این نتایج خطوط کلی استراتژی سازماندهی فضایی توسعه برای استفاده در قانون برنامه اول توسعه جمهوری اسلامی ایران از سوی دفتر برنامه ریزی منطقه ای استنتاج و ارائه گردید.
نتایج مطالعات طرح پایه آمایش سرزمین در شش جلد به شرح زیر تدوین شده است:
· کلیات و اصول سازماندهی فضای کشور و خلاصه مطالعات
· استراتژی توسعه در سازماندهی فضای کشور-جمعیت و جوامع
· استراتژی توسعه در سازماندهی فضای کشور-فعالیتها
· استراتژی توسعه در سازماندهی فضای کشور-اقلیم و سرزمین
· تشخیص وضعیت:قابلیتها-گرایشها-مشکلات وضمائم مطالعات
· نقشه های ضمیمه:وضع موجودسازمان فضایی کشور(2نقشه)-نقشه طرح پایه(تصویر توسعه یافتگی کشور در سال 1381)
تجربه دفترآمایش و برنامه ریزی منطقه ای 77-83
مطالعات طرح پایه آمایش سرزمین در سال 1377 رسما و به دستور سازمان برنامه و بودجه آغاز شد.
این مرحله از مطالعات دو ویژگی قابل اشاره دارد اول اینکه در این مقطع واحد مسئول تهیه طرح پایه آمایش سرزمین در سازمان برنامه و بودجه وقت از معاونت امور مناطق به معاونت اقتصادی و هماهنگی آن سازمان انتقال یافته بود و دیگر اینکه این مطالعات با هماهنگی و مشارکت معاونت شهرسازی وزارت مسکن و شهرسازی انجام گرفت به این ترتیب باعث شد تا خصوصیات زیرقابل انتظار باشد.
1. انجام آن زیر نظر معاونت اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه و بودجه باعث ادغام دو دیدگاه توسعه اقتصادی و توسعه فضایی شود که محصول آن به صورت یک مقوله راهبردی بتواند مبنای مناسبی برای تهیه برنامه درازمدت توسعه باشد.
2. انجام مطالعات با هماهنگی، و مشارکتهای معاونت شهرسازی وزارت مسکن و شهرسازی باعث تلفیق دو دیدگاه آمایش سرزمین و توسعه کالبدی شود بدین ترتیب که اولی به درون مایه و محتوای توسعه بپردازد و دومی به نتیجه گیریهای کالبدی و فیزیکی از آن اقدام کند. این همجواری و همکاری فرصتی برای طراحان آمایش سرزمین پیش آورد تا بتوانند درک بهتری از نیازهای طرح کالبدی ملی داشته باشند.
به طور اجمال از دستاوردهای این دوره تجربه آمایش، می توان به کاربرد مقولات :
1. آینده نگری،پیش نیاز اصلی برنامه ریزی دراز مدت می باشد.
2. تحلیل منطقه ای،به عبارتی ادامه بحث آینده نگری در حوزه های عینی تر می باشد.
3. ساختار فرهنگی هویت ملی،به عبارتی شناخت اجزای اصلی و ساختار فرهنگی هویت ملی است.
4. تحلیل سازمان فضایی،شناخت وضع موجود آمایش سرزمین مقدمه و پایه اتخاذ سیاستهای کلان آمایش سرزمین و سازماندهی فضایی توسعه می باشد.
5. امکانات و قابلیتها،محدودیتها و تنگناهای توسعه سرزمین
درمطالعات طرح پایه آمایش سرزمین اشاره نمود که برای اولین بار صورت می گرفت:
نتایج مطالعات آمایش سرزمین جمعا در شش کتاب،شامل 19 جلد به شرح زیر تدوین شده است:
کتاب اول:
1. اصول و جهت گیریهای راهبردی و چشم انداز بلند مدت توسعه فضایی کشور
2. اطلس آمایش سرزمین
پیوست کتاب اول:
3. آینده نگری
4. تحلیل موقعیت جغرافیای سیاسی منطقه
5. ساختار فرهنگی هویت ملی
6. مروری بر نظریات توسعه منطقهای
7. مروری بر تجارب آمایش سرزمین در دیگر کشورها
8. مناطق آزاد
کتاب دوم: کشاورزی و منابع طبیعی
9. کشاورزی
10. منابع طبیعی و محیط زیست
کتاب سوم: صنعت و معدن
11. راهبردهای ملی توسعه صنعتی
12. راهبردهای فضایی توسعه صنعتی
13. معدن
کتاب چهارم : نظام اسکان و خدمات برتر
14. جمعیت و نیروی انسانی
15. سلسله مراتب شبکه شهری و مراکز خدمات برتر
16. منطقه بندی و حوزه نفوذ سطوح گوناگون شبکه شهری
17. مروری بر برنامه ریزی های پیشین
کتاب پنجم:تحلیل سازمان فضایی توسعه در عرصه سرزمین
تغییر و تحول آمایش سرزمین به بررسی موارد زیر نیازمند است.
· معانی و مفاهیم و تلقی های آمایش سرزمین
· وظایف و شمول آمایش سرزمین
· جایگاه آمایش سرزمین در نظام تصمیم گیری
· جایگاه آمایش سرزمین در نظام تشکیلاتی
معانی و مفاهیم و تلقی های آمایش سرزمین
الف- تعریف ستیران در دهه ۵۰
"بهره وری از سرزمین"
مفهوم عملیاتی این تعریف شناسایی قابلیت ها و امکانات سرزمین بوده است وگزینه های استفاده از آنها را طرح و بررسی می کند. به عبارتی با ادبیات مرسوم آمایش، "فعالیت یابی" محور اصلی در این تلقی برای بهره وری از سرزمین می باشد وهمچنین مقولات مربوط به جمعیت جنبه حاشیه ای دا شته و کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ب- تعریف دفتر برنامه ریزی منطقه ای در دهه ۶۰
تنظیم رابطه بین انسان و فعالیت های انسان در فضا به منظور بهره برداری بهینه از قابلیتها و امکانات بر اساس ارزشهای اقتصادی است.مفاهیم عملیاتی این طرز تلقی ناظر بر مقولاتی مثل فعالیت یابی برای مکانها،مکان یابی برای فعالیتها،تناسب بین مقیاس جمعیت و ظرفیت توسعه پذیری در هر منطقه،الگوی سازماندهی فضا،الگوی اسکان جمعیت و مدیریت سازمان فضایی توسعه بوده است.
ج- تعریف دفتر آمایش و برنامه ریزی منطقه ای د ر دهه
۷۰
"مهندسی ترتیبات بهره وری بهینه از ظرفیت های اجتماعی"
این تلقی ازآمایش سرزمین ترکیبی از تلقی های قبلی می باشد و کاملترین معنی را در بردارد. و این تلقی ناظر بر دو امر هندسه وجغرافیا،سازمان فضایی را در ارتباط با ظرفیت های اجتماعی می بیند.در مقایسه با تعریف اول ظرفیت های اجتماعی را وسیعتر و جامع تر از سرزمین می بیند.درک بهتری ازسرزمین را به مثابه ظرف را تلقی می کند که درآن عنصر قابلیتهای منابع طبیعی و برجسته است اما ظرف های اجتماعی مفهوم وسیعتری از ترکیب اقتصاد،اجتماع و فرهنگ را بدست می دهد که در معنای عملیاتی آن پیشرفته تر از مفاهیم قبلی است. دراین تعریف فضا و انسان و فعالیت هایش درحالت تجریدی ملحوظ شده اند در این تعریف در حالت کلان و عام تر، اقتصاد به معنی مادی ظرفیت های اجتماعی است و فرهنگ بخش معنوی آن ومفهوم سرزمین به یک تلقی انسانی تر،فرهنگی تر و اجتماعی ارتقا یافته و هندسه ترتیبات ،ناظر بر مقولات جمعیتی ونظام اسکان، می باشد که اگر ،ترتیبات بهره وری بهینه رادر تقابل بین سه مقوله انسان ،فضا و فعالیت بدانیم به نسبت تعاریف دیگر عام تر ولی تخصصی تر است.
وظایف و شمول آمایش سرزمین
وظائف آمایش در دهه ۵۰
د ر این تلقی وظائف آمایش سرزمین عمدتا شناسایی قابلیتها و امکانات و طراحی گزینه های امکان پذیر،برای بهره برداری از آنها و انتخاب گزینه مناسب می باشد.
وظائف آمایش در دهه ۶۰
در این تلقی وظائف آمایش سرزمین با تاکید بر تناسب بین جمعیت و ظرفیت توسعه پذیری در هر مکان و حفاظت از محیط زیست می باشد. در این تعریف آمایش سرزمین تصویر درازمدت مرحله توسعه یافتگی سرزمین را برای هدایت روند سازماندهی فضایی توسعه ارائه می نماید.
وظائف آمایش در دهه ۷۰
در این تلقی فراتر از سرزمین، مقولات اجتماعی (فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی) اهمیت بیشتری می یابد و وظائف آمایش سرزمین ارائه دیدگاه درازمدت و برنامه توسعه با سازگاری های لازم بین ابعاد اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،محیطی- فضایی می باشد.
جمع بندی: همانطوریکه در بخش قبلی اشاره شد هر یک از تلقی های سه گانه از آمایش، یک معنای عملیاتی را به دنبال دارد. از کنار هم قرار دادن این تعاریف،وظائف و شمول آمایش سرزمین به شرح زیر می باشد:
· به عنوان مرجع تنظیم دیدگاه دراز مدت توسعه
· ارائه استراتژیهای توسعه اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی،فضایی – محیطی
· مکان یابی برای فعالیت های مشخص
· فعالیت یابی برای مکان های مشخص
· ارائه استراتزی کلی توزیع جمعیت و فعالیت در سرزمین
· ارائه الگوی توسعه فضایی- الگوی اسکان جمعیت
· ارائه نظام مدیریت سرزمین
· حفاظت از محیط زیست
و همه این وظائف اجزا و مولفه های مقوله سازماندهی و مدیریت فضایی توسعه می باشند.
جایگاه آمایش در نظام تصمیم گیری
در دهه ۵۰
آمایش سرزمین در آن دوران دارای جامعیت و خصلت بین بخشی بوده است و به عنوان سندراهنماوبالادست بخشهای مختلف مورد توجه قرار داشته است وارائه گر یک برنامه توسعه ملی با دید درازمدت بین بخشی ،بین منطقه ای بوده است.
در دهه ۶۰
در مصوبه برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مقوله آمایش بعنوان بخشی از برنامه میان مدت پنج ساله مطرح شدکه در همان زمان معتقدین به دیدگاه آمایش، زیر دست قرار گرفتن یک دیدگاه جامع، کلان و دراز مدت را بعنوان زیرمجموعه برنامه های میان مدت اقتصادی چه بلحاظ مضمون و چه به لحاظ افق نگرش، غیر اصولی دانستند.
وعلیرغم طرح شدن آمایش سرزمین در برخی از مقاطع تهیه برنامه توسعه اقتصادی به لحاظ ماهیت برنامه های متعارف اقتصادی – اجتماعی، فرآیندهایی از تهیه برنامه که فرصت مطرح شدن دیدگاه آمایش سرزمین و مشارکت آن را فراهم می کرد، مطرح نگردید و کماکان آمایش سرزمین از یک مشارکت جدی و نتیجه بخش محروم ماند .
در دهه ۷۰
درابتدای برنامه سوم توسعه، باافزایش توجه دولت به مقوله آمایش،بحثی تحت عنوان پیشبردآمایش و برنامه در کنار یکدیگر مطرح گردید. و دوره جدید کار گروه آمایش از سال ۱۳۷۷آغازشد. در این مرحله درون دستگاه تصمیم گیری تحرک بسیارزیادی به مقوله آمایش داده شد و جایگاه آمایش بیش از پیش مشخص گردید و جهت حفظ این جایگاه به عنوان یک مرجع تنظیم دیدگاه درازمدت توسعه ملی مورد توجه قرار گرفت وبه عبارت دیگر،بحث تنظیم روابط بین برنامه ریزی بخشی و منطقه ای کنار گذاشته شد وآمایش سرزمین از موضعی فراتر از ابزار هماهنگی روابط بین برنامه ریزی بخشی و منطقه ای ودرجایگاه بالاتری طرح گردید.
در دهه ۸۰، در مراحل نخستین تهیه برنامه چهارم توسعه، سند چشم انداز دراز مدت توسعه ملی تصویب شد و رویکرد آمایش سرزمین ونگرش به ابعاد منطقه ای و فضایی توسعه، نقش و اهمیت بیشتری پیدا کرد.
در این برنامه به آمایش سرزمین به عنوان یک سند راهبردی فرادست که چهارچوب کلی و تقسیم وظایف ملی هر یک از استانهای کشور را در قالب نظریه پایه توسعه استان ترسیم می کند،اشاره شده است.
بدون تردید برنامه چهارم اقدام به طراحی و ارائه نوآوری هایی کرده است که یکی از آنها توجه به آمایش سرزمین بطور جدی می باشد. از نشانه های این توجه تصویب مصوبه ضوابط ملی آمایش سرزمین در سال ۱۳۸۳ و در واقع محور قرار گرفتن آمایش سرزمین در برنامه پنجم توسعه اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی می باشد.
جمع بندی:به طور کلی آمایش سرزمین یک برنامه ملی است زیرا جامع نگر ،کل نگر،و منتج به جغرافیا با دیدی دراز مدت و جند انضباطی می باشد وبا مرور سیر تحولات آمایش سرزمین،نکته حائز اهمیت این است که در مقولات و بحثهای آمایش سرزمین نقش آمایش وسیعتر شده و وارد مباحث تدوین دیدگاه دراز مدت نیز شده است و حتی به مباحث هویت ملی وسرمایه اجتماعی توجه کرده است وبه آنها می پردازد اما روابطش با برنامه ریزی بخشی این است که به عنوان یک سند درازمدت و فرابخشی می تواند هماهنگیهای لازم را بین بخشها ایجاد نماید و در تلقیق نهایی می تواند از نتایج بخشهای مختلف اقتصادی- اجتماعی بهره گیرد. به موازات ان رابطه ای که با برنامه ریزی اقتصادی دارد این است که برنامه ریزی اقتصادی و بخشی فاقد ابزار و مکانیسمهای لازم برای پاسخ به بسیاری از مقولات در حیطه هماهنگیها ی بین بخشی و بین منطقه ای و ....می باشند آمایش سرزمین می تواند به عنوان قسمتی از برنامه دراز مدت کشور راهنمای تهیه برنامه های میان مدت و کوتاه مدت کشور باشد. و به بهبود نظام برنامه ریزی کمک نماید.
در زمینه ارتباطش با برنامه ریزی کالبدی نیز باید متذکر شد که آمایش سرزمین به درون مایه و محتوای توسعه می پردازد و دومی به نتیجه گیریهای کالبدی و فیزیکی از آن اقدام می کند و این فرصتی را برای طراحان آمایش سرزمین پیش می آورد تا بتوانند درک بهتری از نیازهای طرح کالبدی ملی داشته باشند.ولی باید گفت که برنامه ریزی کالبدی بدون توجه به راهبردهای آمایش و راهنماییهای آن در قالب دستورات استراتژیکی و جدا ازآن به حیات و فعالیت خود می پرداخت.وآمایش نیز بدون توجه به نتایج کالبدی به همین منوال به کارخود ادامه داده است و در هیچ مقطعی از تاریخ نظام برنامه ریزی ارتباطی بین این دو جریان کلان برنامه ریزی و جود نداشته است.
جایگاه آمایش در نظام تشکیلاتی
تجربه ستیران دهه ۵۰
در سال ۱۳۵۱دفتری تحت عنوان ” دفتر بهرهوری سرزمین“ یا ” تنسیق سرزمین“ بوجود آمد که بعدها با عنوان ” بوم آرایی“ به سازمان برنامه انتقال یافت و آمایش سرزمین نام گرفت وبعدها در سال ۱۳۵۳مرکزی تحت عنوان عنوان ” مطالعات و برنامهریزی آمایش سرزمین“ در جوار دفتر برنامهریزی منطقهای ایجاد شدو این دو به صورت دو واحد مطالعاتی در رابطه تنگاتنگی با هم شروع به کار کردند .
تجربه دفتر برنامه ریزی منطقه ای دهه ۶۰
انجام وظیفه آمایش سرزمین توسط سازمان برنامه و بودجه آغاز شد و در این رابطه دفتر برنامهریزی منطقهای ذیل معاونت امور مناطق سازمان تشکیل گردیدو مامور انجام این مطالعات شد.
متاسفانه پس از سال ۱۳۶۸به دلیل ابهام در جایگاه تشکیلاتی طرح آمایش، مطالعات بار رکورد و توقف نسبی مواجه شدو وزارت مسکن و شهرسازی به رغم تصمیمگیریهای گذشته که منجر به تعیین جایگاه منطقی انجام برنامهریزی آمایش سرزمین در برنامه و بودجه شده بود همواره پس از انقلاب جایگاه این مطالعات را در تداخل با وظایف مسکن و شهرسازی اعلام کرده و تردیدهایی را در این زمینه مطرح مینمود از این رو برحسب دستور رئیس جمهور رسیدگی به این مسئله در دستور کار شورای اقتصاد قرار گرفت وبررسیهای این شورا منجر به تصویب پیشنویس لایحهای شد که جایگاه قانونی آمایش سرزمین را در سازمان برنامه وبودجه تعیین مینمود.
تجربه دفتر آمایش و برنامه ریزی منطقه ای دهه ۷۰
در سال ۱۳۷۱شورایعالی اداری تکلیف تقسیم کار بین سازمان بر نامه وبودجه ووزارت مسکن و شهرسازی را روشن ساخت. قراربراین شد که "سازمان بر نامه و بودجه مسئول انجام مطالعات آمایش سرزمین و وزارت مسکن و شهرسازی متصدی تهیه طرح کالبدی ملی و منطقه ای باشد".
در این دوره انجام مطالعات آمایش سرزمین زیر نظر معاونت اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه وبودجه آغاز شد.ودر ضمن انجام مطالعات با هماهنگی، و مشارکت های معاونت شهرسازی وزارت مسکن و باعث ارغام دو دیدگاه آمایش سرزمین و توسعه کالبدی گردید.
ودر سال ۱۳۸۳مرکزی به نام" مرکز آمایش و توسعه پایدار" در سازمان برنامه و بودجه.تاسیس گردیدکه در حال حاضرمسئول انجام فعالیتهای مرتبط با آمایش سرزمین می باشد.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
استقرار الگوی مناسب سیستم مدیریت محیط زیست در صنعت نفت
مطالعه موردی : پالایشگاه نفت بندر
مهندس مهرداد هادی پور، دکتر مهرداد نظریها
چکیده:
تحقیق حاضر که با هدف ایجاد سازگاری و
همسویی سیاستهای مدیریت پالایشگاه بندر عباس با الزامات محیط زیستی تدوین
شده است – سعی دارد تا با رائه الگوی مناسب سیستم مدیریت محیط زیست در صنعت
نفت به تشریح آن در پالایشگاه بندر عباس و ارائه راهکارهای عملی جهت کنترل
و کاهش آلودگی های عمده و برنامه ریزی جهت حصول به اهداف مورد نظر بپردازد
. در این راستا پس از تشریح مراحل استقرار سیستم مذکور – به دلیل اهمیت
مکانیابی صنعت در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست – مدلهای اکولیزیکی مناسب
برای توسعه صنعتی با شاخص های مکانیابی پالایشگاه مقایسه شده است . سپس در
راستای کنترل کاهش و آلودگیهای محیط زیستی برنامه های تدوین شده در
بخشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است که منجر به ارئه راهکارهای موثر در
کاهش و کنترل آلودگی – همچنین مقایسه هزینه با سودمندیهای حاصل از استقرار
سیستم شده است . مطالعه حاضر حاکی است از آن است که اسقرار سیستم مدیریت
محیط زیست ( EMS ) با توجه به حجم زیاد آلایندگی پالایشگاه نفت بندر عباس
علاوه بر کاهش و رفع آلودگیها – عامل موثری در کاهش بحرانهای محیط زیستی
منطقه محسوب می گردد.
منبع : نشریه محیط شناسی- دوره 30
ادامه مطلب ...
انسان میتواند با تکنولوژی موجود، طبیعت را مقهور اراده و خواست خود کند؛ ولی در صورت استفادهی نامناسب و مهارنشده از طبیعت، موجب تخریب و برهمخوردن تعادل اکوسیستم خواهد شد. آنچه بهعنوان تخریب محیط زیست از آن یاد میشود، نتیجهی برنامهها و سیاستهای نادرست در مدیریت سرزمین است و نمونهی بارز این مسأله، دریاچههای طشک و بختگان است. با احداث سدهای مخزنی (سدهای درودزن و سیوند) و برداشت بیرویه از آب رودخانههای کُر و سیوند برای مصارف کشاورزی، شهری و صنعتی، رژیم آبگیری طبیعی دریاچههای طشک و بختگان دچار اختلالشده و این امر سببشده این دو دریاچه در فصول مختلف سال، دورههای خشک و بدون آب را سپری کنند. این درحالی است که این دو دریاچه، جزء مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشور بوده و طرحهایی که در بالادست برای برداشت آب بهاجرا درمیآید، بدون توجّه به حفظ حیات دریاچههای طشک و بختگان انجام میشود. در صورت عدم تعلّق حقابه زیستمحیطی به این دریاچهها، اکوسیستم منطقه به اکوسیستم کویری تبدیل خواهد شد. این مقاله قصد دارد تا آثار سوء ناشی از احداث سدهای فوق را در تغییر چشماندازهای جغرافیایی نشان دهد و سپس به بررسی نقش و اهمّیّت سیستم اطلاعات جغرافیایی، در برآورد نیاز آبی دریاچهها بپردازد. برای این کار با استفاده از تصویر ماهوارهای ETM+ و ترکیب باندهای (7- 5-2)، سطح دریاچه با توجّه به عمق و با استفاده از تکنیک C- میانگین فازی به هفت طبقه دستهبندی شد. درنهایت با استفاده از تابع Cut / fill در محیط GIS مشخّص شد که حجم آب مورد نیاز سالانه برای پُرشدن کلِّ سطح دریاچه، 1592 میلیون مترمکعّب است.
منبع: نشریه پژوهشهای جغرافیا (دوره 43 - شماره 77) - پاییز 90
انتشار : دی 90
برای دانلود فایل PDF مقاله (متن کامل مقاله) به ادامه مطلب بروید .
ادامه مطلب ...
برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .
مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا .
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...