در گذشته گمان میرفت گوزن زرد ایرانی به کلی منقرض شده است، اما در سال ۱۳۳۴ معلوم شد تعدادی از آنها در جنگلهای اطراف رودخانه دز و کرخه باقی ماندهاند. این گونه منحصر به فرد با جثهای کشیده و بلند و شاخهای زیبا در سالهای اخیر توانسته است خود را با سازگاری ظریفی از خطر انقراض نجات دهد. همچنین گوزن زرد ایرانی که گاهی نیز به سبب پراکنش آن در منطقه، بینالنهرین نیز نامیده میشود، نادرترین گونه گوزن و از نظر جثه دومین آن بعد از گوزن قرمز در ایران و منطقه مدیترانه است.
از خانواده Cervidae، دو جنس Cervus و Capreolusدر ایران وجود دارند. از جنس Cervus دو گونه مهم قابل تشخیص است؛ مرال و گوزن زرد. اعضای جنس Cervus دارای دم با رشد زیاد و کاملاً واضح، شاخ بلند و زائدههای بالای چشمی هستند. اندازه بزرگ یا متوسط دم در آنها نسبتاً خوب رشد کرده و کاملاً دیده میشود.
بقیه در ادامه مطلب...
در همین زمینه:
مقدمه ای بر گوزن زرد ایرانی و زیستگاه های آن (هنریک مجنونیان)
به طور کلی رنگ در فصول مختلف و در جنس نر و ماده و در افراد ممکن است تغییر کند. در زمستان موها بلندتر و به رنگ قهوه ای قرمز مخلوط با خاکستری کم رنگ است و لکه ها کمتر واضح هستند.
زمینه بدن در ماده ها کمی تیره تر است. شاخ فقط در نرها وجود دارد و دارای قاعده قوی و ضخیمی است که در بالای آن شاخه یا زائده های کوتاه بالای چشمی روئیده است. بالاتر از آن شاخ بتدریج پهن شده و قسمت مسطحی شبیه کف دست تشکیل می دهد که از آن یک شاخه یا دو شاخه داخلی انشعاب پیدا می کند. از گوشه عقبی قسمت پهن یک ساقه قوی و استوانه ای شکل خارج شده و معمولاً این ساقه به سه شاخه کاملاً رشد کرده منتهی می شود. و زائده های کوچک دیگری از هر یک از آنها خارج می شود. در جمجمه پوزه بلند و در پهلو های فک ها کمی فرو رفتگی وجود دارد.
استخوانهای بینی نسبتاً بزرگ و سوراخهای بین استخوان اشکی از نصف بزرگترین طول اشکی کمتر است. حدقه زیاد برجسته نیست و ناحیه بین حدقه ای پهن و مسطح و ناحیه پیشانی کمتر بالا آمده است.
قسمت ریشه ای شاخ ها از عقب حدقه خارج شده و کمی به طرف عقب متمایل می شود. لبه خارجی زیگوماتیک تقریبا مستقیم و در ناحیه ریشه عقبی بدون برجستگی است بطوریکه از سوراخ شنوایی خارجی بالاتر قرار نمی گیرد. جمجمه در بالا خیلی محدب است. کام باریک و بلند و صندوق صماخ کمی برجسته است. در فک بالا دندان پیش و نیش وجود ندارد و دندانهای پیشین فک پائین در اندازه و شکل زیاد متفاوت هستند. دندانهای آسیا کوتاه و حجیم اند. (اسماعیل اعتماد – ۱۳۵۷)
گوزن زرد ایرانی از نژاد(Brooker, 1875(Cervus Dama Mesopotamica است که اولین بار مورد توجه Robertson معاون کشول انگلیس در بصره قرار گرفت و Robertson یک نمونه از این گوزن را که در سال ۱۸۷۰ از کنار رود کارون شکار کرده بود به موزه تاریخ طبیعی لندن فرستاد Brooker در سال ۱۸۷۵ این گوزن را با نام علمی Cervus (Dama) Mesopotamica در مجله انجمن جانور شناسان لندن به طور زیر معرفی کرد:
( موها با بلندی متوسط و خشن و نزدیک به هم، ججمه در مقایسه با درازای آن پهن و به طور کلی شیه Dama Vulgaris است. اندازه کلی شاخ در یک خط راست ۲۲ اینچ و ارتفاع آن از ناحیه پهن ۷ اینچ و پهنای آن ۵ اینچ است. ارتفاع بدن حیوان نر از ناحیه شانه ۴۵ اینچ است) (اسماعیل اعتماد- ۱۳۵۷)
Brooker در سال ۱۹۷۶ اندازه های زیر را برای جمجمه گوزن زرد ایران ارائه داد:
- بزرگترین طول جمجمه در خط مستقیم ۳۱۳ میلیمتر
- فاصله ی لب جلوئی حدقه تا انتهای آزاد استخوان پیش فکی ۱۶۵ میلیمتر
- فاصله ی انتهای جلوئی استخوان بینی تا انتهای آزاد استخوان پیش فکی ۶۹ میلیمتر
- پهنا در فاصله بین دو حلقه ۱۱۷ میلیمتر
- پهنای انتهای بالای استخوان های بینی بین حفره های جلوئی حدقه ۷۴ میلیمتر
-فاصله در پائین حدقه تا درز فکی آسیائی ۲۸ میلیمتر
- فاصله درز فکی آسیایی تا آلوئل دندان آسیایی عقب ۲۳ میلیمتر
- طول ردیف دندان های پیش آسیایی بالا ۳۹ میلیمتر
- طول ردیف دندانهای آسیایی بالا ۵۳ میلیمتر (اسماعیل اعتماد- ۱۳۵۷)
گوزن زرد ایرانی کوچکتر از مرال است تا زود تر بتواند در جنگلهای تنک خود را مخفی کند و شانس بقای بیشتری داشته باشد. رشد شاخ ها از یک سالگی به بعد شروع می شود ولی شاخک ها از ۲ سالگی تشکیل شده و نسبت به شاخ دو گونه دیگر گوزن ایرانی یعنی مرال و شوکا بیشتر حالت پنجه ای دارد (شاخ گوزن زرد اروپایی از گوزن زرد ایرانی پنجه ای تر است بطوریکه عده ای آنرا پنجه شاخ می نامند).
لازم به ذکر است که پنجه شاخ اصطلاحی است که شکارچیان به گوزن هایی با شاخ های پهن مانند موسی، کاریبو و گوزن زرد اروپایی اطلاق می کنند وزن بدن و اعضاء در گوزن های نر و ماده و همچنین در گروههای مختلف سنی متفاوت است. معمولاً یک گوزن نر بالغ وزنی در حدود ۸۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم داشته (وزن متوسط آنها ۸۰ کیلوگرم است) و ماده ها کوچکتر از نرها می باشند و طول بدن گوزن های نر با احتساب دم تا ابتدای پوزه از ۸۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر متغیر است (در برخی منابع آمده طول متوسط بدن نرهای بزرگ تا ۱۸۰ سانتیمتر می رسد) رنگ گوزن های زرد ایرانی مخلوطی از زرد و قرمز (قهوه ای آهویی) است که در فصول مختلف سال تغیراتی در آن صورت می گیرد. یک نوار سیاه کمرنگ در ناحیه بالای دم به صورت نیم دایره وجود دارد که این سیاهی، پشت نیز کشیده شده است. رنگ بدن گوزن زرد در تابستان زرد مایل به قهوه ای روشن است و در زمستان به علت رشد پشم در سطح بدن رنگ حیوان به زرد مایل به قهوهای تیره می گراید. (زکی- ۱۳۸۳)
ساده ترین نوع شاخ در گوزن ۲ ساله دیده می شود که به شکل ساقه های تیز و منفرد و با حداکثر طول ۱۵ سانتیمتر رشد می کنند از نظر شکل شاخ گوزن زرد ایرانی و گوزن زرد اروپایی متفاوت می باشند.
در گوزن زرد اروپایی شاخک ها در جلو و در میانه شاخ ها بلندتر بوده و بقیه شاخک ها اساساً موجب گسترش و کشیدگی شاخ شده ولی شاخ در زیر گونه ایران به پهنی و گستردگی نوع اروپایی نیست و بر روی صنعت خوقانی شاخ های حالت پنجه ای وجود نداشته و شاخک های پیشانی برجستگی بیشتری در آنها دیده می شود. شاخ در هر دو می تواند به طولی در حدود ۳۹ تا ۷۰ Cm برسد. البته مشاهده شده که برخی از گوزنهای زرد ایرانی شاخ های مشابه به با نوع اروپایی تولید کرده اند و واریته های حدواسط زیادی در این بین دیده شده است و به طور کلی فرم شاخ ها در هر فرد از جمعیت با یکدیگر تفاوت هایی دارند هر چند چگونگی و میزان رشد شاخ ها به منابع غذایی در دسترس گوزن ها در طول سال وابسته است (اینترنت-۶).
خصوصیات و عادات رفتاری:
الف) وزن، رنگ، ارتفاع و طول عمر:
بزرگترین نوع گوزن از لحاظ جثه، موس (moose) یا گوزن شمالی است که
شاخهایش با جثهاش متناسب است. وزن آن ممکن است ۴۰۰ کیلوگرم و وزن
شاخهایش به ۲۳ تا ۲۸ کیلوگرم برسد. وزن گوزن زرد بسته به جنس و سن و سال،
از ۷۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم متغیر است. رنگ زمینه بدن گوزن زرد نر و ماده یکسان
بوده و در طرحبندی آنها تفاوتهایی جزیی دیده میشود. معمولاً رنگ آن در
بالای بدن تقریباً قرمز کمرنگ یا قرمز مایل به زرد است و چند ردیف لکه
سفید در دو طرف خط تیره پشت به صورت خطوط طولی دیده میشود. همچنین شکم و
قسمتهای تحتانی گردن سفید است. در زمستان رنگ موها تغییر کرده و مایل به
قهوهای خاکستری میشود. وجود نمونههایی با تفاوتهای رنگی فاحش کاملاً
عادی است. رنگهای زمینه تمام سفید و یا تمام سیاه از این جملهاند. این
حیوان ۱۵۰ تا ۲۰۰ سانتیمتر ارتفاع تنه و ۱۶ تا ۲۰ سانتیمتر دم دارد.
همچنین این جانور زیبا عمری به درازای ۲۰ سال دارد. تنها تفاوت ظاهری غالب
که به خوبی قابل مشاهده است این است که ماده گوزنها شاخ ندارند و از نظر
جثه از گوزن نر کوچکتر هستند.
ب) شاخ: شاخ روی سر سایر پستانداران علفخوار میروید. سرون شاخ فقط در اعضای خانواده گوزن، دیده میشود. سرون شاخ، شاخه شاخه است و چندین نوک دارد. رشد شاخها از یک سالگی به بعد شروع میشود، ولی شاخکها از ۲ سالگی ظاهر میشوند. اندازه سرون شاخها نشانهی سن گوزن نر و موقعیت آن در گله است و معمولاً طول شاخ ۲ تا ۳ برابر سر است. با پایان یافتن فصل جفتگیری شاخها میریزند و در بهار بعد دو مهره استخوانی بر پیشانی حیوان ظاهر میشود. پوستی با موهای نرم که مخمل نامیده میشود، مهرهها را میپوشاند. در مدت چند ماه رشد مهرهها تکمیل و استخوان آنها سفت میشود. آن گاه گوزن نر شاخهایش را به درختان و سنگها میمالد و مخمل آن را که به صورت بافت مرده در آمده است جدا میکند. بعد از جدا شدن مخمل، حیوان همچنان به مالیدن شاخها به درخت و سنگ ادامه میدهد تا تیز و براق و آماده پیکار شود. هر سال که میگذرد شاخها بزرگتر و گستردهتر میشوند. این رشد و گستردگی تا زمانی که حیوان بالغ میشود ادامه دارد، ولی پس از آن شاخها تغییر چندانی نمیکند.
ج) ارتباط: گوزنها به وسیله صدا یا حرکات با هم ارتباط برقرار میکنند. هنگام نزدیک شدن خطر، گوزن ماده فریاد اخطاری سر میدهد و بقیه گوزنها با شنیدن این صدا به طور منظم و هماهنگ از خطر میگریزند. یکی دیگر از راههای اعلام خطر آن است که اولین گوزنی که نشانهای از خطر را احساس کرد روی چهار پا جست میزند و یا صدایی شبیه صدای شکستنی ایجاد میکند.
گوزن زرد معمولاً در جریان روز در انبوه درختان جنگل پنهان شد و میان بوته ها و درختان کوچک می خوابد و فقط صبح زود و هنگام غروب در حاشیه جنگل ظاهر شده و در جستجوی خوراک بیرون می آید. در طول فصل جفتگیری نرهای بزرگ ممکن است کاملاً دست از خوردن برداشته و در نتیجه اغلب دچار کاهش وزن می شوند. نرهای جوان تر در اطراف پرسه زده و به شکل عادی به خوردن ادامه می دهند. قبل از حرکت به سو ی مناطق برای غذا گروههای کوچکی شکل گرفته و در پشت مرزهای جنگلی پرسه می زنند و زمانی قابل توجه را، قبل از اطمینان از امنیت منطقه و جرات ورود به آن، در آنجا سپری می کنند. گوزن زرد حواس بسیار تکامل یافته ای دارد و علاوه بر دارا بودن حس بینایی قوی، به کمک قوه بویایی خود می توانند از فاصله چند صد متری به وجود دشمن پی ببرد. هرچند در نواحی باز با وجود تعداد فراوان چشم ها و گوشهای حاضر در یک گروه بی سختی امکان نزدیک شدن به آن ها وجود دارد.
گوزن زرد اغلب کاملاً بی حرکت می ایستد و تا زمانی که حرکت کوچکی انجام نداده و یا گوش هایش تکان نخورده دیده نمی شود. در اوقات خطر گاهی با حرکات جهشی پرش هایی در دعوا انجام می دهد که در این حرکات هر چهار پا به یکدیگر نزدیک شده و همزمان از زمین جدا می شوند(Stotting) خیزهایی که این گوزن بر می دارد دو تا سه متر ارتفاع و شش تا هفت متر طول دارد. علاوه بر این گوزن زرد شناگر قابلی است و در بسیاری از موارد از این ویژگی برای فرار از خطر بهره می برد به طوری که مشاهده شده در بسیاری موارد برای دفع خطر به آب می زند.
در بیشه، در زمان ایجاد مزاحمت و احساس خطر تمامی حرکات متفاوت با مراتب چیرگی انجام پذیرفته و افراد گله به دنبال ماده های غالب و به قسمت مناطق جنگلی حرکت کرده و معمولاً هر نر بالغ در جهات مخالف پراکنده می شود و ماده غالب را تعقیب نمی کند.
گوزن زرد مانند شوکا و مرال گوزنی با ساختار اجتماعی (گله ای) است. ترکیب گاه بر حسب زمان در طول سال دگرگونی است. برای بیشتر سال ماده های بالغ با بچه گوزنها و گوزنهای یکساله، و نرهای بالغ تنها یا در گله های سه تا پنج تایی زندگی می کنند گله های ماده بوسیله یک گوزن ماده چیره رهبری می شوند و دو گروه در اول فصل جفتگیری به هم ملحق می شوند. گوزن های زرد قلمرویی برای خود ترسیم نمی کنند ولی در محدوده ای که گام برداشته و به دنبال غذا می گردند سکنی می گزینند که اغلب خو اصلی طولانی و در مناطقی مشترک با گله های دیگر است. فقط در حاوی فصل جفتگیری نرها رفتار قلمرو طلبانه از خود نشان می دهند (اینترنت-۷).
جفت یابی، جفت گیری و تولید مثل:
در اواسط شهریور ماه جفگیری شروع می شود در این فصل گردن نرها متورم می شود بین نرها جدالهایی در می گیرد و نرهای قوی تر با در اختیار گرفتن تعدادی ماده تشکیل حرم سرا می دهند.
مدت آبستنی حدود ۸ ماه است. یک و بندرت ۲ بچه می زایند. بچه ها پس از تولد قادر به راه رفتن و دویدن هستند ولی مادر در چند روز اول آن ها را در بین علف های بلند مخفی می کند. بچه ها به علت هم رنگی با محیط، نداشتن بو و تحرک، از دید حیوانات طعمه گیر مخفی اند و در ۵/۱ سالگی بالغ می شوند. طول عمر گوزن زرد حدود ۱۶ سال است (هوشنگ ضیایی – ۱۳۷۵).
یک گوزن نر در ۱۸ ماهگی به بلوغ جنسی می رسد و در آن زمان گله ماده ها را ترک می کند هر چند آمادگی جفتگیری را برای ۵ تا ۶ سال دیگر ندارند. زمانی که به بلوغ فیزیکی رسیدند می توانند با نرهای بالغ برای به دست آوردن حق جفتگیری با یک ماده رقابت کنند. به طور کلی فصل جفتگیری در گوزن های نر در اوایل زمستان صورت می پذیرد. بدان معنا که ماده ها در طول زمستان حامله هستند و بچه ها را در اوایل بهار به دنیا می آورند. بهار بهترین زمان برای به دنیا آوردن بچه هاست زیرا هوا شروع به گرم شدن کرده و غذا فراوان می شود. مادر باید یک منبع غذایی در اختیار داشته باشد تا بتواند شیر کافی برای بچه اش تولید کند. طول دوره حاملگی یا دوره آبستنی در گوزن زرد بین ۳۱ تا ۳۲ هفته است فصل جفتگیری با تغییرات در رفتار نرها و ایجاد مراسم جفتگیری مشخص می شود. این مراسم شامل پاکشیدن بر زمین و ضربه زدن به بوته ها و درختان است. نواحی ای که گوزن ها در آن پراکنده می شوند بستگی به تراکم جمعیت گوزنهای منطقه دارد.
در تراکمهای پائین قلمرو بزرگتر است. گوزن های نر در مکانهایی که پا کشیده ادرار می کند و نیز ممکن است ادرار را به خود و شاخ هایش بمالد. نرها اغلب به همان مکانهای اجرای مراسم جفت یابی در سال قبل باز می گردند. در این مدت نرها رایحه بسیار قوی از خود متصاعد می کنند که به وسیله آدمی نیز قابل تشخیص است. برخلاف گوزن شوکا و قرمز ، گوزن زرد از مکانهای پاکوبیده برای غلتیدن در آنها استفاده نمی کند. نرها همچنین پوست درختان و بوته ها را ساییده می کنند و بوی خود را از غدد، عطری زیر چشمی بر روی تنه درختان به جا می گذارند. در زمان مراسم جفت گیری نرها یک صدای فریاد مانند ویژه از خود ساطع می کنند که مشابه با یک آروغ کشیده عمیق است. ماده ها در اطراف مکانهای برگزاری مراسم جمع شده و به وسیله فعالیت های نرها و محرک های سمعی و بویایی جلب می شوند در طی این فصل نرها با هم می جنگند که اساساً از کشمکش ها و هل دادن حریف با شاخ تشکیل شده است. همچنان که نرها یکدیگر را هل می دهند برای مجبور کردن حریف به فرار وی، عقب راندن وی، گردن خود را می چرخانند. برنده اغلب زخمی بر پهلوی بازنده با شاخ هایش برجا می گذارد که باعث می شود وی فرار کند. یکساله ها و دیگر نرهای جوان تر در مکان های جفت گیری تحمل می شوند اما اگر گوزنی با اندازه مشابه ظاهر شود معمولاً دوباره جنگ در می گیرد. به محض آنکه ماده ای آماده جفت گیری شد نرها اطراف ماده مورد نظر گشته و میزان پذیرایی جنسی وی را با بو کشیدن نواحی مخربی و امتحان ادارار آنها می آزمایند. آزمایش اینگونه از ماده ها Fleh Men نامیده می شود و از نشانه های آن، نری است که سر خود را بالا گرفته و لب های خود را تکان می دهد اگر ماده ورتاک باشد (Oestrus) ممکن است نر او را تعقیب کند که در برخی اوقات قبل از صورت پذیرفتن جفتگیری، مسافت قابل توجهی از مکان جفتگیری پیموده می شود. اغلب آواهای دو جنس در زمان این تعقیب صورت می پذیرد. ماده ها با دیگر اعضا گروهها و بچه هایش با آواهای جیغ مانند و ناله های بع بع مانند متفاوت در طول سال ارتباط برقرار می کنند. نرینه ها فقط صدای آروغ مانند کشیده عمیق خود را در طول فصل جفت گیری، زمانیکه این فریاد هر دو ثانیه یکبار برای یک دوره زمانی پی در پی تکرار می شود سر می دهند. در طول فصل جفت گیری با به ورتاکی رسیدن یک ماده همه نرها در یک مکان شروع به فریاد کشیدن دوباره می کنند
رفتار های جفت یابی تحت تاثیر شرایط محیطی و ترشحات هورمونی و در زمان خاص صورت می گیرد. شرایط آب و هوائی همانند دما و بارندگی زمان جفت گیری را تغیر می دهد این زمان در استان خوزستان بدلیل گرمای هوا زودتر در مرداد تا اوایل شهریور است. مادر بچه تازه به دنیا آماده اش را تمیز می کند بچه چند دقیقه پس از تولد روی پا می ایستد و شیر می خورد.
مادر بچه های تازه به دنیا را با دست تکان می دهد و بدن خیس آن را می لیسد. و او را به ایستادن تشویق می کند بچه روی پاهایش تلو تلو می خورد و شروع به تعقیب مادر می کند، سپس می افتد. مادر کنار بچه دراز می کشد، سرش را تکان می دهد و او را به سمت خود می خواند. بچه دلیرانه برای ایستادن تلاش میکند، دوباره می افتد عاقبت مادر بچه را به سمت صخره ها می برد تا شب در آنجا بخوابند.
تعیین شده که بیش از ۸۰ درصد بچه های که از مادر قوی متولد شده اند نر هستند. شیر ماده های ضعیف ماده به دنیا می آورند این خصیصه در آنها ژنتیکی است. هر چند برای گوزن نر پیروزی در جنگلها بسیار اهمیت دارد ولی اینکه بی دلیل بجنگد هم بسیار مهم است. این جنگلها بسیار خطرناکند از همین رو در آغاز جنگ نرها می جنگند، با خرخر کردن همدیگر را ارزیابی می کنند وسعی می کنند تا آنجا که ممکن است جلوی جنگ کردن را بگیرند. رقابت در خرناس کشیدن یکی از روش هاست. چون تنها گوزن قوی تر میتواند خرناس بلند سر دهد (زکی-۱۳۸۳)
گوزن های ماده به هنگام زایمان از گروه ماده ها جدا شده و مناطقی با پوشش مرتعی انبوه و دور از دسترس و دید را انتخاب نموده و بچه های خود را در این محل ها به دنیا می آورند.
در دشت ناز ماده اکثراً در پلاک آخر به دلیل داشتن پوشش گیاهی مناسب تر زایمان می نماید و در پلاکهای اول به علت وجود انبارها رفت و آمد زیاد زایمان ندرتاً انجام می گیرد. در سال ۱۳۶۴ به علت عدم دسترسی گوزن های ماده به پوشش گیاهی مناسب موجب گردید که در سه راس از نوزادان در پلاک های وسطی توسط گربه وحشی از بین بروند. گوزن های نر از قلمرو کوچک خود به شعاع ۶۰-۵۰ متر پیرامون این جاده در مقابل نرهای دیگر به شدت دفاع نموده و تلاش آنها در این دوره بر این پایه استوار است که تا حد امکان با تعداد بیشتری ماده جفت گیری نمایند. وقتی گوزن زرد مطمئن شد که مزاحمی در اطراف نیست شروع به لیسیدن سر و صورت گوزنهای ماده کرده و آنها را نوازش می دهد سپس یکی از ماده ها را انتخاب کرده و پس از لیسیدن او با نعره کشیدن گوزن ماده را از جا بلند کرده و ۳ تا ۴ متر از ماده های دیگر که در حال استراحت هستند فاصله می گیرند. در این موقع گوزن ماده مشغول نظافت خود بوده و گوزن نر او را میبوید و برای جفتگیری به روی او می پرد ولی گوزن ماده برای جفتگیری آمادگی نشان نمی دهد. نر مجدداً این عمل را تکرار می نماید و هر دفعه با نارضایتی گوزن ماده رو به رو می گردد. هر لحظه به بی تابی گوزن نر افزوده می گردد. و در حالی که گوزن ماده همچنان مشغول نظافت خود می باشد بلاخره گوزن ماده تن به آمیزش داده و بعد از اتمام جفتگیری گوزن نر به سراغ گوزنهای ماده دیگر رفته و از حرمسرای موقتی خود حراست می نماید. این عمل همچنان تا پایان دوره جفتگیری ادامه داشته و در طول این مدت گوزن نر تا سی درصد وزن بدن را از دست می دهد. ماده ها در ۱۶ ماهگی آمادگی جفت گیری دارند و دوره آبستنی آنها حدود ۸ ماه طول می کشد و در اوایل بهار یک نوزاد که رنگش تیره تر از مادر است به دنیا می آورند. (نبوی – ۱۳۸۴)
زایمان و بزرگ کردن بچه ها:
اندکی قبل از زایمان ماده ها بیشتر و بیشتر بی قرار می شوند و نمی توانند در یک جا ثابت بمانند. گوزن های ماده که در یک نقطه کاملاً منزوی زایمان می کنند به کمک این، از خطر شکار شدن کودکانشان می کاهند. (مهمترین دشمنان طبیعی گوزن زرد بسته به محیط زندگی اش گرگ، گربه جنگلی و خرس است و بچه ها در برخی موارد به ندرت توسط روباه شکار میشوند) در ابتدای زایمان عضو تناسلی ماده باز شده و مایع رحمی آزاد می شود، در زمان زایمان ممکن است متناوباً بنشیند و بایستد اما زمانی که کودک در راه است خواهد ایستاد تا نیروی جاذبه به خروج کودک کمک کند. تقریباً در همه زایمان ها کودک از ناحیه سر خارج میشود پس از به دنیا آمدن کودک مادر او را می لیسد تا تمیز شده و عاری از بو شود نیم ساعت پس از تولد جفت دفع می شود و مادر آن را می خورد و با خوردن جفت برخی از مواد ضروری که جفت حاوی آن هاست جذب می شود و همچنین خطر یافتن نوزادان بوسیله شکارچی ها کاهش می یابد. جفت معمولاً نشانه بسیار خوبی است و یافتن آن ساده خواهد بود. گوزن های جوان در هنگام تولد معمولاً به خوبی رشد کرده اند ولی هنوز بسیار آسیب پذیر هستند. بچه گوزن به دنیا آمده در هنگام تولد ۵/۴ کیلو وزن دارد. در گوزن زرد دو قلو زایی نادر بوده و در ۱% همه زایمان ها صورت می گیرد در این موارد کودکان به جای مخفی شدن با هم، جداگانه مخفی می شوند با انجام این کار اگر شکارگری یکی را بیابد هنوز یک شانس که دیگری یافت نشود و زنده بماند وجود دارد. خال ها از بدو تولد همراه گوزن بوده استتار وی کمک می کنند.
برای هفته های آغازین زندگی شیر مادر تنها غذایی است که کودک دریافت می کند اما از حدود ۲ هفتگی گوزن جوان شروع به دریافت مقادیر کم غذاهای سبز می کند از حدود یک ماهگی گوزن جوان در دفعات و مقادیر بیشتر از مواد سبز تغذیه می کند. ولی هنوز به میزان زیادی به شیری که از مادرش دریافت می کند وابسته است. از شیر گرفتن گوزن جوان در حدود شش ماهگی شروع می شود و تعداد زمانهای دریافت شیر در هر روز بتدریج کم میشود و میزان شیری که ماده تولید می کند نیز کمتر و کمتر می شود اگرچه گوزن ها در این سن قادر به زندگی تنها و مستقل از مادر خود می باشند با وی تا زمان تولد نوزاد بعدی می مانند که معمولاً یک سال است (در برخی موارد که یک ماده از حاملگی باز مانده یا نوزاد خود را از دست می دهد بچه گوزن تا سال بعد او را همراهی می کند) پس از به سر رسیدن این زمان هر یک به مسیرهای جداگانه ای می روند و معمولاً گوزن جوان مادرش را هرگز دوباره نخواهد دید ولی گاهی ماده ها با کودکان خود بازگشته و گله های کوچکی را تشکیل میدهند
توصیف نرینه ها:
گوزن های نر علاوه بر دارا بودن شاخ، دارای گردن کشیده تر و عضلانی تر از ماده ها سیبک گلویی مشخص و غلاف تناسلی بزرگ و نمایان که به شکل یک ماهوت پاک کن (Brush) بوده در طول فصل جفتگیری سر آن تیره تر شده و به طرف خارج بر می گردد می باشند.
تعیین سن گوزن زرد :
به دو طریق سن گوزن زرد را تعیین می کنند؛
۱-از روی شکل شاخ: در گوزن زرد هر ساله به تعداد شاخک های شاخ افزوده میشود بطوریکه در سال اول زندگی شاخ گوزن فاقد شاخک ها است و در سالهای بعد هر سال یک شاخک به شاخ گوزن افزوده می شود که معمولاً تا ده سال ادامه دارد (تا ۱۰شاخک) بعد از ده سالگی بدلیل کهولت از تعداد شاخک ها کاسته شده و شاخ کوتاهتر می گردد.
۲- برش دندان آسیا: این روش برای تعیین سن دقیق حیوان صورت می گیرد بدین منظور برش عرضی از دندان آسیا تهیه کرده و از روی خطوط تیره و روشن موجود در روی برش تهیه شده سن دقیق حیوان برآورد می گردد. (زکی – ۱۳۸۲)
رنگ بدن:
اختلاف جزئی در رنگ پوشش بدن افراد یک جمعیت نیز ممکن است دیده شود این تغییرات عموماً به علت تمرکز پیگمانهای رنگی در موها و وضعیت فیزیکی حیوان بستگی دارد معمولاً تمرکز پیگمانهای رنگی در انتهای آزاد موها زیادتر است. بطوریکه ابتدای مو به صورت کمرنگ دیده می شود. اندازه و بلندی مو در سطح بدن متفاوت است. تعویض یا ریختن مو در گوزن سالی دو بار انجام می شود ابتدا در بهار موها و پشمهای زمستانی شروع به ریختن می کند و معمولاً از ناحیه گردن و دو طرف بالای ران ها شروع می شود. مرحله بعدی ریزش مو در پائیز انجام می شود که گوزن در تدارک پشم زمستانی می باشد. ( نبوی- ۱۳۸۴).
غدد معطره:
در سطح بدن گوزن تعدادی غدد معطره وجود دارد. نقش اصلی این غدد در گوزن هنوز به خوبی روشن نشده است معهذا وجود این غدد در برقرار نمودن ارتباط بین افراد مختلف جمعیت آنها بی تاثیر نمی با شد در هر دو جنس نر و ماده غدد بین انگشتی، فوق مچی و زیر چشمی بطور زوج وجود دارد. ممکن است در جنس نر غدد دیگری در قسمت آلت تناسلی و بن شاخی دیده شود (نبوی – ۱۳۸۴)
دندان گوزن زرد ایرانی :
تعداد دندانها در گوزن بالغ بر ۳۲ عدد و دارای فرمول دندانی پیش ۳/۰، نیش ۱/۰، پیش آسیا ۳/۳ و آسیا ۳/۳ می باشد بطوریکه از فرمول دندانی نتیجه می شود تعداد ۲۰ عدد دندان در آرواره پائین و ۱۲ عدد دندان در آرواره بالا قرار گرفته است. ۸ عدد دندان جلوئی در آرواره پائین را که از دندانهای پیش و نیش تشکیل شده است و اصطلاحاً دندان های پیشین می نامند. آرواره بالائی فاقد دندان های پیشین می باشد. نوزادهای تازه متولد شده همگی دارای دندانهای شیری می باشند تعداد این دندانها ۲۰ عدد بوده که ۸ عدد آن ها را دندانهای پیشین در آرواره پائین و بقیه را دندانهای پیش آسیا (۳ عدد در هر نیم آرواره) تشکیل داده است (نبوی – ۱۳۸۴)
وسیله دفاعی حیوان:
به هنگام خطر چنانچه قادر به مبارزه بوسیله شاخ با دشمن نباشد و یا این که در مرحله ای قرار گرفته که شاخ اندازی صورت گرفته و حیوان شاخ ندارد جهت فرار بلادرنگ و رهایی کامل از دست دشمن (خواه طعمه خوار، خواه انسان) خود را به رودخانه زده و مانند گاومیش از شنای خوبی برخوردار است و به محض خارج شدن از آب به جنگل رفته و از پشت انبوهی درختان به دشمن می نگرد. نوزاد گوزن از مادر خود تیز تر و به هنگام خطر از قوه استتار استفاده می نماید. (بهروزی راد – ۱۳۸۱)
رژیم غذایی :
رژیم غذایی گوزن زرد به ناحیه ای که در آن ساکن است بستگی دارد بطور مثال در نواحی جنگلی بسته به پوشش گیاهی منطقه در تابستان از علف، برگ و جوانه های درختان، گیاهان جنگلی، در پائیز به وفور از میوه درختان بلوط، راج، مخروطیان و تمشک جنگلی و دیگر میوههای جنگلی، قارچ ها و گلسنگ ها و در فصل سرما از خزه، لجن و پوست درختان تغذیه می کند. بدلیل توانایی گوزن زرد دز ایستادن روی ساق های عقبی خود برای دستیابی به غذاهای در ارتفاع، مشاهده خطوط کاملاً مشخص چرا بر درختان و بوته ها در ارتفاع ۵/۱ تا ۲ متری سطح زمین امری غیر عادی نیست. در نوع اروپایی در مناطقی که در حاشیه شهرها قرار دارند و گوزن ها فراوان هستند اجسامی چون بادکنک، انواع کاغذ، تکه های پلاستیک و جعبه های شیرینی در معده آنها یافت می شود گوزن زرد مانند اغلب گوزنها آب مورد نیاز خود را از غذایی که می خورد و یا از شبنم و بندرت از نوشیدن بدست می آورد.
گمان برده می شود که گوزن زرد ایرانی در زیستگاه اصلی خود دزو کرخه فه بیشترین گرایش را به درختچه سریم [۱](Lycium Shawii) دارد. ولی الله مظفریان در جلد اول کتاب فلور خوزستان ص ۲۴۷ از حاشیه مزارع، کنار جویبارها در مناطق اطراف اهواز، سوسنگرد، شوش، هفت تیه، اندیمشک، شوشتر، حاشیه رودخانه کرخه، دز کارون بعنوان مناطقی که این گیاه دیده می شود نام می برد. در جلد ۲۴ کتاب فلور ایران صفحات ۴۸ و ۴۹ فهرست تفضیلی پراکندگی این گونه گیاهی در ایران آمده است. قابل توجه است که پراکندگی جهانی این گونه گیاهی بسیار مشابه با مناطقی است که در گذشته گوزن زرد ایرانی در آن جایی میزیسته که براساس صفحه ۴۸ همان کتاب به جز ایران شامل ترکیه، عراق، پاکستان، شمال آفریقا می شود سرشاخه های درختانی چون پده (Populus Euphratica)، گذ (Mocrocarpa Tamarix) و گیاهانی چون علف شور (Salsola Crassa) ، علف مار (Copparis Seinusa) و به نسبت کمتر تمشک (Rubus Spp) ، کاهوی وحشی (Lactucaspp) و اسفناج وحشی (Atriplex Spp) داشته باشد.
نیاز گوزن ها به مواد غذایی بر حسب فعالیت های زیستی در طول ماههای مختلف سال تفاوت می کند در دوره قبل از فصل جفتگیری گوزن ها میل فراوانی به غذا از خود نشان می دهند و در طول دوره جفتگیری میزان تغذیه بویژه در گوزنهای نر کاهش یافته و پس از این دوره مجدداً افزایش می یابد. در طول فصل زمستان بطوریکه میزان تغذیه پائین بوده و در شروع فصل بهار به موازات افزایش فعالیت های زیستی (رشد شاخ در نرها و رشد نهایی جنین و شیر دهی نوزادان در ماده ها) میزان تغذیه بالا می رود.
به طور کلی افزایش یا کاهش میزان تغذیه در طول ماههای مختلف سال با عرضه مواد غذایی در زیستگاه طبیعی با فعالیت های زیستی مختلف گوزن ها هماهنگ می باشند. به عبارت دیگر روند انتخاب طبیعی موجب گردیده که برحسب تامین منابع غذایی لازم از طرف محیط در زمان های مختلف با فعالیت های زیستی همگام گردیده تا حداکثر بهره گیری از آن منابع بعمل آید. در اوایل فصل رویش وجود گونه های گراس (علف) و فوب (بوته) در رژیم غذایی گوزن حائز اهمیت است چون در این زمان گیاهان بیشترین و حیاتی ترین مواد غذایی را در خود دارا می باشند. زیرا به علت لطیف بودن برگ و ساقه از درجه خوش خوراکی بالائی برخوردار هستند. در فصول مختلف سال رژیم غذایی گوزن برحسب بافت، ساختمان و تنوع گونه ای گیاهی در زیستگاه تغییر می کند و در زمان ریزش برگ درختان، فوبها نقش مهمی در تامین غذا ایفا نموده و میوه درختانی مثل گلابی، آلوچه و بذر درخت بلوط (در دشت ناز) که دارای مواد غذایی مناسبی می باشد مهمترین غذاهای زمستانی را با کمیتی بسیار محدود تشکیل می دهند. افزایش بیش از حد حمایت گوزن در زیستگاه های دشت ناز و سمسکنده نسبت به ظرفیت زیستگاه منجر به کاهش تولید و تغییرات شدید در پوشش گیاهی (تجدید حیات طبیعی در درختان) و به وجود آمدن خط چرا (Brows Line) شده است. بیش از ۹ ماه از سال علوفه، جو و بذر بلوط در اختیار گوزن ها قرار می گیرد (جدول شماره ۱) و برای تامین نمک مورد نیاز آن ها در نقاط مختلف نمک سنگی گذاشته شده است.
بطور کلی این گوزنها فقط دوران کوتاهی از سال را به چرا می پردازند زمان تغذیه گوزن ها سپیده دم و هنگام غروب است و طول روز را به استراحت و نشخوار کردن می گذرانند. (نبوی – ۱۳۸۴)
جدول شماره ۱- میزان خوراک تهیه شده در سال ۱۳۶۶ (نبوی – ۱۳۸۴)
در فصول رویش گیاهان علفی به تغذیه از این گیاهان می پردازد و در سایر فصول تغذیه بوتهها و درختچه هایی نظیر گونه های زیر را ترجیح می دهد:
از دیگر گونه های گیاهی مطلوب که برای گوزن زرد از اولویت اول برخوردار است هشت گونه گیاهی به قرار زیر است:
گونه های گیاهی خوش خوراک منطقه دز و کرخه که مورد تغذیه گوزن زرد قرار می گیرد بشرح زیر می باشد این دسته از گیاهان در اولویت های بعدی تغذیه ای برای گوزن زرد بوده و گیاهان شرایط حد برای گوزن در منطقه محسوب می گردد:
سایر گونه های گیاهی خوش خوراک منطقه دز و کرخه عبارتند از:
(زکی- ۱۳۸۲)
پراکندگی در جهان :
در گذشته پراکندگی وسیعی در شمال شرقی آفریقا، عراق ، ترکیه و ایران
داشتهاند ولی در حال حاضر نسل آنها در کلیه مناطق مذکور به جز ایران نابود
شده است (هوشنگ ضیائی-۱۳۷۵)
پراکندگی در ایران:
در ایران این گوزن در مناطق جنگلی زاگرس و جنگل های گرمسیری خوزستان زندگی می کرد، ولی در حال حاضر پراکندگی طبیعی آن محدود به مناطق حفاظت شده ی دز و کرخه در خوزستان است.(هوشنگ ضیائی -۱۳۷۵)
در گذشته گوزن زرد در جنوب غربی ایران از خوزستان تا حدود باختران به طور فراوان وجود داشت ولی در چندین دهه ی اخیر تعدادآنها به سرعت کم شده است در حال حاضر فقط تعدادی از آنها در خوزستان در جنگلهای دز و کرخه باقی مانده است که در واقع بقای گوزن زرد ایرانی را مدیون باقی ماندن محدوده از جنگل های نیمه حاره ای خوزستان می دانند. در سه دهه گذشته تعدادی از آْنها به دشت ناز ساری – جزیره اشک ، دریاچه ی ارومیه . منطقه سمسکنده – زردلان کرمانشاه – جزیره کبودان – جزیره کیش و لاوان و منطقه ی میانلق شیراز انتقال داده اند.(زکی – ۱۳۸۲)
زیستگاه گوزن زرد ایرانی – منطقه دز و کرخه:
در سال ۱۹۵۵ که اتحادیه بین المللی حفاظت از منابع طبیعی (Iucn) اطلاعیه ای مبنی بر وجود تعداد کمی گوزن زرد ایرانی در جنگلهای دز و کرخه را اعلام نمود این مناطق مورد توجه جانور شناسان و دوستداران طبیعت قرار گرفته ولی متاسفانه به جای حفاظت از این زیستگاه ها تنها مأمن آخرین گوزن های زرد ایرانی در دنیا بودند تحت لوای حمایت از گوزن ها شروع به گرفتن این گوزن ها نمودند که نهایتاً منجر به از بین رفتن و انتقال کلیه گوزنهای کرخه شد. مناطق جنگلی دز و کرخه در جنوب غربی ایران و در استان خوزستان و از دو بخش متمایز که بوسیله جاده تهران – اهواز از یکدیگر تفکیک شده واقع گردیده اند در بخش شرقی این جاده بیشه زار دز بصورت نواری در حاشیه رودخانه ای به همین نام و بطول ۱۰ کیلومتر و عرض ۵ کیلومتر و در قسمت غربی جاده بیشه زار کرخه با طولی برابر دز و عرض متغیر از ۱ تا ۵ کیلومتر می باشد. این جنگل ها در سال ۱۳۴۶ از طریق سازمان شکارچیان و نظارت بر صید رسماً منطقه حفاظت شده اعلام گردید. جنگلهای دز و کرخه میراث رشته جنگلهای وسیعی است که در گذشته تا حدود لرستان و باختران ادامه داشته که با قطع اشجار و تبدیل جنگلها به مزارع کشاورزی به تدریج تخریب و از بین رفته اند و در حال حاضر نیز همچنان مورد تهاجم روستا نشینان اطراف قرار دارند. بخصوص حاشیه جنگل آسیب بیشتری می بیند این جنگل ها دارای تراکم کم و پراکنده و تخریب یافته می باشند.
جنگلهای دز و کرخه از چهار گونه اصلی درختی و درختچه های زیر تشکیل یافته اند:
۱-Populus Ouphratiea
2-Tamarix =sp
3-Lycium Depresua
4-Vitex Pseuido-Regundo
جنگلهای دز در حاشیهی رودخانه بوسیله درختان پده پوشیده شده اند این درخت در جنگلهای اطراف کرخه نیز به وفور دیده می شود. ولی بدلیل قطع بی رویه آنها درختان قطور کمتر یافت می شوند. همراه درخت پده گونه Tamarix (گز) نیز دیده می شود و بخشهای داخلی جنگل را گونه های Vitex Pseudo Negundo به صورت یک جامعه انبوه درختچه می پوشاند و در همین جاست که گوزن زرد خود را مخفی می کند. جنگلهای دز در نقاطی که مورد بهره برداری روستائیان قرار گرفته است انبوهی خود را از دست داده و اشکوب تحتانی جنگل در نقاط متراکم و غیره تراکم کاملاً متفاوت است. مناطق حفاظت شده دز و کرخه که بصورت نوار باریکی معمولاً کمی بیش از ۴۰۰۰ هکتاری می باشد در واقع مسافتی بیش از ۲۰۰۰ هکتار جنگل به خود اختصاص نمی دهد. چرا که در حدود ۱۰۰۰ هکتار را سطح رودخانه و در همین حدود را نیز تپه ماهور و جنگلهای تنک تشکیل می دهند. این ۲۰۰۰ هکتار مامن باقی مانده و اصلی گوزنهای زرد را تشکیل می دهد که در صورت تداوم فشار به تدریج این نوار باریک نیز از بین خواهد رفت.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی – پناهگاه حیات وحش دشت ناز:
پناهگاه حیات وحش دشت ناز در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان ساری در استان مازندران با مساحت ۵۰ هکتار و دارای پوشش جنگلی همراه با گونههای متعدد گراس و فوب تعداد قابل توجهی گوزن زرد ایرانی را که در دنیا نادر است در خود جا داده است. قبل از سال ۱۳۴۳ که اولین رهاسازی در آن انجام گرفت این منطقه دارای شرایط زیستی مطلوب به علت دارا بودن تنوع در گونه های گیاهی و تراکم کافی به عنوان پناهگاه از شرایط مناسب زیستگاهی برخوردار بود. پس از گذشت چندین سال که از رها سازی گوزن زرد در این منطقه می گذرد در حال حاضر به لحاظ افزایش بیش از حد جمعیت این گوزن ها نسبت به ظرفیت زیستگاه تغییرات قابل توجه و نامطلوبی در پوشش کف جنگل و اشکوبهای دیگر بوجود آمده که ضمن کاهش تولید سالانه از تنوع و پراکندگی گونه های مرغوب نیز کاسته شده و خط چرا بر روی درختان و درختچه ها به خوبی نمایان است. دشت ناز، قبلاً به دو قسمت ۳۰ و ۲۰ هکتاری تقسیم شده بود و تعدادی مرال و شوکا در آن نگهداری می شد. پس از آنکه در فروردین ماه سال ۱۳۴۳ که رسماً این منطقه به نام پارک وحش دشت ناز نامگذاری گردید در جهت شمال غربی به جنوب شرقی به سه پارک که بوسیله حصارهائی از سیم های ظریف (Chicknwive) و سیم خاردار و تیرهای چوبی مجزا و محصور گردید. پس از معرفی گوزن زرد در تیر ماه سال ۱۳۴۳ و گوزنهای خالدار هندی در سال ۱۳۴۵ تعمیر و تعویض تمام حصارهای داخل و اطراف پارک بعلت اینکه حیوانات قسمتهای مختلف با هم ادغام می شدند و بیم آن میرفت که بعضی از گوزن های زرد هنگام عبور از حصارهای خراب شده مجروح شوند ضروری تشخیص داده شد و در سال ۱۳۴۵ حصار اطراف پارک بصورت پی سیمانی، تیرهای عمودی فلزی، تورهای ضخیم و رشته های سیم خاردار در بالای حصار تجدید بنا گردید و مجدداً در سال ۱۳۴۷ ارتفاع حصارها افزایش یافت و به وضع فعلی خود مرمت گردید. در سال ۱۳۴۵ در هر سه پلاک آبشخورهای سیمانی ایجاد و راهنمائی به عرض ۱۲ الی ۱۵ متر برای مشاهده گوزن ها و رشد علوفه جنگل ایجاد شد. در سال ۱۳۴۷ یک برج مراقبت در بخش میانی جهت مطالعه عادات و رفتار گوزن ها ساخته شد. پاسگاه محیط بانی در ضلع جنوبی قرار دارد و حداقل یک نفر شکاربان بطور دائم از پارک محافظت می نماید و تنها درب ورودی که در این محل قرار دارد همیشه قفل می باشد. جنگل تراشی وسیعی در سطح پناهگاه برای توسعه و رشد گیاهان کوچک، همچنین مشاهده گوزن ها صورت گرفت است. از بخش ابتدائی و انتهائی قطعه زمین را بوسیله سیم توری محصور نموده و برای کاشت جو و ذرت اختصاص داده اند.
تولید هر ساله این زمین ها کمک موثری در تغذیه گوزنها محسوب می شود.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی – منطقه سمسکنده:
بعد از آنکه در سال ۱۹۵۵ وجود گوزن زرد در خوزستان به اثبات رسید در سال ۱۹۵۸ جرج فون اوپل گروهی را برای زندهگیری گوزن زرد به ایران اعزام داشت. این گروه موفق به صید در مناطق دز و کرخه نشدند و فقط توانستند ۸ راس گوزن مشاهده نمایند و در زمان برگشت یک نوزاد گوزن زرد ماده از اهالی منطقه خریداری و به آلمان بردند در همان سال گروه دیگری مجددا به منطقه عزیمت نمودند و باز هم موفق به زنده گیری گوزن نشده و آنها نیز یک راس گوزن زرد از افراد بومی خریداری و با خود به آلمان میبرند (این چرخه به نظر میرسد چون اکیپهای مختلفی جهت بررسی و مشاهده و زندهگیری گوزن به دو منطقه کوچک دز و کرخه در زمان کوتاهی ۱۹۶۰-۱۹۵۵ مراجعه میکردند ساکنین محلی به علت عدم آگاهی از اهمیت موضوع ونبودن تشکیلات مسئول مبادرت به زندهگیری و فروش گوزنها مینمودند.
خدا میداند که چه تعداد گوزن به همن علت از بین رفته باشد. مخصوصا نوزادان که نگهداری آنها برای هر کس مقدور نمیباشد.)
گوزن زرد در سال ۱۹۶۰ میمرد و گوزن ماده در همین سال یک نوزاد ماده به دنیا میآورد در اکتبر ۱۹۶۴ پارک فرای که فاقد گوزن نر برای ادامه تکثیر میبود تا اینکه یک راس گوزرن نر که توسط شکارچیان محلی زنده گرفته شده بود از رف سازمان شکاریان و نظارت بر صید به آلمان ارسال و طبق موافقتی که بین اوپل و سازمان حاصل گردیده مقرر شد نیمی از گوزنهایی که از حیوانات انتقال داده شده به دنیا میآیند به اوپل و نیمه دیگر به سازمان تعلق گیرد. (هیچ موافقتنامه یا قرارداد رسمی امضاء نشد) متعاقب این قرارداد در اسفندماه ۱۳۵۱ تعداد ۷ راس گوزن زرد که ۵ راس آنها ماده و ۲ راس نر بود به ایران فرستاده شد و در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۵۱ این گوزنها در دشت ناز رها گردیدند. از آنجایی که اصالت ژنتیکی آنها مور سوال میبود و احتمال اختلاط با نژاد گوزن زرد اروپایی که در پارک فرای که وجود دارد می رفت این گوزنها به طور جداگانه در پلاک اول نگهداری شدند.
با افزایش جمعیت گوزنهای زرد موجود و نظر به وسعت محدود در دشت ناز در سال ۱۳۵۶ کارشناسان حیات وحش سازمان تصمیم گرفتند کلیه گوزنهای پلاک اول (آلمانی) که تعداد آنها به ۳۰ راس رسیده بود را به منطقه دیگری انتقال دهند در پس این تصمیم محدودهای به وسعت حدود ۶ هکتار از منطقه حفاظت شده سمسکنده را با تور سیمی محصور و این گوزنها را به آنجا منتقل نمودند.
متاسفانه به علت وسعت خیلی کم این زیستگاه جدید و عدم توجه مسئولین به این گوزنها به علت شواهدی که در اصالت آنها در اذهان وجود دارد (تا کنون موردی که دلالت را بر اختلاط آنها وجود داشته باشد به اثبات نرسیده است). در طول این سالها توجه کمتری به آنها شده و اصولا مورد توجه نمی باشند. با توجه به اینکه از نظر ظاهری اختلاف مشخصی بین این گوزنها و گوزنهای دشت ناز مشهود نیست و علم ردهبندی به حدی رسیده است که تشخیص گونه و زیر گونه هر موجودی را میتواند انجام دهد ضروری است هرچه زودتر اصالت این گوزنها بررسی شود و پس از آن تصمیم مقتضی را برای آنهاگرفت اگر اصالت آنها به اثبات رسید میتوان آنها را در زیستگاههای جدیدی که در غرب ایران کشف خواهد شد رها نمود و اگر اصالت انها رد شود لازم است انها را به مناطق شرقی ایران منتقل کرد تا امکان اختلاط آنها را با گوزنهای غرب از بین رفته و از این محیط برای نگهداری گوزن زرد ایرانی استفاده کرد. ( اینترنت-۱۴)
در حال حاضر تعداد گوزنهای موجود در سمسکنده ۳۵ راس (۴ راس در آبان ماه ۶۶ شکار شدند) و تراکم گوزن در این منطقه بیش از دو برابر تراکم گوزن در دشت ناز می باشد تا کنون هیچ فکری برای انتقال آنها به مناطق دیگر نشده است. امید است از سوی مسئولین هرچه زودتر تصمیمی برای این گوزنها گرفته شود تا شاهد مرگ و میر دستهجمعی و یا قتل عام آنها نباشیم. در رژیم گذشته در پی توافقی که بین مسئولین وقت سازمان با دولت اسرائیل به عمل آمده در آبانماه ۵۷ تعداد ۴ رأس گوزن ماده از سسمکنده گرفته و به اسرائیل منتقل گردید.در باز دیدی که هایدمن در آبان ماه ۶۲ از دشت ناز و مسمسکنده داشتند اظهار نمودند که تعداد گوزنهای موجود در اسرائیل به ۱۲ راس رسیده است. (نبوی – ۱۳۸۴)
زیستگاه گوزن زرد ایرانی – جزیره اشک:
جزیره اشک با مساحت ۲۵۵۰ هکتار در جنوب غربی جزیره کبودان دومین جزیره بزرگ دریاچه ارومیه بعد از کبودان میباشد. حداکثر ارتفاع این جزیره آهکی از سطح دریاچه در حدود ۲۶۰ متر است. موادی که در موقع بارندگی از جزیره شسته می شود به علت محدودیت مساحت جزیره فرصت ته نشست نداشته و به دریاچه وصل می گردد و به همین دلیل ضخامت رسوبات آبرفتی فوق العاده ناچیزی باشد نزولات جوی اکثراً به دریاچه ریخته می شود و مقدار ناچیزی از آن در سطح جزیره نفوذ می کند. جزیره اشک از نظر گیاهی سیمائی استپی داشته و پوشش گیاهی در روی تپه ماهورها و پستی و بلندی های فراوان آن گسترده است پوشش گیاهان چوبی چیره تراکیبی از Arterisia-Phamnus-Plstaoia می باشد.
این گونه ها نسبت به گونه های دیگر دارای درجه اهمیت قابل توجهی هستند فوب ها وگراسها در تمامی سطح جزیره و درختان پسته وحشی، بطور انبوه، تک و گاهی بصورت تک درختان نامنظم پراکنده می باشد .
در حاشیه جزیره و حد فاصل آب دریاچه و ارتفاعات جزیره بصورت کمر بندی گونه های گیاهی هالوفیت به وفور گسترش یافته اند. در بعضی از دره ها گونه هائی نظیر داغداغان، بادام، زرشک و کیکم نیز به طور محدود یافت می شوند.
افزایش جمعیت گوزن در دشت ناز تا سال ۱۳۶۵ به حدی رسید که باعث تخریب آن منطقه شده و دادن غذای کمکی را الزامی نموده بطوریکه انتقال تعدادی از گوزن ها به مناطق دیگر اجباری گردیده و با توجه به اینکه مناطق دز و کرخه هنوز امنیت لازم را جهت رها سازی کسب نموده بودند. کار شناسان حیات وحش سازمان مرکزی تصمیم به انتقال تعدادی از گوزن ها بطور آزمایشی به جزیره اشک که از نظر حفاظت و امنیت قابل کنترل بود گرفتند و تعداد ۳ راس (۲ راس ماده و یک راس نر) در سال ۱۳۵۶ به جزیره معرفی نمودند. پس از بررسیهای مقدماتی وضعیت جزیره به عنوان زیستگاه انتخابی در مهر ماه ۱۳۶۰ تعداد ۷ راس گوزن (۴ راس ماده و ۴ راس نر) را از دشت ناز به جزیره منتقل نمودند و در پی این انتقال در مهر ماه ۱۳۶۱ نیز تعداد ۸ راس (۴ راس ماده و ۴ راس نر) دیگر از دشت ناز زنده گیری و به جزیره رها شدند.
پس از بررسی های متعدد توسط کارشناسان حیات وحش سازمان و گزارشات اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در مورد سازگاری گوزن زرد با شرایط محیطی جزیره اشک از یک طرف بدلیل افزایش زیاد گوزن زرد در پناهگاه دشت ناز در شهریور ماه ۱۳۶۲ تعداد ۵ راس (۴ راس ماده و یک راس نر) به جزیره انتقال داده شده. آخرین برنامه انتقال گوزن دشت ناز به جزیره اشک مهر ماه ۱۳۶۳ بوده که تعداد ۴ راس ماده و ۳ راس نر بودند انجام گرفت. کلیه این انتقالات بوسیله کارشناسان سازمان و با همکاری مامورین منطقه انجام شده است. (نبوی – ۱۳۸۴)
کم آبی در جزیره اشک و اسپیرجان ده ها گوزن زرد ایرانی را با خطر رو در رو کرده و طی ماه های اخیر به همین خاطر دست کم ۴۰ گوزن تلف شده اند. در حال حاضر فقط ۲ آبشخور در جزیره اشک موجود است. چشمه اشک در شرق و گت دره سی در غرب که نمی توانند جوابگوی جمعیت موجود در جزیره باشند به همین دلیل رقابت بر سر منابع آب در گرفته و گوزن های بالغ بزرگتر اجازه استفاده از آبشخورها را به ماده ها و گوزن های نابالغ و کوچکتر نمی دهند. در نتیجه آنها برای تامین آب به سمت حاشیه دریاچه میروند تا در آنجا از آب باران جمع شده در سنگ های نمکی استفاده کنند. پس از ورود به نمکزار حاشیه دریاچه در آن جا گیر کرده و دیگر قادر به خروج از آنجا نمی شوند. همچنین تماس لب گوزن ها با کریستال های نمکی باعث زخمی شدن لب آنها می شود. مشکل دیگر مارها در فصل تابستان هستند. آن ها در کنار آبشخور تجمع میکنند و امکان نیش زدن گوزن ها وجود دارد.
با توجه به برآوردهای انجام شده توسط کارشناسان مشکل کم آبی از ۴ سال پیش در این جزایر آغاز شده و در سال گذشته در حدود ۴۰ راس تلف شده اند. کارشناسان چاره کار را در جا به جا کردن تعدادی گوزن برای ایجاد تعادل بین منابع و جمعیت می دانند. همچنین بدلیل کافی بودن میزان برف و بارش با اعمال مدیریت آبخیز داری با ایجاد سدهای کوچک در دهانه دره های کم شیب رفع مشکل کم آبی چندان مشکل به نظر نمی رسد.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی – جزیره کبودان:
جزیره کبودان بزرگترین جزایر دریاچه ارومیه واقع در شرف آن با وسعت ۳۱۷۵ هکتار و در ارتفاع ۱۵۴۲۱ متری با ساحلی سنگی و ماسهای و دارای یک چشمه قنات کوچک می باشند پوشش گیاهی غالب جزیره کبودان را علفهای کوتاه پسته وحشی سرو کوهی بادام وحشی شیر خشت و گوجه فرنگی تشکیل میدهند و حیوانات گوناگونی چون قوچ و میش و گوزن زرد ایرانی در آن زیست می کنند.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی- جنگل باغ شادی خاتم یزد:
جنگل باغ شادی خاتم با سی و هفت هزار هکتار وسعت در پنجاه کیلومتری شهر هرات، مرکز شهرستان خاتم و سیصد کیلومتری جنوب شهر یزد واقع است.
جنگلهای این منطقه دنبالهی جنگلهای زاگرس که زیستگاه گوزن زرد ایرانی است میباشند. پوشش گیاهی این منطقه بادام کوهی، ارزن، گون، قیچ، بنه، کیکم، چوبک، کلاه میر حسن، بادامک و درمنه و وحوش آن خرس قهوهای، رودک عسل خوار، زاغ بور، هوبره است که گوزن زرد نیز به آن اضافه شد. از شش گوزن منتقل شده از دشت ناز به این منطقه، دو رأس نر و بقیه ماده میباشند که در محدوده فنس کشی شدهای به مساحت ۲۰۰ هکتار در این منطقه رها شدهاند. آتش سوزی و چرای بی رویه دام به عنوان عمدهترین مشکل موجود در این جنگل به حساب میرود و همه ساله به علت اشتباهات انسانی، آتشسوزی در این جنگل رخ میدهد و بخشی از عرصههای جنگلی را نابود میکند. دامها در این منطقه حدود ۲۵۰ هزار رأس ذکر میشوند و از این مقدار ۱۲ هزار دام مازاد در مناطق جنگلی به چرا مشغول هستندکه این عرصه را تهدید میکند. وجود این دامها موجب افت آبهای زیر زمینی، فرسایش خاک و در نهایت تهدید منابع اقتصادی منطقه میگردد.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی- اسرائیل:
گوزن زرد ایرانی از زمان انتقال به اسرائیل تحت مراقبت و نظارت شدید بوده و جمعیت آن در اسارت رو به افزایش گذاشته است. به طوری که به حدود ۲۰۰ راس در سالهای اخیر رسیده است. باغوحش اورشلیم هسته ی مرکزی نامه معرفی مجدد این گونه در حیفا طی ۱۰ سال موفقیت آمیز گزارش شده است.
به طوری که ۲۴ راس گوزن زرد ایرانی طی این برنامه رها سازی شده است و توانستهاند با شرایط محیط خو گرفته و شروع به زندگی به صورت وحش در طبیعت کنند.
گوزن زرد- تهدیدات:
گوزن زرد ایرانی بعلت شکاری رویه به مرحله انقراض رسیده و همچنین سلاح گرم، این فرآیند را در قرن ۲۰ سرعت بخشید.
علاوه بر عامل شکار، تخریب جنگلها به علت جمع آوری زغال و استفاده ی بیش از حد از مراتع برای تغذیه دام باعث شد که زیستگاه آنها به خطر افتد و در معرض نابودی قرار بگیرد. و اخیراً در جنگ ایران و عراق تهدیدات بیشتری را فراهم نمود در پناهگاه حیات وحش کرخه چرای دامهای اصلی که معمولاً از گوسفند، گاو، گاومیش، شتر و بز می باشد یک رقابت نامتعادل را ایجاد کرد و اینک به زیان گوزن زرد ایرانی تمام شده است. ضمناً گیاهان حاشیه ای جنگل یا از بین برده و کلاً توسعه کشاورزی عامل اصلی از بین رفتن مراتع اطراف جنگلها بخصوص جنگل های دز و کرخه شده است، از طرفی از بین رفتن مراتع در حاشیه ی جنگلها نفوذ هر چه بیشتر دام و احشام اهالی بدور جنگل را سبب شده است.
۱- تهیه سوخت روستاها:
به طور کلی سوخت برای بقاء و زندگی افراد از ملزومات است در روستاهای اطراف جنگل های دز و کرفه، چوب همواره سوخت اصلی اهالی را تشکیل میدهد که این عامل باعث تخریب هر چه بیشتر جنگل گردیده است.
- تخریب و قطع درختان جنگل چه به منظور گسترش از راه کشاورزی وچه به منظور تهیه ی سوخت و تغییر مسیر رودخانه و تخریب و از بین رفتن جنگل در مسیری که تخریب رودخانه قرار داده شده است.
۲- حضور دام و چرای بی رویه خارج از ظرفیت جنگل:
روزانه چندین هزار راس دام وارد منطقه کرخه می شوند، که ضمن تغذیه از گونههای خوش خوراک گیاهی و رقابت شدید غذایی، گوزن زرد ، گیاهان تازه روئیده را که برای احیا و بقای جنگل مفید و موثر است تند کوب کرده وزیر پاها له می کنند و در کل توان مرتعی اشکوب زیرین جنگل را به صفر می رسانند. علاوه بر آن حضور دام در درون جنگل معضلات زیرین را نیز سبب می گردد.
- سفت شدن زمین سبب از بین رفتن بافت خاک و پوشش گیاهی می شود وتوان جذب سیل توسط خاک را به شدت کاهش می دهد. در این حالت تخریب ناشی از سیل غیر قابل کنترل می گردد.
- تراکم فضولات و مواد آبی در روی خاک دارای هوموس خواهی محدود به دلیل حضور دام افزایش یافته و گیاه توان جذب این فضولات را ندارد بنابراین شرایط برای رشد قارچ های این قسمت فراهم گشته و جنگل را وادار به تغییر یکباره ی سیما نموده است.
۳- شکار بی رویه توسط افراد محلی و یا متخلفین.
۴- جمله ی حیوانات درنده مانند گرگ و گربه وحشی (از دشمنان طبیعی گوزن زرد ) به نوزادان این گونه و عدم توانایی پنهان شدن بدلیل از بین رفتن اوضاع زیستی مناسب در جنگل.
۵- بهره برداری بی رویه از شن و ماسه ی تحت الارض زمینهای جنگلی بخصوص در منطقه کرخه.(زکی- ۱۳۸۳)
آیا فقط در ایران گوزن زرد داریم؟
در دنیا به طور کلی ۲ گونه گوزن زرد داریم یکی گوزن زرد ایرانی و یکی گوزن زرد اروپایی است گوزن زرد ایرانی گونه های خاصی است که فقط در ایران زندگی می کندحدود سالهای ۳۸-۱۳۳۷ به قبل فکر می کردند که کاملاً منقرض شده و از میان رفته ولی براثر اتفاق چند نفر در دز و کرخه تعدادی گوزن زرد دیدند وبه مامورین محیط زیست آن زمان اطلاع دادند ماموران محیط زیست پیگیری کردند و فهمیدند که نسل گوزن زرد ایرانی منقرض شده است.
تعدادکمی گوزن زرد در دز و کرخه داشتیم که از سال ۳۷ به بعد در چند نوبت از آنجا زنده گیری شدند و از آنجا به دشت ناز ساری منتقل شدند. آن ابتدا فقط ۵ راس گوزن زرد داشتیم بعد اینها زاد و ولد کردند و تعدادشان زیاد شد در واقع تمام گوزنهای زردی که الان داریم همگی از همان ۵ راس گوزن اولیه هستند تا سال ۱۳۶۵ جمعیتش متغیر بود و گاهی کم و گاهی زیاد شده است.
در این سال اولین انتقال از دشت ناز به جزیره اشک دریاچه ی ارومیه صورت گرفت حدود ۵ یا ۶ گوزن زرد زنده گیری شد و به جزیره اشک برده شد. علت این انتقال هم این بود که می خواستیم ببینیم این آیا میتوانیم این گونه را در طبیعت رها سازی کنیم چون جزیره اشک دور از انسانها بود و طبیعت وحشیتری داشت. در حال حاضر جمعیتی حدود ۳۰۰ راس گوزن زرد در جزیره اشک داریم که بیشترین جمعیت گوزن زرد را تشکیل می دهند پس از آن زنده گیری هایی صورت گرفت و گوزن ها به بخشهای مختلفی منتقل شدند مثلاً در میان کتل شیراز در دشت ارژن محدودهی محصوری درست شد و تعدادی گوزن زرد به آنجا برده شد تعدادی هم به جزیره کیش، سیری و لاوان برده شد.
ما میخواستیم امتحان کنیم که گوزن زرد چگونه میتواند خودش را با محیطهای متفاوت تطبیق دهد و در واقع میخواستیم مطمئن شویم که آیا میتوانیم گوزن زرد را در طبیعت رها سازی کنیم. به همین دلیل نقاطی را در کشور بررسی کردند که از لحاظ امنیت و شرایط زیستی با شرایط زیستی گوزن زرد مطابقت داشته باشد مثلا تعدادی از آنها را به کرمانشاه که از زیستگاههای قدیمیاش بوده منتقل کردیم. دو نوبت هم آنها را به زیستگاه اصلیاش در دز وکرخه بردیم متاسفانه به دلیل عدم حفاظت و مدیریت صحیح هیچ یک از آنها باقی نماندند و از میان رفتند متاسفانه در این برنامهها گوزنهای زرد تا مرحلهی زنده گیری و رها سازی در طبیعت مدیریت و بعد فراموش شدند و نتیجهای از آنها نگرفتیم. با بررسیهایمان فهمیدیم که قدرت سازگاری گوزن زرد بامحیط اصلی بالا است و تنها بدلیل عدم حفاظت و حراست و در نتیجه شکار این گونه دیگر گوزن زرد آزادی در این جنگلها وجود ندارد. د رجزیره کیش هم همین مشکل را داشتیم تا حدود ۵ سال پس از رها سازی همچنان گزارشهایی از مشاهده این گونه میرسید اما بعد دیگر مشاهده نشد و در آنجا هم از میان رفت (دیگر گوزنهای زردی که رها سازی میشوند در مناطق حفاظت شده نیستند، پس چگونه شکارچیان وارد این مناطق میشوند و آنها را صید میکنند؟)
بعضی از آنها در مناطق حفاظت شدهای مثل پناهگاه حیات وحش دز هستند که تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست هستند در این منطقه از همه بیشتر رها سازی شدند در آنجا دو نوبت ۳۴ راس گوزن زرد رها سازی شد ولی پس از یکی دو سال دیگر مشاهده نشد جست و گریخته گزارشهایی از اینگونه میرسد ولی مستند نیستند. فعلا گزارشهایی از حضور این گونه میرسد، ولی مستند نیستند. فعلا گزارشهایی از وجود گوزن زرد رسیده است ولی بازهم یقین نداریم.
ولی باید هرچه سریعتر اقدامی اساسی در کاهش جمعیت گوزنها به عمل آورد و در اسرع وقت اکیپ کارشناسان آگاه و دلسوز به آیندهی این گوزنها به مناطق غربی ایران عزیمت و نسبت به انتخاب و آماده سازی ایستگاههای جدید اقدام نمایند.
وضعیت فعلی گوزن زرد :
در حال حاضر چند نوع گوزن در ایران زندگی می کنند که مهمترین آنها به شرح زیر است:
گوزن معمولی یا مرال با نام علمی CERVUS ELAPHUS MARAL و یا RED REER که اختصاصا در محدوده های جنگلی شمال کشور زندگی می کند.
گوزن شوکا RED DEER که علاوه بر یافت شدن در بیشتر مناطق زیستی گوزن معمولی در پاره ای نقاط جنگل های غرب کشور بخصوص منطقه بوزین و مره خیل کردستان زندگی می کند.
گوزن زرد PERSIAN FALLOW DEER که به طور طبیعی فقط در دو نقطه نزدیک به هم در ایران زندگی می کرد. ولی اکنون در چند نقطه از کشور مثل دشت ناز ساری- جزیره اشک در دریاچه ارومیه و… زندگی می کند.
گوزن زرد اروپایی با نام علمی CERVUS DAMA DAMA و گوزن زرد ایرانی با نام علمی CERVUS DAMA MESOPOTAMICA می باشد.
گوزن زرد ایرانی یکی از انواع چهارپایان بسیار مقاوم است که به خوبی می تواند خود را در شرایط مختلف زیست محیطی تطبیق دهد و حتی راز بقا و زنده ماندن این حیوان در مناطق بسیار بد آب و هوای دز و کرخه همین قدرت سازگاری او است.
مهم ترین دشمن طبیعی آن گرگ و گربه جنگلی است. به علل مختلف نظیر تخریب زیستگاه و شکار بی رویه ، نسل آن ها رو به کاهش بود.
بطوریکه آن را حیوانی منقرض شده می پنداشتند. در سال ۱۳۳۴ معلوم شد که هنوز تعداد کمی از این گوزن ها در جنگل های اطراف رودخانه های دز و کرخه باقی مانده اند. در سال ۱۳۳۷ تعداد ۲ راس از این گوزن ها به باغ وحش اپل در آلمان و در سال ۱۳۴۲ تعداد ۶ راس به دشت ناز ساری منتقل گردیدند.
و در نتیجه مراقبت های انجام شده تعداد گوزن ها افزایش یافت.
از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷ تعداد ۱۲۷ راس از این گوزن ها توسط نگارنده و با همکاری مامورین و کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست از مناطق دشت ناز و سمسکنده زنده گیری گردیده شد.
تعداد۵۲ راس از آنها به جزیره اشک، ۳۶ راس به منطقهی کرخه ، ۳۲ راس به منطقه ی زرد لان کرمانشاه ، ۶ راس به جزیره کبودان ، ۱۰ راس به جزایر کیش و لاوان انتقال یافتند در سال ۱۳۷۲ نیز تعداد ۱۸ راس از گوزن ها به منطقهی میان کتل واقع در استان فارس منتقل گردیدند. گوزن های رها شده در منطقه کرخه و جزیره اشک به خوبی افزایش یافته اند.
طبق سرشماری انجام شده در سال ۱۳۷۲ تعداد گوزنهای جزیره اشک به ۲۵۰ راس بالغ گردیداند. در حال حاضر در منطقه دز نیز تعداد انگشت شماری گوزن باقی مانده است که چنانچه توجهی به آنان نشود از بین خواهند رفت. (ضیائی-۱۳۷۵).
از سال ۱۹۶۳ آزاد شدن ۶ راس گوزن در دشت ناز و فعالیت های حمایت کننده ویژه ای در جهت تکثیر این حیوان که در معرض نابودی است انجام گرفته است.
تمام این سیاست ها و معیارها به منظور نجات گوزن زرد ایرانی اتخاذ گردید.
به طور کلی در سال ۱۹۷۷ منطقه دشت ناز که اکنون تعدادگوزن ها در آن به تعداد ۳۰ راس افرایش یافته بود و برای تغذیه ی گوزن ها کافی نبود. در آن سال تعدادی از گوزنها زنده در دشت ناز گرفته شدند و به ناحیه سمسکنده انتقال یافتند. با افزایش جمعیت در دو ناحیه ی مورد نظر سازمان سعی کرد که گوزن را به نواحی دیگر معرفی نماید. که براساس سیاست و نظریه حاکم جزیره اشک انتخاب گردید.(بهروزی راد-۱۳۸۱)
بایستی توجه داشت که تمام زیستگاههای گوزن زرد جزایر می باشد و یا شرایط مشابه آب و هوای جزیره ای دارند و گروههای گوزن زرد که قانون جغرافیایی را دنبال می نمایند نمی توانند جمعیت ثابتی را داشته باشند.
زیرا در این حیوان میزان انقراض بالا بوده و این حیوان از شرایط سالم محیطی به علت جفت گیری داخلی برخوردار نمی باشد – علاوه براین گروه خونی همسان باعث تقلیل تنوع ژنتیکی می شود و باعث بالا رفتن مرگ و میر آنها میشود. و باعث کوچ و انتقال آنها می گردد.
در سال ۱۹۸۴ آقای مسعود مولوی رئیس اداره و سازمان حیات وحش با توجه به شرایط زیست محیطی و بیولوژیکی اعلام خطر کرد و گفت : غذای مورد نیاز گوزنها به وسیله ی فعالیت های دستی غیر طبیعی تامین می گردد و عدم فضا و شرایط زیستی مناسب و عدم تناسب (نسبی نر وماده بودن) شرایط نا مطلوبی را به وجود آورده است. بنابراین بقای گوزن در دشت ناز را نمی توان ضمانت کرد.
وی اضافه نمود که عوامل ذکر شده در ذیل نشانه عدم توازن بین جمعیت و محیط می باشد که امید بقای نسل این حیوان را کاهش می دهد. و در نتیجه این حیوان در معرض نابودی می باشد.
- میزان باروری در حد پائین در خلال سالهای اخیر.
- انگل های داخلی و خارجی مختلف
- مرگ و میر مشکوک
- رفتار تهاجم آمیز حیوان
همچنین در خلال سالهای ۹۰ به بعد هر نوع انتقال همراه با مرگ و میر بالا به علت مشکلات داخلی در نوع حیوان و به علت تجارب محدود متخصصان بوده است. با وجود این به نظر می آید که شرایط بیولوژیکی در خلال نیم قرن اخیر جنبه ها و عوارض منفی را افزایش داده است و منشاء آنها زنده گرفتن حیوان و انتقال آن بوده است. همچنین به علت عدم ثبات و حالت های غیر عادی ژنتیکی میزان مرگ و میر بالا رفته است (تز تحقیقی)(بهروزی راد-۱۳۸۱)
دشمنان و عوامل تهدید کننده :
این جانور به صورت اجتماعی زندگی میکند؛ حس بینایی و شنوایی قوی دارد و به خوبی شنا میکند؛ در محیطهای طبیعی محتاط است و به مجرد احساس خطر با خیزهای بلند فرار میکند و گاهی نیز در میان بوتهها و درختها مخفی میشود. دشمنان عمده گوزنها در سراسر دنیا عبارتند از: ببر، خرس، پوما، گرگ و سیاهگوش. اما دشمن اصلی گوزن، انسانها هستند که با تجاوز به حریم زندگی گوزنها و شکار بیرویه، همواره موجودیت آنها را در معرض تهدید قرار دادهاند. همچنین دلایل خطر انقراض نسل گوزن زرد ایرانی شامل شوری آب جزیره اشک دریاچه ارومیه، پساب سمی شرکتهای نفتی، تخریب زیستگاهها در دشت ارژن و زبالههای شهری و بیمارستانی بابل میشوند.
نتیجهگیری و اقدامات حفاظتی انجام شده:
گوزن زرد ایرانی سالیان پیش توجه خاص محافل ایرانی و بینالمللی را به خود جلب کرده است. آن زمان که این جانور در هیچ جای دیگر جهان وجود نداشت، در جنگلهای دز و کرخه دوباره کشف شد. سازمان شکاربانی ۸ رأس از آن را زنده گرفت و به پارک کوچک دشت ناز ساری در مازندران انتقال داد. سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از انقراض، گوزنهای تکثیر شده در دشت ناز را به سایر زیستگاهها منتقل نمود. علاوه بر آمادهسازی محیط برای رهاسازی، این حیوانات برای مواجهه با دشمنان طبیعی باید تعلیم ببینند، چون حیوانات شکارچی را نمیشناسند. آموزش، مراحل مختلفی از جمله شنیدن صدای حیوانات شکارچی، دیدن شکل آنها تا مراحل شناسایی و دفاع از خودشان را شامل میشود. تکثیر گوزن زرد از سال ۱۳۳۶ آغاز شده، اما تاکنون فقط ۴۰۰ رأس از این گونه جانوری تکثیر یافته است و ۱۴ مرتبه اقدام به جابهجایی گوزن زرد در مناطق مختلف ایران شده است. زمان جابهجایی گوزن زرد از منطقهای به منطقه دیگر نباید پس از غروب آفتاب و در درجه حرارت بیش از ۲۵ درجه سانتیگراد باشد. حمل و نقل به دلیل خشک بودن هوا و کمتر بودن ترافیک برای ایجاد آرامش در حیوانات در شب انجام میگیرد. این گونه جانوری هنوز در رده گونههای آسیبپذیر طبقهبندی شده است، اما با تلاشهای صورت گرفته در این راستا امروز شاهد حضور پررنگ دوباره این گونه با ارزش در حیات وحش کشور هستیم.
منبع :
در همین زمینه:
مقدمه ای بر گوزن زرد ایرانی و زیستگاه های آن (هنریک مجنونیان)