ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
اصل 1- تمام انرژی که به یک فرد، جمعیت، یا اکوسیستم وارد میشود میتواند در آن ذخیره شده یا از آن خارج گردد. انرژی میتواند از شکلی به شکل دیگر تغییر یابد، ولی نمیتواند محو، منهدم و یا خلق شود. (این اصل همچنین به نام قانون بقای انرژی نیز شناخته میشود. )
اصل 2 ـ کارایی هیچ سیستم مبدل انرژی کامل نیست
اصل 3 ـ ماده، انرژی، فضا، زمان و تنوع همگی انواع منابع به حساب میآیند.
اصل 4 ـ هر گاه مهیایی هر نوع منبعی از قبل به اندازه کافی زیاد باشد، تأثیر افزایش یک واحد دیگر بر آن غالباً همراه با افزایش مهیایی خود منبع، تا سرحد یک حداکثر، کاهش مییابد. بالاتر از این حداکثر هیچ گونه تأثیر مثبتی ایجاد نخواهد شد. برای همه انواع منابع، به جز زمان و تنوع، افزایش مهیایی در بالاتر از این حد، به دلیل اثرات مسموم کننده، ممکن است مضر نیز باشد. این اصل اشباع یا خالی شدن است. در مورد بسیاری از پدیدهها، با افزایش منبع به طرف حداکثر، احتمال انهدام سیستم اضافه میشود.
اصل 5 ـ منابع به دو صورت کاملاً متفاوت وجود دارند: گروهی که افزایش مهیایی آنها مصرف بیشترشان را تحریک میکند و گروهی که اثر تحریککنندگی ندارند.
اصل 6 ـ آن افراد و گونههایی که زادگان بیشتری دارند جایگزین رقبای خود میشوند.
اصل 7 ـ تنوع پایدار یا متعادل (Steady state diversity) جوامع در محیطهای قابل پیشبینی بیشتر است.
اصل 8 ـ این که آیا یک زیستگاه به وسیله ی تنوع گونه های یک گروه خویشاوند اشباع میشود یا نه، بستگی به چگونگی جدا شدن آشیانها در آن گروه خویشاوند دارد.
اصل 9 ـ تنوع در هر جامعه متناسب با وزن زنده تقسیم بر باردهی است.
اصل 10 ـ در یک محیط فیزیکی با ثبات نسبت وزن زنده به باردهی، با گذشت زمان، تا حد معینی افزایش حاصل میکند.
اصل 11 ـ سیستمهای بالغ از سیستمهای نابالغ بهرهکشی میکنند.
اصل 12 ـ کامل بودن سازگاری هر صفت بستگی به اهمیت نسبی آن صفت در محیط دارد.
اصل 13 ـ محیطهای فیزیکی با ثبات موجب افزایش تنوع زیستی در جوامع بالغ میشوند، که این خود به نوبه جمعیتها را به ثبات تشویق مینماید.
اصل 14 ـ میزان نظم موجود در الگوی نوسانات یک جمعیت بستگی به تعداد نسلهای قبلی دارد که بر جمعیت اثر میگذارند.
اصل 15 ـ این که چه قسمتهایی از زمین میتواند در زمان معین مورد سکونت هر موجود معینی قرار بگیرد بستگی به حوزه طاقت کلی آن موجود نسبت به همه عوامل خواهد داشت.
اصل 16 ـ بومشناسی مدتهای طولانی قانونی به نام قانون مینیموم لیبیگ (Liebig) داشته است. این قانون میگوید که حتی اگر همه مواد مورد احتیاج رشد گیاه به جز یکی در غلظت مناسب وجود داشته باشند، ناکافی بودن آن یک، که غلظتش خیلی کم است، رشد را متوقف خواهد کرد.
اصل 17 ـ از آن جا که هر گونه از نظر احتیاجات محیطی کمی با دیگران متفاوت است، لذا اختلافات جزئی محیط در زمان یا مکان موجب پیدایش دستههایی از گونهها میشود که جای یکدیگر را در فضا (Coenocline) یا زمان (توالی) میگیرند.
اصل 18 ـ این قانون از بسط اصل 5 به دست میآید. اگر لازم است که مواد مختلف در زمان و مکان و شکل صحیح فراهم باشند، پس موجودات زنده وابسته به مکانیسمهایی هستند که مهیایی مواد ضروری را ممکن میسازند.
اصل 19 ـ اختلاف ماده و انرژی در این است که اگرچه یک کوانتوم انرژی فقط یک بار از یک زنجیر غذایی عبور میکند، ماده مکرراً در آن چرخش مینماید (قانون بقای ماده)، و بنابراین بازدهی یک زنجیر غذایی بستگی به فرایندهایی دارد که میزان چرخه مواد را در سیستم معین میکنند.
اصل 20 ـ غذاهای مختلف از نظر محتوی انرژی در واحد وزن با یکدیگر تفاوت بسیار دارند: این موضوع استراتژی تحصیل غذای موجودات را تحت تأثیر قرار میدهد.
اصل 21 ـ گونهای که آشیان ویژهای را اشغال میکند، مسلماً راندمانش در استفاده از منابع آن آشیان بیش از گونههای بیگانهای است که سعی در هجوم و جانشینی او دارند.
اصل 22 ـ ساختمانهایی بیشتر دوام میآورند که در مقابل هر واحد انرژی مهیا بیشترین توانایی تأثیر را بر آینده داشته باشند.
اصل 23 ـ توزیع فضایی هر موجود زنده تا حدودی تعیینکننده راندمان استفاده از انرژی آن موجود و جمعیتش میباشد.
اصل 24 ـ تنوع گونهها در یک محیط بستگی به مساحت، انزوای جغرافیایی، غنای محیطی و تنوع بومشناختی دارد. تنوع بومشناختی به نوبه خود بستگی به طول مدتی دارد که یک زیستگاه از ثبات بیوقفه شرایط اقلیمی برخوردار بوده است.
اصل 25 ـ تغییرات بزرگ و غیرقابل پیشبینی محیط باعث انتخاب گونههای پرزادوولد میشود.
اصل 26 ـ گونههای مختلف، که آشیانهای بومشناختی کاملاً مشابهی دارند، نمیتوانند مدتهای طولانی در یک زیستگاه با هم زندگی کنند.
اصل 27 ـ گونههای مختلف که به طور نامحدود با یکدیگر همزیستی میکنند لزوماً بایستی آشیانهای مختلف داشته باشند.
اصل 28 ـ هر موجود زنده نسبت به افزایش مهیایی هر یک از گونههای غذاییش به دو صورت واکنش نشان میدهد: یکی از طریق بالا بردن حضور آن غذا در رژیم غذاییش (واکنش عملی) و دیگری از طریق افزایش تعداد خود، تا این که بتواند به طرز کاملتری از ذخیره کاهش یافته آن غذا استفاده کند (واکنش عددی).
اصل 29 ـ صیادان به هنگام کمیاب بودن صید، میزان متابولیسم خود را کاهش میدهند. (لذا، سهم بیشتری از انرژی خورده شده صرف تولیدمثل میشود، و کارایی انرژی بالاتر میرود.)
اصل 30 ـ سیستمهای صید ـ صیاد به طریقی عمل میکنند که کارایی انرژی را حداکثر نمایند. وقتی صید متراکم باشد، صیاد قسمت بیشتری از هر صید را تلف میکند.
اصل 31 ـ فوق ـ انگلها (انگل انگلهای دیگر)، یا صیادان ثانویه (صیاد صیادان دیگر) مانع از افزایش جمعیت انگلها و صیادان میشوند و در نتیجه از دامنه نوسانات این سیستمهای سهگونهای میکاهند.
اصل 32 ـ انگلها تخم خویش را به صورت پیوسته به هم (کپهای) توزیع میکنند و به این ترتیب نوسانات سیستم انگل ـ میزبان را تخفیف میدهند.
اصل 33 ـ اختلالات وارد بر سیستمها ممکن است اثراتی داشته باشند که مدتها بعد از خود آن اختلالات نمایان گردند (این همان تأثیر اختلاف فاز است که به علت مکانیسمهای تأخیر ـ زمانی اتفاق میافتد).
اصل 34 ـ اختلال در یک بخش از سیستم منجر به اختلال در سایر بخشهای آن سیستم خواهد شد و دامنه وسعت اختلالات جدید، از نظر میانگین درازمدت و انحراف معیار در مقام مقایسه، بسیار بزرگتر از اختلالات سببشونده از نظر متوسط و انحراف معیار خودش، میباشد. (هر چه سیستم پیچیدهتر باشد تعداد حالات متغیری، که تحت تأثیر قرارمیگیرند، بیشتر میشود. این همان «تأثیر تحریککننده و تشدیدشونده» است.)
اصل 35 ـ اگر یک اختلال واحد به طور مکرر بر سیستمی وارد شود، اثرات آن میتواند بیش از حد انتظار باشد. حال یا این وضع به خاطر اثرات تجمعی است و یا به دلیل اینکه اثرات وارده از حد آستانه فراتر رفتهاند.
اصل 36 ـ تأثیر دو یا بیش از دو اختلال مجزا، که بر یک سیستم زیستشناختی وارد آمده باشند، بسیار بیشتر یا بسیار کمتر از آن چیزی است که از مجموع اثرات مجزای آن اختلالات میتوان انتظارش را داشت.
اصل 37 ـ سرعت واکنش جمعیت یک گونه نسبت به تغییرات مناسبکننده محیط بستگی به میزان بازسازی (turnover rate) افراد در آن جمعیت دارد.
اصل 38 ـ تأثیر اقلیم و آب و هوا بر جمعیت را میتوان به دو جزء تقسیم نمود. تأثیر سختی و تأثیر بیثباتی، که یک یا هر دوی آنها میتوانند زیان بخش باشند.