..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

ویژگی های زمانی و مکانی خشکسالی

خشکسالی ها ویژگی های متعددی دارند که عبارتاند از:

1-آغاز، تداوم و پایان خشکسالی 
خشکسالی غالبا به عنوان یک پدیده خزنده توصیف میشود و برخلاف سیل و بارندگی که شما میدانید چه زمانی شروع شده، چه زمانی خاتمه پیدا کرده و در چه محدودهای بوده است توصیف زمانی و مکانی خشکسالی بسیار مشکل است (علیزاده 1385). به طور کلی تشخیص زمان آغاز و خاتمه خشکسالی مسئله بسیار مشکلی است. اصولاً زمان آغاز خشکسالی عمدتاً به تعریف مورد استفاده وابسته است. در حالت کلی می توان گفت زمان آغاز خشکسالی، زمانی است که ذخیره رطوبتی چه در محیط خاک (خشکسالی کشاورزی) و چه در مخازن آبی(خشکسالی هیدرو لوژیک) خاتمه یافته باشد. از طرف دیگر انتهای خشکسالی نیز مسأله قابل توجهی محسوب می شود. پایان خشکسالی نسبت به زمان آغاز محسوستر است. در امر کشاورزی، پایان خشکسالی، زمانی است که نزول باران، رطوبت مورد نیاز خاک را تأمین نماید (شفیع زاده 1389). زمان آغاز تا پایان خشکسالی که به عنوان دوره تداوم خشکسالی در نظر گرفته میشود، یکی از ویژگیهای اساسی خشکسالی محسوب میگردد. ممکن است مقیاس زمانی دوره تداوم خشکسالی از روز و ماه تا سال تفاوت نماید. هر قدر دوره تداوم خشکسالی طولانی تر شود، ذخایر آب منطقه تحت خطر جدی قرار گرفته و به همین جهت شدت خشکسالی رخ داده  افزایش می یابد (اسدی زارچ 1388).
تداوم خشکسالی به بازه زمانی بین آغاز و پایان یک رخداد خشکسالی اطلاق شده و از نظر تعیین میزان اثرات و پیامدها به اندازه شدت خشکسالی اهمیت دارد. به عنوان نمونه یک خشکسالی با شدت نسبتا کم یا یک خشکسالی بین فصلی ، اگر در فاصله زمانی که یک محصول خاص در دوره رشد و شکوفایی خود به کمبود رطوبت حساس و شکننده است رخ دهد، در مقایسه با یک خشکسالی با شدت و تداوم زمانی طولان یتر و بحرانی تر در چرخه زراعی آثار زیانبار و مخرب بیشتری دارد( WMO و GWP .2001).

2-شدت خشکسالی
شدت خشکسالی معمولی ترین و رایج ترین ویژگی خشکسالی است که به انحراف یک شاخص از حالت نرمال آن اشاره دارد. تعیین یک آستانه مشخص برای بیان شدت، گامی جهت تشخیص زمان آغاز، پایان، تداوم و گستره مکانی خشکسالی است. زمان بندی و تداوم با تعیین زمان تقریبی آغاز و پایان خشکسالی تعیین می شود. تعامل یا برهمکنش متقابل خشکسالی و اجزاء در معرض آن شامل مردم، اراضی کشاورزی، ذخایر و منابع آب و ... و نیز میزان آسیب پذیری این اجزاء نسبت به خشکسالی، میزان تأثیرپذیری را معین می سازد. اهمیت شدت به حدی است که پایش، ارزیابی و پیشبینی این پدیده بدون توجه به شدت آن چندان مفید نیست ( WMO و GWP .201).
میزان کمبود آب در هر گام زمانی (مثلاً ماهانه) از یک دوره خشکسالی نسبت به آستانه معین، شدت خشکسالی نامیده میشود (شارما 2000). بر اساس تعریف هر قدر میزان کمبود بارندگی نسبت به شرایط میانگین کمتر باشد، به همان اندازه تأثیر خشکسالی نمود عینی بیشتری پیدا میکند (علیزاده 1235). علاوه بر این، میزان استمرار حالت خشکسالی در یک منطقه نیز گویای شدت خشکسالی در همان منطقه است، یعنی در شرایطی که خشکسالی تنها برای یک ماه استمرار داشته باشد احتمال دارد بارش ماه بعد، میزان کمبود ماه مزبور را جبران نماید، ولی اگر ماه بعدی نیز خود نسبت به شرایط طبیعی کمبود داشته باشد، به مراتب در شدت بخشیدن به حالت خشکسالی مؤثر خواهد بود (قویدل رحیمی و همکاران 1384). میزان کاستی در متغیر مورد مطالعه و همچنین زمان استمرار آن بیانگر شدت خشکسالی است. به همین منظور برای مشخص ساختن این عامل در مطالعه خشکسالی، محققان با استفاده از نمایههای مختلف سعی میکنند درجه ناهنجاری منفی متغیر مورد مطالعه را نیز مد نظر قرار دهند. انتخاب نمایههای SPI ، RDI ، EDI و SPEI در پژوهش حاضر عمدتا به همین دلیل بوده است. زیرا در محاسبه ی آنها فاکتورهای متعدد اقلیمی که هر یک به نوعی بیانگر شدت خشکسالی هستند استفاده می شود ( اسدی زارچ 1388).
تحقیقات انجام گرفته نشان میدهد که درصد فراوانی وقوع خشکسالی و شدت آن در کشور بسیاربالا بوده که بیشترین فراوانی با 50 درصد متعلق به منطقه بندرعباس می باشد و پس از آن به ترتیب، زابل 46.7 % ، زاهدان 43% ،  یزد 42% ، ایرانشهر 40% ،  کرمان 27 % ، دارای خشکسالی است که همگی جزو مناطق خشک ایران محسوب می شوند. بطورکلی پراکندگی جغرافیائی مجموع درصد خشکسالی محاسبه شده درنواحی جنوبی کشور از گستردگی زیادتری برخوردار است و هرچه از بخش های جنوبی و مرکزی کشور فاصله گرفته می شود از شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز کاسته می شود (فتاحی و صداقت کردار 1386). دلیل این امر، تاثیر سیستم های پرفشار جنب حاره ای است که مقادیر بارندگی بخش های جنوبی کشور را نسبت به بخش های شمالی و غربی به طور محسوس کاهش داده و مانع ازتأثیر سیستم های شمالی و غربی به این مناطق می شود (مبین 1392).

3-فراوانی خشکسالی 
فراوانی خشکسالی نیز از ویژگیهای مهم مورد مطالعه در بررسی خشکسالی یک منطقه بشمار میآید که در مقیاس های مختلف زمانی (سالانه، ماهانه و فصلی) محاسبه می شود. با توجه به وجود شدت های مختلف خشکسالی، بررسی فراوانی می تواند برای هر یک از این شدت ها به طور جداگانه صورت گیرد. همچنین محاسبه توزیع فراوانی در شدت های مختلف می تواند در ارزیابی قابلیت منطقه مورد مطالعه نسبت به شدت های مختلف خشکسالی کاربرد داشته باشد. در سالهای اخیر تعدادی از محققین روش هایی را برای محاسبه دوره بازگشت خشکسالی ها ارائه کرده اند(چونگ 12 و همکاران 2000 ، فرناندز و همکاران 1999، ژورنل و همکاران 2003).

4-وسعت منطقه ای خشکسالی
اینکه خشکسالی در چه وسعتی روی دهد و اثرات آن تا چه حدی فراتر رود خود مسأله مهمی است. اصولا رخداد خشکسالی می تواند در منطقه ای با وسعت چند صد کیلومتر مربع اتفاق افتد ولی ممکن است شدت و دوره تداوم آن در سراسر منطقه یکسان نباشد. خشکسالی قارهای که خصوصا در مناطق خشک اتفاق می افتد در ناحیه وسیعی که صدها، بلکه هزاران کیلومتر مربع را می پوشاند، گسترش پیدا میکند. در خصوص وسعت تحت شعاع پیامدهای ناشی از خشکسالی به نمونه های متعددی میتوان اشاره نمود. به عنوان مثال در نتیجه شدت و تداوم خشکسالی ها، طوفان های گرد و غبار صحرای بزرگ آفریقا در دهه 1970 از چنان قدرت و سرعتی
برخوردار شدند که ریزغبارهای ناشی از آن با طی هزاران کیلومتر مسیر، به اروپای غربی و مرکزی رسیدند. ورود این ریزغبارها و گسترش آنها در این مناطق اثرات مهمی بر شرایط تابشی و تغییر در تابش خورشیدی دریافت شده به سطح زمین داشته است )وارنر 2004).

5-دوره تناوبی رخداد خشکسالی
بررسی های مربوط به احتمال تکرار خشکسالی ها و سایر پدیده های طبیعی به صورت رخدادهای نامنظم، بخش زیادی از تحقیقات محققان را به خود اختصاص داده است، به طوری که بیش از 1000 مقاله در رابطه با ارتباط رخدادهای آب و هوایی با سیکل یازده ساله کلف های خورشیدی تهیه شده است (بران و رادیر 1985).
کلف های خورشیدی لکه هایی هستند که به دلیل اختلاف درجه حرارت در سطح خورشید، به صورت لکه های سیاهی به نظر می رسند. چگونگی پیدایش این لکه ها هنوز به درستی شناخته نشده است و بیشتر تصور می شود که زبانه کشیدن و در هم پیچیدن توده های گاز مشتعل از خورشید باعث پدید آمدن آن گردد. با بررسی های انجام گرفته، امروزه رابطه میان لکه های خورشیدی با برخی از پدیده های زمینی به اثبات رسیده است (جعفری بهی 1387). در رابطه با تناوب رخدادهای خشکسالی، برخی از محققان علاوه بر تناوب 11 ساله به دوره 22 ساله پی برده اند. برخی محققان نیز به دوره تناوبی بیشتری اشاره کرده اند. با توجه به مطالعات زیادی که در این زمینه انجام شده است هنوز قانونمندی علمی که به طور قطع مورد تأثیر واقع شود عنوان نگردیده است. این گونه مطالعات در کشورهای استرالیا و هند نشان داده اند که هنگام کاهش لکه های خورشیدی یا به دنبال آن، خشکسالی های شدیدی در این مناطق روی داده است (بالم و مولی 1981).

تعاریف و مفاهیم خشکسالی با توجه به اهمیت موضوع

در دهه های اخیر در بین حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تأثیر قرار داده اند، فراوانی پدیده خشکسالی اقلیمی از نظر درجه شدت، تداوم، فضای تحت تأثیر، تلفات جانی، خسارات اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی درازمدت در جامعه، بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است. همچنین تمایز این پدیده با سایر بلایای طبیعی در این است که برخالف سایر بلایا این پدیده بتدریج و در یک دوره زمانی نسبتا طولانی عمل کرده و اثرات آن ممکن است پس از چند سال و با تأخیر بیشتری نسبت به سایر حوادث طبیعی ظاهر شود، بنابراین  چون تعیین دقیق زمان شروع آن کار مشکلی است تا حدودی آنرا یک پدیده و بلیه خزنده می دانند. از سویی چون خشکسالی خلاف سایر بلایای طبیعی کمتر منجر به خسارات ساختاری میشود، مدیریت بحران و کم رسانی در هنگام وقوع این پدیده در مقایسه با سایر پدیده ها مثل سیل پیچیده تر و مشکل تر می باشد. در دهه های اخیر خشکسالی های محیطی بخاطر مداخله بیش از حد انسان در طبیعت، بدتر و وخیمتر نیز شده است.

خشکسالی یکی از مزمن ترین و زیانبارترین بلایای طبیعی محسوب میشود که از دیرباز در پهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهای مستقر در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافته و انسان ها اثرات قابل توجه آن را بر منابع آب، کشاورزی، محیط زیست و جنبه های اقتصادی-اجتماعی تجربه کرده اند (یاراحمدی، 1384.)


خشکسالی یک ویژگی طبیعی هر نوع اقلیمی است و ممکن است در هر رژیم آب و هوایی در گوشه و کنار جهان از بیابانها تا جنگلهای بارانی رخ دهد. این پدیده یکی از پر هزینه ترین مخاطرات طبیعی است که درمقیاس و بازه های زمانی گوناگون اتفاق می افتد و اثرات آن بر کلیه جوانب حیاتی، اقتصادی-اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی جوامع تحت تاثیر، آشکار است. ردپای خشکسالی ها معموال بزرگتر از بالایای دیگر است.شاید هیچ یک از مخاطرات طبیعی دیگر را نتوان به اندازه خشکسالی پایش نمود زیرا آغاز تدریجی و آهسته این رویداد خود فرصتی را فراهم می آورد تا دگرگونی های حاصله و روند تغییرات نمایه های خشکسالی چون بارش، دما، کمیت آبهای سطحی و زیرزمینی را بخوبی مشاهده و مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. از این رو یکی از مهمترین علل ارائه و کاربرد نمایه ها و شاخص های خشکسالی در دهه های اخیر، همین ویژگی بوده است. خشکسالی همانند دیگر بلایای طبیعی برحسب شدت، موقعیت و گستره مکانی، تداوم و زمان بندی، تعریف و مشخص و معمولا دامنه ای از فرایندهای هیدرومتئورولوژیکی که آغاز آن کمبود بارش و سپس با محدودیت منابع آب تداوم مییابد را در بر گرفته، و در نهایت شرایطی را پدید می آورد که به صورتی آشکار خشکتر از شرایط نرمال بوده و تا حدی موجب محدودیت رطوبت آب قابل دسترس می شود. پیامد این فرایندها تهدید سامانه های زیستی و آسیب پذیری فزاینده اکوسیستم ها و عناصر متشکله آنها به صورت پسخور های منفی است (WMO و GWP ).

تجارب و مشاهدات جهانی، ناحیه ای و محلی بیانگر آن است که خشکسالی ها می توانند بطور مؤثری بر، تولید برق آبی و صنایع، سلامتی و بهداشت انسان و وضعیت کشاورزی و زراعت، آب و آبیاری، امنیت غذایی، امنیت فردی حیوان، امنیت معیشت (بانوانی که در جستجوی آب مسافت های طولانی پیاده روی می کنند، دسترسی به آموزش دخترانی که جهت یافتن آب فرصت آموختن را از دست می دهند) اثرات منفی گذاشته که البته شدت و میزان این اثرات به اوضاع اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت تأثیر و میزان آسیب پذیری آنان بستگی دارد.

از میان پدیده های اقلیمی که جوامع و محیط زیست را متاثر می سازند، خشکسالی یکی از پیچیده ترین آنها است. ریشه این پیچدگی و ابهام به اشکال در کمی کردن شدت این پدیده است زیرا غالبا خشکسالی با توجه به اثرات آن بر انواع سیستمها) کشاورزی، منابع آب، بوم شناسی، جنگل، اقتصاد و... تعریف شده و در این بین یک متغیر فیزیکی جهت ارزیابی وجود ندارد (سرگیو و ویسنت-سرانو 2012) .

خشکسالی حالتی نرمال و مستمر از اقلیم است، گرچه بسیاری به اشتباه آن را واقعه ای تصادفی و نادر می پندارند. این پدیده تقریبا در تمامی سرزمین ها و مناطق اقلیمی رخ می دهد، اگر چه مشخصات آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملا تفاوت می کند، اما حساسیت و آسیب پذیری مناطق خشک و نیمه خشک به آن بیشتر است(رضیئی و همکاران 2005.)

خشکسالی بسط یک دوره زمانی است که طی آن آب قابل دسترس به طور قابل توجهی پایین تر از حد معمول است. این دوره زمانی ممکن است هفته ها، ماه ها و حتی سال ها (بسته به شرایط ویژه مکانی) به طول انجامد (لشنی زند 1230 ). تعیین زمان دقیق شروع و خاتمه خشکسالی امری دشوار است. خشکسالی می تواند کوتاه مدت باشد و فقط برای چند ماه به طول انجامد و یا چندین سال متوالی ادامه یابد که در این حالت اثرات زیان بخش آن تا سال ها بعد تداوم خواهد داشت.

 خشکسالی در میان بالایای طبیعی از جمله وقایع بی سر و صدایی است که به صورت منطقه ای عمل می کند. خشکسالی اگرچه یک پدیده قابل برگشت شناخته شده است، اما سرمایه گذاری های کالن برای شناسایی و پایش آن فقط در ممالک پیشرفته به طورمحدود و در مواقع وقوع آن انجام می گیرد، که آن هم مقطعی بوده و با ریزش اولین بارش پس از خشکی به فراموشی سپرده می شود.

خشکسالی یک اختلال موقتی در سیستم اقلیمی است و با خشکی تفاوت دارد چرا که خشکی صرفا محدود به مناطقی با بارندگی اندک است و حالتی دائمی از اقلیم میباشد، به عبارت دیگر خشکی جز ذات منطقه بوده و فطرت و هویت اقلیمی منطقه است و بر همین اساس بخش هایی از زمین را بر اساس کلیه سیستم های طبقه بندی اقلیمی مناطق خشک نامیده اند ولی خشکسالی جز ذات منطقه نیست و بنا به دلایلیاز جمله کاهش بارندگی در تمام اقالیم جهان رخ می دهد.

خشکسالی در مفهوم عام به وضعیتی گفته می شود که در آن مقدار آب موجود برای فعالیت های اقتصادی به مراتب کمتر از مقدار متوسط آن در سال های قبل باشد. خشکسالی تنها یک مفهوم اقتصادی نیست، بلکه مفاهیم ژئوفیزیکی نیز بر آن مترتب است. البته خشکسالی را نباید با کمبود آب اشتباه نمود و باید توجه داشت که خشکسالی یک مفهوم نسبی است .

خشکسالی عبارت است از: کاهش رطوبت مستمر و غیر طبیعی. واژه مستمر به تداوم حالت از نظر پالمر کمبود و واژه غیرطبیعی به انحراف نمایه مورد نظر از شرایط طبیعی یا میانگین اطلاق می شود، به صورت دیگر و ساده تر خشکسالی را می توان دوره هایی دانست که در آن مقدار بارش نسبت به میانگین درازمدت آن کمتر باشد. از نظر تالکسن خشکسالی عبارت است از یک رویداد شدید منطقه ای و پایدار، که  طی آن دسترسی به آب کمتر از شرایط متوسط می باشد.

سازمان هواشناسی جهانی معیارهایی را که می توان با آنها خشکسالی را تعیین و تعریف نمود، مطابق زیر ارائه کرده است :

- بارش 

- بارش همراه با میانگین دما

- رطوبت خاک و میزان محصول

- تبخیر و تعرق

اما از بین عوامل فوق، بارش به عنوان مهمترین نهاده سیستم اقلیمی یکی از عمده ترین پارامترهایی است که در تعریف خشکسالی مورد استفاده قرار می گیرد و بیش از 90 % تحقیقات خشکسالی بر مبنای آن انجام گرفته است.

به هر صورت با توجه به پیچیدگی همه جانبه موضوع، هنوز یک تعریف دقیق و جهانی از پدیده خشکسالی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است و هر یک از رشته های مختلف علوم، پدیده خشکسالی را از دیدگاه خود تعریف نموده اند. همچنین عدم وجود یک تعریف جامع و دقیق از خشکسالی و متفاوت بودن معنی آن از دیدگاه های مختلف مانع از درک مفهوم خشکسالی شده است. حال از آنجایی که خشکسالی بر کلیه جنبه های زندگی و بخشهای مختلف جامعه خصوصا تغییر محیط طبیعی تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی دارد، عدم درک مفهوم آن موجب تردید و رکود در بخشهای مختلف اقتصادی، مدیریتی و سیاستگزاری میشود. اما بر اساس بررسی منابع علمی به طور کلی می توان دو نوع تعریف عمومی از خشکسالی ارائه نمود: مفهومی و عملی (کردوانی 1386) .

تعریف مفهومی خشکسالی

تعاریف مفهومی که در قالب اصطلاحاتی کلی بیان می شود به افراد کمک می کند تا مفهوم خشکسالی را درک کنند. بعنوان مثال خشکسالی عبارت است از یک دوره ی ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن محصولات زراعی و کاهش عملکرد می شود (محمدنیاقرایی 1379).  تعاریف مفهومی در تبیین سیاستگزاری در زمینه خشکسالی نیز حائز اهمیت است. مثال خط مشی (سیاست کلی) در زمینه خشکسالی در استرالیا تلفیقی از آگاهی نسبت به تغییرپذیری نرمال اقلیم در تعریف متناظر آن از خشکسالی میباشد. این کشور، کمکهای مالی به زارعین را صرفا در رخداد "خشکسالیهای استثنایی" بالاخص زمانی که شرایط خشکسالی حادتر از مواردی است که به عنوان جزئی از ریسک عادی مدیریت پروژه در نظر گرفته می شود، ارائه می کند.

تعریف عملی خشکسالی

تعاریف عملی به افراد کمک می کند تا شروع، خاتمه و درجه شدت خشکسالی را تشخیص دهند. برای تعیین شروع خشکسالی بر مبنای تعاریف عملی، میزان انحراف از میانگین بارش یا سایر متغیرهای اقلیمی در طول یک دوره زمانی را مشخص میکنند. این امر معمولا با مقایسه وضعیت فعلی نسبی به میانگین های گذشته که غالبا مبتنی بر دوره آماری 20 ساله است انجام می شود. در تعریفی عملی از خشکسالی کشاورزی، مقدار بارندگی روزانه با مقادیر تبخیر و تعرق مقایسه میشود تا سرعت تخلیه رطوبت خاک تعیین شود و این روابط بر حسب میزان تأثیرات خشکسالی بر رفتار گیاه )یعنی رشد و عملکرد( در مراحل مختلف نمو گیاه بیان می گردد (کردوانی 1386) .

قانون پیوستن ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد


قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد



قانون پیوستن دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابان زدایی در کشورهایی که به طور جدی با خشکسالی و یا بیابان زایی مواجه می باشند (به ویژه در آفریقا)


به دنبال بروز خشکسالی ها و قحطی های شدید اواخر دهه ی 1960 و اوایل 1970 آفریقا این موضوع به عنوان یک معضل جهانی و درد مشترک صدها میلیون انسان بخصوص در کشورهای توسعه نیافته در سطح بین المللی مطرح شد و مجمع عمومی سازمان ملل متحد را بر آن داشت تا در سال 1974 اولین قطعنامه ی رسمی را برای جلب افکار عمومی به بحران بیابان زایی و مقابله با آن تصویب کند.متعاقب آن، برنامه ی محیط زیست ملل متحد (UNEP) بلا فاصله اقدامات وسیعی در چهار قاره ی آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا آغاز کرد که شامل تهیه ی طرح و اجرای برنامه های مهار بیابان زایی و طرح های حفاظت آب و خاک با کمک کشورهای پیشرفته باشد . ارزیابی های بعدی در سال 1991 نشان داد که با وجود پیگیری های انجام شده از طریق سازمان ملل و برگزاری کارگاه های آموزش نحوه ی مقابله با بیابان زایی و سمینارها و جلسات مختلف به صورت منطقه ای و بین المللی از طریق UNEP، این اقدامات متناسب با نیازهای جامعه جهانی نبوده است.

از این رو، برای نخستین بار همایشی در عالی ترین سطح ممکن در ریودوژانیرو موسوم به کنفرانس سران تشکیل شد که به مساله ای جز اقتصاد یا فرهنگ پرداخت . در قطعنامه ی این کنفرانس که 21.Agenda نام گرفته است و در واقع دستور کار جامعه ی جهانی برای قرن بیست و یکم است؛ فصل دوازدهم به بیابان زایی اختصاص یافته و از سازمان ملل متحد خواسته شده است تا با این موضوع به عنوان معضلات جهانی برخورد جدی به عمل آید. در همین ارتباط سازمان ملل متحددر اجلاس چهل و هفتم 47 مجمع عمومی، قطعنامه ی شماره 47/719 را به تصویب رساند که در آن تشکیل کمیته ای به نام «کمیته بین الدول مذاکرات برای تدوین پیمان» (کنوانسیون) «جهانی مهار بیابان زایی و مقابله با اثرات خشکسالی» در کشورهایی که با مشکل بیابان زایی و خشکی مواجه هستند، به ویژه در آفریقا و نهایتاً تدوین کنوانسیون پیش بینی شده بود که سرانجام متن آن در 17 ژوین 1994 مطابق با 28 خرداد 1373 نهایی شده و از طرف سازمان ملل متحد این روز به عنوان «روز جهانی مبارزه با بیابان زایی» نامگذاری شد.

در اکتبر 1994 مراسم رسمی امضاء کنوانسیون در پاریس برگزار و وزیر وقت جهاد سازندگی به نمایندگی از سوی جمهوری اسلای ایران سومین فردی بود که کنوانسیون را امضاء و در دیماه سال 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضاء متعاهد آن درآمد.

بر اساس ماده 10 لایحه ی الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون، کشورهای متعاهد می بایست دارای برنامه ی مشخصی تحت عنوان برنامه ی اقدام ملی باشند. تدوین برنامه ی اقدام ملّی مستلزم شناسایی عوامل موثر در بیابان زایی و معرفی منابع لازم اعم از فنی، مالی و انسانی است.


تاریخ تصویب قانون : 1375/10/11

منبع : وبسایت مصوبات و قوانین مجلس شورای اسلامی ایران

جزئیات متن این قانون در وبسایت مجلس شورای اسلامی

مقاله : بررسی میزان کاهش سرعت باد و رسوبات بادی توسط یک بادشکن چند ردیفه در سه رخداد طوفان گردوغبار

بررسی میزان کاهش سرعت باد و رسوبات بادی توسط یک بادشکن چند ردیفه در سه رخداد طوفان گردوغبار

محسن رضائی ترشیزی
عباس میری


فایل اصل مقاله در ادامه مطلب

نشریه مهندسی اکوسیستم بیابان؛ دوره ۹، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )

چکیده 
تشدید فرسایش بادی از پیامدهای خشکسالی و بیابازایی در منطقه سیستان است و یافتن راهکار مناسب جهت کاهش این پدیده ضروریست. استفاده از گیاهان بومی منطقه در غالب بادشکن می تواند موثرترین راهکار باشد. بنابراین در این تحقیق میزان کاهش سرعت باد و رسوبات بادی توسط یک بادشکن که از درختان گز در ۱۴ ردیف تشکیل شده است در منطقه نیاتک زابل بررسی گردید. بدین منظور سرعت باد و رسوبات بادی در ۷ ارتفاع از نزدیک سطح زمین تا تقریبا دو برابر ارتفاع بادشکن اندازه گیری گردید و مشاهده شد که سرعت باد و رسوبات بادی در داخل بادشکن ( ۲۵۶ = x متری) در تمام ارتفاعات کاهش قابل ملاحظه ای نشان می دهد. در بالادست ( ۱۰۰- = x متری) و پایین دست ( ۴۴۸ = x متری) بادشکن انحراف معیار رسوبات در ارتفاعات مورد بررسی از هم فاصله داشته ولی داخل بادشکن ( ۲۵۶ = x متری) به هم نزدیک شده است. کاهش بیش از ۳۰ درصدی سرعت باد و بیش از ۵۰ درصد رسوبات بادی در ارتفاعات مورد بررسی توسط بادشکن نشان می دهد که بادشکن از کارایی مناسبی در کنترل فرسایش بادی برخوردار می باشد.

منبع : 
نشریه مهندسی اکوسیستم بیابان؛ دوره ۹، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )

برای دانلود فایل pdf اصل مقاله به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

 
ادامه مطلب ...

چکیده پایان نامه : بررسی روند خشکسالی هواشناسی در ایران مرکزی و تأثیر آن بر نرخ فرسایش بادی

خشکسالی پدیده ای طبیعی و نامحسوس است که در پی کاهش بارندگی در طی یک دوره ی ممتد کوتاه یا طولانی روی می دهد. این پدیده، به عنوان یکی از محدودیت های خاص طبیعت، برای هر اقلیمی تکرارپذیر و پیش آمدنی است و برخی از محققان از آن به عنوان ناهنجاری اقلیمی یاد کرده اند. خشک سالیهای اخیر در هر دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نتایج اقتصادی، تأثیرات زیست محیطی و دشواریهایی به بار آورده که جملگی باعث شده اند که آسیب پذیری تمام جوامع به این پدیده زیانبخش طبیعی مدنظر قرار گرفته شود.وقوع خشکسالی باعث کاهش رطوبت هوا و خاک شده و خاک نسبت به برداشت حساس تر می شود و گاهی این حساسیت تا آنجا پیش می رود که تلاطم کوچک در هوا، برداشت حجم بزرگی از خاک را به همراه خواهد داشت. وقوع پدیده گرد و غبار در ایران روز به روز چه از لحاظ وسعت تأثیرگذاری و چه از لحاظ شدت اثر گسترش می یابد. تاکنون مطالعات جامع و دقیقی که ارتباط بین این دو پدیده را مشخص کند در ایران صورت نگرفته است،


در این پروژه سعی بر آن است تا این مهم صورت پذیرد.در این مطالعه، خشکسالی درایستگاههای سینوپتیک واقع در ایران مرکزی با آمار بیش از 30 سال با استفاده از شاخص بارش استاندارد و یا SPI محاسبه می شود. کارایی شاخص SPI در محاسبات خشکسالی هواشناسی به کرّات توسط محققان داخلی و خارجی به اثبات رسیده است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. تنها فاکتور مورد نیاز برای محاسبه شاخص مذکور داده های بارش ماهانه می باشد، و می توان با استفاده از آن خشکسالی را در مقیاسهای زمانی مختلف محاسبه کرد.


این مطالعه اثر خشکسالیها بر افزایش شدت فرسایش بادی را مورد مطالعه قرار می دهد. ایران در سالهای اخیر درگیر گرد و غبارهایی می باشد که یا منشأ محلی داشته و یا از غرب کشور وارد می شوند و بخشهای وسیعی از ایران خصوصا غرب و جنوب غربی کشور تحت تأثیر این پدیده قرار می گیرند، ولی گرد و غبار در غالب بخشهای ایران مرکزی اکثرا منشأ داخلی داشته و بیشتر متأثر از خشکسالیهای منطقه ای می باشند. از این رو از اطلاعات ایستگاه های هواشناسی واقع در این مناطق (ایران مرکزی) در این پروژه استفاده خواهد شد.


در این مطالعه به منظور پایش تغییرات در فرسایش بادی یا تغییر در میزان برداشت خاک و افزایش گرد و غبار از شاخص غبارناکی هوا یا DSI استفاده شده است. محققان از این روش بمنظور ارزیابی فرسایش بادی استفاده می کنند. مزیت این روش در مطالعه فرسایش بادی بعد مکانی و زمانی وسیع آن می باشد. روشهای دیگر بعنوان مثال سنجش از دور و یا اندازه گیریهای صحرایی و یا مدلسازیها اگرچه ممکن است اطلاعات مکانی زیادی در اختیار کاربران قرار دهند ولی نمی توانند در مقیاس بلند مدت یعنی بیش از 30 سال کاربرد داشته باشند بنابراین نمی توانند در موارد مختلف مانند تأثیر تغییرات اقلیمی بر فرسایش بادی به کار برده شوند(اُلوینگ سای و همکاران ، 2014).در این مطالعه روند خشکسالی هواشناسی با استفاده از SPI و روند فرسایش بادی با استفاده از کدهای هواشناسی در قالب مدل DSI با استفاده از سری های زمانی مورد بررسی قرار می گیرد.پس از بررسی و آنالیز روند هر دو متغیر در طی سالهای آماری، ارتباط آنها با یکدیگر از طریق روشهای غیرخطی بررسی می شود تا در نهایت میزان تأثیر پدیده خشکسالی بر پدیده گرد و غبار در ایران مرکزی مشخص گردد.



منبع :   فاظمه روستایی صدرآبادی (پایان نامه کارشناسی ارشد)   -    استاد راهنما: عباسعلی ولی -دانشگاه کاشان - 1393

مقاله: پدیده خشکسالی با استفاده از شاخص درصد نرمال بارندگی در گیلان+pdf

پدیده خشکسالی با استفاده از شاخص درصد نرمال بارندگی در گیلان

چکیده:
خشکسالی یکی از پدیده های اقلیمی است که در پهنه وسیعی از کشور ایران به اشکال متفاوت قابل مشاهده است و یا در آینده بروز خواهد نمود. این پدیده محدودیت و کمبود منابع آب شیرین، محدودیدت رشد گیاهان زراعی و غیر زراعی تغییرات زمانی و مکانی به همراه اضافه بارش (کاهش طول دوره رشد) یا کمبود بارش و نوع آن، دما، افزایش تبخیر و تعریق و ... را به همراه دارد که بروز اشکال فوق در پهنه سرزمینی سبب عدم تعادل طبیعی در مقیاس ناحیه ای می گردد. که نتایج آن آلودگی محیط زیست، تغییر گونه ها، خشک شدن تالابها، افزایش بیماریها، فقر و قحطی می باشد که پیشرفت آن بطئی و موذیانه بوده و دارای اثرات ویرانگر می باشد.این پدیده با توجه به بررسی حاضر در محدوده مرکزی گیلان به صورت تغیرات زمانی افزایش یا کاهش عناصر اقلیمی قابل مشاهده می باشد. اثرات این مساله می تواند تغییرات گونه های گیاهی (منابع کشاورزی) و تغییرات بیلان هیدرولوژکی (منابع آب) را به همراه داشته باشد.

جهت بررسی از روش تحلیل منطقه ای عناصر اقلیمی در محدوده ایستگاه های هوا شناسی و
تبخیر سنجی محدوده مرکزی با استفاده از شاخص خشکی درصد نرمال باران استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد با روش شاخص درصد نرمال بارندگی مناطق ساحلی و جلگه ای در شرایط خشکسالی و مناطق کوهپایه و کوهستانی در شرایط ترسالی می باشند و لازمه آن برخورد مناسب با این مساله توسط برنامه ریزان محیطی، شهری و روستایی است.

کلید واژه : ،خشکسالی، شاخص درصد نرمال، گیلان
 
ادامه مطلب ...

بحران ریزگرد در سیستان بحران نیست... ؟

مردم سیستان شهروند درجه چندم هستند؟؟؟


«طوفان ریزگرد بحران زیست محیطی سیستان را وخیم‌تر کرده است»



وقوع طوفان ریزگرد در سیستان و بلوچستان میزان آلاینده‌ها و ذرات معلق در هوا را به بیش از ۵ برابر حد مجاز افزایش داده و شرایط محیط زیستی در این استان را بحرانی‌تر کرده است.


حلیمه عالی، نماینده مردم زابل در مجلس، طی تذکری به حسن روحانی از او خواست حق بدی آب و هوا و حق ریزگردها به مردم این استان داده شود.



به گفته این نماینده مجلس در روزهای گذشته سرعت طوفان در این منطقه به بیش از ۱۰۰ کیلومتر در ساعت رسیده که در نتیجه آن میزان آلاینده‌ها و ذرات معلق در هوا به ۱۵۰۰ میکروگرم افزایش یافته و شعاع دید عادی کمتر از ۵۰ متر شده است.

او منشاء این طوفان‌ها را خشک شدن دریاچه هامون در این استان ذکر کرد و گفت هامون به حال خود رها شده است.


به گزارش خبرگزاری ایرنا، حلیمه عالی همچنین با انتقاد ازعدم انتشار هشدارهای به موقع توسط سازمان هواشناسی گفت:«چرا طبق استانداردهای زیست محیطی قبل از شروع ساعات بحرانی ادارات تعطیل نمی شود و چرا در محاسبه هزینه برق، وجود ریزگردها را درنظر نمی گیرید؟»


او ادامه بی‌‌توجهی‌ها به وضعیت وخیم زیست محیطی در استان سیستان و بلوچستان را باعث خالی از سکنه شدن این منطقه عنوان کرد.


با این حال باید پرسید جناب آقای روحانی رئیس جمهور محبوب مردم سیستان :


آیا تا به حال پای درد دل یک زن روستایی سیستانی نشسته اید؟


آیا درد و رنج مردم سیستان را درک کرده اید؟


آیا خدای ناکرده مشکلات تنفسی ناشی از گرد و غبار پیدا کرده اید؟


و


آیا مردم سیستان شهروند درجه چندم هستند... ؟


اگر پایتخت این وضعیت را داشت خیلی زود این مصیبت کنترل می شد و دغدغه هر روزه مردم نبود. ریزگردهای غرب کشور که هراز گاهی به پایتخت می رسد صدای همه را در می آورد ولی کوچکترین توجهی به این منطقه از ایران نمی شود. دریاچه و تالاب هامون که روزی شاید تنها راه درآمد مردم روستایی این منطقه بود چرا باید خشکیده باشد؟ مردم این منطقه اندوهی تمام ناشدنی از وضعیت خشکسالی و ریزگرد ها در دلشان مانده که....


جناب آقای روحانی شما بیشترین رای را از استان سیستان و بلوچستان داشته اید پس حداقل اگر برای قدردانی هم که شده برای این اندوه تمام ناشدنی مردم این منطقه فکری کنید.

خشکسالی دشت سیستان و تاثیرش بر تالاب هامون(مقاله)

مقالات زیست محیطی


دانلود مقاله


مقداری از متن مقاله تایپ شده است




بررسی خشکسالی دشت سیستان

و

تاثیر آن بر تالاب بین المللی هامون


حلیمه پیری

حسین انصاری


چکیده :


خشکسالی به عنوان پدیده ای آرام و خزنده با گسترش مکانی زیاد هر ساله خسارات بسیار زیادی را به بخش های مختلف اقتصادی کشور وارد می سازد. بنابراین باید پایش و پهنه بندی آن به عنوان یک اصل مهم در برنامه ریزی های کلان مورد توجه قرار گیرد.


در این تحقیق به بررسی شدت خشکسالی دشت سیستان با استفاده از چهار شاخص PN ،SPI،DPI و RAI و انتخاب بهترین شاخص جهت پایش خشکسالی در منطقه و تاثیر این خشکسالی بر تالاب های هامون پرداخته شده است.


نتایج نشان داد شاخص PN با ضریب همبستگی 1 نسبت به شاخص های دیگر توانسته است، بهتر خشکسالی منطقه را بیان دارد.


همچنین می توان گفت که این عامل باعث خشک شدن دریاچه هامون و در نتیجه اثرات مخرب روی محیط زیست طبیعی، فیزیکی و اقتصادی اجتماعی منطقه داشته است.



کلید واژه : دشت سیستان، تالاب هامون، خشکسالی، شاخص های خشکسالی .


منبع : نشریه علمی، پژوهشی اکوبیولوژی تالاب، دوره 5، شماره 15، خرداد 1392، صفحات 63 تا 74 .


 ادامه مقاله و لینک دانلود فایل pdf متن کامل مقاله در ادامه مطلب...


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا .

ادامه مطلب ...

بیابان زایی-بیابان زدایی-تخریب سرزمین-خشکسالی

اواخر دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ بحران خشکسالی سطح وسیعی از قاره افریقا را در برگرفت به سبب کاهش پوشش گیاهی، فرسایش بادی، عدم دسترسی به منابع آب مورد نیاز حتی برای خوراک و بهداشت و نقصان شدید تولیدات گیاهی بسیاری از دام ها نابود شدند، منابع آب به شدت تقلیل یافت، قحطی و خشکسالی و نبود تشکیلاتی کارآمد و منسجم جهت مدیریت بحران فاجعه ای انسانی را به دنبال داشت.

مرگ، آوارگی، بی خانمانی، فقر، تهیدستی، فروپاشی نظام های معیشتی و ساختارهای فرهنگی به بارزترین وجهی، چهره کریه بیابان زایی را نمایان ساخت و از این پس تعاریف و مفاهیم جدیدی برای بیابان زایی در جهان مطرح گردید. اینک دیگر مقوله بیابان زایی ، پدیده ای موقت و محدود نبود که آن گونه که قبلاً تصور می شد تنها مختص حواشی بیابان های واقعی و اراضی کویری باشد بلکه در هر کجا می توانست ظهور کند و آثار و عوارض خود را بروز دهد .

علاوه بر این مشخص شد که بیابان زایی پدیده ای است که خزنده و موذیانه عمل می کند و می تواند شرایطی را ایجاد کند که از ابتدا چندان مورد توجه قرار نگیرد اما به هنگام بحران قادر است نتایج فاجعه باری را به بارآورد.شواهد نشان می دهد که مناطق خشک از این پدیده بیشترین آسیب را متحمل می شوند.

علاوه بر این مشخص گردید که نتایج بیابان زایی همیشه به صورت ثابت و یکنواخت بروز نمی کند بلکه پیامدهای آن ممکن است بسیار متنوع و حتی در دو منطقه مشابه به اشکال مختلفی ظهور کند . نابودی جوامع گیاهی، فرسایش آبی، شور شدن، قلیایی شدن و حتی باتلاقی شدن خاک ها، کاسته شدن از نفوذ پذیری خاک و تقلیل امکان ذخیره سازی آب در خاک، افت آبهای زیرزمینی بروز ناهنجاری در بیابان آبی و جریانات سطحی، افزایش احتمال وقوع سیلاب ها، تشدید آثار و عوارض خشکسالی ها‏‏؛ همگی می تواند نمونه هایی ازآثار این پدیده باشد به علاوه وقتی پیامدهای ناگریز و فاجعه آمیز بیابان زایی در قلمرو زمینه های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جوامع را مورد توجه قرار دهیم. آنگاه می توان به ابعاد کلان تری از ابعاد فاجعه دست یافت.

نکته مهم دیگری را که نباید از نظر دور داشت نقش و اثر بروز خشکسالی ها در روند پدیده بیابان زایی به ویژه تشدید عوارض اجتماعی و اقتصادی آن است.
ادامه مطلب ...

تاثیر خشکسالیها بر تخریب پوشش گیاهی منطقه سیستان


تاثیر خشکسالیها بر تخریب پوشش گیاهی منطقه سیستان

سید محمود حسینی
حامد شفیعی
محمدرضا اختصاصی
سعید محتشم نیا
 

چکیده:

امروزه استفاده از سامانههای اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره ای از جایگاه ویژه ای در مطالعات مربوط به منابع طبیعی و محیط زیست برخوردار است. مقایسه تصاویر بدست آمده از یک دوره زمانی مشخص می تواند روند تغییرات هر منطقه را نشان دهد. منطقه سیستان در جنوب شرقی ایران شاهد چندین دوره خشکسالی در طی قرن اخیر بوده و خشکسالی سالهای 1999 تا 2006 را می توان وخیم ترین شرایط خشکی در طی 600 سال گذشته عنوان نمود، که آثار زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی زیادی را به دنبال داشته است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر سنجنده TM سال 1998 که مربوط به زمان قبل از خشکسالی بوده و نیز تصاویر سنجنده ETM+ سال 2002 که در زمان خشکسالی برداشت شده است، تغییرات پوشش گیاهی سیستان به کمک شاخص گیاهی WDVI (Weighted Difference Vegetation Index) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح پوشش گیاهی سیستان از 101 هزار هکتار در سال 1998 به 24 هزار هکتار در سال 2002 کاهش یافته که عمدتاً کاهش در سطح اراضی زراعی و حذف کشت و کار بوده و احیا پوشش گیاهی منحصر به مناطقی نظیر چاه نیمه، نیاتک، قرقری و مراتع قرق شده لورگ باغ به صورت جنگلهای دست کاشت و مناطق حفاظتی بوده است.
کلیدواژگان:
خشکسالی، سیستان، WDVI، پوشش گیاهی، TM، ETM+

خشکسالی هیدرولوژیکی و آمایش سرزمین ( کاربری اراضی )

گر چه اقلیم عامل اولیه ای در بروز خشکسالی هیدرولوژیکی است ولی سایر عوامل نظیر تغییرات کاربری اراضی ( مانند جنگل زدایی ) ، تخریب اراضی و ساخت سدها همگی بر خصوصیات هیدرولوژیکی حوزه اثر می گذارند .

چون مناطق مختلف بوسیله سیستم های هیدرولوژیکی به هم مرتبطند ، تأثیر خشکسالی هیدرولوژیکی به مرزهایی فراتر از منطقه کمبود بارش گسترش یابد . مثلاً خشکسالی هواشناسی ممکن است شدیداً بخش هایی از شمال کوههای راکی و دشت های بزرگ شمالی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد لیکن از آنجا که رودخانه میسوری و شاخه هایش این منطقه را به سمت  جنوب زهکشی می کنند امکان بروز تأثیرات هیدرولوژیکی مشهودی در پایین دست جریان وجود دارد . مشابهاً ، تغییرات در کاربری اراضی بالا دست می تواند خصوصیات هیدرولوژیکی نظیر مقادیر نفوذ و رواناب را تغییر داده و باعث متغیرتر شدن جریان و تشدید رخداد خشکسالی هیدرولوژیکی در پایین دست شود .


 مثلاً در کشور بنگلادش فراوانی وقوع کم آبی به دلیل تغییر کاربری اراضی که داخل کشور و کشورهای همسایه رخ داده ، افزایش یافته است . تغییر نحوه استفاده از اراضی یکی از راههایی است که طی آن فعالیت های بشر فراوانی پدیده کم آبی را حتی بدون آنکه تغییری در وقوع خشکسالی های هواشناسی مشاهده شده باشد ، تغییر می دهد .



 پیامد اثرات خشکسالی :      

                           

پیامد اثرات توأم با خشکسالی های هواشناسی ، کشاورزی و هیدرولوژیکی تفاوت های آنها را بیشتر آشکار می کند . زمانی که خشکسالی آغاز می شود ، بخش کشاورزی بدلیل وابستگی بیش از حد به ذخیره رطوبتی خاک ، معمولاً نخستین بخشی است که تحت تأثیر قرار می گیرد . در طی دوره های ممتد خشکی ، چنانچه کمبود بارش ادامه یابد ، رطوبت خاک به سرعت تخلیه می شود در این صورت اتکاء مردم به سایر منابع آبی بایستی تأثیرات این کمبود را مرتفع سازد مثلاً آنهایی که متکی به منابع آبهای سطحی ( نظیر مخازن و دریاچه ها ) و آبهای زیرزمینی هستند معمولاً دیرتر از سایرین تحت تأثیر قرار می گیرند . یک خشکسالی کوتاه مدت که 3 تا 6 ماه به طول می انجامد بسته به خصوصیات هیدرولوژیکی سیستم و نیازهای مصرف آب احتمالاً تأثیرات اندکی بر این بخش ها به همراه دارد .


زمانی که بارش به حالت نرمال برمی گردد و شرایط خشکسالی هواشناسی پایان می پذیرد ، تا زمان احیاء مجدد منابع آبهای سطحی و زیرسطحی پیامدهای سوء‌این پدیده ادامه می یابد . در ابتدا ذخایر رطوبت خاک و به دنبال آن جریانهای سطحی ، مخازن و دریاچه ها و آبهای زیرزمینی جایگزین می شود .


 ممکن است اثرات خشکسالی در بخش کشاورزی به دلیل وابستگی آن به رطوبت خاک سریعاً ‌از بین برود لیکن در سایر بخش ها که متکی به ذخایر سطحی و یا زیرسطحی آب هستند تا ماهها یا حتی سالها طول بکشد .


استفاده کنندگان از آبهای زیرزمینی که معمولاً آخرین افرادی هستند که به هنگام بروز خشکسالی تحت تأثیر آن قرار می گیرند دیرتر از سایرین بازگشت به وضعیت عادی سطح آب زیرزمینی را تجربه می کنند . طول دوره تجدید ذخیره منبع تابعی از شدت و تداوم خشکسالی و مقدار بارش دریافتی است .

مقاله : بررسی پدیده گرد و غبار و اثرات زیست محیطی آن(pdf+متن تایپ شده)

بررسی پدیده گرد و غبار و اثرات زیست محیطی آن

شهریار کریمدوست ، لیلا اردبیلی


چکیده :


گرد و غبار یک فرایند طبیعی در مناطق بیابانی و صحراهاست که در اثر عملکرد بادهای قوی بر سطح خاک رخ داده و سبب معلق شدن ذرات ریز خاک در فضای نزدیک سطح زمین می شود. در سال های اخیر، تاثیر عوامل طبیعی همانند خشکسالی های مداوم، کاهش بارندگی و رطوبت نسبی محیط به همراه تشدید فاکتورهای محیطی نظیر استفاده بی رویه از منابع آبی مناطق بیابانی، از بین رفتن نیزارها و وقوع جنگ موجب خش کشدن تالاب ها و دریاچ ههای بیابان های شرق عراق و عرص ههای جنوبی کشورمان و تنک شدن یا از بین رفتن کامل پوشش گیاهی در این مناطق گردیده است. نتیجه چنین وقایعی گسترش شدید گرد و غبار که به نام ریزگرد معروف هستند، در بخش های غربی، جنو بغربی و مرکزی ایران بوده و توانسته در کوتاه مدت اثرات نامطلوبی بر محی طزیست، اقتصاد و سلامت ساکنین 17 استان کشور به ویژه شهرهای مرزی همانند اهواز و کرمانشاه بر جای گذارد.


کلید واژه : گرد و غبار؛ بیابان؛ خشکسالی؛ شهرهای مرزی؛ عراق


منبع: چهاردهمین همایش انجمن زمین شناسی ایران و بیست و هشتمین گردهمائی علوم زمین، 25 الی 27 شهریور ماه 1389؛ دانشگاه ارومیه


توضیح: به دلیل حجم بالای دانلود فایل pdf و همچنین درخواست های فراوان بازدیدکنندگان وبلاگ متن کامل این مقاله در حال تایپ می باشد و با اتمام کار تایپ بر روی وبلاگ قرار خواهد گرفت. 


برای مشاهده متن تایپ شده این مقاله بر روی لینک پایین کلیک نمائید.


مشاهده متن تایپ شده مقاله



دانلود فایل pdf  متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا

ادامه مطلب ...