..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

کاربرد فناوری های سنجش از دور در پایش آلودگیهای محیط زیست

کاربرد فناوری های سنجش از دور در پایش آلودگیهای محیط زیست :


امروزه با افزایش روز افزون جمعیت کره زمین و محدودیت منابع موجود جهت تامین نیازهای گوناگون آنها، کاربرد داده ها و اطلاعات بدست آمده از طریق ماهواره ها مانند تصاویر ماهواره ای و پردازش آنها با استفاده از نرم افزارها و سیستم های پردازش اطلاعات ،نقش مهمی در مدیریت بهینه و پایدار منابع محدود سرزمین دارد. سیستمهای سنجش ازدور ماهواره ای با توجه به ویژگی های منحصر بفردی چون تامین دید وسیع و یکپارچه از منطقه، استفاده از گستره طیف الکترومغناطیسی جهت ثبت خصوصیت پدیده ها، پوشش های تکرار شونده زمانی و مکانی و سرعت انتقال و تنوع اشکال داده ها و امکان بکارگیری سخت افزارها و نرم افزارهای تخصصی رایانه ای، در سطح جهان کاربرد زیادی پیدا کرده است و به عنوان ابزاری مناسب در ارزیابی وپایش، کنترل و مدیریت پایدار محیط زیست و منابع سرزمین مانند: آب و خاک، هوا، جنگل، محصولات کشاورزی، مراتع و غیره بکار گرفته شده و به مرور بر دامنه و وسعت کاربریهای آنها افزوده می شود. در زمینه بررسی آلودگیهای محیط زیست نیز تصاویر ماهواره ای، اطلاعات مناسبی را در اختیار تصمیم گیران قرار می دهند.


فناوری سنجش از دور در بحث کنترل و پایش آلودگیهای مختلف با جمع آوری داده های مناسب کمک شایانی در مدیریت منابع مختلف داشته و وضعیت سلامت منابع مختلف را از لحاظ عدم حضور آلودگیهای گوناگون مورد ارزیابی قرار می دهد. بطور کلی آلودگیهای محیط زیست را می توان به چند دسته زیر تقسیم نمود:


1- آلودگی منابع آب

2- آلودگی خاک

3- آلودگی هوا

4- آلودگی ناشی از معدنکاوی

5- آلودگی های نوری (در شهر های بزرگ)



1- کاربرد سنجش از دور در بررسی آلودگی منابع آب:

بیشترین میزان اشعه خورشید در لایه های فوقانی آب (حدود دو متری) جذب می شود و این خاصیت، بستگی فراوانی به نوع طول موج دارد. با استفاده از طول موجهای مختلف در سنجش از دور بویژه در فاصله (0.6-0.48) میکرومتر می توان اختلاف سطوح مختلف آب را به وضوح مشاهده نمود. کلیه آبهای طبیعی دارای مقادیر مختلفی از ناخالصی هستند . هرگاه میزان ناخالصی آب به حدی باشد که مصرف آن به صورت آب شرب و یا برای مقاصد آبیاری و صنعتی ناممکن باشد، آلوده به حساب می آید. آلودگی آب ممکن است در اثر فعالیتهای انسان یا از منابع طبیعی ناشی شود که در هر حال بسته به میزان ناخالصی، اختلاف زمینه در تصاویر ماهواره ای حاصل شده که از این خاصیت برای مطالعه آب استفاده میشود.


از آنجائیکه تشخیص میزان آلودگی آب با استفاده از تصاویر ماهواره ای مشکل است، با بررسی ومطالعه دقیق تصاویر تکراری و تغییراتی که در زمینه سطوح آبی ظاهر می شود، می توان منابع آلودگی را شناسائی کرد. بطور مثال زمینه نسبتًا روشنی که در نواحی نزدیک به ساحل، بر روی تصاویر دیده می شود، از ورود رسوبات و پساب های صنایع و یا فعالیتهای کشاورزی در مناطق نزدیک به دریا و بالا رفتن میزان انعکاس از لایه های آلوده در نواحی نزدیک به ساحل و اطراف جزیره ها ناشی می شود. حال آنکه، در نواحی دور از ساحل که عمق بیشتری هم دارند، معمو لا میزان آلودگی کمتر است و زمینه تیره ای را بر روی تصاویر موجب می شود و براحتی از مناطق آلوده قابل تشخیص می باشند. تصاویر زیر (ماهواره لندست - سنجندهTM) تفاوت میزان رسوبات وارد شده به آبهای ساحلی را قبل و پس از وقوع سیلاب، درسال 2002 در منطقه خلیج فارس نمایش می دهد. در تصاویر مذکور، رسوبات سبز رنگ بر روی زمینه آبی تیره (آبهای ساحلی) نمایان شده اند.




(تصویر راست): میزان رسوبات پس از وقوع سیلاب 15/1/2002
(تصویر چپ): میزان رسوبات قبل از وقوع سیلاب 13/1/2002


همچنین آلودگی به فلزات سنگین در رسوبات رودها با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند طیفی (Hyper Spectral) قابل ردیابی و تبدیل به نقشه می باشد. شناخت منشاء، وسعت و ردیابی لکه های نفتی ایجاد شده در سطح دریاها و اقیانوس ها نیز با بکارگیری تصاویر ماهواره ای قابل پیگیری می باشد. در بخش پایش آلودگیهای اقیانوسها، تصاویر راداری ماهواره های ERS-2، RADARSAT SAR و تصاویر دارای باندهای حرارتی مورد استفاده واقع می شوند. شکل شماره 1 تصویر ERS SAR سطح لکه های نفتی را که بر سطح خلیج تایلند (سمت چپ) و دریای جنوب چین (سمت راست) در سال 1996 وجود داشته است را نشان می دهد. طول گستره نفتی سمت چپ بیش از 100 کیلومتر است که در تصویر بطور مورب نشان داده شده است. 





(تصویر راست): لکه های نفتی بر سطح دریای جنوب چین
(تصویر چپ): لکه های نفتی برسطح خلیج تایلند



2- کاربرد سنجش از دور در بررسی آلودگی خاک:

یکی از مهمترین مشکلات محیط زیستی، آلودگی خاک با فلزات سنگین است. با کاربرد فناوری سنجش از دور و استفاده از داده های چند طیفی، مانند داده های ماهواره هایپریون ((Hyperion و با یاری گرفتن از مطالعات میدانی، میتوان ارتباط میان ساختار پوشش گیاهی، خواص فیزیک و شیمیایی و خواص زیستی سیستم پوشش گیاهی خاک و درجه آلودگی آن (مانند خاک مزارع برنج) به فلز سنگین (بطور مثال: فلز کادمیم) را در مورد بررسی قرار داد.



3- کاربرد سنجش از دور در بررسی آلودگی هوا:

با رشد سریع و روزافزون انتشار انواع آلاینده ها در اتمسفر توسط انسانها در قالب فعالیتهای صنعتی و شهری، لزوم پایش و کنترل آنها با روشهایی که از سرعت و دقت بیشتر و هزینه کمتر برخوردار باشند، احساس می شود. از آلاینده هایی که کنترل آن در اتمسفر توسط فناوری سنجش از دور میسر می باشد، تراکم ذرات معلق با استفاده از تصاویر ماهواره ای GOES، MODIS وMISR و داشتن اطلاعات مکاندار( GIS ای) از فاصله راههای اصلی وتراکم جمعیت و متغیرهای هواشناسی می توان میزان میانگین ماهانه ذرات معلق را برآورد نمود. اخیرأ ماهواره CALIPSO جهت مطالعه ابر و هواویز (Aerosol) که نقش بسیار عمدهای در تغییرات آب و هوایی و اکوسیستم کرة زمین دارند، به فضا پرتاب شده است. در دسترس بودن این دادهها در بهینه سازی مدلهای هواشناسی و مطالعات مربوط به آلودگی هوا نقش بسیار مؤثری دارد. لیدار پسپراکنشی میتواند ارتفاع و نمایه ابر را نشان دهد. با ترکیب دادههای به دست آمده از لیدار و تصویرهای رقومی که از ابر ثبت میشوند, نمایه سرعت ابر نیز به دست میآید. فوتومتر خورشیدی، در طول روز خورشید را دنبال میکند و در 8 کانال طول موج در ناحیه مرئی سیگنالهای دریافت شده را ثبت میکند. به این ترتیب میتواند چگالی ابعادی هواویز را در امتداد جاروب شده، مشخص کند.


4- کاربرد سنجش از دور در بررسی آلودگی حاصل از معدنکاوی:


با کاربرد داده های چند طیفی، بهمراه اطلاعات مکاندار (GIS ای) می توان خطر آلودگی، تغییرات و احیای سایت های معدنکاوی را مدل سازی نمود. از سه جنبه مختلف می توان اثرات منفی استخراج معدن را با کاربرد فناوری سنجش از دور بررسی نمود: 
تفسیر تصاویر ماهواره ای و مکانیابی منشاء آلودگی
تلفیق تکنیکهای کمی سنجش از دوری با پیمایش زمینی
نقشه سازی سریع اطلاعات محیط زیستی و داده های موثر ذخیره شده در پایگاه داده ها

در تصویر ماهواره ای زیر ورودی های معادن زغال سنگ به رنگ تیره نمایش داده شده است.


نمایش ورودی های معادن زغال سنگ (به رنگ تیره) در تصویر ماهواره ای



5- کاربرد سنجش از دور در بررسی آلودگی های نوری (در شهرهای بزرگ) :

روشهای مدرن زندگی در شهرهای پیشرفته موجب تخریب محیط زیست در شهرها و حومه های آن شده است. یک پارامتر مشخص این تخریب ایجاد آلودگی نوری است که علت آن تولید نورهای مصنوعی بسیار زیاد در شبها است. با بکارگیری تصاویر ماهواره های که شب هنگام برداشت شده اند، میتوان پراکنش مکانی و زمانی و میزان این نوع آلودگی را بررسی و اندازه گیری نمود.



شکل فوق انتشار نور در شب در کشور یونان در تاریخ 19/9/2001 را نمایش می دهد.



منبع : سایت سازمان فضایی ایران

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در اجلاس کنواسیون وین و پروتکل مونتر

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در اجلاس کنواسیون وین و پروتکل مونترال:
مفتخریم ثمره تلاش ها برای حذف گازهای مخرب لایه ازون را برداشت کنیم

نهمین اجلاس متعاهدین کنواسیون وین و بیست و سومین اجلاس متعاهدین پروتکل مونترال در جزیره بالی کشور اندونزی برگزار شد. 

جمهوری اسلامی ایران از سوی دبیرخانه کنوانسیون وین و پروتکل مونترال برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد به عنوان کشور پیشگام در بخش صنعت داروسازی و نهادهای مدنی به دلیل تلاش ها و نقش موفقیت آمیز برای حذف به موقع فریون ها و جایگزین نمودن افشانه های تنفسی فریونی باافشانه های تنفسی غیر فریونی مورد تقدیر قرار گرفت.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران در جمع حاضرین نهمین اجلاس متعاهدین کنوانسیون وین و بیست و سومین اجلاس متعاهدین پروتکل مونترال گفت: در زمینه مواد مخرب لایه ازن به استثنای هیدروکلروفلوروکربن ها، 100 درصد از فریون ها، هالون ها و تتراکلرید کربن براساس برنامه زمان بندی پیش بینی شده تحت پروتکل مونترال از چرخه مصرف در تمام سطوح ملی در جمهوری اسلامی ایران حذف شده است.
محمدجواد محمدی زاده در بخشی دیگر از سخنرانی خود اظهار کرد: طراحی مدبرانه مالی، عملیاتی، قانونی و مکانیزم انتقال فناوری منطبق بر ملاحظات توسعه ای و پیشرفته که بین اعضای پروتکل مونترال طراحی و ارتقا یافته انجام گرفته است. این مکانیزم یک روش عملیاتی موثر و قدرتمند است که توانست همانند سایر توافق نامه های زیست محیطی محقق شود.
وی در ادامه افزود: به عنوان عضوی از جامعه جهانی برای ما افتخاری است که توانسته ایم به خوبی ثمره تلاش های خود که با مقررات و الزامات پروتکل مونترال منطبق بوده را برداشت کنیم. بدون تردید رعایت مقررات حاکم بر توافق نامه های چند جانبه بین المللی زیست محیطی از اولویت بالایی برخوردار است و ما توانستیم برای نیل به این اهداف با به اشتراک گذاشتن و انتقال دانش اکتسابی به عنوان بک کشور پیشرو در سطح منطقه ای و جهانی به خوبی مسئولیت را ادا کنیم.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه خاطر نشان کرد: به تازگی در سپتامبر سال جاری، جمهوری اسلامی ایران دو نشست بسیار مهم را برگزار کرد. اول گردهمایی در زمینه معرفی دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه انتقال موفقیت آمیز استراتژی جایگزین های غیر فریونی در بخش صنعت تولید افشانه های تنفسی دارویی که فعالیتی بسیار چالش برانگیز و نیازمند بهره مندی از تخصص و تبحر بالاتری در داخل کشور است. دوم نشستی در زمینه آغاز مرحله اول از اجرای تثبیت مصرف، کاهش تدریجی و حذف تقریبی 10 درصدی هیدرو کلرو فلورو کربن ها تا سال 2013 و سپس تا سال 2015.
معاون رییس جمهوری در ادامه افزود: جمهوری اسلامی ایران از سوی دبیرخانه کنوانسیون وین و پروتکل مونترال برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد به عنوان کشور پیشگام در بخش صنعت داروسازی و نهادهای مدنی به خاطر تلاش ها و نقش موفقیت آمیز برای حذف به موقع فریون ها و جایگزین کردن افشانه های تنفسی فریونی با افشانه های تنفسی غیر فریونی مورد تقدیر قرار گرفت.
محمدی زاده در این اجلاس موضوع حذف «هیدروفلورو کربن ها» که دارای توان گرمایش جهانی بسیار بالایی هستند از فهرست جایگزین های معرفی شده در لیست جایگزین در دسترس به عنوان یک موضوع محوری مورد بحث و تبادل نظر قرار بگیرد.
وی افزود: علی رغم اعتقادی که به اتخاذ و اعمال اقدامات اساسی توسط جامعه جهانی برای کاهش تدریجی، حذف و جایگزینی این قبیل مواد خطرناک برای محیط زیست داریم اما لازم می دانم در این فرصت این نکته بسیار مهم را برای متعاهدین پروتکل یادآوری کنم که برای کشورهای در حال توسعه و یا در حال گذر به مرحله توسعه مانند جمهوری اسلامی ایران که تحت مقررات ماده 5 پروتکل عمل می کنند، آنچه در این زمینه بسیار مهم و حیاتی است، توجه و تاکید بر برخی از ویژگی های مواد اساسی جایگزین پیشنهادی به ویژه ایمنی سهولت دسترسی به مواد و فناوری ها، بهره وری انرژی، امکان بومی سازی فناوری ها و هم چنین توان اقتصادی بخش صنعت و خدمات برای تامین این قبیل جایگزین ها و تکنولوژی های پیشنهادی است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت: در عین حال تاکید می کنم که ما باید اول از همه درصد قابل قبولی از موافقت اکثریت را برای جایگزین های پیشنهادی هیدروفلوروکربن ها HFE-1348 به دست آوریم. ما به خاطر اینکه هیدروفلوروکربن عنصر اصلی بخش تولید صنعتی ما است، هیچ انتخاب دیگری که بتواند از لحاظ توان گرمایش جهانی انتقال قدرت کمتری نسبت به هیدروفلوروکربن داشته باشد، نداریم و هیدروفلوروکربن ها اثرات منفی بر روی بسیاری از مواد اشاعه شده در کشورهای ماده 5 پیرامون عملی بودن در دسترس بودن، استطاعت و جایگزین های جدید که از اهمیت بالایی برخوردار است را دارد.
محمدی زاده در ادامه ضمن قدردانی از تلاش های انجام گرفته برای پیشروی اصلاحیه پیشنهادی الحاقی به پروتکل مونترال، در موضوعات پروتکل افزود: باید توجه داشت برای ایجاد ارتباط بین دو توافق نامه زیست محیطی بین المللی پروتکل مونترال و کنوانسیون تغییرات آب و هوا برای مقابله با یک مشکل مشترک کاملا متصور است. با این حال انتظار می رود این ارتباط به شیوه ای صورت گیرد که انتقال وظایف از یک توافق نامه چند جانبه زیست محیطی به دیگری لزوماً به عنوان یک راه حل عملی ملحوظ نشود.
وی در ادامه تاکید کرد: هنگام قرار دادن جایگزین ها برای مواد شیمیایی چون هیدروفلوروکربن ها راندمان انرژی در سایر عواقب زیست محیطی آن به همراه ملاحظات تطابق با مباحث اقتصادی، فنی و به ویژه تطبیق پذیری به عنوان اصولی مهم در نظر گرفته شود. ابتدا استطاعت و سپس از لحاظ فنی قابلیت انطباق با شرایط و ویژگی های توسعه ای و نیازهای فنی کشورها در نظر گرفته شود. متاسفانه در اسناد پیشنهادی الحاقیه پروتکل مونترال در زمینه فوق شواهد و مستندات کافی برای کشورهای ماده 5 پروتکل مبنی براینکه تضمینی برای مواد و فناوری های جایگزین به نحوی که عنوان شد در اختیار این گروه از کشورها قرار نگرفته است.
نماینده جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس افزود: مایل هستم توجه حاضرین در این نشست به سه نکته بسیار مهم و اساسی جلب کنم؛ موضوع اول، موضوع تخریب و یا حذف مواد مخرب لایه ازن ناخواسته نیازمند تلاش های بیشتر است. معتقدم که بسیاری از کشورها شامل جمهوری اسلامی ایران هنوز پروژه مصوبی برای انجام این امر مهم ندارند. بایستی امکانات و حمایت های کافی برای استقرار سیستم جمع آوری، انتقال و تاسیسات انهدام و خنثی سازی این قبیل ضایعات و محصولات حاوی آن ها در اختیار کشورهای عضو قرار گیرد.
وی ادامه داد: علاقه مندم تاکید کنم که اتخاذ و اعمال و شیوه های مناسب برای حل مسئله از متیل بروماید در بخش قرنطینه و پیش از بارگیری موضوع جدی است. یک گزینه عملی برای طراحی و ابداع ساز و کارهایی که کشورهای صادر و وارد کننده را به فکر وا می دارد این است که به طور الزامی اقدامات عملی را جهت تقلیل استفاده از این ماده شیمیایی در کاربردهای قرنطینه و قبل از بارگیری به کار گیرند. هماهنگ سازی استانداردهای تجارت به عنوان اقدامید کارآمد و موثر ارزیابی می شود.
او در پایان خاطرنشان کرد: موضوع تجارت غیر قانونی مواد مخرب لایه ازن و محصولات حاوی آن که هنوز تهدیدی برای توفیق و پایداری اقدامات ما است، آخرین ملاحظه این جانب در این مجال است. خوش بختانه با پشتیبانی و حمایت دبیرخانه کنوانسیون وین و پروتکل مونترال و با حمایت های مالی صندوق کمک های چند جانبه و سایر نهاده های بین المللی و با ابتکار دفاتر شبکه های هماهنگ کننده مناطق تحت پروتکل مونترال فعالیت های قابل توجهی در این زمینه انجام شده است. مساله مبارزه با تجارت غیر قانونی باید بیشتر توسط دبیرخانه و با همکاری مشترک کلیه اعضای متعاهدین مورد توجه قرار گیرد.
محمدی زاده در بخش پایانی سخنرانی خود خطاب به رییس اجلاس گفت: مطمئن هستم که با مسولیت پذیری، تلاش زیادی در زمینه اجرای سیاست های حفاظت از لایه ازن داشته باشیم. به نمایندگی از طرف «کره مسکون» جهانی پر از آرامش، صلح و دوستی و عاری از زشتی را برای همه که موهبتی الهی برای ما است آرزومندم.
اجلاس نهمین کنفرانس متعاهدین کنوانسیون وین و بیست و سومین نشست متعاهدین پروتکل مونترال از 30 آبان تا 4 آذر ماه سال جاری در جزیره بالی کشور اندونزی برگزار شد.

سبز پرس

انتقاد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از عملکرد وزارت راه در جنگل ا

انتقاد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از عملکرد وزارت راه در جنگل ابر:
اجازه تعریض جاده جنگل ابر را نخواهیم داد


 رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ضمن انتقاد از عملکرد وزارت راه در رابطه با جاده سازی در جنگل ابر، تأکید کرد: پیشنهاد محیط زیست مبنی بر جاده درجه یک روستایی در جنگل ابر تأیید شده و وزارت راه باید بر اساس شروط تعیین شده اقدام کند.

محمد جواد محمدی زاده درباره آخرین وضعیت جاده ابر گفت: جاده علی آباد- شاهرود مصوب سفر استانی هیئت دولت در شاهرود است و در سفر دوم و سوم هیئت دولت مورد تصویب واقع شده است.
وی یادآور شد: کاربری این جاده از گذشته برای استفاده اهالی منطقه بوده و به عنوان یک جاده ترانزیتی هرگز مد نظر نبوده بلکه جاده ای که بتواند دو نقطه را به یکدیگر وصل کند. پیش از این نیز این جاده جیپ رو و تحت عنوان جاده گاز در حاشیه خط انتقال گاز وجود داشته و اهالی از آن استفاده می کردند.
معاون رئیس جمهور افزود: از آنجایی که جاده مورد نظر فاقد مشخصات فنی و مهندسی مورد نیاز است، لذا تصویب شد که جاده ای بر اساس مهندسی ایجاد شود.

وزارت راه احداث راه چهاربانده را آغاز کرد

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ضمن ابراز تأسف از عملکرد وزارت راه و ترابری در رابطه با مسیر جاده ابر، بیان کرد: متأسفانه وزارت راه و ترابری بر خلاف تعهداتی که داشت مسیر جاده را در حد یک جاده چهار بانده با مشخصات جاده با دسترسی اصلی جاده شاهرود به طرف علی آباد را شروع کرد.
محمدی زاده با اشاره به مقاومت سازمان حفاظت محیط زیست درباره عملکرد وزارت راه و ترابری گفت: با شکایت سازمان حفاظت محیط زیست و دخالت سیستم قضایی عملیات متوقف شد.
وی اضافه کرد: البته بخشی از اقداماتی که در جاده صورت گرفته بود در حوزه سازمان جنگل ها بود که متأسفانه نه تنها مجوز این سازمان را داشتند بلکه هیچ مجوزی نیز از دفتر ارزیابی زیست محیطی اخذ نکرده بودند.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: علی رغم این که به مناطق حفاظتی سازمان محیط زیست نزدیک نشده بودند به دلیل این که هیچ مجوز قانونی برای این اقدامشان نداشتند، رأسا وارد عمل شدیم و با احداث جاده مخالف و اجازه ادامه عملیات را ندادیم.
وی گفت: پس از این اقدام سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت راه و ترابری گزینه های جدیدی را مطرح کرد که پس از بررسی ها مشخص شد که تخریب جنگل به ویژه گونه سرخدار که در خطر انقراض و دارای ارزش بالایی است را به دنبال دارد و موجب نابودی و تخریب تعداد زیادی از درختان می شود.
این مقام مسئول تصریح کرد: با دو تا سه گزینه پیشنهادی وزارت راه و ترابری مخالفت شد و هیچ یک رأی نیاورند.

خواست محیط زیست جاده درجه یک روستایی درجنگل ابراست

محمدی زاده بیان کرد: سازمان حفاظت محیط زیست به اعتبار مصوب دولت موافقت اصولی با جاده داشت اما در زمینه مشخصات فنی پروژه صحبت هایی مطرح شد. با توجه به این که از روز اول نیز اعلام کردیم جاده روستایی با مشخصات فنی یک جاده روستایی را قبول داریم اجازه تعریض جاده را ندادیم.

محمدی زاده با تأکید بر این که اجازه تعریض جاده در جنگل ابر را نخواهیم داد، گفت: تنها در زمینه رفع نواقص جاده موافقت داشته ایم اما با گزینه پیشنهادی جدیدی که مستلزم تعریض جاده و تخریب عرصه ها بود موافقت نکردیم.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به مطرح شدن مشکلات جاده سازی در جنگل ابر در جلسه سوم هیئت دولت به استان گلستان، توضیح داد: در این جلسه اعتراض خود را نسبت به عملکرد وزارت راه اعلام کردیم. بنابراین مصوب شد با کسب مجوزهای لازم و طی تشریفات قانونی در اخذ مجوز دفتر ارزیابی زیست محیطی عملیات ادامه یابد.
وی ادامه داد: استاندار به عنوان حکم بین سازمان های محیط زیست، وزارت راه و ترابری و جنگل ها حکمیت و گزینه را نهایی کند.
این مقام مسئول گفت: بر همین اساس نمایندگانی از سوی دو سازمان محیط زیست و جنگل ها، وزارت راه و ترابری و استانداری تعیین و گزینه مورد نظر بررسی و در نهایت با پیشنهاد و نظر محیط زیست مورد توافق استاندار نیز قرار گرفت.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: از نظر ما بیش از شش ماه است که پروژه با مشخصات فنی جاده درجه یک روستایی که اصلاح شیب ها و پیچ های تند و آسفالت را در بردارد مورد تأیید است و به صورت مکتوب مراتب اعلام شده و وزارت راه براساس گزینه تأیید شده باید اقدام کند.
وی ادامه داد: بنابراین تمام شیب ها، پیچ های تند، اصلاحات هندسی، آسفالت و ترمیم نقاط حادثه خیز مورد تأیید ما است؛ با توجه به شرایط و مواردی که سازمان تعیین کرده، هیچ مانعی برای ادامه پروژه وجود ندارد و به صورت مکتوب مراتب نیز اعلام شده است.

وزارت راه باید زودتر اجرای گزینه مورد تایید را آغاز کند

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که وزارت راه و ترابری باید هر چه زودتر نسبت به اجرای پروژه و گزینه مورد تأیید شده اقدام کند، گفت: با توجه به این که اتفاقات در اراضی سازمان جنگل ها رخ داده بود توقع داشتیم آنها مدعی باشند اما با شکایت سازمان محیط زیست عملیات جاده سازی در جنگل ابر متوقف شد.
وی ادامه داد: در این رابطه سازمان جنگل ها و سازمان حفاظت محیط زیست توافق و تأیید کردند که در صورت رعایت موارد تعیین شده، هیچ مانعی برای ادامه پروژه وجود ندارد.
محمدی زاده درباره نظر و عملکرد استاندار گلستان نیز گفت: استاندار گلستان در رابطه با جاده جنگل ابر به عنوان حکم انتخاب شده و با پیشنهاد و نظر سازمان حفاظت محیط زیست موافق است.
معاون رئیس جمهور تأکید کرد: توافقات و شرایط سازمان حفاظت محیط زیست بر انجام عملیات در حد جاده درجه یک روستایی است.

ممکن است تعداد کمی درخت قطع شود

وی در پاسخ به این پرسش که آیا عملیات جاده سازی در جنگل ابر منجر به قطع درخت می شود؟ گفت: این ادعا که به هیچ وجه قطع درخت نخواهند داشت درست نیست؛ امکان دارد برای اصلاح پیچ جاده تغییرات مختصری ایجاد شود که در نهایت تعداد کمی درخت نیز قطع شود اما اجازه تخریب را به هیچ وجه نمی دهیم. ضمن این که وزارت راه و شهرسازی مکلف شده تا چند برابر درختان قطع شده را در ارضی بکارد و جبران خسارات کند.

منبع : سبز پرس

افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه

مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا خبر داد:
افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه


مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، از افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه از ابتدای سال آبی جاری تاکنون خبر داد. 


«علیرضا دایمی» دیروز از لایروبی رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه و باروری ابرها به عنوان برنامه های علاج بخشی توسط وزارت نیرو برای این دریاچه یاد کرد و گفت: از ابتدای سال 90 تاکنون بخشی از رودخانه های این حوضه لایروبی شده است تا مسیر رودخانه ها باز شود. 
دایمی که با پایگاه اطاع رسانی وزارت نیرو گفت و گو می کرد، ادامه داد: همچنین مقدماتی برای انجام باروری ابرها در حوضه صورت گرفته است به این ترتیب که در استان آذربایجان غربی توسط ژنراتورهای زمینی و در استان آذربایجان شرقی پروازهایی برای باروری ابرها انجام شده است.
وی درخصوص حجم بارش هایی که در اثر باروری ابرها در سطح حوضه رخ داده است، گفت: از آنجایی که ارزیابی ها با فاصله زمانی انجام می شود هنوز ارزیابی دقیقی از میزان افزایش بارش ها از ابتدای سال آبی جاری تاکنون در دست نیست.
دایمی خاطر نشان کرد: اما با این وجود از ابتدای سال 90، حجم بارش ها بین پنج تا 15 درصد موثر بوده است و به عبارتی دیگر از ابتدای سال 90 تاکنون، این فناوری به طور متوسط حدود 10 درصد باعث افزایش بارش ها شده است.
به گفته وی، با توجه به این که بخش عمده ای از بارش ها به صورت برف بوده است، آثار این بارش ها هنوز بر روی دریاچه ارومیه مشخص نشده است اما با این وجود بر اثر بارش ها از ابتدای سال آبی جاری تاکنون سطح دریاچه ارومیه حدود پنج سانتی متر افزایش ارتفاع داشته است. دایمی تصریح کرد: امکان این که دریاچه در کوتاه مدت به تراز طبیعی یا اکولوژیکی (1274.1) برسد، وجود ندارد و در زمان کنونی تنها کاری که می توان انجام داد این است که نگذاریم تراز دریاچه سیر نزولی خود را ادامه دهد.
وی افزود: هم اکنون باید برای حفظ تعادل نسبی دریاچه تلاش شود و در آینده با اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت شرایط را بهبود بخشید.
مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا گفت: اگرچه بارش هایی که تاکنون انجام شده، موجب شده است تا وضعیت دریاچه ارومیه بهبود پیدا کند، اما این بارش ها تنها می تواند کمک کند که دریاچه در شرایط بدتر از این قرار نگیرد و تراز نزولی آن ادامه پیدا نکند.
وی افزود: بارش های حوضه دریاچه ارومیه از ابتدای سال آبی جاری تاکنون 82 میلیمتر بوده است.
مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، کاهش برداشت ها از آب های زیر زمینی و سطحی که به بهره وری و افزایش بازده آب در حوضه منجر می شود را یکی از برنامه های آینده برای علاج بخشی دریاچه ارومیه دانست.
وی انتقال آب از حوضه های مجاور که در زمان کنونی در دست مطالعه است را نیز یکی دیگر از برنامه های آینده اعلام کرد و گفت: اگر این اقدام به نتیجه برسد، در دراز مدت می تواند بسیار موثر باشد.
دایمی تعیین تکلیف چاه های غیر مجازی که در حوضه وجود دارد را نیز موضوع مهمی دانست و افزود: بخش زیادی از آب دریاچه ارومیه از این طریق در حال از بین رفتن است.
وی تغییر روش های آبیاری به روش های مدرن و اختصاص آب اضافی از این روش به دریاچه را آخرین اقدامی که در زمان کنونی در نظر وزارت نیرو است، بیان کرد و گفت: بعد از این که مسیر رودخانه ها لایروبی شد، رهاسازی از مخازن سدها صورت می گیرد.

منبع : سبز پرس

سال جهانی تنوع زیستی نگاهی به وضعیت زیرگونه پلنگ ایرانی

ایرانیان تا کنون دو گربه خود را از دست داده اند. شیر ایرانی و ببر مازندران. از این دو گربه در ایران تنها چند عکس و نقاشی مانده و خاطراتی که بعضاً مکتوب شده و بعضاً سینه به سینه به نسل حاضر رسیده است. یک گربه ایرانی دیگر نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد. یوزپلنگ آسیایی امروزه در وضعیت «شدیداً در معرض خطر» قرار گرفته و تنها در ایران باقی مانده است. از این گربه فقط 70 تا 100 قلاده باقی مانده و در تمامی کشورهای آسیا نسل آن منقرض شده. خوشبختانه توجه جامعه جهانی به یوزپلنگ و تلاش های دولت ایران امیدواری به بقای یوزپلنگ را بیشتر کرده است. اما در این میان، توجه ویژه به حفاظت یکی دیگر از گربه های ایران مغفول مانده. امروزه اخبار نگران کننده از مرگ و میر پلنگ به دست انسان از گوشه و کنار می رسد به نحوی که تنها در همین دو ماهه اول امسال، منابع خبری از مرگ دست کم هفت پلنگ در ایران و بر اثر تصادف و شکار خبر داده اند. گزارش های بین المللی از پلنگ ایرانی نیز از «نزولی» بودن جمعیت این گونه حکایت دارند.


پس از ببر هیرکانی و شیر ایرانی، پلنگ بزرگترین گربه سان ایران از نظر جثه محسوب می شود. شکل ظاهری، خلق و خو و رفتار پر رمز و راز آن باعث شده تا همواره نام پلنگ در اذهان عمومی ماندگار باشد و گاه افسانه ها و داستان هایی درباره آن بر سر زبان ها بیافتد. این افسانه عمدتاً آمیخته با آیین و رسوم کهن ایرانی است و در آنها گاه صفات و رفتارهایی انسان گونه برای پلنگ تصور می شود.

مثلاً در برخی روستاهای حوزه کجور در استان مازندران، داستان جالبی درباره پلنگ ها گفته می شود. می گویند وقتی پلنگ نخستین بار گاوی را شکار کرد، چون دید بلندکردن و حمل آن برایش دشوار است، «یاعلی» گفت و بعد گاو را بردوش انداخت و رفت. ولی چون گوسفندی را شکار کرد، از سر غرور با خود گفت «اینکه کاری ندارد» و هر چه کرد نتوانست آنرا بلند کند و ببرد.
از این دست داستان ها زیاد گفته و شنیده شده و نشان می دهد پلنگ ها نزد جامعه، گوشتخواران شناخته شده ای هستند. اما این شناخت گاه با ترس و وحشت همراه است، به نحوی که برخی از جوامع به محض مشاهده پلنگ نسبت به شکار آن اقدام می کنند.

آغاز پلنگ

دیرینه شناسان معتقدند که اولین گربه های روی زمین، گربه های «دندان خنجری» بوده اند که حدود 35 میلیون سال پیش می زیسته اند اما تمامی نوادگان آنها هزاران سال قبل از بین رفته اند. این دانشمندان در یافته اند که جد مشترک گربه سانان امروزی، گربه ای به نام Pseudaelurus بوده که در حدود 9 تا 20 میلیون سال قبل می زیسته. آنها با مطالعه بیشتر به این نکته رسیدند که یکی از نوادگان Pseudaelurus در حدود 11 میلیون سال قبل در آسیا می زیسته که گربه های کوچک و بزرگ امروزی همگی از نسل این گونه از گربه هستند.

حدود 4 تا 6 میلیون سال پیش اشتقاق گربه های کوچک و بزرگ اتفاق افتاده است و از حدود 2 تا 4 میلیون سال قبل نیز گربه سانان بزرگ نظیر پلنگ در جهان زندگی کردند.



برگی از کتاب منافع الحیوان مربوط به قرن 13 میلادی


صرف نظر از گربه های اهلی، هم اکنون در جهان 37 گونه گربه سان مشخص شده اند که پلنگ یکی از آنها است. اما بسیاری از گربه سانان جهان نیز، دارای زیرگونه هایی هستند. مثلاً در مطالعات گذشته دانشمندان، 27 زیر گونه از پلنگ شناسایی شده بود که 13 زیرگونه متعلق به آفریقا و 14 زیرگونه متعلق به آسیا معرفی شده بود.

با این حال تحقیقات دانشمندان در یک دهه اخیر روی ژن پلنگ های جهان نشان می دهد که تمامی پلنگ ها در 9 زیرگونه دسته بندی می شوند. پلنگ های «آفریقایی»، «عربی»، «آمور یا خاور دور»، «شمال چین»، «جنوب چین»، «جاوه»، «سری لانکا»، «هندی» و «ایرانی» زیر گونه های پلنگی هستند که در مطالعات جدید مشخص شده اند.




پراکنش جهانی

در میان گربه سانان جهان، پلنگ یکی از گسترده ترین محدوده پراکنش جغرافیایی را دارا است. در گذشته پلنگ ها، از جنوب آفریقا تا قسمت های جنوبی صحرای بزرگ افریقا، از آنجا به طرف شرق و تا آسیای صغیر، ایران، هندوستان، سری لانکا، آسیای جنوب شرقی، چین، تبت و خاور دور و روسیه را در قلمرو خود داشتند اما امروزه این محدوده بسیار کم شده است.

براساس اعلام مجامع جهانی خصوصاً اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN)، می توان پلنگ را در ایران، افغانستان و پاکستان «نادر»، در فلسطین، عمان، عربستان سعودی، قفقاز، یمن و ترکمنستان «درمعرض خطر» و در کویت، لبنان، قطر، ترکیه، امارات عربی متحده، اردن و سوریه «منقرض شده» طبقه بندی کرد.

تا سال گذشته، وجود پلنگ در عراق مشکوک بود اما در سال گذشته، یک قلاده پلنگ در «سلیمانیه» بر اثر انفجار مین ضد نفر کشته شد. این اتفاق باعث شد تا بار دیگر حضور پلنگ در این کشور قطعی شود و به این ترتیب می توان پلنگ عراق را در رده نادر طبقه بندی کرد.

وضعیت جهانی

طبق اعلام IUCN، وضعیت کلی پلنگ « ریسک کم/نزدیک به تهدیدشده» (LR/nt – Near Threatened) است اما وضعیت هر زیرگونه با زیرگونه دیگر تفاوت اساسی دارد. به عنوان مثال جمعیت پلنگ آفریقا در حدود 700 هزار قلاده برآورد شده و جمعیت پلنگ هندوستان کمتر از 10 هزار قلاده تخمین زده شده است. اما طبق تخمین IUCN، جمعیت پلنگ ایرانی 870 تا 1290 قلاده بیشتر نیست که عمده این جمعیت (600 تا 900 قلاده) در ایران زندگی می کنند. از جمعیت پلنگ عربی نیز بیش از 200 قلاده گزارش نشده که همگی در شبه جزیره عربستان هستند.
در میان پلنگ های جهان، بدترین وضعیت، متعلق به پلنگ آمور یا خاور دور است. زیستگاه این پلنگ در شمال شرقی و شرق روسیه است و سال ها تحقیق، جمعیت 35 قلاده ای پلنگ آمور در این منطقه را نشان داده است.



طبق رده بندی IUCN، وضعیت پلنگ ایرانی در معرض خطر (EN) است. این زیرگونه پلنگ تقریباً در تمامی استان های ایران یافت می شود. با این حال هنوز قطعی بودن حضور پلنگ در استان همدان نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. 

محمد فرهادی نیا، پژوهشگر حیات وحش، اخیراً در پایان نامه کارشناسی ارشد خود آورده است: «30 درصد از جمعیت پلنگ ایران در شمال شرقی کشور زندگی می کنند. استانهای خراسان رضوی و شمالی، گلستان، مازندران و سمنان هنوز بیش از بسیاری از دیگر استانها پلنگ دارند. در جنوب، فارس را باید پرجمعیت ترین استان کشور در نیمه جنوبی کشور دانست. در جنوب شرقی کشور، اطلاعات بیشتری درخصوص وضعیت و پراکنش پلنگ در استان پهناور سیستان و بلوچستان در سال های اخیر بدست آمده و حداقل 5 منطقه در سراسر این استان، زیستگاه پلنگ هستند. در شمال شرقی ایران، آذربایجان شرقی متراکم ترین استان از حیث پلنگ و منطقه کیامکی شناخته شده ترین زیستگاه این استان است. در مرکز ایران، شهرستان بافق یزد معتبرترین زیستگاه این گربه سان در میان استانهای کویر مرکزی (مانند اصفهان و یزد) است. ولی اطلاعات موجود درباره بزرگترین گربه سان ایران از غرب کشور بسیار ضعیف است. درباره پلنگ کرمانشاه و کردستان کمتر سخن گفته شده و به نظر می رسد ایلام از این نظر اطلاعات بیشتری را در دسترس دارد. در جنوب، استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان، پیش از آنکه آخرین انشعابات زاگرس وارد جلگه های ساحلی شوند، می توان آثاری را از پلنگ ها رؤیت کرد. درمجموع، شاید به جرأت بتوان گفت که اکثر مناطق کوهستانی و جنگلی کشور زیستگاه پلنگ بوده و عمدتا هستند و تقریبا تمامی استانهای کشور در حوزه پراکنش این جانور قرار دارند.»
همانطور که فرهادی نیا در پایان نامه خود آورده است، اطلاعات درباره پلنگ استان های ساحلی جنوب ایران بسیار کم است.

با این حال، «انجمن طرح سرزمین» از سال گذشته نسبت به اجرای طرحی مطالعاتی درباره پلنگ در منطقه «بشاگرد» استان هرمزگان اقدام کرده است. پژوهشگران این تشکل مردمی موفق شدند تا با استفاده از دوربین های تله ای، اولین عکس از پلنگ در بشاگرد را ثبت کنند تا سندی محکم برای وجود پلنگ در هرمزگان در دست داشته باشند.

پلنگ بشاگرد

گذشته از این، گزارش هایی پراکنده و تایید نشده نیز از مشاهده و حتی شکار پلنگ در استان بوشهر موجود است که زیستگاه های احتمالی پلنگ در این استان را مشخص می کند.
برخی گزارش ها نیز حکایت از مسافرت پلنگ های ایرانی بین ایران و کشورهای همسایه شمال غربی ایران و از طریق رود ارس دارد.

هرچند که این گزارش ها تایید شده نیست، اما «اورس برایتن موزر» رئیس کارگروه گربه سانان IUCN، در گفت و گو با سبزپرس گفته بود که باید مطالعات دقیقی روی پلنگ های ایرانی صورت بگیرد و در صورت تایید چنین گزارش هایی، می توان امیدوار بود که با تقویت جمعیت پلنگ در کشورهای شمال غرب ایران، وضعیت جمعیت پلنگ های ایرانی را تثبیت کرد.

خال های توخالی؛ زندگی مرموز

شاید اصلی ترین دلیل شهرت پلنگ، پوست زیبا و منحصر به فرد این گربه باشد. پلنگ های ایرانی پوستی نخودی رنگ با خال های سیاه رنگ تو خالی دارند. خال های بدن پلنگ از دو تا پنج لکه کنار هم شکل گرفته اند که بیشتر شبیه به گل هستند. بر خلاف یوزپلنگ که خال های توپر و شبیه به نقطه دارد. این خال ها برای هر پلنگ مانند اثر انگشت برای انسان، منحصر به فرد است و جانور شناسان با مقایسه عکس های به دست آمده از پلنگ های یک منطقه و دقت در شکل خال ها، می توانند به تعداد پلنگ ها در منطقه پی ببرند. دست و پای عضلانی کوتاه پلنگ این امکان را برای او فراهم می کند تا به راحتی از صخره و درخت بالا برود.

هوشنگ ضیایی در کتاب «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» درباره عادت پلنگ ها در وقت غذا خوردن می نویسد: «معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان می برد و یا در شکاف سنگ ها و زیر شاخ و برگ ها پنهان می سازد.» و در جایی دیگر می نویسد: «پلنگ از اکثر پستانداران بزرگ و کوچک، به خصوص گراز، کل و بز، قوچ و میش و همچنین پرندگان، خزندگان نظیر لاکپشت، ماهی ها و حشرات تغذیه می کند. به شکار و خوردن گوشت روباه و سگ اهلی علاقه مند است.» حتی در سال 1386 که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، اقدام به قلاده گذاری دو قلاده یوز کرده بود، یکی از این یوزپلنگ ها توسط یک پلنگ شکار شده و خورده شده بود.

پلنگ ها در سه سالگی بالغ می شوند و در اواسط زمستان جفت گیری می کنند. مدت آبستنی پلنگ حدود 95 روز است و از یک تا شش توله به دنیا می آورند. عمر پلنگ ها در شرایط اسارت حداکثر 23 سال است اما در طبیعت عمر کمتری دارند.

پلنگ ایرانی در باغ وحش ارم تهران


محیط بانان و کسانی که موفق به مشاهده پلنگ در طبیعت شده اند معتقدند که مشاهده این گربه در طبیعت بسیار مشکل است. آنها می گویند که پلنگ همیشه یک قدم از انسان جلوتر است و آنها را زیر نظر دارد. علاوه بر این پلنگ در مواجهه با انسان، رفتاری پرغرور از خود نشان می دهد. به این معنی که اگر تنها باشد و راهی برای فرار داشته باشد، ابتدا کمی به انسان نگاه می کند. پس از آن با آرامی از جا بلند شده و آرام آرام به طرف معبری برای فرار قدم می زند. در این مسیر چند بار به انسان نگاه می کند. اما به محض اینکه از دید انسان خارج شد، پا به فرار گذاشته و تقریباً پیدا کردن مجددش محال است.

با این حال برخی معتقدند که پلنگ به انسان حمله می کند. در چند سال اخیر تنها در دو مورد درگیری پلنگ با انسان در رسانه ها گزارش شده است. در هر دو مورد، انسان ها از ناحیه دست و پا دچار آسیب شده اند. با توجه به اینکه پلنگ در موقع شکار، با گرفتن گلوی حیوان آن را خفه می کند، در این دو مورد هیچگاه پلنگ ها به گردن و صورت افراد حمله نکرده اند.

هرچند که این دو پلنگ کشته شده اند اما می توان این طور نتیجه گرفت که پلنگ هیچگاه به انسان حمله نمی کند، بلکه در مواقع خطر تنها از خود دفاع می کند. محیط بانان می گویند که پلنگ در موقعیتی که راه فرار برای خود پیدا نکند و یا اینکه توله به همراه داشته باشد، ممکن است حالت تهاجمی به خود بگیرد.

تهدیدهای جدی

قطعاً یکی از مهمترین دلایل برای انقراض گونه ها، تخریب زیستگاه و از دست رفتن طعمه است. درباره پلنگ نیز همین طور است. تکه تکه شدن زیستگاه ها، آلودگی و از دست رفتن منابع آب، و کاهش شدید جمعیت طعمه ها یکی از دلایل سیر نزولی جمعیت پلنگ است.

اما در چند سال گذشته، پلنگ های زیادی بر اثر تصادف با خودروها و یا تغذیه از طعمه مسموم شده به دست انسان از بین رفته اند. تعداد زیادی نیز تا کنون شکار شده اند.

توله پلنگ کشته شده در جاده پارک ملی گلستان / سال 1387


بزرگترین پلنگی که تا کنون شکار آن ثبت شده، توسط «هدایت تاجبخش» در سال های پیش از انقلاب شکار شده است. تاجبخش به خاطر داشتن تروفه (نمونه شکار) این پلنگ جایزه بزرگ رقابت های بین المللی شکار پلنگ در جهان را در سال 1354 دریافت کرد.

آمارهای غیر رسمی نشان می دهد که در پنج سال گذشته، 90 قلاده پلنگ به دلایل مختلف توسط انسان کشته شده اند. تنها در سال گذشته مرگ نزدیک به 30 قلاده پلنگ گزارش شده است. در دو ماه گذشته نیز هفت قلاده پلنگ در ایران کشته شدند که عمدتاً بر اثر تصادف با خودرو در جاده ها جان خود را از دست داده اند.

با این حال، سازمان حفاظت محیط زیست به غیر از پروژه های مطالعاتی درباره پلنگ ها، اقدام ویژه ای برای کاهش تلفات و تهدیدهای پلنگ در ایران انجام نداده است.

پلنگ کشته شده در یاسوج/ تیرماه 1388


به نظر می رسد بزرگترین تهدید برای پلنگ در ایران، ضعف اطلاعات درباره این گربه سان بزرگ جثه است. این ضعف اطلاعاتی از سویی متوجه محافل علمی و اجرایی است و از سوی دیگر به عموم جامعه خصوصاً ساکنان حاشیه زیستگاه های پلنگ و مناطق روستایی و عشایری مربوط می شود.

مطالعات نوپا در زمینه پلنگ ایرانی

امروزه در مقایسه با یک دهه قبل، اطلاعات بسیار زیادی درباره پلنگ ایرانی در دسترس است. شاید بتوان شروع مطالعه درباره پلنگ ایرانی را به مقاله ای نسبت داد که توسط بهرام کیابی، بیژن فرهنگ دره شوری، قائمی و جهانشاهی در سال 2002 نوشته شد. این مقاله با موضوع مرور کلی وضعیت پلنگ در ایران نوشته شده بود و نگارنده تلاش کرده بودند تا در این مقاله کلاسیک، برآوردی از جمعیت پلنگ در ایران ارائه دهند.

از سوی دیگر، با ورود فناوری «دوربین های تله ای» (Camera Trap) به ایران مطالعات حیات وحش و خصوصاً پلنگ شکل جدید به خود گرفت. با استفاده از این فناوری، مطالعات زیادی در مناطقی چون «ساریگل»، «البرز مرکزی»، «بمو»، «خجیر»، «بیرک»، «قرخود»، «گلستان»، «کلاه قاضی»، «توران»، «تندوره»، «بشاگرد» و «کیامکی» انجام شد.


جمجه پلنگ


دیدگاه شما در مورد این مطلب چیست ؟

لیست قرمز حیات وحش ( Redlist IUCN)


لیست قرمز حیات وحش ( Redlist IUCN)

کل گونه های زنده موجود در عالم هستی از ۲ تا ۱۰۰ میلیون تخمین زده می شود. از این میان تنها ۸/۱ میلیون گونه توصیف شده است. در حالی که دانشمندان درباره تعداد گونه ای موجود بحث می کنند کاهش های جمعیتی و نرخ افزایشی انقراض گونه های توصیف شده و نشده در نتیجه فعالیت های مستقیم و غیر مستقیم بشر وجود دارد(بررسی ۱۶۸۶ گونه جانوری یک کاهش کلی ۳۰% را از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۵ نشان داد).

اگرچه از ۱۶۴۲۱۸۹ گونه توصیف شده تنها ۴۴۸۳۸ گونه شناسایی شده اند (تنها ۷/۲%) لیست قرمز IUCN (IUCN Red List) یک تصویر لحظه ای مفیدی از چیزی که امروزه برای گونه های مختلف جهان رخ می دهد را فراهم می سازد و نیاز اساسی را برای عملیات حفاظت تاکید می نماید. در سال ۲۰۰۰ لیست قرمزIUCN برای ۱۶۵۰۷ گونه مشخص شد که ۱۱۴۰۶ به عنوان گونه های تهدید شده لیست شد و در سال ۲۰۰۴ این لیست شامل ۳۸۰۴۷ گونه بود که ۱۵۵۸۹ تای آن شامل تهدید شده ها بود. در سال ۲۰۰۸ این لیست شامل ۴۴۸۳۸ گونه بود که ۱۶۹۲۸ آن تهدید شده ها بود. در این لیست ۸۶۹ انقراض ثبت شد (۸۰۴ گونه لیست شده به عنوان انقراض و ۶۵ گونه لیست شده به عنوان انقراض در حیات وحش).

اگر ۲۹۰ گونه به طور بحرانی در معرض خطر را بر چسب “احتمالا منقرض” بچسبانیم آمار انقراض به ۱۱۵۹ گونه می رسد. ۱۶۹۲۸ گونه خطر انقراض آنها را تهدید می کند(۳۲۴۶ گونه به طور بحرانی در معرض خطر و ۴۷۷۰ در معرض خطر و ۸۹۱۲ آسیب پذیر می باشند). ۵۵۷۰ گونه دارای اطلاعات ناقصی برای تعیین وضعیت تهدیدشان بود و به عنوان اطلاعات دارای نقص لیست شد. ۱۷۶۷۵ گونه به عنوان حداقل درگیری لیست شد که دارای احتمال پایینی از انقراض می باشند ولی طبقه بندیشون خیلی وسیع است و ممکن است شامل گونه هایی بشه که به حفاظت مربوط باشد(برای مثال آنها ممکن است دارای رنج محدودی اما نه با تهدیدهای مشاهده شده باشند یا اینکه جمعیت شان ممکن است کاهش یابد نه به اندازه کافی سریع برای اینکه زمان نداشته باشیم تا یه لیست در حال تهدید آماده کنیم).

یک نکته قابل ذکر است که لیست قرمز IUCN یک مرجع پایه برای گونه های جهان است و برای گونه های به طور کامل مشخص نشده یک تمایلی برای مشخص شدن گونه ها وجود داره و احتمال داده می شه تا در حال تهدید باشند. این غیر ممکن است که نتایج این لیست را برای همه جانداران بسط بدهیم (۳۸% از گونه ای لیست شده در معرض تهدیدند) و بگوییم ۳۸% از گونه ای جهان احتمالا در معرض تهدیدند.

ارزیابی پستانداران جهان نشان داد که یک چهارم گونه های پستانداران جهان (۲۲%) به صورت جهانی در معرض تهدید یا انقراضند و ۸۳۶ (۱۵%) دارای اطلاعات ناقص می باشند.

علی رغم ۳۶۶ گونه دوزیست جدید تعداد زیادی به عنوان در خطر تهدید لیست شده و انقراض مسلم دو گونه بحران انقراضی را که دوزیستان با آن مواجهند اثبات می کند. تقریبا یک سوم (۳۱%) در معرض تهدیدند یا منقرض شده اند و ۲۵% دارای اطلاعات ناقص هستند.

ارزیابی کامل پرندگان جهان نشان داد که بیشتر از یک هشتم آنها (۶/۱۳%) در معرض تهدید یا انقراض هستند. پرندگان دارای یک گروه خوب شناخته شده با کمتر از ۱% به عنوان اطلاعات ناقص می باشند.

برای اولین بار ۸۴۵ گونه مرجانهای با ساختمان ریفی آبهای گرم در لیست قرمز با بیش از یک چهارم (۲۷%) به عنوان در معرض تهدید و ۱۷% به عنوان اطلاعات ناقص لیست شده است.

همه ۱۶۱ گونه ماهی های دریاهای گرمسیر اکنون شناسایی شده اند. بیش از ۱۲% از آنها که جز گونه های ماهی های خوراکی محسوب می شوند در نتیجه ماهیگیری بیش از اندازه در معرض تهدید انقراض هستند و بیشتر از ۳۰% آنها دارای اطلاعات ناقصی می باشند.

همه ۱۲۸۰ گونه خرچنگ های آب شیرین مشخص شده اند. ۱۶% به عنوان تهدید به انقراض لیست شده اند و بیشتر از ۴۹% دارای اطلاعات ناقصی هستند.

۳۵۹ ماهی آب های شیرین مختص به اروپا هستند با ۲۴% به عنوان در معرض تهدید و تنها ۴% دارای اطلاعات ناقص لیست شده اند.



لیست قرمز IUCN شامل شناسایی تعدادی گونه های منحصر به فرد قابل توجه مثل شناسایی ۱۴ نوع رطیل در هند و ۱۲ ماهی آب شیرین دریاچه Dianchi در چین نیز می باشد.


تعداد و نسبت های گونه های مشخص شده و گونه های مشخص شده در معرض تهدید در۲۰۰۸ IUCN Red List بوسیله گروه مهره داران

مهره داران
تعداد تخمینی از گونه های توصیفی
تعداد گونه های های ارزیابی شده
تعداد گونه های تهدید شده
تعداد تهدید شده ها به عنوان درصدی از گونه های توصیف شده
تعداد تهدید شده ها به عنوان درصدی از گونه های ارزیابی شده
پستانداران
۵۴۸۸۵۴۸۸۱۱۴۱۲۱%۲۱%
پرندگان
۹۹۹۰۹۹۹۰۱۲۲۲۱۲%۱۲%
خزندگان
۸۷۳۴۱۳۸۵۴۲۳۵%۳۱%
دوزیستان
۶۳۴۷۶۲۶۰۱۹۰۵۳۰%۳۰%
ماهی ها
۳۰۷۰۰۳۴۸۱۱۲۷۵۴%۳۷%
مجموع مهره داران
۶۱۲۵۹۲۶۶۰۴۵۹۶۶۱۰%۲۲%
مجموع کل جانداران۱۶۴۲۱۸۹
۴۴۸۳۸
۱۶۹۲۸
۱%
۳۸٪



گروه بندی جانوران بر اساس تخمین جمعیتی در  IUCN Red List

طبقه بندی
اندازه جمعیت موثر تخمین زده شده (Ne)
به طور بحرانی در معرض خطر 
(Critically Endangered-CR)
Ne < 250- در حال کاهش و متلاشی شده
در معرض خطرEN- Endangere))
Ne < 2,500- در حال کاهش و متلاشی شده
آسیب پذیر (Vulnerable-VU)
Ne < 10,000- در حال کاهش و متلاشی شده
نزدیک به تهدید شدن(Near Threatened)
Ne=10,000-50,000)-شرایط نزدیک به آسیب پذیر بودن
کمترین نگرانی (Least Concern)
شرایط قرار گیری در هیچ کدام ازطبقه بندی های بالا را ندارد
Neتعداد تخمین زده شده از حیوانات بالغ در حیات وحش

تعداد ۵۰۰۰۰ تا جاندار خط جدا کننده بین نزدیک به تهدید شدن با کمترین نگرانی می باشد.


برچسب ها : iucn redlist iran, redlist iran, redlist ایران, ایران iucn, رد لیست, رد لیست ایران, رد لیست حیوانات وحشی, لیست قرمز iucn, لیست قرمز حیات وحش

بیوتکنولوژی و محیط زیست


مفهوم بیوتکنولوژی (زیست فناوری) :


واژه زیست‌فناوری (بیوتکنولوژی) نخستین بار در سال ۱۹۱۹ از سوی کارل ارکی (Karl Ereky) به مفهوم کاربرد علوم زیستی و اثر مقابل آن در فناوری‌های ساخت بشر به کار برده شد. به طور کلی هر گونه کنش هوشمندانه بشر در آفرینش، بهبود و عرضه فرآورده‌های گوناگون با استفاده از جانداران، به ویژه از طریق دستکاری آن‌ها در سطح مولکولی در حیطه این مهم‌ترین، پاک‌ترین و اقتصادی‌ترین فناوری سده حاضر، زیست‌فناوری، قرار می‌گیرد.


زیست‌فناوری از جمله واژه‌های پر سرو صدای سال‌های اخیر است.این واژه را درست یا نادرست به مفهوم همه چیز برای مردم به کار می‌برند. زیست‌فناوری را در یک تعریف کلی به کارگیری اندامگان یا ارگانیسم یا فرایندهای زیستی در صنایع تولیدی یا خدماتی دانسته‌اند. تعریف ساده این پدیده نوین عبارت است از دانشی که کاربرد یکپارچه زیست‌شیمی، میکروب‌شناسی و فناوری‌های تولید را در سامانه‌های زیستی به دلیل استفاده‌ای که در سرشت بین رشته‌ای علوم دارند مطالعه می‌کنند. در تعریف دیگر زیست‌فناوری را چنین تشریح کرده‌اند:

فنونی که از موجودات زنده برای ساخت یا تغییر محصولات، ارتقا کیفی گیاهان یا حیوانات و تغییر صفات میکروارگانیسم‎ها برای کاربردهای ویژه استفاده می‌کند. زیست‌فناوری به لحاظ ویژگی‌های ذاتی خود دانشی بین رشته‌ای است. کاربرد این گونه دانش‌ها در مواردی است که ترکیب ایده‌های حاصل در طی همکاری چند رشته به تبلور قلمرویی با نظام جدید می‌انجامد و زمینه‌ها و روش‌شناسی خاص خود را دارد و در نهایت حاصل برهم‌کنش بخش‌های گوناگون زیست‌شناسی و مهندسی است. زیست‌فناوری در اصل هسته‌ای مرکزی و دارای دو جزء است: یک جزء آن در پی دستیابی به بهترین کاتالیزور برای یک فرایند یا عملکرد ویژه‌است و جزء دیگر سامانه یا واکنشگری است که کاتالیزورها در آن عمل می‌کنند.



بیوتکنولوژی و نقش آن در حفظ محیط زیست

رشد سریع زیست فناوری در دهه های اخیر و قابلیت های عظیم آن در زمینه علوم مختلف از جمله پزشکی، کشاورزی، دامپروری، محیط زیست، صنعت و معدن و غیره و ایجاد فرآورده های نسبتاً زیاد حاصل از آن توجه دانشمندان و دولتمردان کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. صاحبنظران معتقدند این علم بیش از سایر علوم شناخته شده بشری می تواند چهره جهان و محیط زیست انسان را متحول و دگرگون سازد. اکنون محققان این دانش در کشورهای پیشرفته جهان با در اختیار داشتن امکانات صنعتی و به خدمت گرفتن توانمندی های سایر علوم، مواد و عناصر ژنتیکی را مورد بررسی و شناسایی قرار داده و آنها را تفکیک می کنند یا با استفاده از روش های مختلف ترکیبات جدید و تازه یی به وجود می آورند. آنها می توانند با ایجاد نظم و ترتیب دوباره در این مواد برنامه و آرایش مجددی برای آنها مطرح کنند. این فناوری علاوه بر فواید بسیار از توانمندی هایی برخوردار است که در صورت بهره برداری نابجا می تواند به بروز آسیب های خطرناکی در موجودات زنده و محیط زیست منجر شود.


تاکنون آثار زیان آور و ابعاد مخاطره آمیز محصولات مهندسی ژنتیک و زیست فناوری به طور قطعی از نظر علمی به اثبات نرسیده است. اما دانشمندان و متخصصان این رشته نمی توانند آثار منفی احتمالی این محصولات را بر محیط زیست و سلامت انسان ها نادیده بگیرند. در طول تاریخ همواره برخی از افراد یا گروه ها برای رسیدن به اهداف تجاری، اقتصادی، سلطه طلبی و نیات غیرانسانی خود، منافع عمومی و مسائل اخلاقی را زیر پا گذاشته و قربانی امیال شخصی کرده اند. اولین مورد شبیه سازی (کلونینگ) حیوانات با استفاده از مهندسی ژنتیک در 1997 در اسکاتلند انجام شد. در این سال «یات ویلموت» و همکارانش از آمیزش سلول پستانی میشی 6 ساله و سلول تخمک فاقد هسته از میش دوم و قرار دادن آن درون رحم میش دیگری، موفق به اولین شبیه سازی شدند و حیوان حاصل را نیز «دالی» نامیدند. در حقیقت دالی اولین محصول جانوری مهندسی ژنتیک بوده که قدرت حیات داشت. بعدها دالی های دیگری توسط دانشمندان ژاپنی، امریکایی، انگلیسی، استرالیایی و“ با همان روش مشابه به وجود آمدند. در اواخر سال 2002 اولین مورد شبیه سازی انسان نیز گزارش شد.

در عرصه کشاورزی و محیط زیست نیز به منظور تولید گیاهان مقاوم به آفات و بیماری ها و تولید محصول با کیفیت برتر، مهندسی ژنتیک قدم های بسیار مهمی برداشته است به طوری که کشورهای امریکا، کانادا، آرژانتین و چین در این زمینه موفق به تولید ذرت، گندم، برنج، پنبه، سیب زمینی، سویا و کدوی مقاوم به علف کش ها، قارچ ها و ویروس ها و همچنین محصولات با بازدهی غذایی بالاتر شده اند. هم اکنون سطح زیر کشت گیاهان تغییر یافته ژنتیکی (GMO) به حدود 60 میلیون هکتار می رسد. امروزه 6 میلیون نفر از کشاورزان در 16 کشور مختلف به کشت و کار گیاهان تغییر یافته ژنتیکی مشغول هستند. مهندسی ژنتیک و تغییرات در گیاهان زراعی، تولید گیاهان با مقاومت مطلق در مقابل آفات و امراض نباتی و بی نیاز از کاربرد سموم خطرناک تحولی را در کشاورزی ایجاد کرده است که سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و بعضاً سیاسی بسیاری از کشورها را تحت تاثیر خود قرار داده است. اصولاً دو دسته محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد:

1- (Gentically Modified Organisms) GMO یا فرآورده های غذایی تغییر یافته ژنتیکی که از فرآورده های اصلاح شده با روش های مهندسی ژنتیک متفاوت است.

2- (Living Modified Organisms)

LMO یا موجودات زنده تغییر یافته ژنتیکی نظیر حیوانات و گیاهان اصلاح ژنتیکی شده.

طرفداران محیط زیست نگرانی هایی را در مورد استفاده از گیاهان اصلاح ژنتیکی شده و رهاسازی GMOها در محیط زیست دارند که برخی از این نگرانی ها عبارتند از:


- امکان انتقال افقی ژن هایی که به گیاهان زراعی منتقل شده اند. ممکن است گونه مجاور یک علف هرز باشد و با این انتقال ژنی، شرایط لازم برای برخورداری بهتر از محیط برای رشد و افزایش قدرت و تهاجم در اختیارش قرار گیرد.
- افزایش مقاومت در موجودات هدف یا حساسیت در موجوداتی که هدف برنامه های اصلاحی و انتقال ژن نیستند.

- افزایش استفاده از مواد شیمیایی (مانند سموم علف کش) در کشاورزی.

- تظاهر غیرقابل پیش بینی یا پیش بینی نشده ژن های منتقل شده و یا ناپایداری تظاهر ژن های منتقل شده.

علاوه بر این در کشاورزی پایدار به منظور حفظ محیط زیست به جای کودهای شیمیایی از کودهای بیولوژیک استفاده می شود که با روش بیوتکنولوژی تولید می شوند. این کودها از میکروارگانیسم های مختلف هستند، عده یی قادر به تثبیت ازت بوده و عده یی دیگر نیز قادر به حل کردن املاح فسفات و پتاسیم و آمونیم خاک هستند. امروزه استفاده از منابع طبیعی زنده یکی از موضوعات مهم محیط زیست است. خطرات احتمالی حاصل از آزادسازی ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی برای محیط زیست عبارتند از:

اثرات آنتاگونیستی روی میکروارگانیسم های مفید خاک.

تاثیر افزایش بیش از حد ارگانیسم های آزاد شده به محیط و تاثیر بقای آنها بر اکوسیستم.

اثرات مستقیم و غیرقابل انتظار در گونه ها به جز گونه های هدف.

بیماری زایی میکروارگانیسم نسبت به گیاهان، حیوانات و تغییرات در میزبان.

انتقال ویژگی نامطلوب به ارگانیسم های دیگر از جمله وارد کردن ژن به یک ارگانیسم، آزادسازی تصادفی و عمدی به محیط زیست، بقا و تکثیر ارگانیسم در محیط تماس با گونه های دیگر و اکوسیستم. همه ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی به محیط آزاد نمی شوند و اگر در محیط رها شوند، قادر به تکثیر نیستند، اما ممکن است برخی از ارگانیسم های تغییریافته دارای ژن های جدید مضری باشند. بنابراین باید تمام خطرات حاصل از ارگانیسم های تغییریافته مورد ارزیابی قرار گیرند زیرا این خطرات در ارگانیسم های مختلف متفاوت است. میکروب های تغییریافته ژنتیکی شامل باکتری های تثبیت کننده نیتروژن، باکتری های مقاوم به سرما و یخبندان و میکروب های تصفیه کننده خاک می شوند. اگر باکتری های مقاوم به سرما پس از تولید (برای کاهش آسیب یخبندان) در محیط آزاد شوند، می توانند بر بارش برف و باران اثر بگذارند و گرچه آزادسازی این محصولات، به موجود امکان زندگی در آب های سردتر را می دهد، ولی گاه زیستگاه طبیعی ماهی ها را تغییر می دهند و در نتیجه امکان فراهم کردن غذا برای آنها کاهش می یابد.

از جمله باکتری های تغییریافته ژنتیکی که به طبیعت آسیب می رساند می توان برخی از گونه های باکتری سودوموناس، کلبسیلا، باسیلوس و ریزوبیوم با قابلیت تجزیه لیگنین، سلولز و همی سلولز و تولید اتانول را نام برد که پس از رها شدن در طبیعت مواد مغذی خاک از جمله نیتروژن را از بین می برند. به هر حال ممکن است آزادسازی گونه یی از ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی که به طور معمول در طبیعت زندگی نمی کنند، برای محیط خطرناک باشند. پس در استفاده از فناوری زیستی همه نکات مثبت و منفی آن را باید در نظر گرفت تا مبادا دستاوردهای بیوتکنولوژی روزی به سرنوشت استفاده از رادیوایزوتوپ ها و مواد شیمیایی گرفتار نشوند. نامحسوس بودن خطرات یا وجود نکات مبهم در زمینه استفاده از روش های مهندسی ژنتیک دلیلی بر فقدان خطرات احتمالی نیست. به همین دلیل تعداد بی شماری از کشورهای صنعتی و افراد متعهد در سطح بین المللی تصمیم گرفتند ضوابطی برای جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از کاربری روش های مهندسی ژنتیک تدوین کنند تا تمام دانشمندان، محققان و کاربران را به رعایت آنها تشویق کنند. حتی برای اجرای این ضوابط به صورت قوانین و مقررات ملی و بین المللی لازم الاجرا، تلاش های زیادی صورت گرفته است. به طور کلی باید بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نیز مانند هر نوع فناوری دیگر با نظارت و کنترل به کار گرفته شود، زیرا اثرات آن در کوتاه مدت نامشهود است. به علاوه ممکن است روش های مورد استفاده در مهندسی ژنتیک پس از قرار گرفتن در دسترس متخصصان غیرمتعهد، جامعه را به مخاطره بیندازد.

اگر چه سابقهٔ فعالیت در عرصهٔ بیوتکنولوژی نوین در کشور به بیش از دو دهه می‌رسد و در این مدت اقداماتی نیز برای بهره‌گیری از این فناوری انجام شده است، اما باید بررسی شود که این اقدامات تا چه میزان بر مبنای نیازها و مزیت‌های نسبی کشور بوده‌اند.


چنین می‌نماید که روند حرکت بیوتکنولوژی در کشور مطابق با سیاست‌های تعدادی از کشورهای پیشرفته بوده و سیاست بومی و ملی در این خصوص وجود نداشته است. ایجاد یک سری از موج‌های مقطعی در کشور همچون تهیهٔ نهال خرما، تولید واکسن هپاتیت، تولید اینترفرون، تولید هورمون رشد و غیره نشانهٔ این تأثیرپذیری و دنباله‌روی مطلق از جریانات بین‌المللی است. متأسفانه در این روند، برخی از حوزه‌های کاربردی بیوتکنولوژی که متناسب با شرایط کشور بوده و از بازار بزرگی نیز در سطح ملی و بین‌المللی برخوردار هستند، مورد کم توجهی قرار گرفتند.


لازم به ذکر است که اغلب این موارد از سطح دانش و تکنولوژی نسبتاً ساده‌ای برخوردار هستند و کشور نیز در این زمینه‌ها از مزیت نسبی مناسبی برخوردار است. البته از آنجایی که بیوتکنولوژی یک فناوری است تا علم، بنابراین تأکید مطلب حاضر بر توان تولید و صنعتی کردن حوزه‌های ذکر شده است تا انجام تحقیقات بنیادی و تولید علم، چرا که در برخی از مواردی که با نام حوزه‌های کمتر توجه شده در ذیل معرفی شده‌اند، سابقهٔ تحقیقات حتی به اوایل دههٔ پنجاه شمسی برمی‌گردد. اما نشانی از آنها در صنعت و بازار یافت نمی‌شود:

طبق آمارهای رسمی، سهم بخش کشاورزی کشور از تولید ناخالص ملی حدود ۲۵ درصد است که از این میزان، ۴۵ درصد مربوط به دامپروری است.


با این تفسیر، حدود ۱۱ درصد از تولید ناخالص ملی از دامپروری تأمین می‌شود؛ ضمن این‌که، صنعت دامپروری به دلیل گستردگی، از اشتغال‌زایی بسیار بالایی نیز برخوردار است. از لحاظ تعداد دام نیز، حدود ۷ تا ۸ میلیون رأس گاو و ۷۰ تا ۸۰ میلیون رأس گوسفند و بز در کشور وجود دارد. علاوه براین، سالانه حدود ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد قطعه مرغ در کشور تولید می‌شود. سهم تولیدات این میزان دام و طیور در کشور با احتساب فرآورده‌های آن‌ها در حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار می‌باشدکه رقم قابل توجهی را در مقایسه با درآمدهای نفتی تشکیل می‌دهد.

بنابراین، حوزهٔ دامپروری، بدون شک یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی و قابل توجه در کشور می‌باشد. البته چنانچه به نقش این حوزه، در تأمین بخش عمده‌ای از نیازهای غذایی و پروتئینی کشور نیز اشاره شود، اهمیت استراتژیک آن در حفظ استقلال ملی نیز روشن خواهد شد.

بنابراین، اگر به کمک بیوتکنولوژی و روش‌های به نژادی، بتوان بازده و بهره‌وری این صنعت را افزایش داد، سود کلانی نصیب تولیدکنندگان، مصرف‌کنندگان و اقتصاد ملی خواهد شد.

دامپزشکی و بهداشت دام نیز از دیگر حوزه‌های مهم بیوتکنولوژی دام، طیور و آبزیان محسوب می‌شود. طبق آمارهای موجود جهانی، در سال ۲۰۰۳ سهم بیوتکنولوژی از محصولات و خدمات بهداشت و درمان دام معادل ۸/۲ میلیارد دلار از مجموع ۱۸ میلیارد دلار کل هزینه‌های این بخش بوده است. پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال ۲۰۰۵ به ۱/۵ میلیارد دلار از مجموع ۲۳ میلیارد دلار برسد که نشان‌دهندهٔ افزایش سهم بیوتکنولوژی از کل بازار مذکور است. به طور کلی، مهم‌ترین موارد کاربردی بیوتکنولوژی در حوزهٔ دام، طیور و آبزیان عبارتند از:

تولید واکسن‌ها و داروهای حیوانی

- تولید کیت‌های تشخیصی ( برای تشخیص بیماری‌ها، خصوصیات مهم جانوری، تشخیص پیش از تولد و غیره)

- انتخاب براساس مارکر

- به‌نژادی به کمک بیوتکنولوژی

- ایجاد بانک‌های ژن جانوری

- تولید حیوانات تراریخته

- کلونینگ

به نظر می‌رسد سه مورد نخست از موارد فوق با توجه به نیروهای انسانی، مؤسسات تحقیقاتی و تولیدی موجود کشور از امکان‌پذیری بیشتری برخوردار بوده و لذا می‌توان توجه بیشتری به این حوزه‌ها معطوف داشت.

به عنوان مثال، با استفاده از تکنیک انتخاب براساس مارکر می‌توان در بدو تولد تشخیص داد که یک دام دوقلوزا هست یا خیر. در صورت اطلاع از این موضوع، می‌توان از دام‌های دوقلوزا در ازدیاد نسل و از سایر دام‌ها در تولید فرآورده‌ای دیگر استفاده کرد. در این صورت، به جای تحمل ۵۰ میلیون گوسفند به مراتع کشور که در نهایت منجر به تولید ۳۰ میلیون بره شوند، می‌توان با ۲۰ میلیون گوسفند به این بازدهی دست یافت و فشار بر مراتع را تا حد زیادی کاهش داد. تأثیر بیوتکنولوژی بر مراتع کشور نیز در بندهای بعدی بررسی می‌شود.

استفاده از بیوتکنولوژی در صنعت دامپروری

امروزه از روش‌های مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی، در صنایع پرورش دام، طیور و آبزیان به منظور اصلاح نژاد، افزایش کمی و کیفی محصول و مقابله با بیماری‌ها به طور گسترده‌ای بهره‌گیری می‌شود.

ایران نیز به لحاظ دامپروری و تولید فرآورده‌های دامی دارای مزایای نسبی فراوانی است؛ به طوری که تقریباً تمام دام‌های ارزشمند، در ایران قابل پرورش و نگهداری هستند. این مزیت، صنعت تولید دام و فرآورده‌های آن را در کشور در زمرهٔ صنایع پردرآمد و مهم قرار داده است. در این بین، بیوتکنولوژی با توجه به کاربردهای وسیع آن، می‌تواند در توسعه و ارتقای صنعت مذکور نقش به سزایی ایفا نماید.

فرآورده‌ها و محصولات میکروبی

برخی از فرآورده‌های میکروبی که کاربردهای وسیعی در صنایع مختلف دارند، از این جهت دارای اهمیت هستند که معمولاً از سطح دانش و فناوری پایین‌تری برخوردار بوده و سابقهٔ بهره‌گیری از آن به سال‌های دور باز می‌گردد. در این خصوص، غالباً میکروب‌هایی از طبیعت استخراج می‌شوند و پس از مراحل غربال‌گری، بهترین آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ضمن این که برای ارتقای عملکرد این میکروب‌ها می‌توان از روش‌های اصلاحی نظیر جهش‌زایی، مهندسی ژنتیک، نوترکیبی وغیره استفاده کرد.


نکتهٔ قابل تأمل در این مورد، دستیابی به جوامع متنوع میکروبی است که خوشبختانه از این حیث، کشور از مزیت نسبی خوبی برخوردار است؛ جداسازی باکتری‌های پربازده هضم‌کنندهٔ مواد نفتی از خلیج فارس و در آخرین مورد، تولید کود بیولوژیک بارور ۲ از میکروارگانیسم‌های بومی کشور و ده‌ها مورد مشابه از مصادیق بارز این ادعا هستند. متأسفانه علیرغم کاربردها و مزایای بسیار، تاکنون از قابلیت‌های کشور در این زمینه کمتر استفاده شده است. در ذیل به برخی از این فرآورده‌ها، موارد کاربرد و اهمیت آن‌ها اشاره شده است:

بیومس میکروبی

یکی از منابع اصلی تولید محصولات بیوتکنولوژی، بیومس (Bomass) میکروبی است. بیومس، در واقع به توده‌ای از سلول‌های میکروبی اطلاق می‌گردد که برای کاربردهای مختلف تکثیر می‌شوند. از جمله کاربردهای بارز بیومس میکروبی، می‌توان به استفاده از آن‌ها به عنوان مخمرهای نانوایی، خوراک دام و طیور و مکمل‌های آن، افزودنی‌های غذایی، آفت‌کش‌ها و کودهای بیولوژیک اشاره نمود.


اهمیت اقتصادی

براساس پیش‌بینی مؤسسه Royal Dutch Shell در نیمه اول قرن بیست و یکم، بیش از ۳۰ درصد نیاز جهانی به سوخت‌ها و ترکیبات بیولوژیک گوناگون با ارزش حدود ۱۵۰ میلیارد دلار، به کمک بیومس میکروبی تولید خواهد شد. برای مثال، پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۰۵ میلادی بیش از ۱۰ درصد کل آفت‌کش‌های جهان با ارزشی معادل ۴ میلیارد دلار توسط صنایع بیوتکنولوژی تولید شود.

یکی از مهم‌ترین انواع آفت‌کش‌های بیولوژیک جهان، بیومس حاصل از نوعی باکتری موسوم به باسیلوس تورنژینسیس (Bacillus thuringiensis) است.


یکی از عمده‌ترین موارد کاربرد بیومس میکروبی، استفاده از آن‌ها به عنوان غذا و افزودنی‌های غذایی است. ارزش بازار جهانی طعم دهنده‌های غذایی در سال ۲۰۰۰ حدود ۱/۱ میلیارد دلار بوده است. اهمیت اقتصادی بیومس میکروبی تا به حدی است که محققان کشور کوبا با استفاده از ضایعات نیشکر و تکنولوژی تخمیر، اقدام به تهیه و تولید پروتئین‌های تک یاخته (SCP) نموده‌اند تا کشور را از واردات خوراک دام و سویا بی‌نیاز نمایند.

لازم به ذکر است که در حال حاضر، واردات خوارک دام و طیور و مکمل‌های آن به کشور بیش از یک میلیارد دلار در سال است؛ از طرفی تولید پروتئین تک یاخته یکی از راهکارهای بیوتکنولوژی برای رفع این مشکل در کشور است، ضمن اینکه مواد خام اصلی برای تولید SCP، ضایعات کشاورزی، متانول،‌ نفت و گاز است که در همهٔ این موارد، کشور از مزیت بسیار مناسبی برخوردار است . متأسفانه تولید SCP در کشور تاکنون از مرحلهٔ تحقیقات فراتر نرفته است، علیرغم این که سابقهٔ شروع تحقیقات در این زمینه به پیش از انقلاب و دههٔ ۱۳۵۰ برمی‌گردد.

صنایع تخمیری بیوتکنولوژی

صنایع تخمیری که طیف وسیعی از حوزه‌های مرتبط با میکروارگانیسم‌ها و بیوتکنولوژی را دربرمی‌گیرند از قدیمی‌ترین شاخه‌های فناوری زیستی به شمار می‌آیند. الکل‌ها، آنتی‌بیوتیک‌ها، اسیدهای آلی، آنزیم‌ها و بسیاری از ترکیبات مورد استفاده در صنایع غذایی، دارویی و غیره بخشی از محصولات با ارزش تولید شده در این صنعت را تشکیل می‌دهند. آنزیم‌هایی نظیر پروتئازها، آمیلازها، لیپازها، سلولازها و غیره که مصرف بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند از جمله مهم‌ترین تولیدات بیوتکنولوژی صنعتی به شمار می‌روند.

اهمیت اقتصادی

آنزیم‌ها که در واقع کاتالیست‌های زیستی به دست آمده از باکتری‌ها و قارچ‌های گوناگون هستند، سالانه به میزان زیادی تولید شده و بازار بسیار بزرگی از محصولات بیوتکنولوژیک را به خود اختصاص می‌دهند.


در چند سال اخیر، ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی میکروبی که بخش عمدهٔ آن ( بیش از ۵۰ درصد) توسط شرکت دانمارکی Novo Nordisk A/S تولید و عرضه می‌شود،‌ سالیانه به بیش از ۸/۱ میلیارد دلار رسیده است.


پیش‌بینی می‌شود میزان فروش آنزیم‌های صنعتی تا سال ۲۰۰۸ به ۳ میلیارد دلار بالاغ گردد. هم‌چنین ارزش بازار جهانی آنزیم‌های دارویی، سالانه به بیش از ۳/۲ میلیارد دلار بالغ می‌شود. جدول۱- ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ ( میلیون دلار) تولید ویتامین‌ها، اسیدهای آمینه، اسیدهای آلی و بیوپلیمرها از دیگر عرصه‌های سودآور بیوتکنولوژی صنعتی است. آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۹۹۶ ارزش اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و بیوپلیمرهای تولیدی دنیا به ترتیب ۴/۲، ۲ و ۵/۰ میلیارد دلار بوده است.


تولید اغلب آنتی بیوتیک‌ها نیز با استفاده از روش‌های تخمیری و بیوتکنولوژیک صورت می‌گیرد که به سبب کاربرد بسیار گسترده در درمان عفونت‌ها، از اهمیت و ارزش اقتصادی بالایی برخوردار هستند.

در حال حاضر بیش از ۱۶۰ آنتی‌بیوتیک مختلف توسط صنایع تخمیری بیوتکنولوژی در جهان ساخته می‌شوند که ارزش کل بازار جهانی آن‌ها بیش از ۲۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

خاطر نشان می‌شود که تولید اغلب این آنتی‌بیوتیک‌ها نیاز به دانش فنی پیچیده‌ای همچون تولید واکسن‌ها و داروهای نوترکیب ندارد و سال‌هاست که در اقصی‌نقاط جهان تولید می‌شوند.

در سال ۲۰۰۲ درآمد آمریکا از تولید و فروش آنتی بیوتیک‌ها به بیش از ۹۷/۷ میلیارد دلار رسیده است که در میان محصولات حاصل از بیوتکنولوژی جایگاه مهمی را به خود اختصاص می‌دهد.

بیوتکنولوژی غذایی

به لحاظ تعریف، بیوتکنولوژی غذایی عبارت است از: استفاده از سلول‌های زنده یا بخشی از آن‌ها، به منظور تولید یا اصلاح محصولات غذایی یا مواد افزودنی مورد استفاده در صنایع غذایی. برای مثال، به‌کارگیری مستقیم تودهٔ سلولی میکروارگانیسم‌ها به عنوان پروتئین تک یاخته، استفاده از میکروب‌ها در تولید محصولات غذایی تخمیری نظیر ماست و پنیر و محصولات گوشتی تخمیر شده، پرورش قارچ‌های خوراکی، تولید سس‌های متنوع، طعم‌دهنده‌ها، شیرین‌کننده‌ها و افزودنی‌های خوارکی، آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی، ویتامین‌ها و اسیدهای آمینه و آلی تنها گوشه‌ای از کاربردهای بسیار متنوع بیوتکنولوژی در صنایع غذایی هستند. استفاده از باکتری‌های مفید ( پروبیوتیک) که به منظور درمان یا مقابله با بیماری‌های روده‌ای، اصلاح جمعیت میکروبی بدن و تولید ویتامین‌ها، به برخی از مواد غذایی مانند ماست و دیگر فرآورده‌های لبنی افزوده می‌شوند، نیز از حوزه‌های بسیار جذاب بیوتکنولوژی مواد غذایی محسوب می‌شوند.

اهمیت اقتصادی

بازار جهانی صنایع مربتط با بیوتکنولوژی غذایی به دلیل گستردگی و تنوع بسیار زیاد آن، ارقام قابل توجهی را نشان می‌دهد. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳، ارزش بازار جهانی امولسیون‌کننده‌های غذایی بیش از یک میلیارد دلار بوده است که در این بین لیسیتین ( پرمصرف‌ترین امولسیفایر غذایی) که یکی از فرآورده‌های مهم بیوتکنولوژیک مورد استفاده در صنایع غذایی به شمار می‌رود، به تنهایی رقمی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار را به خود اختصاص داده است.

جالب است بدانیم که در حال حاضر، با استفاده از میکروارگانیسم‌ها و روش‌های بیوتکنولوژی، سالانه بیش از ۲۷۰۰۰۰ تن اسید سیتریک به ارزش حدود ۴/۱ میلیارد دلار در جهان تولید می‌شود که بخش اعظم آن در صنایع غذایی به مصرف می‌رسد.


در سال ۱۳۸۱ میزان واردات اسید سیتریک به کشور بیش از ۵/۶ هزار تن بوده است. همچنین بازار جهانی پروبیوتیک‌های مورد استفاده در صنایع تولید مواد و افزودنی‌های غذایی، ماست و فرمولاسیون‌های دارویی، از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. برای مثال، میزان فروش سالیانه ماست‌های حاوی پروبیوتیک در جهان، رقمی حدود ۱۰ میلیارد دلار به خود اختصاص می‌دهد. آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی انسان و دام، بیشترین سهم را از بازار آنزیم‌های صنعتی به خود اختصاص داده‌اند.


در حال حاضر، تنها در اتحادیه اروپا ارزش محصولات تولیدی در زمینه بیوتکنولوژی غذایی ( محصولات غذایی تخمیری، اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و غیره ) بیش از ۲۵ میلیارد دلار برآورد شده است.

بیوتکنولوژی دریایی

بیوتکنولوژی دریایی یکی از حوزه‌های در حال رشد و بکر این فناوری است که به کمک آن، از جانداران دریایی مانند ماهی، جلبک و یا باکتری‌ها به طور مستقیم و غیرمستقیم برای تولید فرآورده‌های ارزشمند بیولوژیک استفاده می‌شود.


با توجه به پتانسیل بالای مناطق دریایی و تنوع عظیم موجودات آبزی، تاکنون محصولات فراوانی از آن‌ها استحصال شده است که از آن جمله می‌توان به مواد دارویی، آنزیم‌ها، مواد مولکولی بیولوژیک, کیت‌های تشخیصی، آفت‌کش‌های زیستی، بیوماس جهت تولید انرژی و غیره اشاره کرد. از جمله ویژگی‌های محصولات و فرآورده‌های دریایی، وجود ترکیبات هالوژنه در آن‌ها است، که غالباً نمی‌توان آن‌ها را از موجودات خشکی‌زی به دست آورد. علاوه براین، میکروارگانیسم‌های دریایی، منبع غنی از ژن‌های متنوع هستند که می‌توان از آن‌ها برای تولید داروها و فرآورده‌های بیولوژیک جدید استفاده کرد.

اهمیت اقتصادی

در سال ۲۰۰۲، بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای حاصل از بیوتکنولوژی دریایی، به بیش از ۴/۲میلیارد دلار رسید که نسبت به سال پیش از آن، ۴/۹ درصد رشد داشته است.
انتظار براین است که بازار جهانی فرآورده‌های بیوتکنولوژی دریایی، به غیر از کشور آمریکا، تا سال ۲۰۰۷، رشد سریعتری معادل ۴/۶ درصد داشته باشد. بنابراین پیش‌بینی می‌شود که بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای بیوتکنولوژی دریایی، تا سال ۲۰۰۷ به بیش از ۳ میلیارد دلار برسد. در حال حاضر، دو کشور امریکا و ژاپن، پیشگامان اصلی صنعت بیوتکنولوژی دریایی جهان هستند. توسعه بیوتکنولوژی دریایی در این دو کشور ، مرهون سرمایه‌گذاری آنها در دو دههٔ گذشته است؛ به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲، ایالات متحده و ژاپن به ترتیب ۴۰ و ۵۱۹ میلیون دلار در زمینهٔ بیوتکنولوژی دریایی سرمایه‌گذاری کردند.

با توجه به آمار و ارقام فوق و وجود حدود ۳ هزار کیلومتر مرز آبی و چندین دریاچه در ایران، به نظر می‌آید که بیوتکنولوژی دریایی می‌تواند زمینهٔ مناسبی جهت سرمایه‌گذاری و کسب درآمد برای کشور باشد. علیرغم وجود این پتانسیل مناسب، در ایران سرمایه‌گذاری ناچیزی در این زمینه صورت گرفته است؛

اگر چه مراکزی مانند مؤسسه تحقیقات شیلات ایران، مؤسسه تحقیقات بیوتکنولوژی خلیج فارس و برخی از دانشگاه‌ها ( به طور پراکنده) در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، ولی حجم این فعالیت‌ها در مقایسه با پتانسیل اقتصادی زیادی که در دریا وجود دارد، بسیار ناچیز است. عدم توجه به بیوتکنولوژی دریایی، در سند ملی زیست‌ فناوری ایران نیز مشاهده می‌شود؛ به گونه‌ای که در این سند، نامی از بیوتکنولوژی دریایی، به عنوان یکی از شاخه‌های بیوتکنولوژی، برده نشده است.
ایران، در زمینهٔ نیروی انسانی در حوزهٔ بیوتکنولوژی دریایی نیز با کمبود روبروست؛ علیرغم اینکه دانشگاه‌های زیادی در سراسر دنیا، دوره‌های آموزشی بیوتکنولوژی دریایی دارند، در حال حاضر رشته‌ای به نام بیوتکنولوژی دریایی در کشور وجود ندارد.
۵ـ تولید متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ( شامل داروهای گیاهی)

متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ترکیباتی هستند که توسط سلول‌های گیاه تولید می‌شوند اما غالباً به مصرف خود گیاه نمی‌رسند. این متابولیت‌ها کاربردهای مختلفی در صنایع گوناگون و به ویژه پزشکی دارند. اسانس‌ها و مواد معطر، مواد مؤثره دارویی، فرمون‌ها،‌ حشره‌کش‌ها، علف‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها،‌ هورمون‌های گیاهی و مواد آللوپاتیک ( ایجاد کننده انواع مقاومت‌ها و یا بازارنده رشد و نمو ) از این جمله هستند. در این میان ترکیبات دارویی و اسانس‌ها دارای اهمیت ویژه‌ای هستند. از آنجایی که کشور ما، از تنوع گیاهی مطلوبی برخوردار است، این زمینه می‌تواند در بحث بیوتکنولوژی کشاورزی در مورد توجه ویژه قرار گیرد.

اهمیت اقتصادی

قیمت متابولیت‌های ثانویه معمولاً بسیار بالا است، به طوری که فروش محصولات دارویی مانند شیکونین (Shikonin) یا دیجیتوکسین (Digitoxin) و یا عطرهایی همچون روغن جاسمین(Jasmin) از چند دلار تا چند هزار دلار به ازای هر کیلوگرم تغییر می‌کند. همچنین قیمت هر گروم از داروهای ضد سرطان مانند وین بلاستین (Vinblastin)، وین کریستین (Vincristin)، آجمالیسین (Ajmalicine) و تاکسول (Taxol) به چند هزار دلار می‌رسد. به عنوان مثال، تاکسول یکی از ترکیبات دارویی است که از پوست درخت سرخدار (Taxus brevifolia L.) به دست می‌آید و در درمان سرطان‌های سینه و تخمدان مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ضمن اینکه آزمایش‌های متعددی برای بررسی اثر این دارو بر روی انواع سرطان‌ها مانند سرطان خون، غدد لنفاوی، ریه، روده بزرگ، سر و گردن وغیره در دست انجام است. طبق گزارش اعلام شده از سوی سازمان هلال احمر ایران، میزان ارز تخصیص یافته برای خرید هر گرم تاکسول تا ۵/۲ میلیون تومان نیز رسیده است.


از آنجایی که رشد این درخت به کندی صورت می‌گیرد و منابع دسترسی به این گیاه محدود بوده و در عین حال برای درمان یک بیمار سرطانی، حدود ۲۸ کیلوگرم از پوست درخت سرخدار لازم می‌باشد که این مقدار معادل پوست سه درخت یکصد ساله است، لذا تولید این دارو به روش استخراج از پوست درخت، مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل در حال حاضر، این متابولیت را با استفاده از روش کشت سلولی و در شرایط آزمایشگاهی تولید می‌نمایند.

با این روش، تولید یک گرم از داروی تاکسول حدود ۲۵۰ دلار هزینه دارد، در حالی که با قیمتی حدود ۲۰۰۰ دلار در بازار عرضه می‌گردد. شایان ذکر است گونه‌ای دیگر از این درخت با نام علمی Taxus bacata L. وجود دارد که در جنگل‌های شمال کشور دارای پراکندگی زیادی می‌باشد اما تاکنون ارزیابی دقیقی از لحاظ میزان تاکسول در این گونه و امکان‌سنجی تولید آن به طور جدی صورت نگرفته است.


به نظر می‌رسد، بخش اعظمی از ضعف کشور در تولید متابولیت‌های ثانویه مربوط به عدم توجه کافی به بیولوتکنولوژی گیاهان دارویی است، چرا که بخش اعظم متابولیت‌های گیاهی را ترکیبات دارویی تشکیل می‌دهند. در واقع بیوتکنولوژی گیاهان دارویی نیز همانند همتای دریایی خود در کشور مورد کم‌توجهی شدیدی واقع شده و تعداد نیروهای متخصص فعال در این عرصه بسیار ناچیز است.

براساس آمارهای موجود، ارزش بازار جهانی داروهای مشتق از گیاهان در سال ۲۰۰۲ با رشد ۲/۶ درصدی نسبت به سال پیش از آن، به ۷/۱۳ میلیارد دلار بالغ گردید. پیش‌بینی می‌شود این مقدار در سال ۲۰۰۷ به رقمی معادل ۸/۱۸ میلیارد دلار برسد. آمریکا در سال ۲۰۰۲ بیش از ۵۰ درصد این بازار را به خود اختصاص داده بود. نقش بیوتکنولوژی در این بازار بسیار حائز اهمیت بوده است.

کاربرد بیوتکنولوژی در بخش جنگل و مرتع

سطح جنگل‌های کشور بالغ بر ۱۲ میلیون هکتار است که از این مقدار، حدود ۵/۱ میلیون هکتار جنگل‌های صنعتی خزری، ۵/۴ میلیون هکتار جنگل‌های منطقه زاگرس و بقیه جنگل‌های پراکندهٔ مرکزی، جنوبی و ارسباران است. جنگل‌ها علاوه بر این که به عنوان دستگاه تنفس زیست‌کره، از جمله اجزای بسیار حیاتی اکوسیستم به شمار می‌روند، نقش مهمی در تأمین مصنوعات چوبی و کاغذی، سوخت و تعداد زیادی از مواد مورد نیاز جامعه دارند.

لذا توجه بیش از پیش به تحقیقات بیوتکنولوژی در راستای احیای جنگل‌ها و بهینه سازی روش‌های استفاده از چوب، فراوری و افزایش بازده جنگل‌های طبیعی و دست کاشت و بهبود کیفی آن‌ها به منظور استفاده بهتر در بخش صنعت، نقش به سزایی در رفع نیازهای کشور و حفظ عرصه‌های جنگلی خواهد داشت.

اهمیت اقتصادی

عرصه‌های مرتعی کشور، با سطحی بالغ بر ۹۰ میلیون هکتار که حدود ۷۰ میلیون واحد دامی از آن تغذیه می‌کنند، اهمیت فوق‌العاده‌ای بر درآمد ناخالص ملی دارد، علوفهٔ تولیدی بخش مرتع، بالغ بر ۱۰ میلیون تن با ارزش ریالی بیش از ۲۵۰۰ میلیارد ریال است. اگر ارزش بخش مرتع در جلوگیری از فرسایش خاک و تأثیر آن در حفظ و ذخیره شدن نزولات آسمانی در خاک را نیز به این مقدار اضافه کنیم، نقش حیاتی آن در اقتصاد ملی بیشتر مشخص می‌شود.



نگاهی به نقش بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست


از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

افزایش جمعیت کره زمین و افزایش گرمای کره زمین از یک طرف و کم شدن تنوع و گوناگونی موجودات از طرفی دیگر، باعث شده است فشارهای زیادی به محیط زیست وارد آید. تا سال ۲۰۲۰ جمعیت کره زمین به ۸ میلیارد نفر می رسد و این بدان معناست که در ۲۰ سال آینده انتظار می رود ۲ میلیارد نفر به جمعیت کره زمین اضافه شود، لذا تغذیه این جمعیت از دیدگاه تولید، توزیع و سالم رساندن به مصرف کننده مساله یی بسیار مهم و اساسی است و در صورتی که جهت برخورد با چنین وقایعی آینده نگری در کار نباشد حتماً مشکلات و مسائلی در پیش خواهند بود که فردا برای مقابله با آنها دیر است.

متاسفانه زمین های زراعی و جمعیت به طور یکسانی توزیع نشده اند. به عنوان مثال، چین فقط ۷ درصد از زمین های حاصلخیز کره زمین را داراست در صورتی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت کره زمین در چین ساکنند. بنابراین حتی اگر از تمام این اراضی به بهترین روش و در بهترین شرایط استفاده شود، باز هم پاسخگوی نیاز غذایی این جمعیت نخواهد بود.

از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

از سوی دیگر منابع و معادن موجود در محیط زیست ثابت و دست نخورده نخواهند ماند و در طول زمان دچار دگرگونی ها و تغییراتی می شوند که می توان گفت بیشترشان به ضرر انسان و حتی خود محیط زیست است. ویران شدن صحراها و جنگل ها و مصرف مداوم زغال سنگ و نفت، همگی منجر به افزایش دی اکسیدکربن و در نتیجه بالا رفتن گرمای کره زمین می شوند. دانشمندان ثابت کرده اند که تا سال ۲۱۰۰ میانگین دمای کره زمین ۲ تا ۳ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در کنار آن نوسانات آب و هوایی نیز بیشتر خواهد شد.

تغییرات آب و هوایی می تواند زمان بندی بارش ها را به طور اساسی تغییر دهد و همین امر باعث مهاجرت مردم و تغییر شغل و پیشه کشاورزان می شود. به علاوه، افزایش آلودگی های بشر، خود از جمله عواملی است که به مرور باعث فرسایش بیابان ها، زمین ها و صحراها می شود و از همه مهم تر مشکلاتی را در کمیت و کیفیت آب و دسترسی به آن ایجاد می کند که این امر حیات موجودات زنده را به خطر خواهد انداخت.

نداشتن تغذیه مناسب و کمبودهای غذایی باعث شده است بسیاری از بیماری ها در بین مردم مناطق محروم خصوصاً کشورهای آفریقایی و به ویژه در بین کودکان، به طور چشمگیری گسترش یابند. از جمله تلاش هایی که می توان در جهت حل این مشکل انجام داد این است که بتوان با حداقل امکانات و هزینه کمتر، بیشترین کمک و رسیدگی را در چنین مناطقی داشت. لذا با بهره گیری از فناوری های زیستی و علوم مختلف از جمله مهندسی ژنتیک، سعی می شود گیاهان را به گونه یی دستکاری کنند که از نظر داشتن عناصر ضروری بدن، ویتامین ها و ارزش غذایی دارای بهترین و بیشترین ویژگی های لازم باشند.

یکی از مشکلاتی که در گذشته در زمینه بهره برداری از گیاهان و محصولات کشاورزی و مرکبات و سایر مواد غذایی ضررهایی را ایجاد می کرد، حفظ و نگهداری از محصولات در انبارهای مربوطه بود که امروزه با استفاده از روش های نوین بیوتکنولوژی، انبارداری طولانی میسر شده و لذا با افزودن تاریخ مصرف مواد غذایی و کنسرو ها و انواع بسته بندی های مواد خوراکی، بیشتر می توان از محصولات استفاده مفید کرد.

با گزارش هایی که روزانه در اخبار علمی اعلام می شود کاملاً مشهود است که به دلیل تجاوز بشر به حریم محیط زیست و استفاده نابجا و غلط از زیستگاه های طبیعی، زیستگاه های بسیاری از انواع موجودات از بین رفته اند و بسیاری هم در معرض خطر نابودی هستند. تمام موارد یاد شده در کنار بسیاری از دلایل دیگر همگی منجر به اختلال در نظام طبیعی حیات می شوند و لذا جهت نگهداری جنگل ها، زیستگاه ها، گوناگونی گونه ها، پاکیزگی محیط، آب، خاک و برای حفظ حیات الزاماً باید مطمئن بود که مواد غذایی مورد نیاز در آینده در شرایطی بسیار مناسب با خاک و آب و محیط مناسب به دست می آیند و کمترین خطر و مشکلی آینده را تحریک خواهد کرد.در چنین شرایطی است که دستاوردهای علمی و پیشرفت هایی که در فناوری حاصل گشته است به کمک می آیند.

امروزه با استفاده از علوم مختلف از جمله بیوتکنولوژی و دستکاری های ژنتیکی دانشمندان در تلاشند تا هر چه بیشتر از تاثیرات منفی که به هر دلیلی محیط زیست و سلامت کره زمین را تهدید می کند، بکاهند.یکی از مزیت هایی که استفاده از بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست دارد کاهش مصرف آفت کش ها است. با توجه به نیاز غذایی بشر، به دست آوردن محصولی سالم و مناسب از اهمیت ویژه یی برخوردار است.

کشاورزان و زارعین برای مبارزه با آفات و جلوگیری از تهاجم حشرات موذی به مزارع و حفظ سلامت گیاهان در مقابل بیماری های مختلف، به هر نحوی تلاش می کنند. یکی از روش های مبارزه با این مشکلات استفاده از طیف وسیعی از آفت کش هاست. مصرف این مواد، مشکلات و نگرانی هایی را در پی داشته است که از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده بود. چنین آفت کش ها و مواد دارویی مربوط به گیاهان از مواد شیمیایی و مواد سمی ساخته می شوند. همچنین با توجه به اینکه هدف اصلی در ساختن این مواد در واقع مقابله با آفت و بیماری های گیاهی است، کمتر به تاثیرات مصرف آن روی محیط توجه شده بود.

به دلیل پایداری و عدم تجزیه شدن سریع آفت کش ها و عدم بازگشت کامل شان به چرخه حیات، آسیب زیادی به محیط زیست و حیات موجودات وارد می کند. اکنون تلاش می شود با استفاده از فناوری های زیستی و علم ژنتیک با دستکاری های ژنتیکی گیاهان را به برخی آفت ها، ویروس ها و بیماری های مختلف گیاهی مقاوم سازند. با دستیابی کامل و درست به چنین روشی دیگر نیاز نیست که از آفت کش های سمی و مختلف برای مقابله با بیماری ها استفاده کرد.

بنابراین امید است که در آینده یی نه چندان دور از آلودگی زیست محیطی که در راستای کشاورزی به محیط وارد می شود در امان بود. از دیگر موفقیت هایی که در این راه کسب شده است دستکاری ژنتیکی برخی از باکتری های خاک است. با تغییراتی که در ساختار ژنتیکی باکتری ها اعمال می شود از آنها برای تجزیه مواد تجزیه ناپذیر موجود در خاک که یا اصلاً تجزیه نمی شوند یا اینکه به مقدار کم تجزیه می شوند، استفاده می شود. باکتری های دستکاری شده، محیط فعالیتشان فقط خاک نیست بلکه امروزه در زمینه تصفیه آب و فاضلاب مراحلی وجود دارد به نام «تصفیه بیولوژیک» که در این مرحله با فعالیت باکتری های دستکاری ژنتیکی شده، مواد تجزیه ناپذیر یا مواد سمی که برای مصرف انسان مضرند و غیرقابل جذب یا هضم هستند، از محیط آب حذف می شوند.

دستیابی به موفقیت های روزافزون در جهت ایجاد آینده یی مطمئن تر و سالم تر، همچنان در حال افزایش است. لذا امید می رود بتوان در آینده یی نزدیک مشکل تغذیه نامناسب و غلط و همچنین بیماری های ناشی از آنها از بین بروند و با توجه به این افزایش سریع جمعیت جهان، کمبود غذا و نامرغوب بودن یا عدم دستیابی به منابع مناسب غذایی عاملی برای بیماری، مرگ یا مظلوم واقع شدن مردم، در هیچ کجای جهان نشود.


منبع : روزنامه اعتماد - مقاله از نازلی ستوده  .



پلاستیک‌های زیستی: ارمغان بیوتکنولوژی برای محیط زیست


اطرافمان انباشته از پلاستیک شده است. هر کاری که انجام می دهیم و هر محصولی را که مصرف می کنیم، از غذایی که می خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیک سرو کار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است.

در کشوری مثل استرالیا سالانه حدود یک میلیون تن پلاستیک تولید می شود که 40 درصد آن صرف مصارف داخلی می گردد. در همین کشور هر ساله حدود 6 میلیون بسته یا کیسه پلاستیکی مصرف می شود.

گرچه بسته بندی پلاستیکی با قیمتی نازل امکان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصاً مواد غذایی را فراهم می کند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبانگیر بشریت شده است. اکثر پلاستیک های معمول در بازار از فرآورده های نفتی و ذغال سنگ تولید شده و غیر قابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می کشد.

به منظور رفع این مشکل، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر از منابع تجدید شونده مثل ریزسازواره ها و گیاهان می باشند.

واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است که بسادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیر واحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمانند.

استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یک محصول وجود دارد که عمدتاً به تجزیه 60 تا 90 درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می گردد. این استاندارد در کشورهای مختلف متفاوت است.

اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیک های معمول، طویل بودن طول مولکول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده که تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه کننده با مشکل مواجه می کند.


نمونه بسته بندی با پلاستیک زیست تخریب پذیر

با این حال تولید پلاستیک ها با استفاده از منابع طبیعی مختلف، باعث سهولت تجزیه آنها توسط تجزیه­کنندگان طبیعی می گردد. برای این منظور و با هدف داشتن صنعتی در خدمت توسعه پایدار و حفظ زیست­بوم های طبیعی، تولید نسل جدیدی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت بر اساس فرآیندهای طبیعی در دستور کار بسیاری از کشورهای پیشرفته قرار گرفته است.

به طور مثال دولت امریکا طی برنامه ای بنا دارد تا سال 2010، تولید مواد زیستی را با استفاده از کشاورزی و با بهره برداری از انرژی خورشید با درآمد تقریبی 15 تا 20 میلیارد دلار انجام دهد.

در این بین تولید پلیمرهای زیستی جایگاه خاصی دارند. تولید اینگونه پلیمرها توسط طیف وسیعی از موجودات زنده مثل گیاهان، جانوران و باکتری ها صورت می گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می گیرند و تجزیه کنندگان از جمله مهم ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما می باشند.

برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد:


الف) دید محیط زیستی: این مواد باید سریعاً در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاک را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند.

ب) دید صنعتی: این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و کارایی را داشته باشند و از همه مهمتر، پس از برابری یا بهبود کیفیت نسبت به مواد معمول، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند.

در هر دو بخش، مخصوصاً بخش دوم، استفاده از مهندسی تولید مواد برای دستیابی به اهداف مورد انتظار ضروری است.

همانطور که ذکر شد، تولید پلیمرهای تجدید شونده با بهره برداری از کشاورزی، یکی از روش های تولید صنعتی پایدار می باشد. برای این منظور دو روش اصلی وجود دارد:

نخست استخراج مستقیم پلیمرها از توده زیستی گیاه می باشد. پلیمرهایی که از این روش تولید می شوند عمدتاً شامل سلولز، نشاسته، انواع پروتئین ها، فیبرها و چربی های گیاهی می باشند که به عنوان شالوده مواد پلیمری و محصولات طبیعی کاربرد دارند.

دسته دیگر موادی هستند که پس از انجام فرآیندهایی مانند تخمیر و هیدرولیز می توانند به عنوان مونومر پلیمرهای مورد نیاز صنعت استفاده شوند.

مونومرهای زیستی همچنین می توانند توسط موجودات زنده نیز به پلیمر تبدیل شوند که مثال بارز آن پلی هیدروکسی آلکانوات ها می باشند.

باکتری ها از جمله موجوداتی هستند که این دسته از مواد را به صورت گرانول هایی در پیکره سلولی خود تولید می کنند. این باکتری به سهولت در محیط کشت رشد داده شده و محصول آن برداشت می شود.

رهیافت دیگر جداسازی ژن های درگیر در این فرآیند و انتقال آن به گیاهان می باشد که پروژه هایی در این زمینه از جمله انتقال ژن های باکتریایی تولید PHA به ذرت انجام شده است.

نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که علی رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار کمتر از پلاستیک های سنتی باشد؛ چرا که بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی گیرد.

در ادامه مبحث، تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر PHA به طور اختصاصی مورد بررسی قرار می گیرد.

تقریباً تمامی پلاستیک‌های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی که غیر قابل برگشت به محیط می‌باشند، به دست می‌آیند. راه‌حل جایگزین برای این منظور، بهره‌برداری از باکتری های خاکزی مانند Ralstonia eutrophus می‌باشد که تا ۸۰ درصد از توده زیستی خود قادر به انباشتن پلیمرهای غیر سمی و تجزیه‌پذیر پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA) هستند.

PHA ها عموماً از زیرواحد بتاهیدروکسی آلکانوات و به واسطه مسیری ساده با ۳ آنزیم از استیل-کوآنزیم A ساخته شده و معروف‌ترین آنها پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) می‌باشد.

در خلال دهه ۸۰ میلادی شرکت انگلیسی ICI فرآیند تخمیری را طراحی و اجرا کرد که از آن طریق PHB و سایر PHA ها را با استفاده از کشت E.coli تراریخته که ژن‌های تولید PHA را از باکتری‌های تولید کننده این پلیمرهای دریافت کرده بود، تولید می‌کرد.

متاسفانه هزینه تولید این پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، تقریباً ۱۰ برابر هزینه تولید پلاستیک‌های معمولی بود.

با وجود مزایای بی‌شمار زیست محیطی این پلاستیک‌ها مثل تجزیه کامل آنها در خاک طی چند ماه، هزینه بالای تولید آنها، باعث اقتصادی نبودن تولید تجارتی در مقیاس صنعتی بود.

با این وجود بازار کوچک و پرسودی برای این محصولات ایجاد شد و از پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر برای ساخت بافت های مصنوعی بهره‌برداری گردید. با وارد کردن این پلاستیک ها در بدن، آنها به تدریج تجزیه شده و بدن بافت طبیعی را در قالب پلاستیک وارد شده دوباره‌سازی می‌کند. در این کاربرد تخصصی پزشکی، قیمت اینگونه محصولات زیستی قابل مقایسه با کاربردهای کم ارزش اقتصادی پلاستیک در صنایع اسباب بازی، تولید خودکار و کیف نمی‌باشد.

هزینه تولید PHA ها با تولید آنها در گیاهان تراریخته و کشت وسیع در زمینهای کشاورزی، به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد یافت. این موضوع باعث شد که شرکت مونسانتو در اواسط دهه ۹۰ میلادی امتیاز تولید PHA را از شرکت ICI کسب نماید و به انتقال ژن های باکتری به گیاه منداب بپردازد. مهیا کردن شرایط برای تجمع PHA ها در پلاستید به جای سیتوسل، امکان برداشت محصول پلیمری را از برگ و دانه ایجاد کرد.

مهمترین مشکل لاینحل باقی مانده در بخش فنی این پروژه، نحوه استخراج این پلیمر از بافت های گیاهی با روشی کم هزینه و کارآمد می‌باشد.

مشکل دیگر در زمینه PHB می‌باشد که در حقیقت مهم‌ترین گروه از PHA ها بوده ولی متاسفانه شکننده بوده و در نتیجه برای بسیاری از کاربردها مناسب نمی‌باشد. بهترین پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، کوپلیمرهای پلی هیدروکسی بوتیرات با سایر PHA ها مثل پلی هیدروکسی والرات می‌باشند. تولید اینگونه کوپلیمرها در گیاهان تراریخت بسیار سخت تر از تولید پلیمرهای تک مونومر می‌باشد. در سال ۲۰۰۱ این مشکلات به همراه مسایل مالی شرکت مونسانتو باعث شد تا این شرکت، امتیاز تولید PHA تراریخت را به شرکت Metabolix واگذار کند.

شرکت Metabolix در قالب یک پروژه مشارکتی با وزارت انرژی آمریکا به ارزش تقریبی 8/14 میلیون دلار، برای تولید PHA در گیاهان تراریخته تا پایان دهه ۲۰۱۰ میلادی تلاش می‌کند.

گروه های دیگری نیز برای تولید PHA در گیاهانی مثل نخل روغنی تلاش می‌کنند.

باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوستدار محیط زیست در آینده‌ای نزدیک بود.


منابع :


Hand book of Plant Biotechnology (2004), Paul Christou and Haraly Klee, WILEY

 

PHA production, from bacteria to plants (1999), Valentine et al., Int J Biol Macromol 25: 303-6.


Bacteria and other biological systems for polyester production (1998), Steinbuchel and Fuchtenbusch, Trends Biotechnol 16: 419-27.





مقاله در این رابطه....


بیوتکنولوژی محیط زیست راهکاری بر توسعه پایدار



بیوتکنولوژی علمی است که بواسطه استفاده از میکروارگانیس م ها در جهت تولید مواد و پاکسازی محیط های آلوده مفید واقع می شود . در این راستا بیوتکنولوژی گستره وسیعی از علوم مختلف را شامل می گردد که بیوتکنولوژی محیط زیست از این جمله می باشد . بیوتکنولوژی محیط زیست استفاده از میکروارگانیسم های زنده در طیف وسیعی از رفع آ لودگی های محیطی می باشد که خود دامنه وسیعی از علوم زیست محیطی را در بر می گیرد. در این حال درمان بیولوژیکی، تجزیه بیولوژیکی درمان بیولوژیکی بوسیله گیاهان، بیوفیلتراسیون، تصفیه بیولوژیکی فاضلاب، تهویه بیولوژیکی، استخراج بیولوژیکی فلزات، جذب بیولوژیکی ، بیو انرژی و ... از زمینه های مختلفی است که در راستای علم بیوتکنولوژی محیط زیست لحاظ می گردد. 


آنچه مسلم است گستره عملکرد بیوتکنولوژی در محیط زیست به گونه ا ی می باشد که در راستای کاربرد این علم علاوه بر پاکسازی محیط از آلودگی هایی که توان عملکرد توسط عوامل شیمیایی و  فیزیکی در آن نمی باشد، کاهش عمده ای را در هزینه های پاکسازی اعمال می نمایند. توان عملیاتی صنایع مختلف در جهت تولید و بر مبنای توسعه پایدار به گون ه ای است که استفاده از علم بیوتکنولوژی در رفع آلودگی، باعث رونق اقتصادی و کاهش هزینه های جاری و پایداری منابع ملی می گردد . به عنوان مثال استفاده از سوخت های بیولوژیکی به عنوان سوخت جایگزین علاوه بر کاهش عمده هزینه سوخت، می تواند در تثبیت ذخایر ملی سوخت های فسیلی مثمر ثمر واقع شود .در این حال کلیه زمینه های دیگر علم بیوتکنولوژی محیط زیست می تواند چنین توانی را در راستای عملکرد توسعه پایدار اعمال نماید. 


منبع :

نویسند‌گان مقاله


 رضا مرندی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال
نصرالله مجیدیان