ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ظهور پدیده گرد و غبار در آسمان ایران و ارتباط مستقیم این پدیده با تالاب خشک «هورالعظیم» باعث شد توجه کشورهای منطقه به یکباره متوجه وضعیت محیط زیست در کشور جنگزده عراق شود.
چرا که بسیاری از کارشناسان محیط زیست در روزهای گذشته منشاء گردوغبار هوای ایران را بستر خشک این تالاب دانستند.
هورالعظیم یکی از بزرگترین تالابهای جهان است که در فهرست تالابهای بینالمللی رامسر نیز به ثبت رسیده است. وسعت این تالاب به حدی زیاد است که قسمتی از آن نیز در خاک ایران امتداد یافته و به نام تالاب شادگان در استان خوزستان شناخته میشود. اما همانند هورالعظیم، شادگان نیز در وضعیت مناسبی بهسر نمیبرد. به تعبیری میتوان گفت که پس از هورالعظیم، شادگان هم با خطر خشک شدن و دامن زدن به پدیده گرد و غبار در آسمان کشور روبهرو است. با این حال توجه چندانی از سوی متولیان محیط زیست به این تالاب و تالابهای دیگر نمیشود و اکنون شمار زیادی از تالابهای بزرگ کشور در معرض خطر هستند. با وضع فعلی، به نظر میرسد که پس از عراق، ایران دومین منبع بالقوه برای تولید گرد و غبار در منطقه برای سالهای آینده باشد؛ گرد و غباری که گوشهای از اثرات خود را در هفته گذشته به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشورمان تحمیل کرد.
صدام؛ مقصر اصلی
اسماعیل کهرم، متخصص محیط زیست درباره پیشینه تالاب هورالعظیم و ماجرای خشک شدن آن میگوید: «این تالاب باارزش بین دو رود دجله و فرات قرار داشت. در زمان جنگ، نیروهای ایرانی از طریق تالاب به وسیله قایق وارد خاک عراق میشدند و عملیات انجام میدادند. به همین خاطر صدام دستور داد دور تا دور تالاب را خاکریزی کنند و آن را مانند کاسه درآورند. سپس به وسیله پمپهایی قوی آب تالاب را کشیدند و از طریق کانالهایی به رودخانههای دجله و فرات سرازیر کردند. به این ترتیب وسعت عظیمی از تالاب خشک شد.»
خشک شدن تالاب باعث شد خاک بستر آن در معرض جریان هوا قرار گیرد و به وسیله باد، به هوا بلند شود. خاک بستر تالابها از نوع دانه ریز است و به همین دلیل به آن «ریزگرد» نیز گفته میشود. ریزگردها بسیار سبک هستند و بهراحتی در جریان هوا، جابهجا میشوند. کهرم ادامه میدهد: «در کنفرانسی که دو سال قبل در بغداد و با موضوع تالاب هورالعظیم برگزار شد، چنین روزهایی پیشبینی شده بود و از قبل میدانستیم که دیر یا زود گرد و غبار در آسمان ایران و کشورهای همسایه ظاهر میشود.» گذشته از اقدام صدام حسین، رودخانههایی که پیش از این هورالعظیم را تغذیه میکردند هماکنون به وسیله سدهایی در کشور ترکیه مسدود شدهاند و اختصاص نیافتن حق آبه تالاب از سوی دولت ترکیه نیز به مشکلات هورالعظیم دامن زده و باعث شده تالاب دوباره احیا نشود. کهرم که منشاء اصلی گرد و خاک آسمان ایران را بستر خشک این تالاب میداند، درباره ماهیت این ریزگردها میگوید: «در بستر تالابها مواد کربندار به صورت رها وجود دارند. مواد کربندار حاصل تجزیه شاخ و برگ گیاهان در بستر تالاب است. این مواد بسیار سبک هستند و به راحتی توسط باد جابهجا میشوند. به همین دلیل غبار موجود در تهران و بقیه شهرها، متشکل از مواد کربنی و ریزگردها است.»
مهار گرد و غبار
ورود ریزگردها از کشور عراق، مقامات سازمان حفاظت محیط زیست ایران را راهی بغداد کرد تا از دولت نوری مالکی بخواهند اقدامی برای مهار گرد و غبار انجام دهد. پیش از این، دولتهای ایران و امارات متحده عربی برای مهار گرد و خاک بیابانهای عراق مشارکت داشتند و بودجهای را برای این کار به دولت عراق اختصاص میدادند اما به دلیل ناآرامی و وضعیت نابسامان عراق، این مشارکت چند سالی متوقف شد.
مشارکت ایران و امارات شامل تامین بخشی از بودجه «مالچپاشی» در بیابانهای عراق بود. مالچ مادهای از مشتقات نفت خام است که مخلوط آن با خاک رس و آب برای مهار ماسههای روان و ریزگردهای بیابانی مورد استفاده قرار میگیرد. پاشیدن این ماده روی خاک باعث چسبندگی و سنگینی خاک میشود و از بروز پدیده گرد و غبار و همچنین پیشروی بیابانها جلوگیری میکند.
اما مالچپاشی، مخالفانی دارد. متخصصان علوم مرتبط با بیابان و مناطق خشک معتقدند به دلیل آنکه مالچ پاشیدهشده بر خاک از مشتقات نفت است، به محیط زیست صدمه وارد میکند. کهرم از اثرات مالچپاشی در بستر خشک هورالعظیم میگوید: «این کار خاک و گیاهان منطقه را مسموم میکند و اگر تالاب دوباره احیا شود، مواد نفتی باعث مسمومیت آب نیز میشود. مالچپاشی بهعنوان دارویی مسکن است که برای مناطق وسیع کاربرد ندارد. کار اساسی برای مهار گرد و غبار، گسترش بوته و درختکاری است.»
یکی از توافقات اجلاس عراق، انتقال تجربه بوتهکاری و درختکاری برای تثبیت خاک و جلوگیری از پیشروی بیابان است.
محمدباقر نبوی، معاون محیط دریایی سازمان حفاظت محیط زیست که به همراه واعظجوادی، عازم عراق شده بود میگوید: «مقرر شد مقامات عراقی در مردادماه برای انتقال تجربه مهار بیابان به ایران سفر کنند. ما تجربیات خوبی داریم و تاکنون موفق شدهایم در کشور بیش از دو میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار بیابان را کنترل کنیم.» اما از سوی دیگر برخی از کارشناسان تکرار این اقدام برای بستر هورالعظیم را جایز نمیدانند چرا که معتقدند در صورت احیای تالاب، درختها و بوتههای کاشته شده، اکوسیستم تالابی هورالعظیم را برهم میزنند. محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع میگوید: «بوتهکاری در بستر هورالعظیم کاری اشتباه است چون این زمینهای خشک بستر تالاب هستند و با این کار بستر تالاب از بین میرود و اکوسیستم تغییر میکند. به جای این کار باید تلاش کرد ترکیه حقآبه هورالعظیم را تامین کند تا تالاب احیا شود.» این پژوهشگر در حوزه بیابان و مناطق خشک در گفتههایش به «چشمههای تولید گرد و خاک» اشاره میکند: «بوتهکاری و ایجاد فضای سبز با گیاهان سازگار فقط در چشمههای تولید گرد و غبار توصیه میشود.»
او در توضیح چشمههای گرد و غبار میگوید: «در نزدیکی مرز عراق و سوریه، منطقهای وجود دارد که محل رزمایشهای نظامی عراق است. معاون سازمان محیط زیست عراق هم گفته بود این منطقه محل عبور تانکهای ارتش است. لایهای از خاک این محل به دلیل عبور تانک و انفجارهای متعدد فرسوده شده که با کوچکترین نسیمی به هوا بلند میشود. دولت عراق هم چند سالی است این منطقه را مالچپاشی نکرده و گرد و خاک آن به هوا بلند شده است.»
درویش معتقد است چشمههای گرد و خاک از عوامل اصلی ایجاد پدیده گرد و غبار در آسمان هستند و میافزاید: «چشمههای گرد و غبار باید به هر قیمتی که شده مهار شوند. چه از طریق مالچپاشی و چه از طریق بوتهکاری و درختکاری. با مهار این چشمهها گرد و غبار به میزان زیادی کاهش مییابد.»
چشمههای گرد و خاک جدید
با وجود اینکه فرسایش خاک و خشک شدن تالاب در عراق بیشترین آسیب را در بین کشورهای منطقه به ایران وارد کرده است اما تالابهای ایران هم در وضعیت مناسبی قرار ندارند. بهعلاوه آمارها نشان میدهد میزان فرسایش خاک در کشور ما نیز بسیار بالا است بهطوری که پرویز گرشاسبی، مدیرکل دفتر حفاظت خاک و کنترل فرسایش سازمان جنگلها و مراتع چندی پیش اعلام کرده بود: «براساس آخرین اطلاعات، میزان فرسایش خاک در فلات ایران ۱۵ تن در هکتار است. در حالی که در اروپا فرسایش خاک یکچهارم این میزان است.» از دست رفتن پوشش گیاهی، اجرا نشدن طرحهای آبخیزداری، ساخت و سازهای متعدد در مناطق طبیعی و فرسایش از طریق باد، مهمترین دلایل از دست رفتن خاک در ایران است.
علاوه بر این وضعیت تالابهای کشور نیز نامطلوب است. از میان ۲۲ تالاب ایرانی ثبتشده در فهرست رامسر، هماکنون هفت تالاب در فهرست تالابهای در معرض خطر (مونترو) قرار دارند که مهمترین آنها تالابهای انزلی، شادگان و هامون هستند. این آمار تنها مربوط به تالابهای ثبتشده در فهرست رامسر است و بسیاری از تالابهای کشور که هنوز در این فهرست به ثبت نرسیدهاند نیز در شرایط خطرناکی قرار دارند.
هامون تکرار هورالعظیم
در این میان تالاب هامون بهدلیل قطع آب رود هیرمند و احداث سد روی این رودخانه توسط دولت افغانستان بهطور کلی خشک شده است. جدا از تغییرات اقلیمی و اکوسیستمی در استان سیستان و بلوچستان، خشک شدن هامون اثرات مخربی بر حیات اجتماعی منطقه گذاشته است. چراکه عمده فعالیت مردم منطقه در زمان پرآبی هامون، کشاورزی بوده است. گندم سیستانی که از اصیلترین نژادهای گندم در سراسر جهان به حساب میآید، در این استان کشت میشد که با خشک شدن هامون کشت گندم و سایر محصولات کشاورزی و همچنین صنایع وابسته به آن در سیستان و بلوچستان متوقف شد. علاوه بر این برابر آمارهای منتشر شده از سوی سازمان شیلات در دهه ۱۳۷۰ در روستاهای اطراف تالاب هامون بیش از ۱۲ هزار نفر صیاد زندگی میکردند که این افراد در مدت ۱۰ ساله خشک شدن هامون بیکار هستند و یا به مشاغل کاذب روی آرودهاند. در اطراف هورالعظیم نیز، جامعهای چهار هزار نفری میزیستند که به نوشته National Geographic بازماندگان قدیمیترین تمدنهای روی زمین بودند. به گفته کهرم، مردم این تمدن پس از خشک شدن هورالعظیم، از این منطقه «آواره» شدند. اما از سوی دیگر، بستر خشک هامون باعث شده تا بادهای مشهور سیستان، موسوم به «بادهای ۱۲۰ روزه» به توفانهای گرد و غبار تبدیل شوند. این بادها که از سوی اقیانوس هند میوزند از اردیبهشتماه آغاز میشوند که در سالهای اخیر باعث اختلال در شبکه راههای استان و پروازهای منطقه شدهاند.
سه سال قبل میزان بارندگیها در حدی بود که قسمتی از تالاب دوباره پرآب شد اما این پرآبی دوام چندانی نداشت و هماکنون تالاب به وضع سابق بازگشته است. کهرم میگوید: «وقتی تالاب خشک میشود زمین ترک برمیدارد. به همین خاطر برای حیات مجدد آن به دو برابر حجم آب اولیه احتیاج است.»
هرچند که خشک شدن تالاب هامون دلیلی خارج از اختیارات دولت ایران دارد اما در برخی موارد تصمیمگیری دولتها در بخش توسعه باعث به خطر افتادن و خشک شدن تعداد زیادی از تالابهای کشور شده است. احداث سدهای متعدد روی بسیاری از رودخانههای کشور، بخش عمدهای از تالابهای کشور را به سرنوشت تالاب هامون نزدیک کرده است. خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه نتیجه احداث ۱۴ سد در حوضه آبریز این تالاب بینالمللی است. هماکنون نواری سفیدرنگ از نمک به قطر پنج کیلومتر پیرامون دریاچه ارومیه ظاهر شده است و کارشناسان تخمین زدهاند که با ادامه این روند مرگ قطعی بزرگترین دریاچه آب شور داخلی ایران در ۲۰ سال آینده رقم خواهد خورد. علاوه بر این تالابهای بینالمللی بختگان، گاوخونی و پریشان نیز از احداث سدها آسیب دیدهاند. هماکنون هر سه این تالابها در فهرست تالابهای در خطر قرار گرفتهاند.
از آنجا که تالابهای بختگان و ارومیه جزء تالابهای شور کشور هستند، خشک شدن آنها تبعات سنگینتری دارد. چرا که نمک باقیمانده در بستر خشک این تالابها، توسط باد جابهجا میشود و بروز پدیده گرد و غبار با این منشاء خطرات جدیتری را برای انسان در پی دارد. به علاوه پراکنده شدن نمک در زمینهای اطراف باعث شوری خاک شده و کشاورزی و مراتع این مناطق را نابود خواهد کرد.
تالابها درمعرض تبدیل شدن به کانون ریزگرد
اسدالله افلاکی: سازمان محیطزیست بهعنوان یکی از دو متولی اصلی حفاظت آب و خاک در مهار پدیده ریزگرد میتواند نقشی کارساز ایفا کند.
گرچه این پدیده بیشتر در شمار وظایف معاون انسانی این سازمان قرار دارد اما به دو دلیل به سراغ معاون طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست رفتیم؛ نخست اینکه معاون انسانی سازمان محیطزیست، کمتر تن به مصاحبه میدهد و از زمانی که بر این مسند تکیه زده بهندرت در مقابل رسانهها نمایان شده است.
دوم آنکه برخی کارشناسان، تالابهای خشک شده را منشأ داخلی ریزگردها معرفی میکنند. حتی این فرضیه مطرح است که بیش از 90 درصد ریزگردها منشأ داخلی دارند ؛ دراین میان از تالاب هورالعظیم بهعنوان کانون اصلی ریزگرد نام برده میشود.
اما محمدباقر صدوق، معاون طبیعی محیطزیست گرچه هورالعظیم را در ایجاد ریزگرد مؤثر میداند اما تأکید میکند: براساس اطلاعات و سوابق مربوط به پیشینه ریزگرد که یک دوره زمانی 15 ساله از سال 73 تاکنون را شامل میشود، نمیتوان درصد مشخصی برای منشأ داخلی و خارجی ریزگرد اعلام کرد اما آنچه مسلم است بخش عمده ریزگردها از کشورهای خارجی سرچشمه میگیرد.
صدوق با تأکید براینکه هورالعظیم یکی از عمدهترین کانونهای ریزگرد است، میگوید: در زمان صدام، بخشی از اراضی این تالاب با ایجاد نهری بین دجله وفرات زهکشی و تبدیل به اراضی کشاورزی شد، بخشی از ریزگردها ناشی از همین تغییر کاربری اراضی تالابی است. وی میافزاید: منشأ ریزگردها تنها به هورالعظیم که بخشی از آن در خوزستان و بخشی در جنوب کشورعراق واقع شده محدود نمیشود بلکه بخش عمده ریزگردها از اردن، سوریه و عربستان وارد کشور میشود.
صدوق با اشاره به وضعیت بحرانی تالابها تصریح میکند: چنانچه برای بهبود شرایط ناگوار تالابهای کشور چارهاندیشی نشود در آینده نزدیک این تالابها به کانونهای ریزگرد تبدیل خواهند شد. برای نمونه در حال حاضر دریاچه ارومیه بهدلیل کم آبی وضعیت بسیار نامطلوبی دارد و بخش قابل توجهی از اراضی تالابی آن خشک شده است در نتیجه با وزش هر بادی مقدار زیادی نمک از این اراضی جدا و در مزارع و شهرهای اطراف پخش میشود که اثرات سوئی بر زندگی مردم و اراضی کشاورزی منطقه دارد.
هامون هم وضعیتی مشابه دارد. تالابهای بختگان، طشک و گاوخونی هم خشک شدهاند. صدوق تأمین حقابه تالابها را مهمترین راهکار برای احیای مجدد زیستبومهای تالابی عنوان میکند و میافزاید: مشکلی که درکشورما وجود دارد بخشینگری در اجرای طرحهای عمرانی از جمله احداث سدهاست.
در نتیجه بهرغم مزایایی که این سازههای عظیم آبی بهخصوص در زمینه کنترل آبهای سطحی دارند اما بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی در مکانیابی و اجرای این سازهها، سبب شده تا تأثیرات نامطلوبی بر طبیعت داشته باشند. صدوق میگوید: وضعیت ناگواردریاچه ارومیه ناشی از همین طرز نگاه در سدسازی است گرچه وزارت نیرو اعلام کرده 67 درصد خشکی این دریاچه به خاطر خشکسالی است و سهم سدهای بالادست در ایجاد وضعیت بحرانی ارومیه فقط 5 درصد است.
اما این آمار که مشخص نیست براساس چه پارامترهایی اعلام شده به هیچ عنوان برای سازمان محیطزیست قابلقبول نیست.وی درخصوص اقدامات سازمان محیطزیست برای مقابله با پدیده ریزگرد میگوید: با توجه به اینکه منشأ اصلی این ریزگردها در کشورهای دیگر قرار دارد سازمان محیطزیست برای دستیابی به سازوکاری مناسب با مراجع مسئول در سوریه، عراق و ترکیه تفاهمنامههایی را امضا کرده و تلاش میکند تا براساس این تفاهمنامهها برای مهار ریزگرد اقدام کند اما زمانی اقدامات سازمان محیطزیست میتواند به نتیجه برسد که کشورهای مذکور در این زمینه همکاری کنند.
منبع : همشهری آنلاین و فرهیختگان آنلاین