..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

متن کامل مقاله : بررسی شدت بیابان‌زایی دررخساره های ژئومورفولوژی با استفاده از GIS در استان خوزستان

چکیده :


هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه شدت بیابان‌زایی دررخساره های ژئومورفولوژی دراستان خوزستان می باشد. برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه بعنوان نقشه پایه با استفاده از روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. علاوه بر معیارهای اصلی مدل شامل؛ اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت و سیاست دو معیار فرسایش آبی و فرسایش بادی نیز در ارزیابی بیابان‌زایی این منطقه استفاده شده است. در این راستا فرآیندهای عمده بیابان ‌زایی شناسایی و قابلیت‌های مدل مدالوس در ارائه یک مدل منطقه‌ای ارزیابی گردید. شاخص‌های مربوطه در واحدهای کاری؛ منطبق بر رخساره‌ها با تعیین بازه 1 تا 2 امتیاز دهی گردید و امتیاز هر معیار از محاسبه میانگین هندسی امتیازات شاخص­ها حاصل گردید. در نهایت امتیاز وضعیت بیابانزایی نیز با محاسبه میانگین هندسی امتیاز معیارهای تعیین­شده، به دست آمد و کلاس بیابان­زایی هر واحد کاری و به تبع آن کل منطقه مشخص گردید. نتایج نشان ‌می دهد 53/7 % از کل منطقه در کلاس بسیار شدید بیابان‌زایی، 36/ 3% در کلاس شدید بیابان‌زایی و 8/9 % در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان‌زایی قرار گرفتند، که منطبق با، اراضی پف کرده و کویری، سطوح تپه ماسه‌ای، فرسایش آبراهه‌ای و مخروط افکنه، دشت ریگی و پادگانه آبرفتی می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شاخص‌ها و معیارهای مختلف تاثیرگذاردر بیابان ‌زایی نشان داده است که مدیریت و سیاست با متوسط امتیاز  176، پوشش گیاهی با متوسط امتیاز 8/166، فرسایش بادی با متوسط امتیاز 75/164، اقلیم با متوسط امتیاز 13/162، خاک با متوسط امتیاز 25/145 و فرسایش آبی با متوسط امتیاز 4/132 است. ضمناٌ میانگین وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه بر اساس شش معیار مورد بررسی  7/ 155 DS= است که کلاس حساسیت به بیابان‌زایی  برای کل منطقه بحرانی نوع (C3) برآورد گردید.


واژه‌های کلیدی :  بیابان‌زایی، رخساره های ژئومورفولوژی، خوزستان، مدل مدالوس، فرسایش،



متن کامل مقاله در ادامه مطالب 


ادامه مطلب ...

اهمیت ژئومورفولوژی در برنامه‌ریزی محیطی+دست‌یابی به توسعه پایدار

مقالات زیست محیطی
ارزیابی و آمایش سرزمین


اهمیت مطالعات ژئومورفولوژی در برنامه‌ریزی محیطی در راستای دست‌یابی به توسعه پایدار

(مطالعه موردی استان گیلان)



حمید دلیر

مهدی رمضان‌زاده لسبویی



چکیده :


دانش ژئومورفولوژی به عنوان یکی از شاخه‌های مهم جغرافیای طبیعی است که هدف نهایی آن کمک به بهبود حیات انسان است. فرایندهای ژئومورفیک در زندگی و فعالیت‌های انسان، آثار قابل توجهی دارد و از سوی دیگر، فعالیت‌ها و رفتارهای انسان نیز خود بر این واحدهای ژئومورفولوژی و فرایندهای ژئومورفیک تأثیر می‌گذارد و این تأثیر متقابل و دو جانبه، استدلال فوق را قوّت می‌بخشد و آنرا تأیید می‌کند.


استان گیلان به لحاظ موقعیت جغرافیایی خود در بین دو واحد بزرگ ساختمانی البرز ـ تالش و جلگه خزر واقع شده و محیط مناسبی را برای تشکیل اشکال و پدیده‌های مورفودینامیک فراهم ساخته است. ساکنان این منطقه جهت نیازمندی‌های خود به خصوص با ورود تکنولوژی‌های جدید در عرصه کشت و صنعت موجب تغییراتی در سیستم اکولوژیکی شده و به علت عدم آگاهی از نحوه فعالیت جریانات سطحی و نوسانات آب دریای خزر اقدام به خانه‌سازی در بستر‌های فرعی و اصلی رودخانه‌ها و در حریم دریا نموده‌اند. این عدم آگاهی از فعل و انفعالات محیط طبیعی اطراف خود، سالانه موجب خسارت‌های عظیم جانی و مالی در محدوده‌های مخاطره‌آمیز شده است. حوادث طبیعی از جمله زلزله، سیل، زمین لغزه، ریزش، بهمن، پیش‌روی و پس‌روی آب دریا در سال‌های اخیر خساراتی را بر این استان واردکرده است.


واژ های کلیدی : استان گیلان، توسعه پایدار، ژئومورفولوژی، مورفودینامیک، مطالعات محیطی

منبع : نشریه آمایش سرزمین، دوره 1، شماره 1، زمستان 1388


دانلود فایل pdf  متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا

 

ادامه مطلب ...

ارزیابی شدت بیابان زایی با معیار فرسایش بادی در منطقه زهک سیستان

ارزیابی شدت بیابان زایی با معیار فرسایش بادی

با استفاده از مدلهای FAO-UNEP و MICD

در منطقه زهک سیستان


احمد پهلوانروی (دانشکده منابع طبیعی زابل)

علیرضا مقدم نیا

زهره هاشمی

محمد رضا جوادی

عباس میری


چکیده :


به منظور ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج کشور انجام شده که منجر به ارائه مدل های منطقه ا فراوانی شده است. به منظور ارزیابی وضعیت فعلی شدت بیابان زایی محدوده ای با وسعت 88350 هکتار در منطقه زهک سیستان در نظر گرفته شد. در این تحقیق ابتدا بر اساس تلفیق اطلاعات مربوط به نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس هوایی و بازدیدهای صحرایی، منطقه مورد مطالعه به 11 رخساره تفکیک گردید که هر رخساره ژئومورفولوژی به عنوان واحد اصلی ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی مورد توجه قرار گرفت. با توجه به تجزیه تحلیل و تلفیق دو روش FAO-UNEP و MICD که از مطرح ترین مدلهای بیابان زایی در خارج و داخل کشور محسوب می شوند، تلاش گردید تا شاخصهای موثر مبتنی بر فرسایش بادی بر اساس نوع کاربری اراضی شناسایی و مناسبترین آنها انتخاب شوند و در قالب یک مدل منطقه ای ارزیابی بیابان زایی و با توجه به ارزش عددی هر یک از شاخصها در هر واحد کاری و سپس در کل منطقه مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. در نهایت وضعیت فعلی شدت بیابان زایی منطقه با تاکید بر معیار فرسایش بادی در چهار کلاس ناچیز و کم، متوسط، شدید و بسیار شدید برآورد گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق، نشانگر آن است که عرصه مورد مطالعه از نظر شدت بیابان زایی در حدود 734.33 هکتار (0.9 درصد) در کلاس متوسط (II)، حدود 61473.38 هکتار (73.6 درصد) در کلاس شدید (III) و حدود 21310.22 هکتار (25.51 درصد) در کلاس بسیار شدید (IV) قرار دارند. همچنین متوسط وزنی ارزش کمی (DS) در کل منطقه 25.52 برآورد گردید که بیانگر وجود کلاس شدت بیابان زایی شدید در کل منطقه می باشد.


کلید واژه: مدل بیابان زایی، شدت بیابان زایی، روش FAO-UNEP و MICD، فرسایش بادی، منطقه زهک، سیستان  


 منبع : نشریه تحقیقات مرتع و بیابان ایران زمستان 1391; 19(4 (پیاپی 49)):639-624.

ادامه مطلب ...